من نتیجه تحقیق خودر را به صورت مستند اعلام می کنم:
حسن مثنی کیست؟
حسن مثنّی بن الحسن علیه السلام
دیباچه
گاهى براى انسان این سؤال پیش مىآید كه: این همه اخبار تاریخى و نكات ریزى كه 1400 سال پیش از منطقه جنگى كربلا به ما رسیده، چگونه به سینه تاریخ سپرده شده و به نسلهاى بعدى انتقال یافته است. آن چنان كه ما امروزه با خواندن و شنیدن این روایات مىتوانیم منظره غمبار و افتخار آفرین «عاشورا» را در ذهن خود به تصویر كشیده و مجسم كنیم. در حالى كه بزرگترین و پرشورترین حوادث جهان و جنگهاى گسترده در طول تاریخ، از این ویژگى برخوردار نیستند و چنین تاریخ روشن و زندهاى ندارند.
بدون تردید وجود خانواده و بستگان امام حسینعلیه السلام در صحنه كارزار كربلا، عامل عمدهاى در انتقال اخبار و وقایع جانسوز آن به شمار مىآید؛ همچنین انتقال گزارشهایى توسط سربازان دشمن و احیاناً رهگذران و مسافران، جاى انكار نیست. اما از لابه لاى تاریخ در مىیابیم كه علاوه بر این عوامل، ایثارگران فداكارى نیز در نشر و گسترش اخبار عاشورا دخیل بودهاند و به نقش حسن مُثَنَّى در رساندن اخبار و گزارشهاى حماسه عاشورا به نسلهاى بعدى پى مىبریم. او كسى است كه در مبارزه با دشمنان ارزشهاى دینى، همانند سایر یاران امام حسینعلیه السلام حماسهها آفریده و از حریم عموى بزرگوارش حضرت اباعبداللّهعلیه السلام با تمام وجود دفاع كرده است؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شده است كه او بعد از آن همه جانبازى، از آن پیكار سهمناك جان سالم به در برده و بعد از بازیابى سلامت خویش، به عنوان شاهد صادقى، دیدهها و شنیدههاى خود را به دیگران بازگو كند.
با مرورى اجمالى به مقاتل و منابع تاریخى چنین به دست مىآید كه شش تن از پسران امام حسن مجتبىعلیه السلام به نامهاى حسن بن الحسن، قاسم بن الحسن، عبداللّه بن الحسن، عمرو بن حسن، عبدالرحمن بن حسن و ابوبكر بن حسن، به همراه امام حسینعلیه السلام به سوى كربلا حركت كردند. عبدالرحمن در منطقه ابواء از دنیا رفت، قاسم و عبداللّه و ابوبكر در روز عاشورا به شهادت رسیدند. عمرو بن حسن نیز چون كودكى بیش نبود، به همراه زنان و دختران به اسارت رفت. اما حسن بن حسن كه به «حسن مُثنَّى» معروف است، در جنگ نابرابر با دشمن به شدّت مجروح شد و به یارى خداوند متعال از دست سربازان عمر بن سعد نجات یافته و به عنوان روایتگر وقایع و حوادث عاشورا بر مسئولیت حساس خود عمل نمود.
باتوجه به شخصیت ارزنده این رادمرد عاشورایى، در این نوشتار كوتاه به بررسى و شرح حال حسن مثنّى مىپردازیم.
حسن مثنّى یكى از تربیت یافتگان دامان فضل و كرامت مىباشد. مادر وى، خوله، دختر منظور فزاریه است. او در اثر تربیت پدر بزرگوارش حضرت مجتبىعلیه السلام به كسب كمالات آسمانى و فضایل معنوى نائل شد و همانند برادرش متولّى صدقات و موقوفات جدّ بزرگوارش علىعلیه السلام گردید. حسن مثنّى جوانى پاك سیرت و نیكو صورت بود كه شخصیت والاى خود را به فضائل و كمالات انسانى آراسته و مورد تكریم و اعتماد عموم مردم قرار گرفته بود. ازدواج وى با دختر امام حسینعلیه السلام، كه با صلاحدید آن حضرت انجام شد، به افتخارات وى افزود و همراهىاش با كاروان كربلا و شركت در آن حماسه تاریخى نام وى را در ردیف ایثارگران و فداكاران راستین تاریخ اسلام قرار داد و به عنوان یكى از یاران با وفاى سرور و سالار شهیدان قلمداد شد.
او بعد از مبارزات سختى كه با تمام وجود در مقابل لشكر یزید انجام داد، به شدّت زخمى شده و به اسارت دشمن در آمد. یكى از سربازان عمر بن سعد به نام ابىحسان اسماء بن خارجه فزارى، كه از بستگان مادرش نیز بود، او را از اسارت دشمن نجات داده و در منزل خویش در كوفه به مداواى وى همت گماشت و پس از بهبودى، او را به مدینه روانه كرد. بعد از بازگشت اسراى كربلا به مدینه، حسن مثنّى همچنان با همسر فداكارش فاطمه بنت الحسین زندگى مىكرد تا اینكه به دستور عبدالملك بن مروان (از خلفاى اموى) مسموم گردیده و در 35 سالگى به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون شد.1
با مـرورى اجمـالى به كتـابهاى تاریـخى، مشخـص مىشود كـه نسل امـام حسن مجتبى علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» به این دو بزرگوار نسب مىرسانند. اما اكثر رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفاى عباسى از فرزندان و نوادگان حسن مثنّى مىباشند.
