داستان های فرعی جنگ/1-ماجرای خوابیدن روی سیم خاردار برای عبور رزمندگان


برنامه تلویزیونی مثبت نگاتیو، 22 مرداد 1402
گفتگو با استاد حبیب احمدزاده، اهل آبادان، بسیجی 8 سال دفاع مقدس (سرباز تیر اول تا تیر آخر جنگ) و عضو هیأت علمی دانشگاه هنر
فیلم کامل گفتگو:
https://telewebion.com/episode/0x816dac8


+ 
5

- 
4
ارسال در 1402/5/25 ساعت 11:34 2023-8-16 11:34:04

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • ما هم یه بابایی رو داشتیم که میگفت از ول تا آخر جنگ رو خط بوده البته تو تدارکات (خدا وکیلی تدارکات چی ها هم خیلی نقش مهمی داشتن و خدایی نکرده قصد بی احترامی بهشون رو ندارم). حالا شبیه قضیه این کسیه که الآنم استاد دانشگاه هنره (که فقط کافیه یه سرچ عکسای اساتید و دانشجوهاش رو تا بفهمید با چه تیپ آدمایی طرفین)
    این داستانی که ایشون تعریف کردن رو من تا حالا نشنیدم من داستان اون نوجوونی رو شنیدم که قبل از "میدون مین"، "پوتین های نو" رو برمیگردونه. حالا اگه کس دیگه ای هم داستانی که ایشون تعریف کرد رو شنیده لطفا دقیق اینجا توضیح بده.
    اما این رزمنده 8 ساله انگار کلا سیم خاردار (منظورم نوع حلقویشونه) تا حالا از نزدیک ندیده. 1- معمولا تا معابر فقط یه لایه سیم خاردار نبود و چند لایه سیم خاردار استفاده میشده و بعضی اوقات چند نفر باید میخوابیدن روشون. 2- خوابیدن روی سیم خاردار چیز عجیبی نیست و تا اونجایی که میدونم توی شوروی سابق هم به نیروهای خاصی آموزش میدادن (برای زمانی که وقت نیست از سیم چین استفاده بشه) 3- ما توی جنگ به طور عمده به خاطر خیانت (به خصوص ابتدای جنگ) گردان ها تجهیزات مناسب نداشتن یعنی ممکن بوده کلا یه گردان یه سیم چین داشته باشه. (بله نمیشه از قندشکن به عنوان سیم چین استفاده کرد) 4- ایشون میگن کسی که روی سیم خاردار میخوابیده شهید نمیشده چون تیغ ها کوچک بوده!! ایشون تا حالا یه گردان آدم روشون راه نرفتن و من نمیدونم چطور به این نتیجه رسیدن. نمیدونم اصلا ایشون حاضرن روی یه زمین صاف بخوابن تا یه گردان از روش رد بشه؟ یعنی این فشاری که روی طرف میاد حداقل با عبور یه ژیان از روش برابری میکنه.(زخم حاصل از تیغ های سیم خاردار در برابر اون فشار هیچی نیست) 5- سیم خاردار سانتریفیوژ نیست مین هم سانتریفیوژ نیست ولی برای رفع این موانع نیاز به تخریب چی ها بود. اگه انقدر راحت میشد از موانع رد شد که تخریب چی باید سماق میمکید! 6- ایشون گفتن نمیشد تجهیزات رو گذاشت رو سیم خاردار و از روش پرید که واقعا سوال جالبیه البته برای کسی که تا خالا سیم خاردار ندیده باشه. از شما میخوام اگه میتونین برید پتو بندازین روی سیم خاردار ببینید اصلا سیم خاردار صاف میشه یا نه؟ قطعا نه آخرش یه نیرویی لازمه تا بتونه ارتفاع اون سیم خاردار رو کم کنه. اگه انقدر راخت پا پتو انداختن میشد رد شد که خد رزمنده ها عقلشون میرسید و انقدر تو عملیات ها سر سیم خاردار به مشکل نمیخوردیم. 7- طبق منطق ایشون که عراقی ها که منتظر نبودن قرعه کشی کنن که راست هم میگه، نه فقط خوابیدن روی سیم خاردار که جتی رفتن روی میدون ین هم جعلی و ساختگیه که این طور نیست. گردانهایی که میرسدن معبر که صاف واینساده بودن در بهترین حالت به شکل پامرغی بودن و افراد گردان معمولا خودشون سریع داوطلب میشدن که یا یه قرعه کشی سریع بین اونها انجام میشد. (یه چیزی شبیه فیلم اخراجی ها ولی به مراتب مشکل تر)
