کتاب آن سوی مرگ | جلسه دوم
مرور و بررسی کتاب آن سوی مرگ
روایت کسانی که مرده اند، و زندگی پس از مرگ را دیده اند و سپس زنده شده اند!!
توسط حجت الاسلام امینی خواه
مشاهده تمامی جلسات:
cutt.ly/qeU8Ffo
روایت کسانی که مرده اند، و زندگی پس از مرگ را دیده اند و سپس زنده شده اند!!
توسط حجت الاسلام امینی خواه
مشاهده تمامی جلسات:
cutt.ly/qeU8Ffo
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
اما پیشاپی اززحمات شما ممنونم
باسلام ،ای دوست اگر بدنبال حقیقت میگردی توصیه میکنم بجای کوبیدن عرفا و سخن گفتن مانند اهل بیت اهل عمل باشی تا خدا اسرار را برایت روشن کند ،در ادامه توصیه میکنم اول عمل و بعد تفکر و خواندن کتب از جمله رساله ولایه علامه طباطبایی و زندگی عرفا تا کمی با انها اشنا شوی تا چیزی نگوییم که باید پاسخو باشیم
حالا شما میخواهی دنبال عرفای اصطلاحی(صوفیه و آخوندهای صوفیگرا) بیفت یا به دنبال قرآن بعلاوه توضیح رسول الله و ائمه هدی(علیهم السلام)که فرمودند: خداوند هیچگونه شباهتی به مخلوقاتش ندارد و مخلوق تباین محض(تفاوت محض)با خالق دارد
قرآن
و جالب اینکه مخالفانشان را تهمت جهل میزنند و عقاید باطلشان را نیز با سوء استفاده از آیات متشابه و فلسفه بافی و تشبیه خالق به مخلوق که شرک و کفر است اباطیلشان را برای عوام جا میزنند
مثل محمدحسین طهرانی که نام علامه برایش گذاردند و عقایدش بخلاف اسلام است
چنانچه ادعا کرده:
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)..
از این بهتر نمیتوانسته ادعا کند که همه چیز خداست و خداست که همه چیز است؛ و مخلوق همان خالق است و خالق همان مخلوق است.. در حقیقت اینها خداوند را مخلوق و مملوک و مربوب می شمرند و ادعا دارند مخلوق از ذات خالق و تطوّر و تحوّل خود خالق پس همذات اوست
بخلاف اسلام که خداوند در آن خالق همه چیز و مالک همه چیز و ربّ همه چیز و بخلاف اشیاء و غیر آنهاست و مخلوق و مملوک و مربوب نیست و کُنهِ خداوند متفاوت و بخلاف مخلوقاتش است
در قرآن و کلام اهل البیت(علیهم السلام) میخوانیم که فرمودند:
الله خالق کل شئ، هو ربّ کل شئ، لَهُ کل شئ و هو بخلاف الاشیاء و نظیر این تعابیر..
همین جناب محمدحسین طهرانی در جایی ادعا کرده که اگر استادش(هاشم حداد) بگوید: یک لیوان خون بخور فلفور آن را میخورد؛
(حتّی اگر خداوندِ قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)فرموده باشند خوردن خون حرام است)
و مثل محمدحسین طهرانی امثال محمدرضا نکونام و حسن زاده آملی و صمدی آملی و شمس تبریزی و مولوی صاحب مثنوی و محئی الدین ابن عربی و شاه نعمت الله ولی و امثال اینها ادعا کردند:
اصلاً ممکنی(مخلوقی)نداریم و مخلوق ظهور و نزولِ خودِ پروردگار است
الآن من و تو و عالَم نمانده، همه از دست رفته و هو شده، انا و انت و او؛هو(خدا) شده
خود خدا هم نماز میخوانه و روزه میگیره و حج میره و چلّه میگیره
در آخر موسی و فرعون و شمر و امام حسین یکی اند
اگر رفتید بهشت و دیدید شمر و یزید زودتر(از مومنین)رفتند تعجب نکنید
سول کل خودرو ای جزو خدا
ووو از این قبیل اشعار و تعابیر
اینها خیال کردند که بخشی از خود خداوند متطوّر(متحول)شده و به حدّ و اندازه و اشکال گوناگون در آمده(هر لحظه به شکلی بت عیار(خدا) در آمد)
بنابراین مخلوقات مخلوق نیستند، بلکه ظهور و بروز و ترشحی از خود خداوند هستند
و این عقیده شان را هم وامدار فلوطین هستند و ادعا داشت خداوند عالَم را از ذات خود آفرید!
ولی در مکتب قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)، خداوند خلقتش لا من شئ است
یعنی نه از چیزی، یعنی خداوند نه از خودش جهان را خلق کرد تا مخلوق همذات و همسنخ ذاتش و شبیه او باشد
و نه از ماده اولیه ای جهان را خلق کرد تا غیر از خدا قدیم دیگری هم باشد
و با تاسف بسیار کسی چون ملاصدرا عقیده فلوطینی دارد چنانچه در کتابش نوشته است
ملاصدرا می گوید:
((أنشأ الأشیاء من شیء و هذا الشّیء هو نفسه))
جمیع اشیاء را از چیزی آفرید و آن چیز نفس خودش بود.
اسفار ج2ص231،وعرشیه مساله اول
رجعت العلیة و الافاضة إلی تطور المبدأ الاول بأطواره:
معنای علیت و افاضه (خداوند) به این باز میگردد که مبدا اوّل(خدا) متطور(متحول)میشود به اطوارش(حالات و دگرگونی های مختلفش)
مشاعر/ 541- اسفار 6/110
چنین است که ادعای یک چیزی خالق و مخلوق را دارند
و ادعاهایی چون محمدحسین طهرانی از آنها سر میزند که:
حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
(الله شناسی ج 3 ص 222)
ای عزیز چرا به این راحتی خودتون را گرفتار می کنید!!!
اگر واقعا در پی حقیقت هستید با نیّتی صادق و توڪل بر خدا و توسّل حداقل نصف آنقدر ڪه مرحوم علاّمه طهرانی و دیگر بزرگان در ڪسب علم و فهم، سعی و جهد ڪرده اند، بڪوشید تا شاید با یقینی ڪه فردای محشر حجّتی باشد بین شما و پروردگار مقتدر و مهربان عالم، سخن گفته و موجبات زحمت و عقوبت فراهم نشه بزرگوار.
...و ما یلفِظُ مِن قولٍ إلّا لَدَیهِ رقیبٌ عَتیدٌ...سوره مبارڪه انفطار
اصلا حرفای این حاج آقا چه ربطی به عرفان داره و عرفان چه ربطی به تصوف؟؟؟
شما که ماشالله زیراب همه چیو میزنی اصلا معلوم نیست اینا رو تا آخر گوش میدی بعد نظر میدی یا خیر
من کتاب رو کامل خوندم اصلا ربطی به حرفای شما نداشت
شما کتاب رو خوندی ، کتاب مشکلی نداره ، تطابیق این شیخ و مصادره به مطلوب ایشان مشکل دار است ! وحدت وجود از نظر علامه مجلسی ، مقدس اردبیلی و علامه حلی ، کفر مطلق است به صورتی که زندقه را هم رد کرده ! کتاب و داستان ها مشکلی ندارد بلکه تطبیق ایشان است که نقطه اشکال است !