عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • خطاب به مهمان
    مبنای مسلمانان قرآن و اهل بیت است ولی محسن کدیور بر مبنای نظرات الحادی و کفر آمیز غرب و شرق کتاب مینویسد که ما آن را باطل میدانیم بر مبنای قرآن خداوند پیامبر اسلام را امی قرار داده بودند ماجرای امی بودن پیامبر به معنای بی سواد بودن ایشان نیست اتفاقا ایشان عالم ترین فرد عالم هستند منظور از امی یعنی اینکه از هیچ کتاب و معلمی برای رسیدن به این علم استفاده نکردند یعنی پیامبر هرچی علم داشتند از طریق منبع وحی بوده است پس این یعنی که مدرک دانشگاهی و حوزه علمیه ملاک نیست و یک نفر میتواند بدون رفتن به حوزه و دانشگاه عالم و مجتهد باشد از دیدگاه حوزه و حوزویان سید علی خامنه ای حجت الاسلام والمسلمین هست ولی باید دید از دید قرآن و اهل بیت مجتهد است یا نه چون من فکر نمیکنم برای مردمی که اجتهاد و علم علی بن ابیطالب را دیدند ولی بعد از رحلت پیامبر حضرت علی را رها کرده و سراغ دیگران رفتند اجتهاد و مرجعیت علمی پشیزی اهمیت داشته باشد/ دوما تحلیل همه رسانه های غربی و شرقی و خود رفسنجانی این بود که بعد از مرگ امام خمینی عمر انقلاب به پایان میرسد و کار مردم تمامه به همین علت نیت مرحوم رفسنجانی و خیلی از نفوذی ها در مجلس این بود که تا تشکیل یک کودتا و باز شدن دوباره سلطه آمریکا به ایران یک نفر را بعنوان طعمه جلو بندازند که وقتی آمریکا به ایران آمد خواست بعنوان انتقام رهبر ایران را دار بزند اینها ضایع نشوند ولی با گذشت پنج شش سال رفسنجانی ملاحظه کرد که همچنان این انقلاب سرپاست برای همین به همراه جناب روحانی ایده مادام العمر شدن ریاست جمهوری را در مجلس مطرح کردند تا سرشان بی کلاه نماند و با قیافه ای که انگار صد بار در دلش میگوید خودم کردم که لعنت بر خودم باد
    طبق قرآن ولایت فقیه باید مادام العمر باشد چون امامت مادام العمر هست کسانی که با ولایت فقیه در این خصوص مشکل دارند اگر امام زمان ظهور کنند هم همین را میگویند چون امام زمان مادام العمر حکومت می کنند وقتی رهبر یک جامعه تقوا دارد و عدالت را پیاده میکند خیلی غیر منطقی هست این را کنار زد و شخص با تقوای دیگری را انتخاب کرد چون او هم بیاید همینکار میکند پس تعویض آن کاری عبث است اما برای فریب مردم خیلی خوب است که بیاییم الکی بگیم ما دموکراسی داریم و همش تعویض داریم بعد مثلا بیایی ببینی تو آمریکا دویست سال که گذشته همه این 46 رئیس جمهور آمریکا با هم فک و فامیل اند و حاصل نطفه یه آدم هستند به اسم آلیستر کرولی که گفت چه نطفه هایی از خودم در رحم ها کاشتم مثلا دلتون خوشه به بارک اوبامای سیاه پوست ولی اونم از مادری سفید پوست فامیل جورج بوش و ملکه انگلیس اینجوری هم میشه حکومت کرد کلا ما انسان ها دو راه بیشتر نداریم یا پیروی خدا و ولایتش بشیم یا پیرو شیطان و ولایتش راه سومی نیست اون دموکراسی که شماها دنبالش هستید از حضرت آدم تا الان کلا وجود خارجی نداشته و نداره و فقط فریب شیطانه /شیطان با این حرفا فقط مارو از ولایت خدا بیرون میاره و زیر سلطه خودش و حرفای زور خودش میبره هیچ آزادی به اون شکل که شما فکر میکنید وجود نداره بیخود شلوغ نکنید جو ندید بابا

