دوم؛ مطالعهی نظرات ذیل کلیپ حاضر خصوصاً نظرات رضا2، رهگذر موقت را بر آن داشت تا نکاتی را متذکر شود.
سوم؛ اولاً به هیچ عنوان پذیرفته نیست که هموطنانمان به رئیس جمهور مملکتمان، آقای دکتر روحانی توهین کنند. چرا که نفاق و از بین رفتن وحدت جامعه همان چیزی است که دشمنان حقیقی این ملت (آمریکا و اسرائیل) میخواهند. پس بیایید مطابق خواستهی دشمنان رفتار نکنیم.
چهارم؛ آقای دکتر روحانی، رئیس جمهور کشورمان، در سال 1392 در اظهاراتی آقای دکتر سعید جلیلی را متعهدترین و مؤمنترین فرد در بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده بودند. بنابراین رهگذر موقت احترام ویژهای نسبت به شخص آقای دکتر سعید جلیلی قائل است و یقین دارد اگر در زمانی که مذاکرات هستهای بر عهدهی ایشان بود، رسیدن به توافقی که منافع ملی ما را تأمین کند، میسر بود، حتماً چنین توافقی انجام میشد. امروزه اما متأسفانه شاهد آن هستیم که برجام، توافقی نبود که منافع ملی ما را تأمین کند.
پنجم؛ نفت اساساً یک سرمایهی ملی است. کشور نروژ به اندازهی ایران دارای منابع نفتی است اما این کشور هیچگاه رویکرد مشابه با ایران در مورد نفت خود اتخاذ نکرده است. در یک مقطع زمانی، کشور هلند نیز مانند ایران با فروش نفت خود، اقتصاد نفتی را در مملکت خود پیاده کرد اما این سیاست نزدیک بود منجر به فروپاشی اقتصاد هلند شود. هیچ کشوری در هیچ جای دنیا با سرمایههای ملی خود رفتاری مشابه با رفتاری که ایران با نفت خود دارد، ندارد. در اقتصاد نفتی تولید بی ارج است و مفاسد اقتصادی بیداد میکند.
ششم؛ ملت بزرگوار و شریف ایران، برجام اگر حتی باعث لغو همهی تحریمها نیز میشد، باز هم تأثیر آن را در اقتصاد مملکت نمیدیدیم چرا که در کشورمان همواره افرادی بودهاند که هزاران میلیارد تومان از بیت المال غارت کردهاند و بردهاند و به ریش من و شما خندیدهاند. فی المثل میدانستید معوقات بانکی در کشور ما از مرز صد هزار میلیارد تومان عبور کرده است؟ آیا رهگذر موقت یا رضا2 یا مهمانان عزیز میتوانند بدون سپردن حتی یک مشت خاک به عنوان ضمانت، صد میلیارد تومان وام دریافت کنند؟؟ آیا رهگذر موقت یا رضا2 یا مهمانان عزیز میتوانند کارخانهای را که ارزش آن پانصد میلیارد تومان است به قیمت تنها پنجاه میلیارد تومان (آن هم تماماً بصورت چک) خریداری کنند؟؟
هفتم؛ در قانون اساسی کشور یک اصل فوق العاده مهم وجود دارد و آن اصل 142 است (مطالعه کنید این اصل مترقی را). در جمهوری اسلامی ایران، محمود احمدی نژاد تنها رئیس جمهوری بوده که همت واقعی به اجرای این اصل داشته است اما متأسفانه در طی سالهای 1384 تا 1392 که مجالس وقت سعی در شرح و بسط این قانون داشتهاند با مخالفتهای مکرر شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلح نظام در آن زمان، راه به جایی نبرده و در سال 1394 نیز در نتیجهی ارجاع قانون حاصل شده به همان اصل 142، همهی آن تلاشها بی ثمر شد.
آخر؛ دوستان بزرگوار، ملت شریف ایران اسلامی، امروزه در جمهوری اسلامی ایران تنها دو جبهه وجود دارد. اما این دو جبهه به هیچ عنوان اصلاح طلب و اصولگرا نیست که این دو فقط تاکتیکی است برای ایجاد اختلافات شدید و دوقطبی کردن ملت و در نتیجه کشاندن اکثریت ملت پای صندوق های رأی.( البته ملت حتماً باید در انتخابات شرکت کنند اما تنها باید به افرادی رأی دهند که آنها را بصورت کامل میشناسند.) در مورد دو جبههی امروزی؛ در یک جبهه ما مردم قرار داریم و در جبههی دیگر افراد فاسد شیفتهی خدمت اعم از مسئولان دو لتی، سه لتی و چهار لتی حاضر در قوای مقننه، مجریه و قضاییه. راهکار برون رفت از این بحران مبارزه با فساد و در ادامه عدالت خواهی با تکیه بر سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای دانشجویی است. بیایید در پی تحقق آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی باشیم. بر همین اساس هم بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای، فرمان آتش به اختیار صادر کردند.
