جاهلیت مدرن | ربات های جنسی +18
اینا که سند 2030 اجرا میکنن و چشم و دلشون سیره دیگه چرا؟
از اینا دیگه توقع نداشتید؟ولع جنسی انسان که از محدوده خودش خارج بشه دیگه نمیشه کنترلش کرد
از اینا دیگه توقع نداشتید؟ولع جنسی انسان که از محدوده خودش خارج بشه دیگه نمیشه کنترلش کرد
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
ثانيا : اصل این داستان برگرفته از افسانه گیگلمش در بابل و بین النهرين بوده است و سپس در تورات و قرآن برای اهداف تربیتی و هدایتی آمده است .
چنان که در مورد آیات قرآنی در زمینه مقوله علم هم چنین است . صرف نظر از معدودی آیات قرآن که اشارات علمی دارد بسیاری از آیات قرآن در مقوله علم غیرعلمی و با علم تجربی جدید متعارض و خلاف واقع است که عده ای از اساتید قرآنی هم چون دکتر جعفر نکونام از اساتید قرآنی در سایت قرآنی و مقالاتشان به آن اذعان کرده اند . دکتر جعفرنکونام در همین رابطه می گوید :
آیات مخالف علم در قرآن یکی دوتا نیست که بتوان با توجیه کردن آنها و حمل آیات بر معانی موافق علم از حل مشکل آنها برآمد بلکه تعداداین آیات دهها آیه است . قرآن کتاب تذکره و موعظه و هدایت معنوی و اخلاقی است .در یک کتاب اخلاقی و موعظه ای هیچ اشکالی ندارد که برای پیشبرد مقاصد از تصورات غیرعلمی و باطل مخاطبان که البته نزد مخاطبان واقع می نماید بهره برداری و استفاده کرد .
با این حساب وجود این گزاره های مطابق با غیرواقع و کاذب در قرآن علی رغم الهی بودن وحی به عنوان کلام خدا بر پیامبر مشکلی به وجود نمی آورد و الهی بودن وحی و قرآن را به خصوص با توجه به مقوله ی زمان مند و مکان مند بودن و تاریخی بودن بخشی از آیات قرآن و وحی زیر سوال نخواهد رفت .
ثالثا : این که زیر آب رفتن جهان در فرهنگ و افسانه های بسیاری از اقوام آمده است لزوما نمی تواند دلیلی بر درستی این داستان ها و افسانه ها باشد . اگر ملاک کثرت و فراوانی اقوام معتقد باشد که اتفاقا بسیاری از اقوام و فرهنگ ها و ادیان مختلف در آن زمان مبتنی بر شرک و بت پرستی و چند خدایی بوده است و ادیان توحیدی و یکتاپرستی انگشت شمار بوده است . با این حساب پس توحید و پرستش خدای یگانه به دلیل انگشت شمار بودن ادیان مبتنی برآن باید باطل و غلط بوده باشد و این شرک و چندخداپرستی که اکثریت فرهنگ ها و ادیان اقوام بر پایه آن بوده است مبتنی بر واقعیت و صحیح بوده است در صورتی که چنین نیست .
مطالبتان در خور تامل بود اما در بعضی جاها مبتنی بر توهم توطئه بود . به عنوان مثال کارتون یوگی که حسن عباسی متوهمانه به کشتی نوح ارتباط می دهد واقعا چه ربطی دارد ؟
بماند که از نظر این جانب به احتمال زیاد پیامبری به نام حضرت نوح در طول تاریخ وجود نداشته است و ایشان و داستان نوح در قرآن به عنوان وحی الهی را باید اسطوره ای و تمثیلی برای عبرت آموزی و اهداف هدایتی قرآن دانست نه واقعی . چرا که حتی با قبول داشتن معجزه هم وقوع آن غیر ممکن است و جای چند و چون دارد .نکته جالب توجه راجع به داستان نوح در قرآن این است که به قدری غيرواقعي و حتی با معجزه امکان پذیر نیست که بعضی از خود آقایان پاسخگو به شبهات دینی و مفسران کنونی هم گفته اند بله در خود قرآن هم اشاره ای به جهانی بودن و به زیرآب رفتن تمام دنیا نشده است پس این طوفان نوح طوفان جهانی نبوده است بلکه طوفان منطقه ای بوده است . حال باید از این آقایان پرسید اگر این طوفان منطقه ای بوده است پس چرا نوح اصلا بیهوده کشتی ساخت ؟ خوب با پیروانش از آن منطقه مهاجرت می کردند و از طوفان هم نجات می یافتند .