  • خطاب به مهمان
    مبنای مسلمانان قرآن و اهل بیت است ولی محسن کدیور بر مبنای نظرات الحادی و کفر آمیز غرب و شرق کتاب مینویسد که ما آن را باطل میدانیم بر مبنای قرآن خداوند پیامبر اسلام را امی قرار داده بودند ماجرای امی بودن پیامبر به معنای بی سواد بودن ایشان نیست اتفاقا ایشان عالم ترین فرد عالم هستند منظور از امی یعنی اینکه از هیچ کتاب و معلمی برای رسیدن به این علم استفاده نکردند یعنی پیامبر هرچی علم داشتند از طریق منبع وحی بوده است پس این یعنی که مدرک دانشگاهی و حوزه علمیه ملاک نیست و یک نفر میتواند بدون رفتن به حوزه و دانشگاه عالم و مجتهد باشد از دیدگاه حوزه و حوزویان سید علی خامنه ای حجت الاسلام والمسلمین هست ولی باید دید از دید قرآن و اهل بیت مجتهد است یا نه چون من فکر نمیکنم برای مردمی که اجتهاد و علم علی بن ابیطالب را دیدند ولی بعد از رحلت پیامبر حضرت علی را رها کرده و سراغ دیگران رفتند اجتهاد و مرجعیت علمی پشیزی اهمیت داشته باشد/ دوما تحلیل همه رسانه های غربی و شرقی و خود رفسنجانی این بود که بعد از مرگ امام خمینی عمر انقلاب به پایان میرسد و کار مردم تمامه به همین علت نیت مرحوم رفسنجانی و خیلی از نفوذی ها در مجلس این بود که تا تشکیل یک کودتا و باز شدن دوباره سلطه آمریکا به ایران یک نفر را بعنوان طعمه جلو بندازند که وقتی آمریکا به ایران آمد خواست بعنوان انتقام رهبر ایران را دار بزند اینها ضایع نشوند ولی با گذشت پنج شش سال رفسنجانی ملاحظه کرد که همچنان این انقلاب سرپاست برای همین به همراه جناب روحانی ایده مادام العمر شدن ریاست جمهوری را در مجلس مطرح کردند تا سرشان بی کلاه نماند و با قیافه ای که انگار صد بار در دلش میگوید خودم کردم که لعنت بر خودم باد
    طبق قرآن ولایت فقیه باید مادام العمر باشد چون امامت مادام العمر هست کسانی که با ولایت فقیه در این خصوص مشکل دارند اگر امام زمان ظهور کنند هم همین را میگویند چون امام زمان مادام العمر حکومت می کنند وقتی رهبر یک جامعه تقوا دارد و عدالت را پیاده میکند خیلی غیر منطقی هست این را کنار زد و شخص با تقوای دیگری را انتخاب کرد چون او هم بیاید همینکار میکند پس تعویض آن کاری عبث است اما برای فریب مردم خیلی خوب است که بیاییم الکی بگیم ما دموکراسی داریم و همش تعویض داریم بعد مثلا بیایی ببینی تو آمریکا دویست سال که گذشته همه این 46 رئیس جمهور آمریکا با هم فک و فامیل اند و حاصل نطفه یه آدم هستند به اسم آلیستر کرولی که گفت چه نطفه هایی از خودم در رحم ها کاشتم مثلا دلتون خوشه به بارک اوبامای سیاه پوست ولی اونم از مادری سفید پوست فامیل جورج بوش و ملکه انگلیس اینجوری هم میشه حکومت کرد کلا ما انسان ها دو راه بیشتر نداریم یا پیروی خدا و ولایتش بشیم یا پیرو شیطان و ولایتش راه سومی نیست اون دموکراسی که شماها دنبالش هستید از حضرت آدم تا الان کلا وجود خارجی نداشته و نداره و فقط فریب شیطانه /شیطان با این حرفا فقط مارو از ولایت خدا بیرون میاره و زیر سلطه خودش و حرفای زور خودش میبره هیچ آزادی به اون شکل که شما فکر میکنید وجود نداره بیخود شلوغ نکنید جو ندید بابا

  • خطاب به آقایان یاوه گو و دروغ گو و متوهم
    آهان یعنی اگر لیبرال ها و غیرانقلابی ها کنار بروند مشکلات کشور حل می شود ؟
    در این هشت سال دولت به اصطلاح انقلابی احمدی نژاد چه گلی بر سر مملکت زدید که پس از روحانی خواهید زد ؟ جز آن که کشور را به بی سابقه ترین تورم پس از سال 75 در زمان هاشمی رفسنجانی کشاندید و رکود و تعطیلی واحدهای تولیدی را رقم زدید در صورتی که زمان هاشمی رفسنجانی علی رغم تورم وحشتناک سال های پایانی ما دیگر رکود نداشتیم . در آخر هم که سبب روی کار آمدن همان لیبرالهای غیر انقلابی در سال 92 با روی کارآمدن حسن روحانی شدید .

    نکته دیگر این که شما جریان به اصطلاح انقلابی ضد لیبرال فقط سلبی هستید نه ایجابی . یعنی مدام نق زده و کاستی ها و نواقص لیبرال ها و الگوها و برنامه های آنها را به میان می کشید اما خودتان جز مشتی شعار و کلی گویی مثل همین حسن عباسی یا شهریار زرشناس نمی دهید . هیچ برنامه و طرح اقتصادی از خودتان ندارید جز این که لیرالیسم ال است و بل است و غارتگر و نمی دانم تبعیض و بی عدالتی را نهادینه می کند . اما در مقابل حتی یک خط هم قادر نیستند بگویند این مکتب و طرح اقتصادی به اصطلاح اسلامی و انقلابی که مدام شعارش را می دهید چه مختصاتی را دارد .

    بنابراین بس کنید و این قدر ملت را خر و الاغ مثل خودتان فرض نکنید. دولت اسلامی و انقلابی همان دولت احمدی نژاد بود که جز شعار دادن در عرصه عمل هیچ برنامه مشخص و طرحی اقتصادی نداشت و حتی ضد برنامه بود چنان که سازمان برنامه و بودجه را منحل کردند .
    دولت های سازندگی و اصلاحات حداقل برنامه و طرح های لیبرالی به قول خودتان ناکارآمد و ناقص داشتند بر خلاف شما انقلابیون که دولت احمدی نژاد نشان دادید هیچ طرح و برنامه ای ندارید و فقط بلد هستید شعار دهید .

    نه خیر جناب آقایان مردم دیگر فریب شعارهای دروغین انقلابی شما را نخواهند خورد و همان طور که مهمان داعشی مسلک گفت شما نیروهای انقلابی ضدلیبرال فقط در صورت عدم مشارکت گسترده ملت غیور ایران و پایین آمدن و کاهش آمار مشارکت ملت در انتخابات روی کار خواهید آمد وگرنه اگر مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 مشارکت گسترده و فعال داشته باشند به شما انقلابیون دروغ گو رای نمی دهند و کوچکترین امیدی در این وضعیت مشارکت گسترده ملت نخواهید داشت .









  • خطاب به اشک و توبه
    اولا : کدیور این مسئله را در سال 76 مطرح کرد و سال 68 اطلاعی ندارم . وی در این سال بحث نظارت واقعی خبرگان را و سوال و جواب از ولی فقیه را به جای نظارت تشریفاتی و بی اثر آن و محدود شدن به دو دوره پیشنهاد کرد .

    ثانیاً : کدیور هنوز بیش از یک سال از این پیشنهاداتش در مورد محدود شدن ولایت فقیه نگذشته بود که در سال 77 با نوشتن کتاب حکومت ولایی اصل ولایت فقیه را رد کرد و آن را با جمهوری و دموکراسی در تضاد خواند . وی هم چنین در این کتاب حکومت مبتنی بر ولایت فقیه را یک حکومت استبدادی و فقیه شاهی و دیکتاتوری دانست .

