اگر خداوندی باشد که هست و فقط او حق است پس بر عهده اوست که مستقیماً یا با اسبابی خودش را به انسانها بشناساند و خدایان دروغین را ابطال کرده و رسوا کند...
و اگر خداوند حق دینی برای هدایت فرستاده تا جهانبینی درست و اوامر و نواهی خودش را به مردمان برساند؛ باز بر عهده اوست که دین حق را به انسانها بشناساند مستقیماً یا با اسبابی و دین های دروغین و مکاتب بیهوده و جهانبینی های غلط و مضّر را ابطال کرده و رسوا کند..
اگر چنین نکند بر عهده انسانها از آن بابت چیزی نیست
و از آنجا که خداوند حق نسبت به ما مهربان است و خیرخواه انسانهاست خودش و دین حق را به همه خواهد شناساند و لزوم پیروی از آن را برای انسانها مشخّص خواهد کرد...
و البته تا اکنون خودش و دین حق را بر تعدادی از انسانها شناسانده پس آنها که او و دین حق را شناختند وظیفه دارند با ایمان و اعتقاد و اعتماد به خدا به دین حق گرویده و به آن عمل کنند و با آنهایی که هنوز خداوند حق و دین او را نشناختند مدارا کنند...
و البته آنها که خداوند حق و دین او را شناختند ولی از ایمان به او و گرایش به دین حق و عمل به آن رویگردانند آنها همان کافران هستند...
برای همین ما فارغ از خداوند و دین حق هم که بخواهیم در پی اصلاح جامعه باشیم
بایست همه را دعوت کنیم به این پند اخلاقی حکیمانه که:
هر چه را برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه را برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند..
بنابراین بیاییم به دیگران دروغ نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما دروغ بگویند...
از دیگران دزدی نکنیم همانطور که نمی خواهیم کسی از ما دزدی کند...
به دیگران احترام بگذاریم همانطور که دوست داریم به ما احترام بگذارند...
دنبال زن و دختر و ناموس مردم نیفتیم و به شهوت چشم به آنها ندوزیم همانطور که دوست نداریم کسی دنبال زن و دختر و ناموسمان بیفتد و نگاه شهوتی به آنها بکند
(و اگر مُنصف باشیم باید بپذیریم که این حجاب و پوشش مناسب است که تا حدود زیادی مانع خواهد شد و ناموسمان را حفظ خواهد کرد)...
و گرانفروشی نکنیم همانطور که نمیخواهیم کسی به ما گران بفروشد...
ناسزا نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما ناسزا گویند...
به نیازمندان کمک کنیم همانطور که دوست داریم در موقع نیاز دست مان را بگیرند...
و در آگاه کردن مردم بکوشیم همانطور که دوست داریم اگر چیزی را نمی دانیم به درستی آگاهمان کنند...
ووووو
و البته در حفظ سلامتی خودمان کوشا باشیم و از مواد مخدر و مواد غذایی مضّر و مشروبات الکلی و سیگار دوری کنیم و خانواده هایمان را از اینها دور کنیم و قوانین رانندگی را رعایت کنیم و به آنها نیز یاد آوری کنیم اگر سلامتی شان را خواهانیم...
و آبرومندانه و پاک و ساده ازدواج کنیم و از خودارضایی و همجنسبازی و فحشاء که بخلاف انسانیّت و روند طبیعت است دوری کنیم و دوستانمان را از آن خلافها باز داریم..
((اگر نیک بنگریم این پند حکیمانه که: هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه نمی پسندی برای دیگران هم نپسند؛ اگر توسّط مردم باور گردد و عمل شود کشورمان و دنیا را گلستان میکند؛))
و صد البته اگر کسی خداوند حق را حاضر و ناظر بداند و یقین بدارد پس از مرگ بازخواست خواهد شد الزام جدّی برای عمل به این پند حکیمانه برای خود می بیند وگرنه خیلی کم رخ میدهد شخصی که اعتقاد به خدا و عالم آخرت ندارد خود را به این پند ملزم کند...
