الان مرفه تریم یا قبل از انقلاب؟

نام شما:

۲ بعلاوه ۷ میشود :

نظر: *

CAPTCHA

کد امنیتی زیر را وارد نمایید.

What code is in the image?: *

Enter the characters shown in the image.

• 
  مهمان 99/1/3 ساعت 06:40 پیوند ثابت

  پاسخ

  
  جوانان کافیست برای درک شرایط آن زمان بدانند که مردم آن زمان از شدت
  مشکلات اقتصادی دسته دسته کمونیست می شدند. قبل از انقلاب قرار بود ایران
  به یک کشور نفتی مانند امارات و قطر تبدیل شود. فرش نفت به شش میلیون
  بشکه در روز رسیده بود و دیوانه وار صرف واردات تسلیحات می شد (دقیقا
  حکایت امروز عربستان و امارات گاوهای شیرده آمریکا) آنهم در شرایطی که
  ایران دشمن جدی نداشت و حتی با وجود این تسلیحات بحرین را شوهر داد رفت .
  کشور در بالاترین بی عدالتی بیشترین ضریب جینی بود و غذای عموم مردم
  اشکنه و کله جوش بود و آمار سواد زیر 50 درصد بود ( درحالی که در همان
  زمان در ترکیه و لیبی این آمار بین تا 65 تا 70 درصد بود). اما رسانه
  های حاکم و فیلمها و سینما و رسانه های خارجی همواره چهره ای مرفه از رو
  به ترقیات از ایران نشان می دادند دقیقا شبیه همین چهره ای که الان از
  عربستان و دوبی نشان می دهند و هرگز فقر مردمی که آن سوی برجها و هتلهای
  شیک زندگی می کنند را نشان نمی دهند. وجود چند منطقه مرفه شمالی تهران و
  تعدادی بلوار و حوض و مجسمه در کلانشهرها شده بود ویترین ایران و نقابی
  برای حقیقت وحشتناک افزایش انفجاری زاغه نشینی در اطراف در تهران بعد از
  انجام اصلاحات ارضی که به خالی شدن رستاها انجامید چرا که روستاییان
  زمینهای کوچک و غیر اقتصادی که صاحب شده بودند را فروختند و به شهر آمدند
  و البته نتیجه دیگر آن هم محتاج شدن ایران به واردات گسترده گندم و مواد
  غذایی بود. تنها رسانه و هفته نامه مخالف دولت هویدا یعنی نشریه توفیق به
  جرم انتقاد از دولت توقیف شد.
  حال جای تاسف و درد دارد که برخی جوانهای امروز خیال می کنند آن زمان
  ایران بهشت بوده و مردم از شدت شکم سیری انقلاب کرده اند.

• 
  مهمان 99/1/3 ساعت 06:40 پیوند ثابت

  پاسخ

  
  اما بیشتر اینها که بر شمردند که نیازی به انقلاب اسلامی نداشت. اگر قرار
  باشد اهداف و دستاوردهای یک حرکت انقلابی همین مساپل اقتصادی و معیشتی
  باشد که چه بسا برخی نظامهای سکولارو دولتهای رفاه - نظیر برخی از
  کشورهای اروپایی- بتوانند آن را تامین کنند و حتی چه بهتر!
  در واقع کسی که این چیزها را دستاورد انقلاب اسلامی معرفی
  کند- مثلا راه و سد کارخانه و.. ساخته یا اشتفال ایجاد کرده است و..- در
  واقع تلویحا پذیرفته است که هدف از فعالیت یک دولت و معیار سنجش آن همین
  چیزها است! و این نگاهی بشدت سکولار و فوق العاده تحقیر آمیز نسبت به
  مقام انسان است. ریشه چنین تحلیلهایی همان تفکر باطل اومانیستی است که
  انسان را صرفا حیوانی می داند که هدفش تهیه معاش است و نفع و ضرر او صرفا
  در چارچوب سود و زیان مالی و اقتصادی معنا دارد!!
  