    ثالثا : مشکل زمان مند شدن ولایت فقیه نه قانون اساسی که می توان آن را تغییر داد بلکه پیداکردن و انتخاب ولی فقیه است . خود ولی فقیه فعلی یعنی آیت الله خامنه ای در سال 68 به طرز غیرقانونی و مبتذل که واقعا به عنوان لکه ننگ و آبروریزی در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شده است و تا ابد باقی خواهد ماند به رهبری و این مقام انتخاب شد .
    ایشان گرچه سابقه اجرایی و مدیریتی و همین طور مقبولیت مردمی را به عنوان دو دوره رئیس جمهور ایران اسلامی را داشت اما ابتدایی ترین شرط ولایت فقیه یعنی فقاهت و اجتهاد و مجتهد بودن را نداشت و یک روحانی معمولی بود . با این وجود مجلس خبرگان که در یک بن بست گیر کرده بود به پیشنهاد هاشمی رفسنجانی حجت الاسلام والمسلمین خامنه ای آن زمان را یعنی آیت الله خامنه ای فعلی را که البته بر خلاف آن زمان مرجع تقلید شده است را به عنوان ولی فقیه طی یک اقدام عجیب و خلاف قانون اساسی و البته خیانت کارانه به خود نظام انتخاب کردند .
    اما نکته جالب ادعای مضحک و خنده دار رسانه های وابسته و حکومتی نظام است که از انتخاب مبتذل گونه و غیر قانونی یک روزه رهبر فعلی و پس از مدت کوتاهی از مرگ امام خمینی به عنوان نقطه قوت جمهوری اسلامی نام می برند .
    عجب اقتدار و نقطه قوتی !!!!!

    در این زمینه می توانم علاقه مندان را به کتاب ابتذال مرجعیت شیعه از محسن کدیور ارجاع می دهم تا با این انتخاب مبتذل و رسواگونه رهبر فعلی بیشتر آشنا شوید .


  • اسم محسن کدیور و نظریه ده ساله کردن رهبریت ایران در سال 1368 مطرح شد که یاد ده سال بعدش سال 1378 کوی دانشگاه و ده سال بعدش 1388 فتنه سبز افتادم چه خوب نظرات خودشون را داشتند پیاده میکردند که رهبری را در طی دو دوره ده ساله ساقط کنند طبق قانون اساسی چه جدید و چه قدیم اختیارات رهبر11 مورد است که در طی این سی سال رهبر در این اختیارات هیچگونه کوتاهی و اشتباهی نداشتند طبق قانون اساسی رهبر باید کسی باشد تقوا داشته باشد و تنها چیزی که از شخصی را از ولایت عهدی ساقط میکند عدم تقوا است به همین علت نمیشود رهبری را زمانبند کرد خود قانون اساسی اجازه اینکار را نمیدهد چون نقض خود قوانین آن است

  • بسمه تعالی
    مردم ایران؛
    سلام علیکم
    دشمنان مارا ،بااین بازیِ امروز حمله می کنیم ،فردا حمله می کنیم سرکارنگذارد؛
    ما اهل مذاکره با ابلیس / شیطان یا لوسیفر،نیستیم؛
    ما اهل رَجم وی هستیم؛

  • بسمه تعالی
    مردم ایران؛
    سلام علیکم
    دشمنان مارا ،بااین بازیِ امروز حمله می کنیم ،فردا حمله می کنیم سرکارنگذارد؛
    ما اهل مذاکره با ابلیس / شیطان یا لوسیفر،نیستیم؛
    ما اهل رَجم وی هستیم؛

  • دوگانه مذاکره وجنگ کناررفته ،مامذاکره نمی کنیم؛
    هرکس ،سخن ازمذاکره به زبان آورد، خائن است؛
    جنگ نخواهد شد؛
    امریکا امکان تعرض ندارد؛
    اگردیوانگی کنند ودست به تعرضی بزند،مراکزفکری خودشان گفته اند؛
    جنگ جهانی بعدی شروع می شود؛
    ما پتانسیل این را داریم که،اگر دست به تعرضی بزنند،اقتصاد جهان را به جائی برسانیم
    که،همه باهم ضرر بکنند؛
    لذا بازدارندگی ما(جمهوری اسلامی ایران) به مرحله ای رسیده که،شاه بیت آن مقاومت است؛

  • مردم ؛
    95 درصد مشکلات ما داخلی است؛
    الان مملکت ماضعف مدیریت دارد؛
    ما بابرجام و مذاکره با امریکا و اروپا و اینها،مشکلی از ما حل نمی شود؛
    مشکل ما داخلی وسوءمدیریت است؛
    ملت باید آماده بشود که ،یک مجلس ودرپی آن یک دولت جوان انقلابی حزب الهی سرکاربیاورد؛


  • تا همچون مسائل دفاعی که، در سوریه وعراق پیروزی ها یکی پس ازدیگری رقم خورد؛
    درعرصه اقتصادی هم ،مجلس و دولت جوان مؤمن انقلابی و حزب الهی بتوانند،موانع معیشتی مردم را بحول قوه الهی یکی پس ازدیگری حل کنند واز سرراه بردارند؛

  • ملت ایران ومردم ایرانی اسلامی انقلابی:
    مجلس و دولت جوان ومؤمن انقلابی ،تنها پادزهرما، بر بیماریهای اقتصادی امروز است؛
    ما باید برای تحقق چنین مجلسی وچنین دولتی تلاش کنیم؛
    وحرکت لیبرال ها را درعرصه حکومت داری زمین گیر کنیم؛
    غیرازاین راه دیگری نداریم و نخواهیم داشت.

  • کامنت های صریح مهمان داعشی را قبل از ارسال کامنتم در دفاع از دموکراسی و یاوه های او و نتیجه گیری های نادرستش نخوانده بودم و حالا کامنت های او را که در مقابل آقایان ضد لیبرال خواندم معلوم شد که این شخص به کل دموکراسی و مردم سالاری حتی مشروط از نوع دینی را قبول ندارد و طرفدار دیکتاتوری و استبداد است . لازم می دانم که نکاتی را در این باب توضیح دهم .