چون برای چنین کسانی رعایت اخلاق و به فکر دیگران هم بودن معنایی ندارد و میگویند: فقط همین دنیاست و پس از مرگ نابودی مطلق است پس بگذار برای رسیدن به آنچه مایلیم هر کاری که شده انجام بدهیم هر چند برای رسیدن به آن به دیگران ظلم کنیم, زیرا فقط خودمان مهّم هستیم نه دیگران
اگر خداوندی باشد که هست و فقط او حق است پس بر عهده اوست که مستقیماً یا با اسبابی خودش را به انسانها بشناساند و خدایان دروغین را ابطال کرده و رسوا کند...
و اگر خداوند حق دینی برای هدایت فرستاده تا جهانبینی درست و اوامر و نواهی خودش را به مردمان برساند؛ باز بر عهده اوست که دین حق را به انسانها بشناساند مستقیماً یا با اسبابی و دین های دروغین و مکاتب بیهوده و جهانبینی های غلط و مضّر را ابطال کرده و رسوا کند..
اگر چنین نکند بر عهده انسانها از آن بابت چیزی نیست
و از آنجا که خداوند حق نسبت به ما مهربان است و خیرخواه انسانهاست خودش و دین حق را به همه خواهد شناساند و لزوم پیروی از آن را برای انسانها مشخّص خواهد کرد...
و البته تا اکنون خودش و دین حق را بر تعدادی از انسانها شناسانده پس آنها که او و دین حق را شناختند وظیفه دارند با ایمان و اعتقاد و اعتماد به خدا به دین حق گرویده و به آن عمل کنند و با آنهایی که هنوز خداوند حق و دین او را نشناختند مدارا کنند...
و البته آنها که خداوند حق و دین او را شناختند ولی از ایمان به او و گرایش به دین حق و عمل به آن رویگردانند آنها همان کافران هستند...
برای همین ما فارغ از خداوند و دین حق هم که بخواهیم در پی اصلاح جامعه باشیم
بایست همه را دعوت کنیم به این پند اخلاقی حکیمانه که:
هر چه را برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه را برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند..
بنابراین بیاییم به دیگران دروغ نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما دروغ بگویند...
از دیگران دزدی نکنیم همانطور که نمی خواهیم کسی از ما دزدی کند...
به دیگران احترام بگذاریم همانطور که دوست داریم به ما احترام بگذارند...
دنبال زن و دختر و ناموس مردم نیفتیم و به شهوت چشم به آنها ندوزیم همانطور که دوست نداریم کسی دنبال زن و دختر و ناموسمان بیفتد و نگاه شهوتی به آنها بکند
(و اگر مُنصف باشیم باید بپذیریم که این حجاب و پوشش مناسب است که تا حدود زیادی مانع خواهد شد و ناموسمان را حفظ خواهد کرد)...
و گرانفروشی نکنیم همانطور که نمیخواهیم کسی به ما گران بفروشد...
ناسزا نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما ناسزا گویند...
به نیازمندان کمک کنیم همانطور که دوست داریم در موقع نیاز دست مان را بگیرند...
و در آگاه کردن مردم بکوشیم همانطور که دوست داریم اگر چیزی را نمی دانیم به درستی آگاهمان کنند...
ووووو
و البته در حفظ سلامتی خودمان کوشا باشیم و از مواد مخدر و مواد غذایی مضّر و مشروبات الکلی و سیگار دوری کنیم و خانواده هایمان را از اینها دور کنیم و قوانین رانندگی را رعایت کنیم و به آنها نیز یاد آوری کنیم اگر سلامتی شان را خواهانیم...
و آبرومندانه و پاک و ساده ازدواج کنیم و از خودارضایی و همجنسبازی و فحشاء که بخلاف انسانیّت و روند طبیعت است دوری کنیم و دوستانمان را از آن خلافها باز داریم..