همین طور داستان سخن گفتن سلیمان با مورچه هم همین گونه است . اگر قایل به معجزه هم باشیم سخن گفتن هدهد با سلیمان یا سایر پرندگان عجیب نیست چرا که بر حال صدایی از آنها در می آید. مثلا کبوتر بق بقو می کند و سلیمان با قدرت اعطایی خدا و معجزه می توانسته بفهمد که چه می گوید . اما مورچه ها همان طور که علم جدید کشف کرده است از طریق فرومون یعنی مواد شیمیایی ترشح کرده از خود با هم ارتباط برقرار می کنند . حال وقتی مورچه ها صدایی از خود نمی توانند تولید کنند حضرت سلیمان چگونه می توانسته صدای آنها را بشوند . بنابراین سخن گفتن حضرت سلیمان با مورچه اصلا متناقض و غیر ممکن است . پس این داستان قرآن را هم باید اسطوره ای و تمثیلی در جهت اهداف خاص هدایتی و عبرت آموزی قرآن به عنوان وحی الهی بدانیم .
کلا شاید پیغمبری هم نبوده است!
کلا شاید تو هم پدر و مادر کس دیگری بوده اند!
این است منطق سروش! وحی تجربه ای شخصی و عارفانه برای پیغمبر بود و ما تجربه های دیگری داریم!
کلا قبض و بسط شریعت چیزی جز این نیست! هر چیزی دلمان نخواست یا نفهمیدیم را کلا انکار کنیم!
اما به کوری هر دو چشم ناپاک تو ماجرای نوح پیامبر و طوفان بزرگ از مسلمات تاریخ بشر است.
همه اقوام از بابلی تا چینی تا مایاها داستانی دارند از زمانی دنیا را آب گرفت و عده ای سوار کشتی شدند و نجات یافتند.
از بابلی ها که می گفتند پادشاهی بود که انسانها در زمانی جهان را آب گرفت سوار کشتی کرد تا مایا ها که می گویند قورباغه ای دهانش را باز کرد و آن قدر آب ریخت که دنیا را فرا گرفت و یکی خدایان و قهرمانان تاریخ مایا مردم را سوار کرد و نجات داد!
https://telegram.me/binazirgraphic1
وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ..،سوره حدید آیه ۱۹ _ الله – پیامبران
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ ،سوره بقره آیه ۳ _ غیب
انَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ،سوره نحل آیه ۱۰۴ _ آیات الهی
والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ ،سوره بقره آیه ۴ _ کتاب های آسمانی – آخرت
آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ ،سوره بقره آیه ۲۸۵ _ الله – ملائکه – کتاب های آسمانی – پیامبران
هر فردی که خود را “مومن” می داند، شایسته است بداند که به چه گزاره یا گزاره هایی ایمان دارد که به او فرد مومن گفته می شود.
بر اساس نصّ صریح قرآن حکیم ومجید و کریم؛
که درفوق ذکرشده؛
ایمان وکفر،به هفت چیز تعلق گرفته است،که به آن ها هفت متعلّق ایمان می گویند؛
اگر چنانچه ایمان به هر یک از این هفت متعلّق نفی شود،یا کفربورزد، در پی آن خواه ناخواه ایمان به اکثر متعلّقات دیگر نیز نفی می شود،یا کفرورزیده شده؛
به طور مثال :
فرد باید به غیب مومن باشد تا به الله، ملائک و… هم ایمان داشته باشد؛
یا اگر کسی به وجود ملائک کافر باشد نمی تواند به کتاب، انبیا و … هم ایمان بیاورد.
وبیائیم باتمرین واستمرار و تداوم،به یقین برسیم،چرا که به صراحت درقرآن ذکرگردیده است؛
چگونگی حمله به هفت متعلق ایمان ذکرشده درقرآن که کامل ترین سبک زندگی (دین) برای بشرمخلوق است،که خدای متعال خالق بشرتدوین نموده است:
« ریچارد رورتی» فیلسوف بزرگ غرب گفت: «
غرب و فیلسوفان آن با موفقیت توانستند از ۴۰۰ سال تا ۲۰۰ سال پیش ابتدا «دین» و «خدا» را و از ۲۰۰ سال پیش تا کنون «متافیزیک» را بزنند.