    اولا: این ادعا که قانون اساسی ولی فقیه را در حد پادشاه مشروطه پایین آورده است دروغی بیش نیست . قانون اساسی دوم و اصلاح شده جمهوری اسلامی اختیارات و مسئولیت هایی به مراتب بیشتر از قانون اساسی اول به رهبری و ولی فقیه داده است . ضمنا یکی از مشخصه های این قانون اساسی تمرکز قدرت بود که به همین دلیل پست نخست وزیری را حذف کردند تا ریاست جمهوری قدرت بیشتری داشته باشد . در مورد رهبری هم شورایی بودن آن را که در قانون اساسی اول بود و سبب کاهش قدرت ولی فقیه می شد را کنار گذاشته و رهبری را یک نفره کردند تا قدرت در دست ولی فقیه متمرکز باشد .

    ثانيا : بنا به گفته محسن کدیور مثل ریاست جمهوری قرار بود که ولی فقیه نهایتا محدود به دو دوره ده ساله باشد که با مخالفت جامعه مدرسین قم و روحانیون زیادی مواجه شد و در قانون اساسی رهبری را مادام العمر کردند .همین مادام العمر شدن رهبری بر تراکم قدرت و استبداد می افزاید . در واقع فلسفه محدود بودن ریاست جمهوری به دودوره جلوگیری از این تراکم قدرت و استبداد است که متاسفانه در مورد ولی فقیه چنین مکانیسمی وجود ندارد .

    ثالثا : صرف نظر از این همه اختیارات و مادام العمر بودن رهبری که خود این ها موجب تراکم قدرت و خطر استبداد و دیکتاتوری است چه در عرصه نظر و چه در عرصه عملا اختیارات ولی فقیه فراتر از قانون اساسی است . از دیرباز یکی از دلایل اختلافات دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب همین بوده است . جریان اصلاح طلبان به عنوان یک جریان دموکراسی خواه نه فقط طیف تندرو و رادیکال ساختارشکنش مثل مشارکت و مجاهدین انقلاب که حتی طیف میانه رو و سنتی روحانی آن مثل مجمع روحانیون مبارز به صراحت اختیارات و محدوده اعمال ولایت فقیه را در چارچوب و محدود به قانون اساسی می دادند . دلیلش هم واضح است چراکه در یک نظام مردم سالار و دموکراتیک ولو مبتنی بر مردم سالاری دینی اختیار و قدرت هیچ مقامی نمی تواند فراتر از قانون باشد . حاکم سالاری و اختیارات فراقانونی حاکمان مربوط به نظام های استبدادی است و در یک نظام دموکراتیک چنین چیزی معنی ندارد . اما جریان اصولگرا و اقتدارطلب که به دموکراسی اعتقاد چندانی ندارد معتقد است که اختیارات تعیین شده در قانون اساسی برای ولی فقیه کف آن است نه سقف . مشروعیت تمام نهادها و مسئولین نظام و حتی خود قانون اساسی از ولی فقیه گرفته می شود . بنابراین برخلاف قوانین اساسی سایر کشورها که همه حتی رئیس حکومت مشروعیت خود را از قانون اساسی می گیرد این قانون اساسی جمهوری اسلامی است که مشروعیت خود را از ولی فقیه می گیرد نه برعکس . بنابراین ولی فقیه می تواند هر کدام از قوانین چه عادی و چه حتی قوانین قانون اساسی را با حکم حکومتی نقض کند .
    در عرصه عمل هم رهبر فعلی و به خصوص ولی فقیه سابق یعنی امام خمینی بارها با حکم حکومتی قوانین از جمله قانون اساسی را به بهانه مصلحت نظام و کشور نقض کرده اند . در خصوص امام خمینی می توان حکم به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 66 را در حالی که چنین نهادی در فانون اساسی اول جمهوری اسلامی برای دورزدن شورای نگهبان پیش بینی نشده بود مثال زد . در مورد آیت الله خامنه ای هم می توان به حکم حکومتی ایشان در خروج طرح اصلاح قانون مطبوعات از دستور کار مجلس ششم مثال زد.

    نکته جالب اینجاست که سایت های مدافع ولایت فقیه بعضا به این مسئله استناد می کنند که اختیارات ولی فقیه از روسای جمهوری بسیاری از کشورهای دموکراتیک دنیا مثل فرانسه و آمریکا کمتر است . در صورتی که اگر بعضی از این روسای جمهوری مثل رئیس جمهور آمریکا دارای قدرت بسیار و اختیارات فراوان هستند همگی مطابق قانون بوده و هیچ کدام فراتر از اختیارات قانونی خود تحت عنوان حکم حکومتی نمی توانند اقدامی انجام دهند . مثلا رئیس جمهور آمریکا مطابق قانون حق وتوی مصوبات کنگره آمریکا را دارد که اگر این مصوبات با دوسوم رای مثبت نمایندگان کنگره دوباره تصویب شود وتوی رئیس جمهور باطل شده و آن مصوبه قانونی و لازم الجرا می شود اما هیچ وقت رئیس جمهور آمریکا با حکم حکومتی نمی تواند طرح قانونی را از دستور کار کنگره خارج کرده و نمایندگان آمریکا هم تحت عنوان حکم حکومتی مثلا مقام عظمای ریاست جمهوری جناب ترامپ آن را بپذیرند چنان که در مجلس ششم چنین اتفاقی افتاد .
    البته کامنت من هنوز تمام نشده و باید آن را به جهت طولانی شدن در جایی دیگر ادامه دهم اما تا همین جا یاوه گویی و دروغ بودن ادعاهای تو در مورد واتیکانیزه بودن و پادشاه مشروطه بودن ولایت فقیه را معلوم کردم .