دوست گرامی
من چند بار دیدم که صبحای زود شما اینجا نظرات بلند تایپ میکنید.
خدا قوت...
اما ، میخواستم بپرسم که چرا وقت با ارزش خودتون رو ، این چنین به هدر میدید؟
مطمئنا خودتون هم خوب میدونید که قرار نیست کسی این نظرات رو بخونه ، راستش من هم نخوندم.. ( با عرض معذرت )
یه حساب سر انگشتی هم بکنیم :
شما هر بار که این صفحه رو باز میکنید ، 1 واحد به عددِ رؤیت اضافه میکنید.
مطمئنا ، بعد از نوشتن نظر ، بارها این صفحه رو چک میکنید ، تا نظرات جدید رو بخونید..
به امید اینکه کسی زیر نظرتون ، نظری فرستاده باشه!
پس حدودا روزی دها بار این صفحات رو چک میکنید.
درنتیجه که بیشتر از نیمی از این اعداد رؤیت ، خودتون هستید!
و با خودتون دارید حرف میزنید! و فکرتون همیشه ی روز درگیرِ فضا و نظری هست که تقریبا جز خودتون دنبال کننده ی دیگری نداره!
خلاصه ، اگر به نظر نوشتن علاقه دارید ، پیشنهاد میکنم به وبلاگ نویسی یا فعالیت حرفه ای در شبکه های اجتماعی یا مثلا توییتر رو بیارید!
ببخشید ، نظر من هم طولانی شد.
امیدوارم پیشنهادم ناراحتتون نکرده باشه
بدرود.
خیلی دوست داشتم برجامی نبود تا با ادامه برنامه نفت در برابر غذا وبلوکه شدن درامدای نفتی امثال ایشون نای عربده کشیدن رو نداشته باشن.برجامی که 20دقیقه ای توسط رهبری تصویب شد حالا شده سلاح ولایت معاشا واسه تخریب روحانی.خدا نیامرزه پدر هرچی ادم بی انصاف و نان به نرخ روز خور
اولا که فعلا رئیس جمهور راستگوتون با یک سری دروغ رفتند و هر چه که داشتیم و حاصل خون شهدای هسته ای بود تحویل امریکا دادند
دوما برجام زیر نطر رهبری نبود و به رهبری هم دروغ گفته شد ( ارجاع میدم به صحبتهای حضرت اقا در فروردین سال 95 در مشهد)
سوما که اگر از نوع زندگی روحانیت خبر داشتید هیچ موقع این حرف رو نمیزدید
جناب دکتر جلیلی که که فقط می رفتند و می آمدند، آیا غیر از شعار و سخنرانی دستاوردی داشتند؟
فقط نشسته ایم دیگران املا بنویسند و ما بشویم استاد ادبیات و فقط غلط بگیریم اما خودمان و دوستانمان هنر نگارش نداریم.
پناه بر خدا.
دوم؛ مطالعهی نظرات ذیل کلیپ حاضر خصوصاً نظرات رضا2، رهگذر موقت را بر آن داشت تا نکاتی را متذکر شود.
سوم؛ اولاً به هیچ عنوان پذیرفته نیست که هموطنانمان به رئیس جمهور مملکتمان، آقای دکتر روحانی توهین کنند. چرا که نفاق و از بین رفتن وحدت جامعه همان چیزی است که دشمنان حقیقی این ملت (آمریکا و اسرائیل) میخواهند. پس بیایید مطابق خواستهی دشمنان رفتار نکنیم.
چهارم؛ آقای دکتر روحانی، رئیس جمهور کشورمان، در سال 1392 در اظهاراتی آقای دکتر سعید جلیلی را متعهدترین و مؤمنترین فرد در بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده بودند. بنابراین رهگذر موقت احترام ویژهای نسبت به شخص آقای دکتر سعید جلیلی قائل است و یقین دارد اگر در زمانی که مذاکرات هستهای بر عهدهی ایشان بود، رسیدن به توافقی که منافع ملی ما را تأمین کند، میسر بود، حتماً چنین توافقی انجام میشد. امروزه اما متأسفانه شاهد آن هستیم که برجام، توافقی نبود که منافع ملی ما را تأمین کند.
پنجم؛ نفت اساساً یک سرمایهی ملی است. کشور نروژ به اندازهی ایران دارای منابع نفتی است اما این کشور هیچگاه رویکرد مشابه با ایران در مورد نفت خود اتخاذ نکرده است. در یک مقطع زمانی، کشور هلند نیز مانند ایران با فروش نفت خود، اقتصاد نفتی را در مملکت خود پیاده کرد اما این سیاست نزدیک بود منجر به فروپاشی اقتصاد هلند شود. هیچ کشوری در هیچ جای دنیا با سرمایههای ملی خود رفتاری مشابه با رفتاری که ایران با نفت خود دارد، ندارد. در اقتصاد نفتی تولید بی ارج است و مفاسد اقتصادی بیداد میکند.
