آقایان رحیم پور ازغدی ، رائفی پور و عباسی و سایر برادران انقلابی خودی که از قدرت سخنوری آتشین دشمن کوب برخوردارند آی کاش با دیدی ایمانی و فارغ از هرگونه دید دیگر با کنار گذاشتن ابهت منزلت و پست و مقام پر زرق و برق دنیای فانی ، خدا پسندانه با اندکی فروتنی نزول اجلال می کردند و در باره ی کامنتهای منطقی حیاتی که با هدف روشنگری اذهان روی سخنان آنان ارسال می گردند اظهار نظری می داشتند ؛ تا خدای نکرده تصور نشود هیچ یک از خودیهای معروف نظام اسلامی حتی برای نظرات منطقی وفا داران ناشناخته ی اسلام و نظام اسلامی احترامی قایل نیستند و مایلند ، صرف نظر از هر پیامد و برداشت ناگوار دنیوی و اخروی ، همیشه با پشتوانه ی قدرت دنیا یک تنه به میدان بروند و صاحب نظران دیگر را ، که مشمول لطف الهی دوری از قدرت دنیوی هستند حتی اگر دل به نظام اسلامی سپرده اند ، با چرخیدن در دائره ای ی که برای خود ساخته اند بی ارائه ی دلیل خداپسندانه ای ، هیچ بیانگارند ، یا غافل از حساب و کتاب لحظه به لحظه ی خداوند حسابگر این نظرات را در مسلخ بدبینیها و ظن و گمانهای تهی از دلیل شرعی و عقلی قربانی کنند .
آی کاش همه ی مؤمنان با بصیرت برای روانشناسی و جامعه شناسی خدا پسندانه ی تعامل با خودیها و بی طرفان و سایرین و در تلاش برای تشخیص سره از نا سره بادیدی منطقی اندکی اهمیت قایل بودند و در سیاه بینی اغراق نمی کردند.
شیوه های مراسم رایج سوگ و خوشحالی برای بزرگان دین با دین اصیل الهی سنخیتی ندارند
---
آستاد رحیم پور عزیز!!! لعنت بر خاندان پهلوی که یک تاریخ اسناد قطعی مستدل بر خیانتهای و جنایتهای بی شمار بخشش ناپذیر آن وجود دارد و آشکار است.
شمارا به خدا قسم بگویید در صدر اسلام بویژه در دوران حکومت اسلامی در زمانهای پیامبر اسلام و خلافت مولای متقیان حضرت علی و خلافت حضرت امام حسن مجتبی و دوران زندگی حضرت سید و سالار شهیدان امام ابی عبد الله الحسین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین چند نمونه و چند توصیه مؤکد مستند و مستدل و بی خدشه ی انکار ناپذیر و همگن و هماهنگ با اصول فرهنگ اصیل دین داری قرآنی برای رویه های برپایی عزا داری پیوسته و همیشگی در سوگ شهدای بزرگ صدر اسلام اعم از بنی هاشم و سایر مؤمنان وجود داشت اند که، با نادیده گرفتن همه ی آثار منفی عزا داری رایج بر وحدت و همبستگی جهان اسلام و با سکوت برسودها و سوء استفاده های کلان دشمنان این جهان که از این آثار برای ادامه ی چیرگی خود بر جهان اسلام و چپاول ثروتهای این جهان می برند ، بتوانند برای جهان تشیع بنام دین و مذهب تجویزگر و توجیه و تحسین کننده عزا داریهای رایج این چنینی باشند؟؟؟!!!
آیا زنده نگه داشتن قرآنی و عقلی اهداف حیات بخش و طاغوت زدای نهضت عظیم حماسه ی عاشورای حسینی که در دفاع قرآن گرای خردمندانه از دین الهی با فدا کردن عزیزترینها بر پا گردید با شیوه های قرآن گریز و عقل ستیز عزا داری رایج ناهمگن و ناهماهنگ غیر دینی که دین الهی را به بازیچه تبدیل کرده اند هیچ سنخیت و تطابقی با هم دارند که بشود شیوه های عزا داری رایج را بعنوان مجوز سکوت یا مدارای همه ی طبقات دین شناسان با این گونه عزا داری پذیرفت و در محضر خداوند مسئول و پاسخگو نبود؟؟؟!!!
آیا همه ی طبقات دین شناسان دلیل قرآنی و عقلی انکار نا پذیری را از قرآن و عقل در اختیار دارند که سکوت و مدارای خود را با شیوه های رایج عزا داری که مسلمانان را با قرآن گریزی و عقل ستیزی به جان هم می اندازند و وحدت جهان اسلام را بنفع دشمنان قسم خورده ی جهان اسلام می شکنند ، تا بتوانند در محضر خداوند در قیامت خدا پسندانه توجیه کنند؟؟؟!!!
آیا واقعا آن قدر تشخیص شناختهای رسا و گویا و سرشت نشین فرهنگ اصیل دین داری قرآنی ، که در خانه ی همه ی مسلمانان در دست رس اند ، از انبوه من در آوردیهای منسوب به دین و مذهب برای دین شناسان دشوار گردیده است که بتوانند با این دلیل سکوت و مدارای غیر علمی خود را ، که دین خدا را قربانی من در آوردیها کرده ، با قاطعیت توجیه کنند و از بازخواست سخت خداوند رهایی یابند؟؟؟!!!
بدیهی است که وحدت گرایی با این سکوت و با مدارا با قرآن کریزی و عقل ستیزی در ترویج من در آوردیهای بی پایه ی غیر قابل اثبات هیچ هم گنی و هماهنگی خدا پسندانه ای نمی تواند داشته باشد.