پنج نفر ازائمه کفر، نیچه ، مارکس ، فوئرباخ ، فروید ، داروین که هم عصر بوده و حمله به ایمان و به خدا را تئوریزه کردند؛
غرب قبلاً در «تورات» یکبار به جنگ با خدا و مبارزه با او رفته بود؛
آنجا که در داستانی خرافی حضرت «یعقوب» را به کُشتی و مبارزه با خدا فرستاد و اتفاقاً یعقوبِ خیالاتشان پیروز شده و پشت خدا را بر زمین زده بود؛!
سپس توسط فیلسوف غرب «نیچه» مرگ خدا را بسیار پر طنین اعلام نمودند؛
نیچه گفت:
« خدا مُرد!»
قبل از نیچه، «داروین» خدا را به زمین کشیده بود و با فرضیه «اِوُلوشن»( Evolution) و زدن «خلقت» و تئوری: «عالم طبیعت است و نه خلقت»؛
در «درخت زندگی» خود نیز این بحث را تایید کرد تا شجرهای باشد خبیثه، خدایی را که داروین پایین کشیده بود، نیچه کشت؛
پس از این دو نفر، «فوئر باخ» اصالت را از «معنا» گرفت و به «ماده» داد و «ماتریالیسم» را ایجاد نمود؛
تا ته ماندهی آثار خدا هم زده شده باشد؛!
دوست فوئر باخ، «مارکس» این رویه را تئوریزه کرده و نظام اجتماعی منهای خدا را پدید آورد تا در مسابقهای با «لیبرالیزم» یا لیبرالیسم، جوامع بیخدا را بنیان گذاری کنند.
سوسیالیزم اولیه+دیالکتیک هگلی+ماتریالیسم فوئر باخی+مارکسیسم = جهانی منهای خدا؛
و امروز میبینیم که غرب دوباره به بازخوانی داروین رسیده و مکرر در اثبات او فیلم میسازد. کار از این هم فراتر رفت و شعار رسمی:
خدا همان ذهن است (THE GOD IS MIND)
و ذهن همان خداست (THE MIND IS GOD)
را در «بایوتئولوژی» سر دادند.!!
حمله به، ایمان به غیب:
با «امپریسم» ((Empirism)) و «پوزیتیویسم» (Positivism) به جان «غیب» افتادند؛
مرحلهای که از «نالج»(Knowledge) -علم معنا- به «ساینس»(Science) -علم ماده و حس و تجربه- فروکاست شدند؛
گفتند:
هر آنچه به اثبات نرسد، حس نشود، تجربه نشود و نتوان آن را فورمولیزه کرد پس وجود ندارد؛
لذا چون غیب حس ،و با دلهای ملحد، تجربه نمیشد و آزمایش نمیشود و به فرمولهای نیوتون و… اسیر نمیشود ،پس وجود ندارد؛
امپریسم یا امپریزم = اصالت تجربه و حس؛
پوزیتیویسم یا پوزیتیویزم = اثبات گرائی ؛
حمله به ایمان به آخرت:
برای زدن عالم آخرت که در طول و امتداد این عالم قرار دارد، چارهای جز مشابه سازی نداشت؛
گفتند:
عوالم ، متوالی نیستند، بلکه موازیاند و از جنس خیال هستند و نه واقعیت؛
تمام هنر و ثروتشان را به کار گرفتند تا این بحث را جای بیندازند.
دراینمورد فیلم انیمیشن ساختند؛
دراینمورد فیلم INCEPTION (سرآغاز)، درسال 2010، با 600 میلیون دلار هزینه ساخته شده؛!
سپس سریال فرینج (FRINGE)کلید خورد وتولید شد؛
وهمچنان این پروسه ،حمله به، ایمان به آخرت ادامه دارد.!!