  • خطاب به مهمان داعشی مخالف دموکراسی
    باز توی نکبت داعشی آمدی دروغ ها و البته برخی حرف های حقت را که از آن نتیجه باطل می گیری مثل خوارج وقيحانه تکرار کردی . در باطل بودن تفکرات و عقایدت راجع به دموکراسی همین بس که این افکار تو علیه دموکراسی و رای مردم حتی در بین امثال کامنت گزار آقایان ضد لیبرال و روحانیون مرتجع و متعصبی مثل مصباح یزدی خریداری ندارد . تا آنجا که این اشخاص اگر چه دمکراسی را بدون قید و شرط را قبول ندارند اما از نوعی دموکراسی مشروط یعنی دموکراسی دینی حمایت می کنند . دموکراسی اگر بد بود که مدام مسئولان انقلابی جمهوری اسلامی در بوق و کرنا به دروغ نمی کردند که جمهوری اسلامی یکی از دموکراتیک ترین نظام های منطقه که نه بلکه جهان است !!!
    البته همان طور که گفتم دموکراسی بی عیب و نفص نیست اما بدیل و جایگزین آن استبداد و دیکتاتوری است که به مراتب بدتر و فاسدتر و ظالم تر از دموکراسی است . یعنی توی نکبت داعشی می گویی جمهوری اسلامی به صورت رسمی از بین برود و یا اسما باقی بماند و حکومتی پادشاهی اسلامی مطلقه به سبک عربستان سعودی یا امارت اسلامی به سبک طالبان در افغانستان تشکیل شود که با توجه به افکار ارتجاعی و داعشی مسلکانه ات هماهنگ باشد و اسلام هم حفظ شود !!!
    گفتی جواب مرا داده ای ؟ کجا توی نکبت جواب مرا داده ای ؟ این که در شیلی آمریکا کودتا کرده و آلن ده را سرنگون کرده ، این که نظامیان الجزاير نتیجه انتخابات الجزایر را که به روی کارآمدن اسلام گرایان انجامیده بود بر خلاف مصر حتی یک ساعت هم نپذیرفتند و دست به کودتا و سرکوب زدند چه ربطی به حقوق بشر و دموکراسی دارد . اگر بنا به این مثال ها باشد که خودم دهها مثال دیگر را در نفض دموکراسی و حقوق بشر بعضا توسط خود مدعیان آن می توانم بزنم اما این ها چه ربطی به دموکراسی دارد ؟ در همین ترکیه چند وقت پیش در جریان برگزاری انتخابات شهرداری دولت اردوغان طی اقدامی دهن کجانه انتخابات شهر بزرگ و مهم استانبول را باطل کرد چرا که شهردار این شهر از حزب رقیب و سکولار یعنی حزب جمهوری خواه خلق انتخاب شد . دولت اردوغان نتایج انتخابات این شهر را باطل کرد و به چند ماه بعد با برگزاری انتخابات مجدد موکول کرد . خوب این زیر پاگذاشتن دموکراسی جه ربطی به اصل آن دارد ؟ بنا به منطق تو و امثال تو جمهوری اسلامی و یا حکومت اسلامی در ایران برچیده شود چون این حکومت در بسیاری مواقع خلاف خود اسلام و دین عمل می کند و پر از فساد است .گذشته از آن سبب دین گریز شدن بخش زیادی از جامعه شده است . به همین دلیل علامه اللهیاری نه فقط مخالفت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه که مخالف اصل تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت است . وی دین گریز شدن جوانان ایرانی و مسیحی شدن آنان را نتیجه حاکمیت جمهوری اسلامی می داند . پس بنا به منطق تو دموکراسی دروغی بیش نیست پس حکومت دینی و اسلامی هم دروغی بیش نیست و پنبه آن با منطق خودت زده می شود و نباید حکومت دینی تشکیل شود .
    پای انقلاب های رنگین را به میان کشیدی و اسم چند تا کشور مثل اوکراین و گرجستان و از جمله ایران را به میان کشیدی . باز توی نکبت دروغ گفتی . درست است که در بعضی از این کشورها مثل گرجستان که ادوارد شوارد نادزه با رای اندکی به نسبت رقیب روی کار آمده و واقعا تقلب و تخلفی صورت نگرفت اما در برخی از این کشورها مثل قزاقستان و یا زیمبابوه و همین طور سال 88 ایران تقلب و تخلفات گسترده ای صورت گرفت که مردم باید انقلاب رنگین و شورش برای حفظ همان دموکراسی که زیر پا گذاشته شده بود انجام می دادند .
    در زیمبابوه که توی نکبت سنگش را به سینه می زنی رابرت موگابه به عنوان یک چهره انقلابی اما قدرت طلب فاسد نزدیک به سه دهه است که علی رغم ناکارآمدی حکومتش که این کشور را به ابرتورم و فساد و فقر و ایدز کشانده است مدام با انتخابات فرمایشی بر سر کار می آمد . حتی علی رغم سن بالا در این اواخر روی کار آمد که البته این بار ارتش و نظامیان زیمبابوه بیکار ننشسته و در حمایت از ملت خود کودتا کرده و این مردک فاسد قدرت طلب را برکنار کردند . همین طور در قزاقستان تقلب شد . در جمهوری اسلامی ایران هم در سال 88 تقلبات و تخلفات گسترده در جریان انتخابات ریاست جمهوری شد که حتی چهره های اصولگرا مثل قالیباف و محسن رضایی اگر چه وقوع تقلب در انتخابات سال 88 را رد کردند اما اعتراف کردند در این انتخابات تخلفات گسترده انجام شد . دوستان برای اطلاع از این واقعیت می توانند به سایت ها سر زده و اعتراف چهره های برجسته اصولگرا را در مورد وقوع تخلف در انتخابات آن سال ببینند . همین تخلفات متاسفانه در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 96 توسط دولت روحانی تکرار شد . در واقع این بدعتی بود که احمدی نژاد گذاشت و به نظر می رسد در دور دوم دولت ها تکرار شود .
    پاسخ سایر یاوه ها و نتیجه گیری های نادرستت در مورد آمریکا و انتخابات اسکاتلند و سایر موارد را در کامنت بعدی ام می دهم .