برخى از ویژگىها و امتیازات این جوان برومند هاشمى را مىتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
داشتن پدرى شایسته
حسن مثنّى به داشتن پدرى نمونه و مربّى عالىقدرى مفتخر بود كه رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله وسلم او را جانشین راستین خود دانسته و مخالفتش را، مخالفت با خود تلقّى كرده و در مورد او فرمود:
«و امّا الحسن فانّه ابنى و ولدى و منّى و قُرَّةُ عینى و ضیاءُ قلبى و ثمرةُ فؤادى و هو سیّدُ شبابِ اهل الجنّة، و حجّةاللّه على الامّة، امرهُ امرى و قولُهُ قولى، مَنْ تَبِعَهُ فانّه منّى و مَن عصاهُ فلیس منّى2؛ حسن پسر و فرزند من است، او از من است، او نور چشم و روشنایى قلب من است، او میوه جان من است. او سیّد و سرور جوانان اهل بهشت است. او حجّت خدا بر امت من مىباشد. دستور او دستور من، و سخن او سخن من است. كسى كه از او پیروى كند، او از من است و كسى كه با او مخالفت كند، از من نیست.»
حضرت مجتبىعلیه السلام از شدت علاقهاى كه به این فرزند داشت، نام او را همنام خودش قرار داد.
در عرصه دانش حدیث
حسن مثنّى علاوه بر امتیازات ویژهاى كه داشته است، به عنوان یك محدّث در سلسله اسناد برخى روایات قرار دارد. احادیث وى در موضوعات اجتماعى، اخلاقى و آداب معاشرت مىباشد. در اینجا چند مورد از روایات وى را مىخوانیم:
1. حسن مثنّى از جدّش رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم نقل مىكند كه:
مَن عال اهل بیتٍ من المسلمین یومهم و لیلتهم غفراللّه ذنوبه3؛ هركس یك شبانه روز یك خانواده مسلمان (نیازمند) را سرپرستى كند، خداوند گناهان او را مىآمرزد.
2. پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم فرمود:
من اجرىَ اللّه على یده فرجاً لمسلمٍ، فرّج اللّه عنه كرب الدّنیا و الآخرة4؛ خداوند متعال به دست هركسى گشایشى را در گرفتارى یك مسلمانى جارى سازد، غصههاى دنیا و آخرت آن فرد خدمتگزار را بر طرف خواهد نمود.
3. رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله وسلم فرمود:
حیثُما كنتم فصلُّوا علىّ فَاِنّ صلاتكم تبلُغنى5؛ هركجا باشید، بر من صلوات بفرستید؛ چرا كه درودها و سلامهاى شما به من مىرسد.
حسن مثنّى روایات خود را از پدرش امام حسن مجتبىعلیه السلام و همسرش فاطمه بنت الحسینعلیه السلام و عبداللّه بن جعفر بن ابىطالب نقل كرده است. و روایات وى را نیز فرزندش عبداللّه محض و عموزادهاش حسن بن محمد بن الحنفیه نقل نمودهاند.
پیوند مبارك
حسن مثنّى هنگامى كه به سنّ ازدواج رسید، براى خواستگارى به نزد عمویش امام حسین علیه السلام آمد و خواستهاش را به حضرت اظهار داشت. امام حسین علیه السلام به او فرمود: پسرم! من از تو چنین انتظارى را داشتم، برخیز و با من بیا. و آنگاه یادگار برادر را به منزل آورد و او را در انتخاب یكى از دخترانش (فاطمه یا سكینه) آزاد گذاشت. اما شرم و حیاء مانع شد كه او حرف دلش را بزند. به این جهت، امام حسین علیه السلام به وى فرمود: دخترم، فاطمه را انتخاب كن كه از جهاتى شبیه مادرم فاطمه زهراعلیها السلام مىباشد. سپس او را به همسرى حسن بن حسن درآورد. ثمره این ازدواج پنج فرزند بود:
1. عبداللّه محض.
2. ابراهیم غمر.
3. حسن مثلّث.
4. زینب.
5. امّكلثوم.
با مرورى اجمـالى به كتـابهـاى تـاریـخـى، مشخص مىشود كه نسل امام حسن مجتبى علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» بـه ایـن دو بـزرگـوار نـسب مـىرسانند. اما اكثر رهبران طاغوت ستیـز در دوران خـلفــاى عبــاسى از فرزنـدان و نــوادگان حسن مثنّى مىباشند.