((اگر نیک بنگریم این پند حکیمانه که: هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه نمی پسندی برای دیگران هم نپسند؛ اگر توسّط مردم باور گردد و عمل شود کشورمان و دنیا را گلستان میکند؛))
و صد البته اگر کسی خداوند حق را حاضر و ناظر بداند و یقین بدارد پس از مرگ بازخواست خواهد شد الزام جدّی برای عمل به این پند حکیمانه برای خود می بیند وگرنه خیلی کم رخ میدهد شخصی که اعتقاد به خدا و عالم آخرت ندارد خود را به این پند ملزم کند...
چون برای چنین کسانی رعایت اخلاق و به فکر دیگران هم بودن معنایی ندارد و میگویند: فقط همین دنیاست و پس از مرگ نابودی مطلق است پس بگذار برای رسیدن به آنچه مایلیم هر کاری که شده انجام بدهیم هر چند برای رسیدن به آن به دیگران ظلم کنیم, زیرا فقط خودمان مهّم هستیم نه دیگران
چرا ایران اسلامی نسبت به بد حجابی زنان سینمای مجاز خود بی تفاوت است
---
بیشتر هنر مندان زن سینما و تآتر ایران علاقه دارند برای دلخوشی بیگانگان فراتر از خانه و کانون گرم همسر داری وشراکت اصیل زندگی بیگانگان را در بهره چینی از زیباییهای خود سهیم سازند و غالبا با تحریک احساسات بحق شریک اصیل خود که می بیند بیگانگان مفت و بی قرار داد در سهم الشراکت او سهیم می شوند ناگزیر به جدایی و تخریب کانون گرم این شراکت که می باید یک عمر به طول انجامد روی می آورد.
کجای پدیده ی ناهنجار فوق زیبنده ی نظام اسلامی است؟؟؟!!!
سامان دهی شرعی خرد پذیر به حجاب زنان سینما و تآتر مجاز ایران و تربیت نسلهایی از زنان و مردان متدین برای هنر مندی در سینما و تآتر و تلوزیون کشور اسلامی مسئولیت کیست و چرا و برای خوشنودی چه طرفهایی این مسئولیت در سایه ی نظام اسلامی نادیده گرفته می شود؟؟؟!!!
آقای سام درخشانی مثلاً اومده جواب روحانی برنامه سمت خدا رو بده برید ببینید چه چرت و پرت هایی میگه. نمک نشناس تر از این به اصطلاح سلبریتی ها کسی رو ندیدم نون و نمک این انقلاب خوردن و میخورن و تو همین انقلاب آدم شدن بعدش میان به انقلاب و ارزش های انقلاب توهین میکنند.
«لسه فر» ،( Lasseze Faire )؛
ولش کن،بگذارهرچه می خواهدانجام دهد،بی بندوبار؛
در لسه فر آن چه که اجازه ی عرض اندام پیدا می کند، «هوای نفس» انسان است؛
و نتیجه ی آن، «اصالت هوی» است.
لسه فر یعنی انسان اجازه دارد هرکاری میخواهد انجام دهد؛
و دراين راه هيچ امر و نهي، شرعي را برنمی تابد؛
واین مفهومی ست که دربطن «#ليبراليسم»<<# Liberalism>> است؛
در مكتب ليبراليسم، اعتقاد و اصالت به « #Liberty » مابه ازاء واژه ي «اباحه» است؛
كه از ريشه ي لاتيني«Liber» به معناي آزاد و رها، مشتق شده است؛
اصالت اباحه، تبيين مولفه هائی است كه چون بشر را «رها» میداند؛
لذا ،چهار مفهوم شریعت پیامبران الهی ازجمله پیامبران اولو العزم(حضرت نوح<ع>- حضرت ابراهیم<ع>- حضرت موسی<ع>- حضرت عیسی بن مریم <ع> و حضرت محمد <ص>)،واجب ومستحب- حرام و مکروه جائی ندارد؛
همه چيز براي او «مباح» درنظر گرفته میشود و «حلال»، «حرام»، «مستحب» و «مكروه» نفي میگردند. ازاین رو لیبرالیسم را باید اباحه گرایی دانست؛
لیبرالیسم که باشد پوشش همین است که در جشنواره ها ودرخیابان و در اماکن عمومی میبینیم؛
لیبرالیسم که باشد ،اقتصاد همین است ،که با گوشت و پوست و خون مان لمس می کنیم؛
لیبرالیسم که باشد،سیاست همینی ست ،که می بینیم؛
لیبرالیسم که باشد، روابط اجتماعی همینی ست ،که فساد ایجاد کرده.