  • خطاب به مهمان مخالف دموکراسی
    اگر از دل دموکراسی دولت اسلامی و سالم بیرون نمی آید لابد از دل استبداد و دیکتاتوری دولت اسلامی و سالم بیرون می آید نه!!!
    جالب است که حتی امثال مصباح یزدی از دموکراسی دینی دم می زنند اما تو دمکراسی را بن بست می دانی .
    دموکراسی مدینه فاضله و بی نقص نیست اما قطعا سالم تر و بهتر و مفاسدش کمتر از دیکتاتوری و استبداد است . کافی است که نگاهی به کشورها به لحاظ شاخص فساد اقتصادی بیاندازیم تا معلوم شود که اکثر کشورهای سالم و کم فساد کشورهای دارای نظام دموکراتیک چه از نوع لیبرال دموکراسی چه از نوع سوسیال دموکراسی هستند . به خصوص کشورهای اسکاندیناوی و دارای نظام سوسیال دموکراسی در صدر این کشورها قرار دارند . در مقابل اکثریت کشورهای فاسد دارای نظام استبدادی مطلق و بسته مثل کشور آفریقایی اریتره یا نظام نه چندان دموکراتیک مثل همین ایران خودمان است.
    یکی از معایب و مفاسد دموکراسی عدم بلوغ فکری رای دهندگان است که سبب می شود عده ای نالایق و بی کفایت با تبلیغات و شعارهای پوپولیستی و انقلابی عوام فریبانه مثل احمدی نژاد در ایران و چاوز در ونزوئلا روی کار بیایند و پس از روی کارآمدنشان کشور را به لبه پرتگاه که نه بلکه در خود دره بیاندازند چنان که این دو رفیق ایران و ونزوئلا را به لجن کشیدند .
    به هر حال باید شهروندان به بلوغ فکری رسیده و با بصیرت و چشمان باز به کاندیداها رای داده و فریب تبلیغات دروغین آنها را نخورند که هرچند دشوار و سخت است اما غیر ممکن نیست .

  • تئوریسین های تاپ شماها تو کل دنیا مثل فوکویاما و استیگلیتز گفتند لیبرالسم مرده پس ای لیبرالیست خفه شو

  • ضمنا تا یادم نرفته، شاید از دل استبداد حکومت اسلامی بیرون بیاید، الگوهایی چون داوود و سلیمان و علی علیهم السلام با مقیاس های شما حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی هستند.

    اما از دل دموکراسی هرگز حاکمیت خدا بیرون نخواهد آمد.

  • باز هم لیبرال وقیح سر و کله اش پیدا شد!
    تو قبلا دهها بار فقط از خود من جواب کامل یاوه هایت را دریافت کرده ای اما باز هم همان حرفها را عین طوطی تکرار می کنی.

    در بد بودن دموکراسی همین بس که امثال تو از آن حمایت می کنید!!
    اما چرا ای اینطور وقیحانه از آن حمایت می کنید؟
    چون دموکراسی همان دیکتاتوری رسانه ها است. یک قفس شیشه ای.
    پرنده ای که در قفس آهنین است قفس را می بیند و شاید برای نجات خود تلاش کند. اما پرنده ای که در قفس شیشه ای است خیال می کند آزاد است!
    و این کثیفترین نوع بردگی و اسارت است.

    و الته همین دموکراسی تنها تا جایی برای شما اعتبار دارد که بشود مردم را فریب داد و از آن نتایج لیبرالی و البته دلخواه ماسونها حاصل شود. اما اگر اتفاقا تلاش رسانه های شما موفق نشود و مردم به کسی رای دهند که دلخواه شما نباشد دیگر در آن هیچ ارزشی برای مردم و رایشان قایل نخواهید بود.
    در آنجا آن مردم می شود دچار عدم بلوغ فکری و آن افرادی رای آورده می شوند پوپولیست و عوام فریب. البته اتفاقا در همه این موارد از قضا تورم و بحران مالی هم رخ می دهد که ابدا تقصیر استعمارگران و سرمایه داران وابسته به آنها نیست و همیشه این نیروهای مردمی و انقلابی هستند که مقصرند.


    حیف از من که با کمتر از سگی چون تو دهان به دهان بشوم. همان جوابهای قبلی را در پاسخ به یاوه های تکراری تو تکرار می کنم.


    ما نظام دموکراسی از بیخ و بنیان باطل و دروغ می دانیم.
    چون رای اکثریت از اساس بی معنا است.
    دموکراسی هیچ جای جهان وجود خارجی ندارد.
    تنها معنای دموکراسی فریب دادن اکثریت مردن به وسیله اقلیت صاحب تریبون و صدا است.
    و همین صاحبان تریبون آنقدر صدایشان را بلند می کنند تا هرگز هیچ صدای
    مخالفی شنیده نشود.
    و به این ترتیب می بینیم در آمریکای عزیزت دویست سال است که دو حزب که
    هیچ تفاوت ایدئولوژیک ندارند، قدرت را بین هم پاسکاری می کنند و هرگز
    نوبت به طرف سومی که صاحب رسانه و ثروت و قدرت نیست نمی رسد.
    و اسم این فاجعه را دموکراسی گذاشته اند.
    چه زیبا شکسپیر نشان داد که می توانی مارک آنتونی باشی و با چند جمله
    غرا، فکر جمعیتی را در چند دقیقه بدزدی!
    اگر در عهد بوق مارک آنتونی ها و معاویه ها می توانستند با منبر و خطابه
    عقل مردم را بدزدند؛ پس الان چه بایذ گفت در دنیای بمباران رسانه ای که
    تفاوت رسانه ها در این است که سی ان ان می گوید بفرمایید بنیشینید، و
    فاکس نیوز می گوید بتمرگ بیشعور.
    و هر دو با یک معنی. فقط یا ادبیات متفاوت.


    دموکراسی شما کدام گوری بود وقتی مردم شیلی به جرم رای دادن به آلنده
    مجازات و تحت شدیدترین تحریمهای آمریکا قرار کرفتند تا سر انجام با کودتا
    تحریمها تمام شد؟
    دموکراسی اکبیری شما چه کجا بود وقتی محمود عباس مجحلس قانونی فلسطین را
    منحل کرد و الان دارد به صورت دیکتاتور مردم فلسطین را نمایندگی می کند؟
    دموکراسی شما به حقی به خاطر آنکه مردم اتریش به یورگ هایدر و حزب ضد
    صهیونیست آزادی وی رای دادند اتریش را بایکوت اروپایی کرد تا مردمش وادار
    به پس گرفتن رای خود از هایدر بشوند؟
    دموکراسی شما کجا رفت و.قتی با انقلابهای رنگین هر رای انتخاباتی که دوست
    نداشتید را تقلبی نامیدید و با کمک آمریکا دست به شورش علیه رای مردم
    زدید؟ چه یوگسلاوی، چه زیمبابوه، چه ونزوئلا، چه گرجستان، چه اوکراین، چه
    ایران و چه هر مملکت دیگری.