زهرا بن حسن سلام الله علیها
فاطمه بنت الحسین از بانوان فداكار عاشورایى است كه مسئولیتهاى مهمّى را در این قیام با شكوه به سامان رسانده است. نقل وقایع حساس حادثه عاشورا، همراهى با اسراى سرافراز كربلا، شایستگى تحمل برخى از وصیتها و سفارشهاى پدرگرامىاش در روز عاشورا، از جمله مسئولیتهاى این بانوى قهرمان مىباشد. همچنان كه امام باقرعلیه السلام فرمود: چون هنگام شهادت امام حسینعلیه السلام فرارسید، دختر بزرگ خود فاطمه را طلبیده و نامهاى پیچیده به او داد و وصیتهاى ظاهرى و باطنى خود را به او كرد (این در حالى بود كه على بن الحسینعلیهما السلام سخت بیمار بود.) فاطمه بعد از بهبودى برادرش امام سجادعلیه السلام، آن نامه را به وى تقدیم كرد. فاطمه بنت الحسین، همسر فداكار حسن مثنّى، افزون بر تلاشهاى مهمّى كه در سفر كربلا به انجام رسانید، در شهر كوفه در حالى كه میان اسراء بود، خطابه غرّا و افشاگرانهاى نیز ایراد كرده و ستمگران را بیش از پیش رسوا نموده و همه را تحت تأثیر قرار داد. خطابه وى حكایت از نهایت فصاحت و بلاغت این بانوى عصمت و طهارت دارد.6
فاطمه بنت الحسین علیهما السلام بسیارى از وقایع ریز و درشت از كربلا را براى آیندگان بازگو كرد. چرا كه او از زمان خروج كاروان حسینى از مدینه تا برگشت به مدینه، همه جا حضور داشت و نظارهگر بسیارى از وقایع بوده است. او شریك غم و همدم عمّهاش زینب كبرى علیها السلام بود. فاطمه آن چنان شكیبایى و توانایى روحى و روانى داشت كه سختترین لحظات عرصههاى مبارزه را مشاهده و تحمل نمود. این شیر زن تاریخ را مىتوان در پایدارى و مقاومت، به عمّهاش زینب كبرىعلیها السلام تشبیه نمود. او بانویى شریف، محدّث و اهل ذكر، شبزنده دارى و عبادت بود و روزها روزه مىگرفت. در یك كلام فاطمه بنت الحسینعلیهما السلام از جمال ظاهرى و كمال باطنى برخوردار بود. از سختترین لحظات زندگى فاطمه، زمانى بود كه در دربار یزید، یكى از وابستگان حكومتى، از یزید خواست كه فاطمه را به عنوان كنیز به وى ببخشد و این عمل با اعتراض شدید حضرت زینبعلیها السلام رو به رو شد و آن را به كفر یزید نسبت داد. فاطمه بعد از بازگشت به مدینه مدتى با همسرش زندگى كرد و بعد از فوت حسن مثنّى، یك سال تمام بر سر قبر او خیمهاى برافراشت و براى شوهرش مجلس ماتم بپا داشت. او زمان امام صادقعلیه السلام را درك نموده و در سال 117 ق. و در 70 سالگى در مدینه از دنیا رفته و در بقیع مدفون شد.
پرورش فرزندان مبارز
با مرورى اجمالى به كتابهاى تاریخى، مشخص مىشود كه نسل امام حسن مجتبىعلیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» به این دو بزرگوار نسب مىرسانند. اما اكثر رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفاى عباسى از فرزندان و نوادگان حسن مثنّى مىباشند. پسران او عبارتند از:
1. حسن مثلّث
او از مبارزان سرسخت دوران منصور عباسى است كه بعد از مقابله جدّى با دستگاه طاغوتى منصور دوانقى، در زندان او درگذشت. حسین بن على، معروف به «شهید فخّ» نوه اوست كه به همراه جمعى از علویان قیام كرده و در منطقه فخّ به شهادت رسید.7
2. داود
داود، برادر رضاعى امام صادقعلیه السلام است. وى به خاطر مخالفت با دستگاه استبدادى منصور به زندان افتاد. مادرش حبیبه رومى، به جهت رفع گرفتارى فرزندش، به محضر امام صادقعلیه السلام شرفیاب شده و چاره خواست. حضرت صادق علیه السلام نیز اعمالى را به وى تعلیم داد كه بعدها به «عمل امّ داود» معروف شد. این عمل را در نیمه رجب به جاى مىآورند.8 آن بانوى مكرّمه با انجام عمل امّداود، زمینه آزادى فرزندش را از سیاه چالهاى منصور دوانقى فراهم آورد. داود با امّكلثوم دختر امام سجادعلیه السلام ازدواج كرد و در 60 سالگى در مدینه از دنیا رفت. وى جدّ سادات «بنىطاووس» نیز محسوب مىشود و نسب سید على بن طاووس، عارف و فقیه پُرآوازه قرن هفتم و صاحب كتاب معروف «اقبال» و دهها اثر ارزشمند دیگر، با 13 واسطه به داود بن حسن مثنّى مىرسد.9
3. ابراهیم الغمر
او پدر بزرگ ابراهیم طباطبا، جدّ «سادات طباطبایى» است. سلسله نسب وى چنین است: ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن مثنّى.
شیخ مفید نیز در این مورد چنین مىنویسد: «حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان علىعلیه السلام در عصر خود بود.»
