صحبت های جنجالی این روحانی در خصوص حوزه های علمیه لاکچری


حوزه های مجللی که توسط مسئولین ساخته شده


+ 
29

- 
7

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • متاسفانه اسلام در ایران دچار بعضی آخوندهایی شده که صوفیانی اند در لباس تشیع و آخوندهای متمایل به تصوف که انحرافات عقیدتی صوفیان را ترویج میکنند
    و جالب اینکه مخالفانشان را تهمت جهل میزنند و عقاید باطلشان را نیز با سوء استفاده از آیات متشابه و فلسفه بافی و تشبیه خالق به مخلوق که شرک و کفر است اباطیلشان را برای عوام جا میزنند
    مثل محمدحسین طهرانی که نام علامه برایش گذاردند و عقایدش بخلاف اسلام است
    چنانچه ادعا کرده:
    حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
    (الله شناسی ج 3 ص 222)..
    از این بهتر نمیتوانسته ادعا کند که همه چیز خداست و خداست که همه چیز است؛ و مخلوق همان خالق است و خالق همان مخلوق است.. در حقیقت اینها خداوند را مخلوق و مملوک و مربوب می شمرند و ادعا دارند مخلوق از ذات خالق و تطوّر و تحوّل خود خالق پس همذات اوست
    بخلاف اسلام که خداوند در آن خالق همه چیز و مالک همه چیز و ربّ همه چیز و بخلاف اشیاء و غیر آنهاست و مخلوق و مملوک و مربوب نیست و کُنهِ خداوند متفاوت و بخلاف مخلوقاتش است
    در قرآن و کلام اهل البیت(علیهم السلام) میخوانیم که فرمودند:
    الله خالق کل شئ، هو ربّ کل شئ، لَهُ کل شئ و هو بخلاف الاشیاء و نظیر این تعابیر..
    همین جناب محمدحسین طهرانی در جایی ادعا کرده که اگر استادش(هاشم حداد) بگوید: یک لیوان خون بخور فلفور آن را میخورد؛
    (حتّی اگر خداوندِ قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)فرموده باشند خوردن خون حرام است)
    و مثل محمدحسین طهرانی امثال محمدرضا نکونام و حسن زاده آملی و صمدی آملی و شمس تبریزی و مولوی صاحب مثنوی و محئی الدین ابن عربی و شاه نعمت الله ولی و امثال اینها ادعا کردند:
    اصلاً ممکنی(مخلوقی)نداریم و مخلوق ظهور و نزولِ خودِ پروردگار است
    الآن من و تو و عالَم نمانده، همه از دست رفته و هو شده، انا و انت و او؛هو(خدا) شده
    خود خدا هم نماز میخوانه و روزه میگیره و حج میره و چلّه میگیره
    در آخر موسی و فرعون و شمر و امام حسین یکی اند
    اگر رفتید بهشت و دیدید شمر و یزید زودتر(از مومنین)رفتند تعجب نکنید
    سول کل خودرو ای جزو خدا
    ووو از این قبیل اشعار و تعابیر
    اینها خیال کردند که بخشی از خود خداوند متطوّر(متحول)شده و به حدّ و اندازه و اشکال گوناگون در آمده(هر لحظه به شکلی بت عیار(خدا) در آمد)
    بنابراین مخلوقات مخلوق نیستند، بلکه ظهور و بروز و ترشحی از خود خداوند هستند
    و این عقیده شان را هم وامدار فلوطین هستند و ادعا داشت خداوند عالَم را از ذات خود آفرید!
    ولی در مکتب قرآن و اهل البیت(علیهم السلام)، خداوند خلقتش لا من شئ است
    یعنی نه از چیزی، یعنی خداوند نه از خودش جهان را خلق کرد تا مخلوق همذات و همسنخ ذاتش و شبیه او باشد
    و نه از ماده اولیه ای جهان را خلق کرد تا غیر از خدا قدیم دیگری هم باشد
    و با تاسف بسیار کسی چون ملاصدرا عقیده فلوطینی دارد چنانچه در کتابش نوشته است
    ملاصدرا می گوید:
    ((أنشأ الأشیاء من شیء و هذا الشّیء هو نفسه))
    جمیع اشیاء را از چیزی آفرید و آن چیز نفس خودش بود.
    اسفار ج2ص231،وعرشیه مساله اول

    رجعت العلیة و الافاضة إلی تطور المبدأ الاول بأطواره:
    معنای علیت و افاضه (خداوند) به این باز می‌گردد که مبدا اوّل(خدا) متطور(متحول)میشود به اطوارش(حالات و دگرگونی های مختلفش)
    مشاعر/ 541- اسفار 6/110
    چنین است که ادعای یک چیزی خالق و مخلوق را دارند
    و ادعاهایی چون محمدحسین طهرانی از آنها سر میزند که:
    حق سبحانه و تعالی، خالق است در مرتبه اعلی و مخلوق است در مرتبه دانی،آمر است در مقام بالا، مامور است در مقام پائین، راحم است در افق مبین،مرحوم است در اسفل السافلین!
    (الله شناسی ج 3 ص 222)