خدا لعنت کنه اين بازيگرارو..که فقط نقش بازي ميکنن..نقش حضرت مريم رو بازي ميکنه حداقل يه ذره از حضرت مريم خجالت نميکشه..کسي ک اين فيلمو نگا کرده هميشه وقتي اسم حضرت مريم مياد قيافه اون بازيگرو تو ذهنش تجسم ميکنه..حالا اون خانم بازيگر حداقل يکم حيا کنه از حضرت مريم انقد بي حجاب نباشه.
و اگر خداوند حق دینی برای هدایت فرستاده تا جهانبینی درست و اوامر و نواهی خودش را به مردمان برساند؛ باز بر عهده اوست که دین حق را به انسانها بشناساند مستقیماً یا با اسبابی و دین های دروغین و مکاتب بیهوده و جهانبینی های غلط و مضّر را ابطال کرده و رسوا کند..
اگر چنین نکند بر عهده انسانها از آن بابت چیزی نیست
و از آنجا که خداوند حق نسبت به ما مهربان است و خیرخواه انسانهاست خودش و دین حق را به همه خواهد شناساند و لزوم پیروی از آن را برای انسانها مشخّص خواهد کرد...
و البته تا اکنون خودش و دین حق را بر تعدادی از انسانها شناسانده پس آنها که او و دین حق را شناختند وظیفه دارند با ایمان و اعتقاد و اعتماد به خدا به دین حق گرویده و به آن عمل کنند و با آنهایی که هنوز خداوند حق و دین او را نشناختند مدارا کنند...
و البته آنها که خداوند حق و دین او را شناختند ولی از ایمان به او و گرایش به دین حق و عمل به آن رویگردانند آنها همان کافران هستند...
برای همین ما فارغ از خداوند و دین حق هم که بخواهیم در پی اصلاح جامعه باشیم
بایست همه را دعوت کنیم به این پند اخلاقی حکیمانه که:
هر چه را برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه را برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند..
بنابراین بیاییم به دیگران دروغ نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما دروغ بگویند...
از دیگران دزدی نکنیم همانطور که نمی خواهیم کسی از ما دزدی کند...
به دیگران احترام بگذاریم همانطور که دوست داریم به ما احترام بگذارند...
دنبال زن و دختر و ناموس مردم نیفتیم و به شهوت چشم به آنها ندوزیم همانطور که دوست نداریم کسی دنبال زن و دختر و ناموسمان بیفتد و نگاه شهوتی به آنها بکند
(و اگر مُنصف باشیم باید بپذیریم که این حجاب و پوشش مناسب است که تا حدود زیادی مانع خواهد شد و ناموسمان را حفظ خواهد کرد)...
و گرانفروشی نکنیم همانطور که نمیخواهیم کسی به ما گران بفروشد...
ناسزا نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما ناسزا گویند...
به نیازمندان کمک کنیم همانطور که دوست داریم در موقع نیاز دست مان را بگیرند...
و در آگاه کردن مردم بکوشیم همانطور که دوست داریم اگر چیزی را نمی دانیم به درستی آگاهمان کنند...
ووووو
و البته در حفظ سلامتی خودمان کوشا باشیم و از مواد مخدر و مواد غذایی مضّر و مشروبات الکلی و سیگار دوری کنیم و خانواده هایمان را از اینها دور کنیم و قوانین رانندگی را رعایت کنیم و به آنها نیز یاد آوری کنیم اگر سلامتی شان را خواهانیم...
و آبرومندانه و پاک و ساده ازدواج کنیم و از خودارضایی و همجنسبازی و فحشاء که بخلاف انسانیّت و روند طبیعت است دوری کنیم و دوستانمان را از آن خلافها باز داریم..