4. عبداللّه محض
او را «عبداللّه كامل» نیز گفتهاند. مادر وى فاطمه بنت الحسینعلیهما السلام است. عبداللّه كه در صفات عالى انسانى همچون: جمال، سخاوت و كرامت شباهت تامّى به حضرت رسولصلى الله علیه وآله وسلم داشت و از طرف پدر و مادر فاطمى و علوى بود، به عبداللّه محض، عبداللّه كامل و شیخ بنىهاشم موسوم گردید. از مشهورترین فرزندان عبداللّه محض، محمد نفس زكیه است كه در مدینه بر ضدّ منصور دوانقى خروج كرده و در منطقه «احجار الزیت» به شهادت رسید. عبداللّه بن حسن مثنّى یكى از راویان خطبه فدكیه حضرت فاطمهعلیها السلام نیز به شمار مىآید.10 این شخصیت پاك سیرت، برخى از حوادث عاشورا را از پدر و مادرش نقل كرده است كه روایت ذیل، یكى از آنهاست:
شیخ صدوق در امالى مىنویسد: عبداللّه بن حسن مثنّى از مادرش فاطمه بنت الحسینعلیهما السلام چنین نقل مىكند: روز عاشورا بعد از شهادت پدرم امام حسینعلیه السلام دشمن براى غارت به خیمهها حمله كرد، عدهاى از آنها به خیمه ما هجوم آوردند و من كه دختر نوجوانى بودم، با حالتى بهت زده به آنان مىنگریستم؛ یكى از آنان در حالى كه گریه مىكرد، دو خلخال زینتى را از پاى من درآورد. گفتم: اى دشمن خدا، تو با این غارتگرى و قساوت چرا گریه مىكنى؟ او پاسخ داد: چگونه گریه نكنم و حال آنكه من زیور آلات دختر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را غارت مىكنم!
گفتم: اگر كار زشتى است، انجام نده. او گفت: اگر من این كار را نكنم، دیگرى این كار را خواهد كرد.11 از دیگر پسران حسن مثنّى؛ جعفر، عباس، محمد و ابراهیم هستند و نام دختران او زینب، امّكلثوم، رقیه و فاطمه است.
حسن مثنّى در كلام دانشمندان
حسن مثنّی بن الحسن علیه السلام
1. سید بن طاووس، كه خود از نوادگان حسن مثنّى است، در مورد عظمت جدّش مىنویسد:
«در میان اصحاب و یاران پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله وسلم هیچ كس به اندازه علىعلیه السلام فرزندان شریف و بزرگوارى نداشت و اولاد هیچ كدام در فضائل و مناقب به درجه او نمىرسد. بعد از اینكه از مقام حسنین - كه سرور جوانان اهل بهشت اند - بگذریم، در میان اولاد حسنعلیه السلام افراد با شرافتى همچون: حسن مثنّى، حسن مثلّث، عبداللّه بن مثنّى و محمد نفس زكیه وجود دارد و در میان اولاد امام حسینعلیه السلام، بزرگوارانى همچون: امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام كاظم و امام رضاعلیهم السلام و... دیده مىشوند كه هر انسان با انصافى به فضائل و مناقب والاى آنان معترف است تا آنجایى كه عارفان برجستهاى همچون: ابویزید بسطامى به سقایى منزل امام صادقعلیه السلام افتخار مىكرده و معروف كرخى به دربانى حضرت رضاعلیه السلام بر خود مىبالید و این چنین فرزندانى كجا براى سایر اصحاب یافت مىشوند.»12
2. ابن عنبه، شخصیت شناس معروف قرن نهم:
«كنیه حسن مثنّى ابومحمد و مادرش خوله دختر منظور بن زبان است. او كه در عصر خود متولّى موقوفات علىعلیه السلام بود، در ایفاى نقش و مسئولیت خطیر خویش كمال همّت و تلاش را به كار برد. هنگامى كه عمر بن على از او درخواست كرد كه وى را نیز در تولیت موقوفات امیرالمؤمنینعلیه السلام شریك گرداند؛ حسن مثنّى نپذیرفت و به او گفت: به خدا سوگند! من سفارشها و شرائطى را كه جدّم علىعلیه السلام قرار داده است هیچگاه تغییر نخواهم داد. چرا كه او شرط كرده است متولّى موقوفات خیریّه وى فقط فرزندان فاطمىاش باشند نه غیر آنان.»13
3. شیخ مفید نیز در این مورد چنین مىنویسد:
«حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان علىعلیه السلام در عصر خود بود.»
آنگاه به نقل ماجراى وى با حجّاج بن یوسف اشاره كرده است و حضور وى را در حماسه كربلا مىستاید و در ادامه مىگوید:
«او با دختر امام حسینعلیه السلام ازدواج كرد و در 35 سالگى از دنیا رفت.»14
فصلنامه كوثر ـ شماره 55 عبدالكریم پاكنیا
شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان
1. بحارالانوار، ج 44، ص 167؛ معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 289.
2. بحارالانوار، ج 28، ص 39.
3. امالى، شیخ طوسى، ص 585؛ اعیان الشیعه، ج 5، ص 46.
4. امالى، ص 585.
5. اعیان الشیعه، ج 5، ص 46.
6.زندگانىامامحسین(ع)،رسولىمحلاتى،ص554.
7. تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 280وج4،ص12.
8. ر.ك: مفاتیح الجنان.
9. امالى، صدوق، ص 228، مجلس 30.
10.رسالهاسدیه،ص45وبحارالانوار،ج14،ص37.
11. رساله اسدیه، ص 30 و 31؛ تاریخ ابن خلدون، ج 4، ص 98؛ بلاغات النساء، ص 12.
