صفر تا صد ماجرای قتلهای زنجیرهای دوران اصلاحات
صفر تا صد ماجرای قتلهای زنجیرهای دوران اصلاحات در سکانسی از فیلم "آقای رئیس جمهور" ساخته ابوالقاسم طالبی...
بیخود نیست که این فیلم ۲۰ سال توقیف بوده!
بیخود نیست که این فیلم ۲۰ سال توقیف بوده!
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
اما حالا فقط هر کس دو سال آنهم بدون جنگ جدی و فقط رژه و قدم رو دارید.
کدام یک را دوست دارید؟
دین اسلام اجباری نیست. اما برای کسی که می خواهند در جامعه اسلامی زندگی کند رعایت قوانین آن اجباری است.
اگر قرار بود تظاهر به کفر در جامعه اسلامی آزاد باشد نیازی به نفاق نبود!
تو اگر دلت خواست در خانه خودت کافر باش. نخواستی برو به دنیای کفر و کافر باش. کسی جلویت را نمی گیرد. آزادی که بروی.
اما اگر در جامعه اسلامی ماندی و علنا نظاهر به مخالفت با اسلام کردی خونت گردن خودت است.
آره باز زور می برد. البته نه زور قانون و نیروی نظامی. بلکه با زور دین و زدن اتهام بی دینی به آنها. البته کار بیشتری نمی توانست کند.
آنها را بارها و بارزها به خاطر عمل نکردن به وظیفه ماموم در امام سرزنش کرد. (( خطبه ۲۷ : از خطبههاى آن حضرت است در نكوهش اصحاب از نرفتن به جهاد)
در زمان خود پیامبر کار سخت تر هم بود!
خود قرآن هم بشدت به منافقین که از پیامبر اجازه می گرفتند تا ا بهانه ای از جنگ فرار کنند تاخته است. آبرویشان را با این حرفها می برد. (مانند سوره احزاب آیه 13)
در زمان جنگ تبوک سه سفر از وسط راه از جنگ برگشتند و فرارکردند. پیامبر بعد از بازگشت آن سه نفر را بایکوت و تحریم اقتصادی و عاطففی کرد یعنی نه تنها کسی دیگر با آنها خرید و فروش نمی کرد که حتی خانواده خودشان هم با آنها حرف نمی زدند. آنقدر بر آنها فشار آوردند تا این سه نفر از شهر فرار کردند و در بیابان سرگردان شدند و از شدت اضطرار توبه کردند و خدا توبه آنها را پذیرفت و به پیامبر وحی کرد که آنها را بخشیده است و تحریشان لغو می شود!
سوره توبه آیه 118)
با امثال شما هم باید همینکار صورت گیرد. کسی که عامدانه از جنگ فرار می کند باید زیر فشار اقتصادی و نگاههای مردم له شود.
-------------
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «118»
و نيز بر سه نفرى كه (از شركت در جبههى تبوك به خاطر سستى) وامانده بودند، تا آنگاه كه زمين با همهى وسعتش (به سبب قهر ونفرت مردم) بر آنان تنگ شد و از خود به تنگ آمده و فهميدند كه در برابر خدا، هيچ پناهگاهى جز خود او نيست، پس خداوند لطف خويش را شامل آنان ساخت تا به توبه موفّق شوند. همانا خداوند توبهپذير و مهربان است.
نکته ها
سه مسلمانى كه در تبوك شركت نكردند، «1» پشيمان شده و براى عذرخواهى نزد پيامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد كسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزديك نشوند. آنان به كوههاى اطراف مدينه رفتند و براى استغفار، جدا ازيكديگر به تضرّع وگريه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبهى آنان را پذيرفت. «1»
«1». كعببن مالك، مرارةبن ربيع و حلالبن اميّه.
جلد 3 - صفحه 517
پیام ها
1- بىاعتنايان به جنگ وفرمان رهبرى، بايد تنبيه شده وتا مدّتى پشت سر گذاشته شوند. «خُلِّفُوا»
2- قهر، بىاعتنايى و بايكوت، يكى از شيوههاى تربيتى براى متخلّفان و مجرمان است. ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ ... ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ
3- مبارزهى منفى با متخلّفان، جامعه را براى آنان زندانى بىنگهبان و مؤثّر مىسازد. «ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ»
4- با آنكه پيامبر، مظهر رحمت الهى است، امّا به عنوان مرّبى، از اهرم قهر هم استفاده مىكند. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»
5- يكى از عذابها عذاب وجدان است. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»
6- يأس از مردم، زمينهساز توبه و توجّه به خداست. لا مَلْجَأَ ... ثُمَّ تابَ
7- توفيقِ توبه نيز در سايهى لطف و عنايت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مىگرداند، «تابَ عَلَيْهِمْ» تا انسان توفيق پشيمانى و عذرخواهى و توبه پيدا كند، «لِيَتُوبُوا» و همين كه توبه كرد، باز خداوند توبهى او را مىپذيرد. «إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»
8- پس از يك دوره مبارزهى منفى وبىاعتنايى و بايكوت، شرايط مناسب را براى بازسازى خلافكاران به وجود آوريم تا بازگردند و بعد از آن نيز ما با مهربانى آنان را پذيرا باشيم. «تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»
«1». بحار، ج 21، ص 237.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 518