  • خدای اهل تسنن عُمَری متاسفانه آن خداوند حقیقی نیست که معبودِ محمّد رسول الله و عترت اهل البیتش(علیهم السلام)است که آنها به درستی طبق قرآن به مردم معرّفی اش کردند
    علمای اهل تسنن عُمَر با پیروی از یهودیان نفوذی چون کعب الاحبار و ابوهریره و سوء استفاده از آیات متشابه و کج فهمی نسبت به آیات قرآن، خدای باطلی را به مردم عوامشان معرفی کردند که محدود و جسمانی و متحرک و متغییر و قابل رویت و مانند انسان است که بنابراین فقط مخلوقی ذهنی غیرواقعی و یا اینکه شیطانی از شیاطین جن را دانسته یا ندانسته عبادت میکنند و بدتر آنکه به آن موجود ناقص پُرعیب و نیازمند که اِله حقیقی نیست الله هم میگویند!
    چنانچه در کتاب صحیح بخاریشان که همه اهل تسنن به آنچه در آن نوشتند معتقدند چنین آمده:
    1- خداوند در آسمان است وهر شب پایین میاید
    صحيح البخاري- الجمعة - الدعاء في الصلاة .. - رقم الحديث : ( 1077 )
    2- خدا انگشت دارد .
    صحيح البخاري- تفسير القرآن - قوله: وما قدروا الله حق قدره - رقم الحديث :( 4437)
    3-خدا در قیامت پایش را روی جهنم میگذارد(هشت روایت)
    صحيح البخاري- تفسير القرآن - قوله: وتقول هل من مزيد- رقم الحديث : ( 4470 )
    5- خدا در روز قیامت رویت میشود .
    صحيح البخاري- التوحيد - قول الله تعالى: وجوه يومئذ ناضرة إلىربها ناظرة -رقم الحديث : ( 6882 )
    6-خدا می خندد
    صحيح البخاري- الأذان - فضل السجود-رقم الحديث : ( 764 )
    7-خدا می خندد و شهید و قاتلش را در بهشت داخل میکند.
    صحيح البخاري- الجهاد والسير - الكافر يقتل مسلم.... -رقم الحديث : ( 2614 )
    8- خدا هر شب به اسمان دنیا پایین میآید
    صحيح البخاري- الجمعة - الدعاء في الصلاة .. - رقم الحديث : ( 1077 )
    9-خدا شلوار دارد و مخلوقاتش به بند شلوارش آویزان میشوند
    صحيح البخاري - تفسير القرآن - وتقطعوا أرحامكم - رقم الحديث : ( 4455 )
    10-خدا چشم دارد ولوچ نیست.
    صحيح البخاري- الجهاد والسير - كيف يعرض الإسلام...- رقم الحديث : ( 2829 )
    11-خدا خانه دارد ودر آن ساکن میشود.
    صحيح البخاري - التوحيد - قول الله تعالى : وجوه يومئذ ناضرة إلي ربها ناظرة -رقم الحديث : ( 6886
    ------------
    این در حالی است که
    الله که محمّد رسول الله و اهل البیتش ائمه هدی(علیهم السلام)به ما معرّفی کردند و الحمدللّه ما شیعیان مسلمان به او ایمان و اعتقاد داریم چنین است:
    بن ابی نجران گوید: از امام جواد(علیه السلام) راجع به توحید سؤال كردم و گفتم: میتوانم خدا را شئ تصور كنم؟ فرمود: آری ولی شئ ای كه حقیقتش درك نمی‏شود و حدّی ندارد زیرا هر چیز كه در خاطرت در آید خدا غیر او باشد، چیزی مانند او نیست و خاطره‏ ها او را درك نكنند، چگونه خاطره‏ ها دركش نكنند، در صورتیكه او بر خلاف آنچه تعقل شود و در خاطر نقش بندد می‏باشد، درباره خدا تنها همین اندازه بخاطر گذرد: ((( شئ ای هست كه حقیقتش درك نشود و حدّی ندارد))).
    اصول کافی جلد 1 باب جواز تعبیر خدا به شی روایت 1 .
    *************
    از امام باقر علیه السلام سؤال شد: رواست كه بخدا گویند چیزیست؟ فرمود: آری چیزی كه او را از حدّ تعطیل (خدائی نیست) و حدّ تشبیه (مانند ساختن او را بمخلوق) خارج كند (یعنی چون گوئی خدا چیزیست اعتراف بوجودش كرده‏ ای پس كافر و طبیعی نیستی اما باید بدانی كه او چیزیست بی مانند).
    اصول کافی جلد 1 باب جواز تعبیر خدا به شی روایت 2
    *****************
    امام صادق علیه السلام فرمودند: إنّ الله تبارک و تعالی خلو من خلقه و خلقه خلو منه، و کل ما وقع علیه اسم شیء ما خلا الله عز و جل فهو مخلوق، ‌و الله خالق کل شیء، ‌تبارک الذی لیس کمثله شیء
    همانا خداوند تبارک و تعالی تهی از خلقش، ‌و خلقش تهی از او می‌باشند، و هر چیزی که نام شیء بر آن توان نهاد مخلوق است مگر خداوند عزوجل. و خداوند خالق همه چیز است، ‌بس والاست آن که هیچ چیز مانند او نیست.
    بحارالانوار، ‌4/149؛ التوحید، ‌105؛ کافی، ‌1/83.‌
    ****************
    امام رضا(علیه السلام) فرمودند: کلّ ما فی الخلق لایوجد فی خالقه، ‌و کلّ ما یمکن فیه یمتنع فی صانعه ... إذا لتفاوتت ذاته و لتجزأ کنهه. (امام رضاعلیه السلام).
    هر چه در مخلوق باشد در خالقش پیدا نمی‌شود، و هرچه در خلق ممکن باشد در خالقش ممتنع است ...، ‌وگرنه وجود او دارای اجزای متفاوت می‌شد.
    بحارالانوار، ‌4/230، ‌التوحید، 40

  • گفتن این حرفها و این واقعیتهای تلخ، فقط اعصاب مردم را خوردتر میکنه ؛ ضمن اینکه اعتماد مردم به نظام و انقلاب بیش از پیش خدشه دار می شود.

  • احسنتم
    هرچه اشرافیت وتجمل نباشد حق خواهد بود
    نسبت عدالت با اشرافیت چیست؟
    ساده زیستی اصل اساسی اسلام هست