حسن مثنی کیست؟
حسن مثنّی بن الحسن علیه السلام
دیباچه
گاهى براى انسان این سؤال پیش مىآید كه: این همه اخبار تاریخى و نكات ریزى كه 1400 سال پیش از منطقه جنگى كربلا به ما رسیده، چگونه به سینه تاریخ سپرده شده و به نسلهاى بعدى انتقال یافته است. آن چنان كه ما امروزه با خواندن و شنیدن این روایات مىتوانیم منظره غمبار و افتخار آفرین «عاشورا» را در ذهن خود به تصویر كشیده و مجسم كنیم. در حالى كه بزرگترین و پرشورترین حوادث جهان و جنگهاى گسترده در طول تاریخ، از این ویژگى برخوردار نیستند و چنین تاریخ روشن و زندهاى ندارند.
بدون تردید وجود خانواده و بستگان امام حسینعلیه السلام در صحنه كارزار كربلا، عامل عمدهاى در انتقال اخبار و وقایع جانسوز آن به شمار مىآید؛ همچنین انتقال گزارشهایى توسط سربازان دشمن و احیاناً رهگذران و مسافران، جاى انكار نیست. اما از لابه لاى تاریخ در مىیابیم كه علاوه بر این عوامل، ایثارگران فداكارى نیز در نشر و گسترش اخبار عاشورا دخیل بودهاند و به نقش حسن مُثَنَّى در رساندن اخبار و گزارشهاى حماسه عاشورا به نسلهاى بعدى پى مىبریم. او كسى است كه در مبارزه با دشمنان ارزشهاى دینى، همانند سایر یاران امام حسینعلیه السلام حماسهها آفریده و از حریم عموى بزرگوارش حضرت اباعبداللّهعلیه السلام با تمام وجود دفاع كرده است؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شده است كه او بعد از آن همه جانبازى، از آن پیكار سهمناك جان سالم به در برده و بعد از بازیابى سلامت خویش، به عنوان شاهد صادقى، دیدهها و شنیدههاى خود را به دیگران بازگو كند.
با مرورى اجمالى به مقاتل و منابع تاریخى چنین به دست مىآید كه شش تن از پسران امام حسن مجتبىعلیه السلام به نامهاى حسن بن الحسن، قاسم بن الحسن، عبداللّه بن الحسن، عمرو بن حسن، عبدالرحمن بن حسن و ابوبكر بن حسن، به همراه امام حسینعلیه السلام به سوى كربلا حركت كردند. عبدالرحمن در منطقه ابواء از دنیا رفت، قاسم و عبداللّه و ابوبكر در روز عاشورا به شهادت رسیدند. عمرو بن حسن نیز چون كودكى بیش نبود، به همراه زنان و دختران به اسارت رفت. اما حسن بن حسن كه به «حسن مُثنَّى» معروف است، در جنگ نابرابر با دشمن به شدّت مجروح شد و به یارى خداوند متعال از دست سربازان عمر بن سعد نجات یافته و به عنوان روایتگر وقایع و حوادث عاشورا بر مسئولیت حساس خود عمل نمود.
باتوجه به شخصیت ارزنده این رادمرد عاشورایى، در این نوشتار كوتاه به بررسى و شرح حال حسن مثنّى مىپردازیم.
حسن مثنّى یكى از تربیت یافتگان دامان فضل و كرامت مىباشد. مادر وى، خوله، دختر منظور فزاریه است. او در اثر تربیت پدر بزرگوارش حضرت مجتبىعلیه السلام به كسب كمالات آسمانى و فضایل معنوى نائل شد و همانند برادرش متولّى صدقات و موقوفات جدّ بزرگوارش علىعلیه السلام گردید. حسن مثنّى جوانى پاك سیرت و نیكو صورت بود كه شخصیت والاى خود را به فضائل و كمالات انسانى آراسته و مورد تكریم و اعتماد عموم مردم قرار گرفته بود. ازدواج وى با دختر امام حسینعلیه السلام، كه با صلاحدید آن حضرت انجام شد، به افتخارات وى افزود و همراهىاش با كاروان كربلا و شركت در آن حماسه تاریخى نام وى را در ردیف ایثارگران و فداكاران راستین تاریخ اسلام قرار داد و به عنوان یكى از یاران با وفاى سرور و سالار شهیدان قلمداد شد.
او بعد از مبارزات سختى كه با تمام وجود در مقابل لشكر یزید انجام داد، به شدّت زخمى شده و به اسارت دشمن در آمد. یكى از سربازان عمر بن سعد به نام ابىحسان اسماء بن خارجه فزارى، كه از بستگان مادرش نیز بود، او را از اسارت دشمن نجات داده و در منزل خویش در كوفه به مداواى وى همت گماشت و پس از بهبودى، او را به مدینه روانه كرد. بعد از بازگشت اسراى كربلا به مدینه، حسن مثنّى همچنان با همسر فداكارش فاطمه بنت الحسین زندگى مىكرد تا اینكه به دستور عبدالملك بن مروان (از خلفاى اموى) مسموم گردیده و در 35 سالگى به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون شد.1
با مـرورى اجمـالى به كتـابهاى تاریـخى، مشخـص مىشود كـه نسل امـام حسن مجتبى علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» به این دو بزرگوار نسب مىرسانند. اما اكثر رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفاى عباسى از فرزندان و نوادگان حسن مثنّى مىباشند.