((اگر نیک بنگریم این پند حکیمانه که: هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه نمی پسندی برای دیگران هم نپسند؛ اگر توسّط مردم باور گردد و عمل شود کشورمان و دنیا را گلستان میکند؛))
و صد البته اگر کسی خداوند حق را حاضر و ناظر بداند و یقین بدارد پس از مرگ بازخواست خواهد شد الزام جدّی برای عمل به این پند حکیمانه برای خود می بیند وگرنه خیلی کم رخ میدهد شخصی که اعتقاد به خدا و عالم آخرت ندارد خود را به این پند ملزم کند...
چون برای چنین کسانی رعایت اخلاق و به فکر دیگران هم بودن معنایی ندارد و میگویند: فقط همین دنیاست و پس از مرگ نابودی مطلق است پس بگذار برای رسیدن به آنچه مایلیم هر کاری که شده انجام بدهیم هر چند برای رسیدن به آن به دیگران ظلم کنیم, زیرا فقط خودمان مهّم هستیم نه دیگران
و اگر خداوند حق دینی برای هدایت فرستاده تا جهانبینی درست و اوامر و نواهی خودش را به مردمان برساند؛ باز بر عهده اوست که دین حق را به انسانها بشناساند مستقیماً یا با اسبابی و دین های دروغین و مکاتب بیهوده و جهانبینی های غلط و مضّر را ابطال کرده و رسوا کند..
اگر چنین نکند بر عهده انسانها از آن بابت چیزی نیست
و از آنجا که خداوند حق نسبت به ما مهربان است و خیرخواه انسانهاست خودش و دین حق را به همه خواهد شناساند و لزوم پیروی از آن را برای انسانها مشخّص خواهد کرد...
و البته تا اکنون خودش و دین حق را بر تعدادی از انسانها شناسانده پس آنها که او و دین حق را شناختند وظیفه دارند با ایمان و اعتقاد و اعتماد به خدا به دین حق گرویده و به آن عمل کنند و با آنهایی که هنوز خداوند حق و دین او را نشناختند مدارا کنند...
و البته آنها که خداوند حق و دین او را شناختند ولی از ایمان به او و گرایش به دین حق و عمل به آن رویگردانند آنها همان کافران هستند...
برای همین ما فارغ از خداوند و دین حق هم که بخواهیم در پی اصلاح جامعه باشیم
بایست همه را دعوت کنیم به این پند اخلاقی حکیمانه که:
هر چه را برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه را برای خودت نمی پسندی برای دیگران هم نپسند..
بنابراین بیاییم به دیگران دروغ نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما دروغ بگویند...
از دیگران دزدی نکنیم همانطور که نمی خواهیم کسی از ما دزدی کند...
به دیگران احترام بگذاریم همانطور که دوست داریم به ما احترام بگذارند...
دنبال زن و دختر و ناموس مردم نیفتیم و به شهوت چشم به آنها ندوزیم همانطور که دوست نداریم کسی دنبال زن و دختر و ناموسمان بیفتد و نگاه شهوتی به آنها بکند
(و اگر مُنصف باشیم باید بپذیریم که این حجاب و پوشش مناسب است که تا حدود زیادی مانع خواهد شد و ناموسمان را حفظ خواهد کرد)...
و گرانفروشی نکنیم همانطور که نمیخواهیم کسی به ما گران بفروشد...
ناسزا نگوییم همانطور که دوست نداریم به ما ناسزا گویند...
به نیازمندان کمک کنیم همانطور که دوست داریم در موقع نیاز دست مان را بگیرند...
و در آگاه کردن مردم بکوشیم همانطور که دوست داریم اگر چیزی را نمی دانیم به درستی آگاهمان کنند...
ووووو
و البته در حفظ سلامتی خودمان کوشا باشیم و از مواد مخدر و مواد غذایی مضّر و مشروبات الکلی و سیگار دوری کنیم و خانواده هایمان را از اینها دور کنیم و قوانین رانندگی را رعایت کنیم و به آنها نیز یاد آوری کنیم اگر سلامتی شان را خواهانیم...
و آبرومندانه و پاک و ساده ازدواج کنیم و از خودارضایی و همجنسبازی و فحشاء که بخلاف انسانیّت و روند طبیعت است دوری کنیم و دوستانمان را از آن خلافها باز داریم..