ششم؛ ملت بزرگوار و شریف ایران، برجام اگر حتی باعث لغو همهی تحریمها نیز میشد، باز هم تأثیر آن را در اقتصاد مملکت نمیدیدیم چرا که در کشورمان همواره افرادی بودهاند که هزاران میلیارد تومان از بیت المال غارت کردهاند و بردهاند و به ریش من و شما خندیدهاند. فی المثل میدانستید معوقات بانکی در کشور ما از مرز صد هزار میلیارد تومان عبور کرده است؟ آیا رهگذر موقت یا رضا2 یا مهمانان عزیز میتوانند بدون سپردن حتی یک مشت خاک به عنوان ضمانت، صد میلیارد تومان وام دریافت کنند؟؟ آیا رهگذر موقت یا رضا2 یا مهمانان عزیز میتوانند کارخانهای را که ارزش آن پانصد میلیارد تومان است به قیمت تنها پنجاه میلیارد تومان (آن هم تماماً بصورت چک) خریداری کنند؟؟
هفتم؛ در قانون اساسی کشور یک اصل فوق العاده مهم وجود دارد و آن اصل 142 است (مطالعه کنید این اصل مترقی را). در جمهوری اسلامی ایران، محمود احمدی نژاد تنها رئیس جمهوری بوده که همت واقعی به اجرای این اصل داشته است اما متأسفانه در طی سالهای 1384 تا 1392 که مجالس وقت سعی در شرح و بسط این قانون داشتهاند با مخالفتهای مکرر شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلح نظام در آن زمان، راه به جایی نبرده و در سال 1394 نیز در نتیجهی ارجاع قانون حاصل شده به همان اصل 142، همهی آن تلاشها بی ثمر شد.
آخر؛ دوستان بزرگوار، ملت شریف ایران اسلامی، امروزه در جمهوری اسلامی ایران تنها دو جبهه وجود دارد. اما این دو جبهه به هیچ عنوان اصلاح طلب و اصولگرا نیست که این دو فقط تاکتیکی است برای ایجاد اختلافات شدید و دوقطبی کردن ملت و در نتیجه کشاندن اکثریت ملت پای صندوق های رأی.( البته ملت حتماً باید در انتخابات شرکت کنند اما تنها باید به افرادی رأی دهند که آنها را بصورت کامل میشناسند.) در مورد دو جبههی امروزی؛ در یک جبهه ما مردم قرار داریم و در جبههی دیگر افراد فاسد شیفتهی خدمت اعم از مسئولان دو لتی، سه لتی و چهار لتی حاضر در قوای مقننه، مجریه و قضاییه. راهکار برون رفت از این بحران مبارزه با فساد و در ادامه عدالت خواهی با تکیه بر سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای دانشجویی است. بیایید در پی تحقق آرمانهای اساسی انقلاب اسلامی باشیم. بر همین اساس هم بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای، فرمان آتش به اختیار صادر کردند.
من چند بار دیدم که صبحای زود شما اینجا نظرات بلند تایپ میکنید.
خدا قوت...
اما ، میخواستم بپرسم که چرا وقت با ارزش خودتون رو ، این چنین به هدر میدید؟
مطمئنا خودتون هم خوب میدونید که قرار نیست کسی این نظرات رو بخونه ، راستش من هم نخوندم.. ( با عرض معذرت )
یه حساب سر انگشتی هم بکنیم :
شما هر بار که این صفحه رو باز میکنید ، 1 واحد به عددِ رؤیت اضافه میکنید.
مطمئنا ، بعد از نوشتن نظر ، بارها این صفحه رو چک میکنید ، تا نظرات جدید رو بخونید..
به امید اینکه کسی زیر نظرتون ، نظری فرستاده باشه!
پس حدودا روزی دها بار این صفحات رو چک میکنید.
درنتیجه که بیشتر از نیمی از این اعداد رؤیت ، خودتون هستید!
و با خودتون دارید حرف میزنید! و فکرتون همیشه ی روز درگیرِ فضا و نظری هست که تقریبا جز خودتون دنبال کننده ی دیگری نداره!
خلاصه ، اگر به نظر نوشتن علاقه دارید ، پیشنهاد میکنم به وبلاگ نویسی یا فعالیت حرفه ای در شبکه های اجتماعی یا مثلا توییتر رو بیارید!
ببخشید ، نظر من هم طولانی شد.
امیدوارم پیشنهادم ناراحتتون نکرده باشه
بدرود.
دوما برجام زیر نطر رهبری نبود و به رهبری هم دروغ گفته شد ( ارجاع میدم به صحبتهای حضرت اقا در فروردین سال 95 در مشهد)
سوما که اگر از نوع زندگی روحانیت خبر داشتید هیچ موقع این حرف رو نمیزدید
فقط نشسته ایم دیگران املا بنویسند و ما بشویم استاد ادبیات و فقط غلط بگیریم اما خودمان و دوستانمان هنر نگارش نداریم.
پناه بر خدا.