برخى از ویژگىها و امتیازات این جوان برومند هاشمى را مىتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
داشتن پدرى شایسته
حسن مثنّى به داشتن پدرى نمونه و مربّى عالىقدرى مفتخر بود كه رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله وسلم او را جانشین راستین خود دانسته و مخالفتش را، مخالفت با خود تلقّى كرده و در مورد او فرمود:
«و امّا الحسن فانّه ابنى و ولدى و منّى و قُرَّةُ عینى و ضیاءُ قلبى و ثمرةُ فؤادى و هو سیّدُ شبابِ اهل الجنّة، و حجّةاللّه على الامّة، امرهُ امرى و قولُهُ قولى، مَنْ تَبِعَهُ فانّه منّى و مَن عصاهُ فلیس منّى2؛ حسن پسر و فرزند من است، او از من است، او نور چشم و روشنایى قلب من است، او میوه جان من است. او سیّد و سرور جوانان اهل بهشت است. او حجّت خدا بر امت من مىباشد. دستور او دستور من، و سخن او سخن من است. كسى كه از او پیروى كند، او از من است و كسى كه با او مخالفت كند، از من نیست.»
حضرت مجتبىعلیه السلام از شدت علاقهاى كه به این فرزند داشت، نام او را همنام خودش قرار داد.
در عرصه دانش حدیث
حسن مثنّى علاوه بر امتیازات ویژهاى كه داشته است، به عنوان یك محدّث در سلسله اسناد برخى روایات قرار دارد. احادیث وى در موضوعات اجتماعى، اخلاقى و آداب معاشرت مىباشد. در اینجا چند مورد از روایات وى را مىخوانیم:
1. حسن مثنّى از جدّش رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم نقل مىكند كه:
مَن عال اهل بیتٍ من المسلمین یومهم و لیلتهم غفراللّه ذنوبه3؛ هركس یك شبانه روز یك خانواده مسلمان (نیازمند) را سرپرستى كند، خداوند گناهان او را مىآمرزد.
2. پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم فرمود:
من اجرىَ اللّه على یده فرجاً لمسلمٍ، فرّج اللّه عنه كرب الدّنیا و الآخرة4؛ خداوند متعال به دست هركسى گشایشى را در گرفتارى یك مسلمانى جارى سازد، غصههاى دنیا و آخرت آن فرد خدمتگزار را بر طرف خواهد نمود.
3. رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله وسلم فرمود:
حیثُما كنتم فصلُّوا علىّ فَاِنّ صلاتكم تبلُغنى5؛ هركجا باشید، بر من صلوات بفرستید؛ چرا كه درودها و سلامهاى شما به من مىرسد.
حسن مثنّى روایات خود را از پدرش امام حسن مجتبىعلیه السلام و همسرش فاطمه بنت الحسینعلیه السلام و عبداللّه بن جعفر بن ابىطالب نقل كرده است. و روایات وى را نیز فرزندش عبداللّه محض و عموزادهاش حسن بن محمد بن الحنفیه نقل نمودهاند.
پیوند مبارك
حسن مثنّى هنگامى كه به سنّ ازدواج رسید، براى خواستگارى به نزد عمویش امام حسین علیه السلام آمد و خواستهاش را به حضرت اظهار داشت. امام حسین علیه السلام به او فرمود: پسرم! من از تو چنین انتظارى را داشتم، برخیز و با من بیا. و آنگاه یادگار برادر را به منزل آورد و او را در انتخاب یكى از دخترانش (فاطمه یا سكینه) آزاد گذاشت. اما شرم و حیاء مانع شد كه او حرف دلش را بزند. به این جهت، امام حسین علیه السلام به وى فرمود: دخترم، فاطمه را انتخاب كن كه از جهاتى شبیه مادرم فاطمه زهراعلیها السلام مىباشد. سپس او را به همسرى حسن بن حسن درآورد. ثمره این ازدواج پنج فرزند بود:
1. عبداللّه محض.
2. ابراهیم غمر.
3. حسن مثلّث.
4. زینب.
5. امّكلثوم.
با مرورى اجمـالى به كتـابهـاى تـاریـخـى، مشخص مىشود كه نسل امام حسن مجتبى علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» بـه ایـن دو بـزرگـوار نـسب مـىرسانند. اما اكثر رهبران طاغوت ستیـز در دوران خـلفــاى عبــاسى از فرزنـدان و نــوادگان حسن مثنّى مىباشند.