حمله به ایمان به کتاب:
این مرحله با مباحث «هرمنیوتیکی» آغاز می شود؛
سپس شروع به تهی کردن مفاهیم قرآن و استفاده از آنها در جای غلط خود شده؛
هرکه هم خواست اعتراض کند فوراً به «جنگ لفظ» محکوم شد؛
«حکمت» قرآنی به «فلسفه» یونانی و پاگانیستی فروکاست شد؛
«ساعت» قرآنی که سرّی از اسرار قیامت بود به «واچ» (watch) فروکاست شد؛
و مفهوم «زمانسنج» و «هنگامه» به خود گرفت؛
«سلامت» قرآنی که تنها دو بار به کار رفته و فقط در مورد «قلب سلیم» است؛
و اشاره به سلامت باطنی قلب دارد؛
و نه گوشت تپنده ای به نام «هارت» (Heart) فروکاست شد؛!
به «صحّت» و «تندرستی»، در صورتی که خود اعراب به ازای «تندرستی» فارسی، «صحّت» عربی به کار می برند و نه «سلامت»؛!
«ولایت» فروکاست شد به «سیاست»؛!
«فؤاد» فروکاست شد به «ذهن»؛!
در صورتی که حتی یک بار هم در قرآن مفهوم ذهن نیامده است؛!
این اشتباه است که از اصل «این همانیِ»، «پارمنیدس» استفاده کنیم و بگوییم:
این همان است دیگر،چرادعوای لفظ میکنید؟
در پاسخ میگوییم:
اگر «الله» همان «خدا» است؛
پس کسی دیگر نگوید الله و همه نماز را فارسی و یا انگلیسی بخوانند؛
سپس شروع به ساخت فیلم علیه قرآن کردند؛
و فیلم «فتنه» (Fitna) ساخته شد؛
و در آن سوزاندن و پاره کردن کلام خدا به تصویر کشیده شد؛
و در نهایت هم رسماً کشیشهای آمریکایی «قرآن سوزی» کردند.
حمله به ایمان به آیات الهی:
آیه یعنی نشانهای که در عالم در تمام خلقت نهفته است و به خدا نشانی میدهد و منجر به رویت خدا در خلقتش میشود:
«به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هرجا بنگرم کوی و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بینم»
این مفهوم هم فروکاست نمود به «سمبولیسم» و «آیه» فروکاست شد به «آرخه»؛
یعنی «رویت مادیت اشیاء» و نه «نشانهی اشیاء در تجلی خداوند»؛
این بخش هم به تهی کردن عالم از معنا منتج شد.
حمله به ایمان به ملائکه:
این بخش از استراتژی شیطان شاید مهمتر از بقیه باشد؛
چرا که با زدن ملائکه و خصوصاً حضرت جبرئیل -علیه السلام- که رسول الله میگفتند:
«برادرم جبرئیل»؛
در امتداد این حمله ایمان به کتاب، قیامت، صدق انبیاء، صحت غیب و صدق خداوند زده میشد؛
در این بخش شروع به ساخت فیلمهای پرهزینه برعلیه ملائکه مقرّب الهی کردند؛
در سریال «سوپر نیچرال» (Super natural) رسماً نشان دادند و گفتند که «خدا مرده است»؛
و ملائک مقرب برای دستیابی به حکومت عالم به جان هم افتاده و جنگ بین ملائک آغاز میشود؛
جالب اینجاست که به دفاع از ابلیس-لوسیفر- پرداخته و او که کاراکتری سفیدپوش است را کاملاً تبرئه میشود.
سپس در فیلم «لژیون» (Lejion) حضرت «میکائیل» در درگاه خدا شورش می کند؛
و حضرت «جبرائیل» به جنگ با او میرود؛
و برادر کشی بین ملائکه آغاز میشود؛
و چه غریب هستند ملائکه که کسی حتی یکبار هم به اعتراض این فیلمها از خانه اش خارج نشد؛!
و نیز در سریال «فرشته ها در آمریکا» (Angels in America) و سایر فیلمها در تمام این فیلمها ملائکه به صورت انسانی و یا زنی بالدار و آنگلاساکسون به نمایش درآمد؛
و باز هم کسی اعتراضی نکرد در حالی که قرآن میگوید:
«ملائک را دختران خدا ندانید».