    ایشون میخوان نقد کنن روش عبور از میدون مین و سیم خاردار رو بهتره این مورد رو نقد کنن (که اتفاقا شهی باقری هم بهش اشاره کرده) که بعضی وقت ها فرمانده گردان ها و تیپ ها چه به خاطر جهالت و چه خیانت نیروها رو از رو میدون رد میکردن در حالی که چند صد متر اون طرف تر یه گردان دیگه معبر رو باز کرده بوده.
    --------------------------------------------
    البته به طور کلی این برنامه مثبت نگاتیو توسط همین شخص مجریش در بعضی قسمت هاش انحرافات گنده ای رو توسط همین مجریش وارد جنگ کرد. از جمله این که بنی صدر در زمان فرماندهی کل قواش خیانت نکرده که میشه این رو با لطایف الحیل ماله کشید.
    اما همین مجری یه بار در مورد لو رفتن عملیات کربلای 4 به طرز عجیب و غیر قابل باوری خیانت فرماندهان اصلی جنگ مثل محسن رضایی و هاشمی رفسنجانی رو ماستمالی کرد.
    حالا قضیه اینه که عملیات کربلای 4 لو رفته بود و طرف ایرانی هم اتفاقا اینو فهمیده بود یعنی حتی بعضی فرماندهان میانی و فرمانده تیپ ها هم فهمیده بودن که عملیات لو رفته و درخواست لغو عملیات رو داشتن ولی هاشمی رفسنجانی پاشو کرد توی یه کفش که باید حتما این عملیات انجام بشه و اون فاجعه رخ داد.
    حالا این آقای مجری برای تطهیر اون خائن ها گفتن که مگه میشه فرمانده ای به عمد خیانت کنه!!! و حتما اونها مصالح دیگه ای رو در نظر گرفتن و هیچ فرمانده ای به عمد شکست نمیخوره تا اعتبارش از بین بره!!! توی این مورد این مجری به ظاهر ناآگاه درست میگه اما انگار حالیش نیست که افرادی مثل هاشمی و محسن رضایی میخواستن عملیات به طور وحشتناک شکست بخوره تا به امام بگن یا امام دیدی شکست خوردیم و این همه جوون به خاطر هیچ و پوچ تلف شدن!! زودتر جام زهر رو بنوش!! (اگه کتاب راز قطعنامه رو خونده باشین بهتر میفهمین چی میگم)
    . دقیقا نقشه محسین رضایی هاشمی همین بود و قرار بود سر کربلای 5 هم همین اتفاق بیفته و با یه فاجعه دیگه اونهم بدون دستاورد امام تسلیم بشه.
    عملیات کربلای 5 هم لو رفته بود و رزمنده ها هم دوباره داشتن به مسلخ میرفتن اما به خاطر لطف خدا به طور اتفاقی یکی از گردان ها ارتباطش با مرکز قطع میشه و حدود نیم ساعت زودتر به خط میزنن شروع میکنن و بقیه گردان ها هم به ناچار عملیات رو شروع میکنن. و گرچه با تلفات زیاد و استفده صدام از سلاح های شیمیایی نیروها به نزدیکی بصره میرسن.و در کل این عملیات به طور نسبی به موفقیت میرسه.
    حالا این مجری مقلا خبره در امور جنگ از درک چنین خیانتی عاجزه و سعی در تطهیر این خینت ها داره.