زهرا بن حسن سلام الله علیها
فاطمه بنت الحسین از بانوان فداكار عاشورایى است كه مسئولیتهاى مهمّى را در این قیام با شكوه به سامان رسانده است. نقل وقایع حساس حادثه عاشورا، همراهى با اسراى سرافراز كربلا، شایستگى تحمل برخى از وصیتها و سفارشهاى پدرگرامىاش در روز عاشورا، از جمله مسئولیتهاى این بانوى قهرمان مىباشد. همچنان كه امام باقرعلیه السلام فرمود: چون هنگام شهادت امام حسینعلیه السلام فرارسید، دختر بزرگ خود فاطمه را طلبیده و نامهاى پیچیده به او داد و وصیتهاى ظاهرى و باطنى خود را به او كرد (این در حالى بود كه على بن الحسینعلیهما السلام سخت بیمار بود.) فاطمه بعد از بهبودى برادرش امام سجادعلیه السلام، آن نامه را به وى تقدیم كرد. فاطمه بنت الحسین، همسر فداكار حسن مثنّى، افزون بر تلاشهاى مهمّى كه در سفر كربلا به انجام رسانید، در شهر كوفه در حالى كه میان اسراء بود، خطابه غرّا و افشاگرانهاى نیز ایراد كرده و ستمگران را بیش از پیش رسوا نموده و همه را تحت تأثیر قرار داد. خطابه وى حكایت از نهایت فصاحت و بلاغت این بانوى عصمت و طهارت دارد.6
فاطمه بنت الحسین علیهما السلام بسیارى از وقایع ریز و درشت از كربلا را براى آیندگان بازگو كرد. چرا كه او از زمان خروج كاروان حسینى از مدینه تا برگشت به مدینه، همه جا حضور داشت و نظارهگر بسیارى از وقایع بوده است. او شریك غم و همدم عمّهاش زینب كبرى علیها السلام بود. فاطمه آن چنان شكیبایى و توانایى روحى و روانى داشت كه سختترین لحظات عرصههاى مبارزه را مشاهده و تحمل نمود. این شیر زن تاریخ را مىتوان در پایدارى و مقاومت، به عمّهاش زینب كبرىعلیها السلام تشبیه نمود. او بانویى شریف، محدّث و اهل ذكر، شبزنده دارى و عبادت بود و روزها روزه مىگرفت. در یك كلام فاطمه بنت الحسینعلیهما السلام از جمال ظاهرى و كمال باطنى برخوردار بود. از سختترین لحظات زندگى فاطمه، زمانى بود كه در دربار یزید، یكى از وابستگان حكومتى، از یزید خواست كه فاطمه را به عنوان كنیز به وى ببخشد و این عمل با اعتراض شدید حضرت زینبعلیها السلام رو به رو شد و آن را به كفر یزید نسبت داد. فاطمه بعد از بازگشت به مدینه مدتى با همسرش زندگى كرد و بعد از فوت حسن مثنّى، یك سال تمام بر سر قبر او خیمهاى برافراشت و براى شوهرش مجلس ماتم بپا داشت. او زمان امام صادقعلیه السلام را درك نموده و در سال 117 ق. و در 70 سالگى در مدینه از دنیا رفته و در بقیع مدفون شد.
پرورش فرزندان مبارز
با مرورى اجمالى به كتابهاى تاریخى، مشخص مىشود كه نسل امام حسن مجتبىعلیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» به این دو بزرگوار نسب مىرسانند. اما اكثر رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفاى عباسى از فرزندان و نوادگان حسن مثنّى مىباشند. پسران او عبارتند از:
1. حسن مثلّث
او از مبارزان سرسخت دوران منصور عباسى است كه بعد از مقابله جدّى با دستگاه طاغوتى منصور دوانقى، در زندان او درگذشت. حسین بن على، معروف به «شهید فخّ» نوه اوست كه به همراه جمعى از علویان قیام كرده و در منطقه فخّ به شهادت رسید.7
2. داود
داود، برادر رضاعى امام صادقعلیه السلام است. وى به خاطر مخالفت با دستگاه استبدادى منصور به زندان افتاد. مادرش حبیبه رومى، به جهت رفع گرفتارى فرزندش، به محضر امام صادقعلیه السلام شرفیاب شده و چاره خواست. حضرت صادق علیه السلام نیز اعمالى را به وى تعلیم داد كه بعدها به «عمل امّ داود» معروف شد. این عمل را در نیمه رجب به جاى مىآورند.8 آن بانوى مكرّمه با انجام عمل امّداود، زمینه آزادى فرزندش را از سیاه چالهاى منصور دوانقى فراهم آورد. داود با امّكلثوم دختر امام سجادعلیه السلام ازدواج كرد و در 60 سالگى در مدینه از دنیا رفت. وى جدّ سادات «بنىطاووس» نیز محسوب مىشود و نسب سید على بن طاووس، عارف و فقیه پُرآوازه قرن هفتم و صاحب كتاب معروف «اقبال» و دهها اثر ارزشمند دیگر، با 13 واسطه به داود بن حسن مثنّى مىرسد.9
3. ابراهیم الغمر
او پدر بزرگ ابراهیم طباطبا، جدّ «سادات طباطبایى» است. سلسله نسب وى چنین است: ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن مثنّى.
شیخ مفید نیز در این مورد چنین مىنویسد: «حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان علىعلیه السلام در عصر خود بود.»