اصرار بر این سکوت و مدارا در مقابل تضاد آشکار موجود بین قرآن گرایی و خرد ورزی با قرآن گریزی و عقل ستیزی بنا به هشدارهای فراوان قرآن کریم خشم خداوند را سخت بر می انگیزد و بی تردید عاقبت شوم پایان ناپذیری را نیز برای اصرار ورزان در بر دارد .
دین شناسان با کدام دلیل از قرآن و عقل و سایر منابع دینی و مذهبی اصیل باور دارند که بشر بجای خداوند مجاز است و حق دارد با دانش ناچیز ذهن ناتوان خود بنام دین و مذهب اعتقاد و مراسم و مناسک و شعایر بسازد و به ساخته و پرداخته های این ذهن تقدس بخشد و خود و دیگران را نسل اندر نسل به پایبندی و عمل به چنین ساخته و پرداخته هایی با هزینه های کلان وادار سازد؟؟؟!!!
آی کاش همه ی مؤمنان با بصیرت برای روانشناسی و جامعه شناسی خدا پسندانه ی تعامل با خودیها و بی طرفان و سایرین و در تلاش برای تشخیص سره از نا سره بادیدی منطقی اندکی اهمیت قایل بودند و در سیاه بینی اغراق نمی کردند.
---
آستاد رحیم پور عزیز!!! لعنت بر خاندان پهلوی که یک تاریخ اسناد قطعی مستدل بر خیانتهای و جنایتهای بی شمار بخشش ناپذیر آن وجود دارد و آشکار است.
شمارا به خدا قسم بگویید در صدر اسلام بویژه در دوران حکومت اسلامی در زمانهای پیامبر اسلام و خلافت مولای متقیان حضرت علی و خلافت حضرت امام حسن مجتبی و دوران زندگی حضرت سید و سالار شهیدان امام ابی عبد الله الحسین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین چند نمونه و چند توصیه مؤکد مستند و مستدل و بی خدشه ی انکار ناپذیر و همگن و هماهنگ با اصول فرهنگ اصیل دین داری قرآنی برای رویه های برپایی عزا داری پیوسته و همیشگی در سوگ شهدای بزرگ صدر اسلام اعم از بنی هاشم و سایر مؤمنان وجود داشت اند که، با نادیده گرفتن همه ی آثار منفی عزا داری رایج بر وحدت و همبستگی جهان اسلام و با سکوت برسودها و سوء استفاده های کلان دشمنان این جهان که از این آثار برای ادامه ی چیرگی خود بر جهان اسلام و چپاول ثروتهای این جهان می برند ، بتوانند برای جهان تشیع بنام دین و مذهب تجویزگر و توجیه و تحسین کننده عزا داریهای رایج این چنینی باشند؟؟؟!!!
آیا زنده نگه داشتن قرآنی و عقلی اهداف حیات بخش و طاغوت زدای نهضت عظیم حماسه ی عاشورای حسینی که در دفاع قرآن گرای خردمندانه از دین الهی با فدا کردن عزیزترینها بر پا گردید با شیوه های قرآن گریز و عقل ستیز عزا داری رایج ناهمگن و ناهماهنگ غیر دینی که دین الهی را به بازیچه تبدیل کرده اند هیچ سنخیت و تطابقی با هم دارند که بشود شیوه های عزا داری رایج را بعنوان مجوز سکوت یا مدارای همه ی طبقات دین شناسان با این گونه عزا داری پذیرفت و در محضر خداوند مسئول و پاسخگو نبود؟؟؟!!!
آیا همه ی طبقات دین شناسان دلیل قرآنی و عقلی انکار نا پذیری را از قرآن و عقل در اختیار دارند که سکوت و مدارای خود را با شیوه های رایج عزا داری که مسلمانان را با قرآن گریزی و عقل ستیزی به جان هم می اندازند و وحدت جهان اسلام را بنفع دشمنان قسم خورده ی جهان اسلام می شکنند ، تا بتوانند در محضر خداوند در قیامت خدا پسندانه توجیه کنند؟؟؟!!!
آیا واقعا آن قدر تشخیص شناختهای رسا و گویا و سرشت نشین فرهنگ اصیل دین داری قرآنی ، که در خانه ی همه ی مسلمانان در دست رس اند ، از انبوه من در آوردیهای منسوب به دین و مذهب برای دین شناسان دشوار گردیده است که بتوانند با این دلیل سکوت و مدارای غیر علمی خود را ، که دین خدا را قربانی من در آوردیها کرده ، با قاطعیت توجیه کنند و از بازخواست سخت خداوند رهایی یابند؟؟؟!!!
بدیهی است که وحدت گرایی با این سکوت و با مدارا با قرآن کریزی و عقل ستیزی در ترویج من در آوردیهای بی پایه ی غیر قابل اثبات هیچ هم گنی و هماهنگی خدا پسندانه ای نمی تواند داشته باشد.
اصرار بر این سکوت و مدارا در مقابل تضاد آشکار موجود بین قرآن گرایی و خرد ورزی با قرآن گریزی و عقل ستیزی بنا به هشدارهای فراوان قرآن کریم خشم خداوند را سخت بر می انگیزد و بی تردید عاقبت شوم پایان ناپذیری را نیز برای اصرار ورزان در بر دارد .
دین شناسان با کدام دلیل از قرآن و عقل و سایر منابع دینی و مذهبی اصیل باور دارند که بشر بجای خداوند مجاز است و حق دارد با دانش ناچیز ذهن ناتوان خود بنام دین و مذهب اعتقاد و مراسم و مناسک و شعایر بسازد و به ساخته و پرداخته های این ذهن تقدس بخشد و خود و دیگران را نسل اندر نسل به پایبندی و عمل به چنین ساخته و پرداخته هایی با هزینه های کلان وادار سازد؟؟؟!!!