حمله به ایمان به انبیاء و ائمه:
شیطان در این بخش ابتدا از جامعه خودشان شروع کرد ؛
«نیکوس کازانتساکیس» کتاب وقیح «مسیح بازمصلوب» را نوشت؛
که از آن فیلمی بسیارمستهجن در توهین به حضرت مسیح ساخته شد؛
سپس به شیخ الانبیاء حضرت نوح -علیهالسلام- حمله شد؛
۴۵ سال پیش سری اول کارتون وقیح«یوگی و دوستانش » ساخته شد؛
در ادبیات غرب «شیپ» (Ship) به معنی کشتی است؛
و «آرک» (Ark) تنها یکجا به کار میرود ؛
و آن هم یعنی:
«کشتی نوح» در این کارتون متاسفانه کشتی خرسی به نام یوگی به مثابه کشتی حضرت نوح در آمد؛
و رسماً روی کشتی نوشته شده بود؛
«یوگیز آرک»
هیچ صدایی از کسی شنیده نشد و شیطان رسماً استراتژی بعدی را الهام کرد؛
و در سری بعدی کارتون یوگی، روی کشتی نوشته شد:
«نوح آرک» (Noahs Ark) کشتی نجاتی که کشتی بانش یک خرس بود؛
-نعوذ بالله
پس از زدن سایر انبیاء در آخرین حمله به سراغ آخرین رسول آمدند؛
ابتدا کتاب مستهجن «پرافِتس آف دووم» (Prophets of Doom) به معنای «پیامبران نیستی» نوشته شد؛
و سپس کاریکاتورهای دانمارکی و در آخر هم فیلم و کاریکاتورهای اخیر؛
قبلاً هم سراغ امام مظلوم شیعیان امام هادی –علیهالسلام- رفته بودند؛
در سال ۲۰۱۱ هم فیلم «ایمورتال» (Immortals) ساخته شد؛
و به «پنج تن آل عبا» توهین شد؛
در نهایت هم به اصل ماجرا ، امام زمان –عجلالله-هجوم آوردند؛
و هر روز فیلمها و انیمیشنها و بازیهای رایانهایشان سرازیر شد:
فیلم «کنستانتین» که در آن لوسیفر-ابلیس- مامن-مهدی که درادبیات خودشان آمده- را به جهنم میفرستد و حضرت «جبرائیل» را هم ناکام میگذارد، سپس «آواتاریسم» را در برابر «مهدوّیت» ایجاد کردند و گفتند:
«هر کس خود یک منجی و آواتار است»
سادهلوحانه است که فکر کنیم فیلمها، سریالها، انیمیشنها، بازیها و کارتونهای غرب تنها مبنای سرگرمی دارند؛
در حالی که بزرگترین دانشگاههای فلسفهی غرب و بزرگترین فیلسوفان غرب برای هر یک از این فیلمها و کارتونها فلسفه نوشتهاند؛
که درون آنها جاسازی شده و به خورد جهان میرود؛
از همه کاربران وپست گذار آقامحسن، خیلی عذر خواهم که طولانی شد؛
سعی نمودم خیلی مختصر، سیرمسیری که منجر به ساخت ربات های جنسی شده را مطرح نمایم؛
جاهلیت مدرن امروز بیسوادی نیست، بلکه جهل امروز اصرار بردانسته های غلط وباطل است.
ومن الله التوفیق
لایه های وجودی انسان همچون پیازی چهارلایه است؛
لایه روئین #صدر؛
محل شادی و اندوه،خوف و امنیت
لایه دوم #شغاف؛
محل حب و بغض،خشم وشهوات،عشق و نفرت ،تولی و تبری دراین لایه صورت می پذیرد.
این دولایه در انسان و حیوان مشترک است؛
وجه تمایزانسان و حیوان ازلایه سوم به بعداست؛
لایه سوم #قلب؛
محل انقلاب محل کفر و ایمان،انسان دراین لایه منقلب میشود،قلب یا مریض است یا سلیم،یامُنیب است،یا قَسی
تفکر و درپی آن تعقل دراین لایه است.
لایه چهارم مغزوجودی انسان،#فواد،محل رویت حق وباطل؛
برای درک بهتراین مغز وجودی انسان؛
حسن وحسین (ع)،ثمره فوادحضرت زهرا(س)هستند.
امان از،شهوات ،که مانع عظیمی برای عبور از #صَدر و #شَغاف، و واردشدن به قلب سپس وعبور ازآن و واردشدن به لایه چهارم،فواد(مغزوجودی انسان) است!!!!!!!!