4. عبداللّه محض
او را «عبداللّه كامل» نیز گفتهاند. مادر وى فاطمه بنت الحسینعلیهما السلام است. عبداللّه كه در صفات عالى انسانى همچون: جمال، سخاوت و كرامت شباهت تامّى به حضرت رسولصلى الله علیه وآله وسلم داشت و از طرف پدر و مادر فاطمى و علوى بود، به عبداللّه محض، عبداللّه كامل و شیخ بنىهاشم موسوم گردید. از مشهورترین فرزندان عبداللّه محض، محمد نفس زكیه است كه در مدینه بر ضدّ منصور دوانقى خروج كرده و در منطقه «احجار الزیت» به شهادت رسید. عبداللّه بن حسن مثنّى یكى از راویان خطبه فدكیه حضرت فاطمهعلیها السلام نیز به شمار مىآید.10 این شخصیت پاك سیرت، برخى از حوادث عاشورا را از پدر و مادرش نقل كرده است كه روایت ذیل، یكى از آنهاست:
شیخ صدوق در امالى مىنویسد: عبداللّه بن حسن مثنّى از مادرش فاطمه بنت الحسینعلیهما السلام چنین نقل مىكند: روز عاشورا بعد از شهادت پدرم امام حسینعلیه السلام دشمن براى غارت به خیمهها حمله كرد، عدهاى از آنها به خیمه ما هجوم آوردند و من كه دختر نوجوانى بودم، با حالتى بهت زده به آنان مىنگریستم؛ یكى از آنان در حالى كه گریه مىكرد، دو خلخال زینتى را از پاى من درآورد. گفتم: اى دشمن خدا، تو با این غارتگرى و قساوت چرا گریه مىكنى؟ او پاسخ داد: چگونه گریه نكنم و حال آنكه من زیور آلات دختر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را غارت مىكنم!
گفتم: اگر كار زشتى است، انجام نده. او گفت: اگر من این كار را نكنم، دیگرى این كار را خواهد كرد.11 از دیگر پسران حسن مثنّى؛ جعفر، عباس، محمد و ابراهیم هستند و نام دختران او زینب، امّكلثوم، رقیه و فاطمه است.
حسن مثنّى در كلام دانشمندان
حسن مثنّی بن الحسن علیه السلام
1. سید بن طاووس، كه خود از نوادگان حسن مثنّى است، در مورد عظمت جدّش مىنویسد:
«در میان اصحاب و یاران پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله وسلم هیچ كس به اندازه علىعلیه السلام فرزندان شریف و بزرگوارى نداشت و اولاد هیچ كدام در فضائل و مناقب به درجه او نمىرسد. بعد از اینكه از مقام حسنین - كه سرور جوانان اهل بهشت اند - بگذریم، در میان اولاد حسنعلیه السلام افراد با شرافتى همچون: حسن مثنّى، حسن مثلّث، عبداللّه بن مثنّى و محمد نفس زكیه وجود دارد و در میان اولاد امام حسینعلیه السلام، بزرگوارانى همچون: امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام كاظم و امام رضاعلیهم السلام و... دیده مىشوند كه هر انسان با انصافى به فضائل و مناقب والاى آنان معترف است تا آنجایى كه عارفان برجستهاى همچون: ابویزید بسطامى به سقایى منزل امام صادقعلیه السلام افتخار مىكرده و معروف كرخى به دربانى حضرت رضاعلیه السلام بر خود مىبالید و این چنین فرزندانى كجا براى سایر اصحاب یافت مىشوند.»12
2. ابن عنبه، شخصیت شناس معروف قرن نهم:
«كنیه حسن مثنّى ابومحمد و مادرش خوله دختر منظور بن زبان است. او كه در عصر خود متولّى موقوفات علىعلیه السلام بود، در ایفاى نقش و مسئولیت خطیر خویش كمال همّت و تلاش را به كار برد. هنگامى كه عمر بن على از او درخواست كرد كه وى را نیز در تولیت موقوفات امیرالمؤمنینعلیه السلام شریك گرداند؛ حسن مثنّى نپذیرفت و به او گفت: به خدا سوگند! من سفارشها و شرائطى را كه جدّم علىعلیه السلام قرار داده است هیچگاه تغییر نخواهم داد. چرا كه او شرط كرده است متولّى موقوفات خیریّه وى فقط فرزندان فاطمىاش باشند نه غیر آنان.»13
3. شیخ مفید نیز در این مورد چنین مىنویسد:
«حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان علىعلیه السلام در عصر خود بود.»
آنگاه به نقل ماجراى وى با حجّاج بن یوسف اشاره كرده است و حضور وى را در حماسه كربلا مىستاید و در ادامه مىگوید:
«او با دختر امام حسینعلیه السلام ازدواج كرد و در 35 سالگى از دنیا رفت.»14
فصلنامه كوثر ـ شماره 55 عبدالكریم پاكنیا
شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان
1. بحارالانوار، ج 44، ص 167؛ معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 289.
2. بحارالانوار، ج 28، ص 39.
3. امالى، شیخ طوسى، ص 585؛ اعیان الشیعه، ج 5، ص 46.
4. امالى، ص 585.
5. اعیان الشیعه، ج 5، ص 46.
6.زندگانىامامحسین(ع)،رسولىمحلاتى،ص554.
7. تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 280وج4،ص12.
8. ر.ك: مفاتیح الجنان.
9. امالى، صدوق، ص 228، مجلس 30.
10.رسالهاسدیه،ص45وبحارالانوار،ج14،ص37.
11. رساله اسدیه، ص 30 و 31؛ تاریخ ابن خلدون، ج 4، ص 98؛ بلاغات النساء، ص 12.
12. الطرائف، ص 520.
13. عمدة الطالب فى انساب آل ابىطالب، ص98.
14.ارشاد، ج 2، ص 26.