_
ای مفتی شهر ما ز تو بیدارتریم
در عالم مستی ز تو هشیارتریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده، کدام خونخوارتریم
_
می گر چه حرام است، ولی تا که خورد
آنگاه چه مقدار و دگر با که خورد
هر گاه که این سه شرط شد راست، بگو
می را نخورد مردم دانا، که خورد؟
_
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
_
گویند کسان بهشت با حور خوش است/ من گویم که آب انگور خوش است/ این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار/کآواز دهل شنیدن از دور خوش است
_
خیام اگر ز باده مستی خوش باش/ با ماهرخی اگر نشستی خوش باش / چون عاقبت کار جهان نیستی است / انگار که نیستی چو هستی خوش باشی
_
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
_
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود، وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم؟
_
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم من اگر به جوی نفروشم
کراک و شیشه که مثل نقل و نبات ریخته تو مملکت و کمتر از 5دیقه میشه تهیه کرد عوارض نداره ولی شراب چرا!!؟
البته طبیعیه چون مواد واسه برادران قاچاقچی درامد زاست.مهم نیست جوونای مملکت دارن با این مواد پرپر میشن مهم اینه هزینه های دفاع از بشاردیکتاتور و شورشی های یمن تامین بشه.ازونور جوونایی که معتاد شدن رمقی واسشون نمیمونه که بیان حقشون رو از حلقوم حکومت بگیرن.حکومتی که تو فساد اوله تو جهان.ماشالا هر سه قوه و ارکان نظام به گند کشیده شده و هیچ کدوم جرات برخورد با همدیگرو نداره انقد که تو لنجنزار فساد فرو رفتن.پر رو ها قصد صدروش هم رو دارن.
آیدی میهمان ، مزدور ، بیسواد ، احمق ، بیشعور ، بی شرف هستی ، آخه کثافت تو که اهل شنیدن این چیزها نیستی اینجا چه میکنی مگر اینکه حرامزاده باشی و مزدور ،
_
ای مفتی شهر ما ز تو بیدارتریم
در عالم مستی ز تو هشیارتریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده، کدام خونخوارتریم
_
می گر چه حرام است، ولی تا که خورد
آنگاه چه مقدار و دگر با که خورد
هر گاه که این سه شرط شد راست، بگو
می را نخورد مردم دانا، که خورد؟
_
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
_
گویند کسان بهشت با حور خوش است/ من گویم که آب انگور خوش است/ این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار/کآواز دهل شنیدن از دور خوش است
_
خیام اگر ز باده مستی خوش باش/ با ماهرخی اگر نشستی خوش باش / چون عاقبت کار جهان نیستی است / انگار که نیستی چو هستی خوش باشی
_
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
_
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود، وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم؟
_
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم من اگر به جوی نفروشم
البته طبیعیه چون مواد واسه برادران قاچاقچی درامد زاست.مهم نیست جوونای مملکت دارن با این مواد پرپر میشن مهم اینه هزینه های دفاع از بشاردیکتاتور و شورشی های یمن تامین بشه.ازونور جوونایی که معتاد شدن رمقی واسشون نمیمونه که بیان حقشون رو از حلقوم حکومت بگیرن.حکومتی که تو فساد اوله تو جهان.ماشالا هر سه قوه و ارکان نظام به گند کشیده شده و هیچ کدوم جرات برخورد با همدیگرو نداره انقد که تو لنجنزار فساد فرو رفتن.پر رو ها قصد صدروش هم رو دارن.
حرومه؟؟؟خودمم ميخوام با دوستم درست كنم