  در واقع یکی از خطاهای بزرگ و گفتمانی که عصر سیاه به اصطلاح سازندگی در
  مسیر انقلاب اسلامی ایجاد کرد؛ جایگزین کردن همین دستاورد های سکولار به
  عنوان هدف و دستاورد انقلاب اسلامی بود. نتیجه این نگاه سکولار هم به طور
  طبیعی فراموش شدن اهداف اصلی و واقعی انقلاب اسلامی بود. وقتی تامین
  معیشت و اقتصاد هدف شد؛ به طور طبیعی اگر لازم باشد و « مصلحت» حکم کند
  می شود چیزهایی مانند شرف و عزت و استقلال را هم فدا کرد به قیمت اینکه
  مثلا رشد اقتصادی افزایش یابد!! و وقتی این تفکر جا افتاد نسل جدید به
  طور منطقی می پرسد پس اصلا چه نیازی به انقلاب و آنهمه خون و مجاهدت
  بود؟آیا همه اینکارها احمقانه نبود؟ و سوگمندانه در اینجا زیبا کلامهها و
  شیرزادها و صالحی ها از راه می رسد و می گویند باید منطق برآورد و هزینه
  هدف باشد و هر جا این منطق حکم کند باید از آرمانها چشم پوشی کرد!! دقیقا
  با همین تفکر هسته ای ارزش پیگیری ندارد و یا با همین تفکر قاجارها هرات
  را دادند یا پهلویها آرارات و بحرین را! حتی با این منطق جنگ بر سر آب
  باریکه ای مثل اروند هم ارزش نداشت چرا که عایدات صد سال اروند رود جبران
  هزینه یکسال جنگ را هم نمی کند!!
  
  حال آنکه در حقیقت منطق اسلام آنچه ارزش انسان محسوب می شود و هدف انسان
  است معاش نیست. در منطق اسلام انسان فراتر از حیوان است و چیزهایی مانند
  شرف و استقلال و عزت و از همه مهمتر عمل به دستورات الهی و رضایت خدا از
  هر مصلحتی بالاتر و مهمتر است و اصلا چه بسا باید معیشت و جان و آبرو را
  هم فدای این آرمانها کرد.
  
  پس اگر می خواهید دستاورد های واقعی انقلاب را بر شمرید بیهوده وقت
  خود را با این موارد اقتصادی تلف نکنید. دستاوردهای واقعی انقلاب
  احیای تفکر انقلاب اسلامی؛ دمیدن روح عزت و شرف به کالبد نیمه ان شده
  انقلاب اسلامی و ایجاد روحیه شور و شوق و فعالیت و تلاش برای رسیدن به
  اقتدار و عظمت و عدالت بود و بدیهی است که در این مسیر البته موفقیت های
  اقتصادی هم به دست می آید و صد البته در این مسیر سخت گاهی هم همان
  دستاوردها فدا می شود چرا که این یک جنگ بین انسان خدا پرست و انسان
  سکولار است.
  
  نکته جالب و البته عبرت انگیر آنکه آن شیطانهای بزرگ عالم که تفکر تخدیر
  آمیز منطق سود و زیان اقتصادی را به ملتهای تحت ستم تزریق می کنند و هدف
  و دستاورد حکومتها صرفا در اقتصاد می سنجند ؛ خودشان سر سونی اعتقاد به
  این حرف ها ندارند و برای دفاع از ایدئولوژی مادی خود هر هزینه سنگینی را
  می پردازند. هزینه هایی مانند حمایت مالی از اشفالگرانقدس یا پرداخت
  سوبسید به طرح خط لوله نفتی ضررده باکو جیهان - تا مبادا از مسیر ایران
  یا روسیه عبور کند - یا اینهمه ثروتی که در دنیا خرج تامین مالی سایتهای
  مستجن می شود تا جایی که محصولات مبتذل آنها به رایگان در اختیار استعمار
  زدگان قرار گیرد!
  آری. این یک جنگ است. در تله دشمن بازی نکنید.

• 
  مهمان 99/1/3 ساعت 03:09 پیوند ثابت

  پاسخ

  ق