دوم؛ راهکار عملی برای برون رفت از این بحران چیست؟ اینکه مدیریت اینترنت به وزارت دفاع سپرده شود؟ از دولتی که در همهی زمینهها منفعل است، چگونه میتوان انتظار داشت چنین اقدامی بکند؟ فلذا با کدام ساز و کار عملی میتوان چنین دولت و ایضاً ملت منفعلی را وادار به پذیرش حقیقت کرد؟
مثل دکترعباسی ها داریم ،اما در تلقی جامعهشناسانه حضرت سجاد (ع) درطبقه بره ها قراردارند؛
مؤمنینی هستند که در میان طبقات شیر و گرگ و سگ و خوک ، پوستشان کنده، گوشتشان خورده و استخوانهایشان خرد میشود.
واما بت غرب.....؛
کافی است مطلبی هر چند بی اساس وبی منطق از این پیامبران غرب اعلام شود تا اکثر قریب به اتفاق ما آن مطلب را چون وحی الهی در نظر گرفته وحتی فکر کردن در مورد صحت وسقم آن را گناه نابخشودنی بدانیم.
در رگ وپوست ما جا زده اند که هر چه زیبا است وهر چه منطقی است یا از غرب است یا ریشه در آن دارد.
وهر آنچه غیر از آن مصدر صادر شود، پوچ وبی ارزش وجای شبهه واما واگر دارد.
لذا با این تصور ما ،هرآنچه آنها به انواع زبان ها به ما بگویند، حتی اگر صد ها دلیل بر ابتذال وپستی آن باشد، بسیاری از ما سریعا می پذیریم و وقتی از آنها می پرسیم چرا این کار واین منطق را پذیرفته اید با حالتی که نگاه عاقل اندر سفیه را تداعی می کند با بادی در گلو میگویند: امل،عقب افتاده،متحجر،پایمال کننده خون شهدا، این درکشورهای پیشرفته امتحان پس داده ، در غرب همه از آن پیروی می کنند.
ببینید ،چه پیشرفتی کرده اند.
از طرفی این بت غرب، جوی درست کرده است که مردم موضوعات ومفاهیم را چه قدیم وچه جدید بجزاز غربیان ،از کس دیگری نپذیرند،!
ولو صدها دلیل وجود داشته باشد ، ولی اگر همان مطلب را یک دانشمند غربی اظهار کند ،حتی بدون دلیل سریعا پذیرفته می شود.
درهمه حوزه ها،!
در تاریخ وتمدن،ودرکل علوم .....!!
دوم؛ راهکار عملی برای برون رفت از این بحران چیست؟ اینکه مدیریت اینترنت به وزارت دفاع سپرده شود؟ از دولتی که در همهی زمینهها منفعل است، چگونه میتوان انتظار داشت چنین اقدامی بکند؟ فلذا با کدام ساز و کار عملی میتوان چنین دولت و ایضاً ملت منفعلی را وادار به پذیرش حقیقت کرد؟
سوم؛ و حقیقتاً نرود میخ آهنی در سنگ.
مؤمنینی هستند که در میان طبقات شیر و گرگ و سگ و خوک ، پوستشان کنده، گوشتشان خورده و استخوانهایشان خرد میشود.
واما بت غرب.....؛
کافی است مطلبی هر چند بی اساس وبی منطق از این پیامبران غرب اعلام شود تا اکثر قریب به اتفاق ما آن مطلب را چون وحی الهی در نظر گرفته وحتی فکر کردن در مورد صحت وسقم آن را گناه نابخشودنی بدانیم.
در رگ وپوست ما جا زده اند که هر چه زیبا است وهر چه منطقی است یا از غرب است یا ریشه در آن دارد.
وهر آنچه غیر از آن مصدر صادر شود، پوچ وبی ارزش وجای شبهه واما واگر دارد.
لذا با این تصور ما ،هرآنچه آنها به انواع زبان ها به ما بگویند، حتی اگر صد ها دلیل بر ابتذال وپستی آن باشد، بسیاری از ما سریعا می پذیریم و وقتی از آنها می پرسیم چرا این کار واین منطق را پذیرفته اید با حالتی که نگاه عاقل اندر سفیه را تداعی می کند با بادی در گلو میگویند: امل،عقب افتاده،متحجر،پایمال کننده خون شهدا، این درکشورهای پیشرفته امتحان پس داده ، در غرب همه از آن پیروی می کنند.
ببینید ،چه پیشرفتی کرده اند.
از طرفی این بت غرب، جوی درست کرده است که مردم موضوعات ومفاهیم را چه قدیم وچه جدید بجزاز غربیان ،از کس دیگری نپذیرند،!
ولو صدها دلیل وجود داشته باشد ، ولی اگر همان مطلب را یک دانشمند غربی اظهار کند ،حتی بدون دلیل سریعا پذیرفته می شود.
درهمه حوزه ها،!
در تاریخ وتمدن،ودرکل علوم .....!!