((اگر نیک بنگریم این پند حکیمانه که: هر چه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه نمی پسندی برای دیگران هم نپسند؛ اگر توسّط مردم باور گردد و عمل شود کشورمان و دنیا را گلستان میکند؛))
و صد البته اگر کسی خداوند حق را حاضر و ناظر بداند و یقین بدارد پس از مرگ بازخواست خواهد شد الزام جدّی برای عمل به این پند حکیمانه برای خود می بیند وگرنه خیلی کم رخ میدهد شخصی که اعتقاد به خدا و عالم آخرت ندارد خود را به این پند ملزم کند...
چون برای چنین کسانی رعایت اخلاق و به فکر دیگران هم بودن معنایی ندارد و میگویند: فقط همین دنیاست و پس از مرگ نابودی مطلق است پس بگذار برای رسیدن به آنچه مایلیم هر کاری که شده انجام بدهیم هر چند برای رسیدن به آن به دیگران ظلم کنیم, زیرا فقط خودمان مهّم هستیم نه دیگران
---
بیشتر هنر مندان زن سینما و تآتر ایران علاقه دارند برای دلخوشی بیگانگان فراتر از خانه و کانون گرم همسر داری وشراکت اصیل زندگی بیگانگان را در بهره چینی از زیباییهای خود سهیم سازند و غالبا با تحریک احساسات بحق شریک اصیل خود که می بیند بیگانگان مفت و بی قرار داد در سهم الشراکت او سهیم می شوند ناگزیر به جدایی و تخریب کانون گرم این شراکت که می باید یک عمر به طول انجامد روی می آورد.
کجای پدیده ی ناهنجار فوق زیبنده ی نظام اسلامی است؟؟؟!!!
سامان دهی شرعی خرد پذیر به حجاب زنان سینما و تآتر مجاز ایران و تربیت نسلهایی از زنان و مردان متدین برای هنر مندی در سینما و تآتر و تلوزیون کشور اسلامی مسئولیت کیست و چرا و برای خوشنودی چه طرفهایی این مسئولیت در سایه ی نظام اسلامی نادیده گرفته می شود؟؟؟!!!
ولش کن،بگذارهرچه می خواهدانجام دهد،بی بندوبار؛
در لسه فر آن چه که اجازه ی عرض اندام پیدا می کند، «هوای نفس» انسان است؛
و نتیجه ی آن، «اصالت هوی» است.
لسه فر یعنی انسان اجازه دارد هرکاری میخواهد انجام دهد؛
و دراين راه هيچ امر و نهي، شرعي را برنمی تابد؛
واین مفهومی ست که دربطن «#ليبراليسم»<<# Liberalism>> است؛
در مكتب ليبراليسم، اعتقاد و اصالت به « #Liberty » مابه ازاء واژه ي «اباحه» است؛
كه از ريشه ي لاتيني«Liber» به معناي آزاد و رها، مشتق شده است؛
اصالت اباحه، تبيين مولفه هائی است كه چون بشر را «رها» میداند؛
لذا ،چهار مفهوم شریعت پیامبران الهی ازجمله پیامبران اولو العزم(حضرت نوح<ع>- حضرت ابراهیم<ع>- حضرت موسی<ع>- حضرت عیسی بن مریم <ع> و حضرت محمد <ص>)،واجب ومستحب- حرام و مکروه جائی ندارد؛
همه چيز براي او «مباح» درنظر گرفته میشود و «حلال»، «حرام»، «مستحب» و «مكروه» نفي میگردند. ازاین رو لیبرالیسم را باید اباحه گرایی دانست؛
لیبرالیسم که باشد پوشش همین است که در جشنواره ها ودرخیابان و در اماکن عمومی میبینیم؛
لیبرالیسم که باشد ،اقتصاد همین است ،که با گوشت و پوست و خون مان لمس می کنیم؛
لیبرالیسم که باشد،سیاست همینی ست ،که می بینیم؛
لیبرالیسم که باشد، روابط اجتماعی همینی ست ،که فساد ایجاد کرده.