    دموکراسی شما کجا بود وقتی دولت انگلیس با تهدید بی سابقه نظامی، امنیتی
    و اقتصادی مردم اسکاتلند آنها را وادار به دادن رای نه به استقلال کرد و
    با سیاست تهدید به اخراج از لیره استرلینگ و قطع جریان پولی از یکسو و
    تطمیع به دادن امتیازاتی که هرگز داده نشد، یکی از فاسد ترین انتخاباتهای
    جهان را برگزار کرد؟

    دموکراسی شما کجا بود وقتی برنی سندرز با تقلب آشکار و گسترده از انتخاب
    شدن به عنوان کاندیدلی حزب دموکرات کنار زده شد؟
    دموکراسی شما کجا بود وقثتی جب بوش فرماندار فلوریدا برادرش جورج را به
    ریاست جمهوری منصوب کرد؟
    دموکراسی شما کدام جهنم دره ای بود در الجزایر تنها یکساعت بعد از
    انتخابات و پیروزی جبهه نجات اسلامی کودتا شد؟ و اکثر اعضای آن دستگیر و
    اعدام شد؟

    دموکراسی یک دروغ بزرگ بیش نیست.
    یک حکوت جهانی که قرار است صرفا در آن لیبرالها حکومت را به دست گیرند.
    اما حتی اگر قرار باشد در خود فرانسه مهد آزادی ! مردم به کسی غیر از
    لیبرالها رای بدهند تمام سران اروپا به وحشت می افتد و همه انرژی و هستی
    خود را می گذارند که نخیر! ناسیونالیستها نباید رای بیاورند!
    و البته حالا هم هر قدر مردم فرانسه علیه دیکتاتور این کشور تظاهرات کنند
    صدایشان به هیچ جا نمی رسد. خبرها سانسور و تصاویر ممنوع.
    آن هم چه مردمی؟ مردمی که کسی به آنها نحوه ساخت کوکتل مولوتوف یاد نداده
    است. و هیچ اعتراضی هم به قانون اساسی فرانسه ندارند. و مطلقا هم خواستار
    بازگشت سلطنت بوربونها نیستند. فقط به شخص ماکرون و تصمیمات وی اعتراض
    دارند!
    اما همه دنیا آنها را بایکوت می کند.

    اما سگهای ملکه و بازی توله های ملکه با آنها تیتر اول دنیا می شود.
    تولید مثل و زن و زای آنها بسیار مهمتر از مرگ هزاران کودک یمنی است.
    مراسم گوجه پرانی در اسپانیا هم بسیار مهمتر از تظاهرات دهها میلیونی اربعین است.

    و چرا؟ چون قرار است حقوق بشر و آزادی نتیجه سکولار و لیبرال داشته باشد.
    اگر احیانا از همین حقوق بشر یا آزادی یا دموکراسی استفاده ای علیه
    لیبرالیسم بشود محکوم است!


    دو باره مثل احمهقا نیا و یاوه نگو که این چیزها تقصیز لیبرالیسم نیست! و
    تقصیر مجریان حکومتها است.
    خیر.
    هیچ چاقویی دسته خودش را نمی برد.
    لیبرالیسم هم یک دین است. یک دین شیطان ساخته مدرن که معنای آزاد کردن
    انسان از ربوبیت خداوند است.
    باید هم نتواند هیچ آنتی تزی را تحمل کند.
    باید هم به دروغگویی و پارادوکس دچار شود.
    چرا که باید منافع بانیان و مدعیانش را حفظ کند.
    بی شک این حامیان که برای رضای خدا از لیبرالیسم حمایت نمی کنند! آخرتی
    را قبول ندارند که امید به آن داشته باشند.
    پس فقط پای منافع دنیایی در کار است.


    اما برعکس، اسلام دقیقا در نقطه مقابل لیبرالیسم ایستاده است.
    اسلام هیچ تناقض و پارادوکسی ندارد.
    صادقانه و قاطعانه انسان را بنده خدا می داند و نه آزاد.
    و این اعتقاد با احدی شوخی ندارد.
    و حالا به جرم این صداقت متهم می شود که چرا به شعارهای لیبرالیسم عمل نمی کند؟
    چرا ارزشهای توخالی و دروغ شما را قبول ندارد؟
    چرا فلان نوکران و چاکران آمریکا را از حکومت اخراج کرده و رد صلاحیت کرده ایم؟
    بسیار خوب کاری کرده ایم.

    آخر الاغها! هر وقت خودتان به آن ارزشهای توخالی و ادعایی خود عمل کردید
    آن وقت بیایید و مدعی دیگران شوید!

    ارزشهای دروغ شما فقط برای استحمار و خر کردن مردم جهان سوم است.
    تا وقتی این مردم را بشود گول زد و با اسم آزادی و دموکراسی و با کمک
    رسانه ها ، استعمار فرانو را تجربه کرد و حاکمانی از دست آموز و نوکر
    جهان اول در آن کشورها به قدرت رسانید،
    البته دموکراسی تجارتی پر سود برای همان برده داران قدیم است.
    برده دارانی که امروز بردگانشان را پای صندوقهای رای می خرند.


    آری. انسان بنده آفریده شده است و بخواهد یا نخواهد بنده است.
    حالا یا ارزش خود را می فهمد و بندگی خدا را انتخاب می کند و از همه
    قیدها و بندگی های غیر خدا آزاد می شود که
    غلام همت آنهم که زیر چرخ کبود- ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    و یا بنده شیطان می شود که جلوه های این بندگی در عبودیت هوای نفس و
    آمریکا و رای مردم و مد و افکار عمومی و تصمیمات حزب و... است.

    الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین ؟ و ان
    اعبدونی هذا صراط مستقیم ! و لقد اضل منکم جبل کثیرا افلم تکونوا تعقلون
    ؟
    ای فرزندان آدم ! آیا با شما پیمان !؟ نبستم که شیطان را نپرستید که او
    دشمن !؟ آشکار شماست؟ و مرا بپرستید که که راه راست این است ! چرا
    نیندیشیدید تا بسیاری از شما را گمراه کرد ؟
    آیه های 60-62 سوره یس

  • جوان انقلابی یعنی چه کسی؟ داماد فلان مسوول؟ فرزند فلان سردار؟ فعال ستاد فلان کله گنده انتخاباتهای قبلی؟

    مرد حسابی چرا جفنگ می بافی؟
    جوان انقلابی که آس و پاس و بی پول است با کدام تبلیغ و شام و سور قرار است رای بیاورد؟
    و فرضا که معجزه شد و رای آورد، مگر می تواند بدون بده بستان و حقه بازی و لابی گری ححرف خود را در مجلس پیش ببرد؟

    همین حالا هم معدود نماینده های سالم و انقلابی در مجلس هستند. اما مگر می توانند در مقابل ماهیت مجلس که در ذات خودش فاسد و لابی باز است کاری بکنند؟
    فریادهای دیروز حاجی دلیگانی علیه لاریجانی مفسد را شنیدید. چه فایده داشت؟
    هیچ.

    دولت انقلابی و مجلس انقلابی حرف مفت است. هر مسوولی اعم از دولت یا مجلس که بخواهد از نظر سیاسی موفق باشد باید با راه و رسم کثافتکاری و بده بستان آشنا باشد.


    شما باید بفهمید که از دل دموکراسی و رای مردم دولت اسلامی و سالم بیرون نخواهد آمد. فرضا هم بیرون بیاید همان مردم زنده به گورش خواهند کرد.

  • نه"آقایان" جوابی برای نکات طرح شده در کامنت فوق داشت و نه "مهمان 19/6/27 ساعت 10:08 ".
    متاسفانه برخوردهای شعاری و توخالی جای تفکر و تعقل و شعور را گرفته است.
    واقعا "آقایان" نمی داند تبلیغ برای هر کاندیدای مجلس تا رای بیاورد - حداقل فقط تبلیغات و شناسایی و فرضا بدون هیچ سور و شام و..- چه قدر هزینه دارد؟
    و آیا "مهمان 19/6/27 ساعت 10:08 " نمی داند در بین دهها هزار ماندیدا تنها کسی قابل شناسایی است که پول و زور و تریبون دارد و صدایش به جایی می رسد؟

    و از همه مهمتر آنکه آیا این افراد نمی دانند که الان اکثر مردم - حداقل در کلانشهرها- گوش به فرمان بی بی سی هستند و اگر بی بی سی دستور بدهد به یک وزغ رای بدهید حتما اینکار را می کنند؟

    پس کمتر یاوه ببافید.
    راه دموکراسی بن بست است.

  • پس کمتر یاوه ببافید.
    راه دموکراسی بن بست است.
    الان شما با نتیجه گیری دوجمله فوق می خواهید مشکلات کشور را بطرف حل شدن سوق دهید؟
    آیا،منظورتان از دموکراسی همان لیبرال دموکراسی است؟
    یا مردم سالاری دینی برگرفته(براساس )،تعالیم اسلام ناب ،ازحضرت نوح وحضرت ابراهیم وحضرت موسی و حضرت عیسی بن مریم، (ع)،تا حضرت محمد(ص)،؟

  • در تعالیم انبیا هیچ جابگاهی برای رای انسانها و حکومت انسانها بر انسانها وجود ندارد. پس به آنها دروغ نبندید.
    ما نمونه ای حکومت انبیا و اوصیای آنها را دیده ام. کدام حکومت دموکراتیک بوده است؟
    خودتان را دارید با یاوه هایی مثل مردم سالاری دینی گول می زنید.
    نقش مردم در حکومت دینی شیعه فقط در حد مشورت است و بس و نه تصمیم گیری. رابطه مردم هم با حاکم رابطه ماموم با امام است نه رابطه انتخاب کننده و انتخاب شونده.*

    پس قبول کنید که شعری گفته ایم که در قافیه اش مانده ایم.
    برای راضی کردن امثال بازرگان و لیبرالها و نظایر آنها چیزهایی مانند مجلس و ریاست جمهوری نظایر آن را ایجاد کردیم اما حالا که گندش در آمد و فهمیدیم که این سیستم ذاتا با اسلام ناسازگار است جرات و شهامت اعتراف به غلط بودن این رویه را نداریم.

    آقای "آقایان"، کلاه خودت را قاضی کن. به فارسی دارم با تو حرف می زنم. یک حساب دو دوتا چارتای ساده است.
    برای دموکراسی باید به جای تامین سعادت مردم دنبال کسب رضایت آنها باشی. والا رای نخواهی آورد.
    و رضایت و سعادت هم لزوما هم راستا نیستند.

    پس هر کس در انتخاباتها بهتر دروغ بگوید شانس بیشتری برای رای آوردن خواهد داشت.
    این بنیان باید فروپاشد. حداقل اگر هم بنا بر رای گیری است نباید همه حق رای داشته باشند.

    --------------------
    * در اسلام حاکمان مردمی هستند یعنی سلیمان نبی هم که باشی در آن کاخ مجلل که اجنه ساخته اند اما باید خودت شخصا در خانه ساده زندگی کنی و با حصیربافی زندگی کنی و مثل فقیر ترین مردم غذا بخوری.
    این حکومت مردمی است. حکومت فیدل کاسترو یک دیکتاتوری اما مردمی است و حکومت ترامپ یک دموکراسی اما ضد مردمی. این است اهمیت مردمی بودن در اسلام. حاکم اسلامی لزوما باید انگ پوپولیست از لیبرالها دریافت کند والا حاکم اسلامی نیست.

  • مهمان19/6/28 ساعت 07:06 پیوند ثابت
    سلام علیکم؛
    ……إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿،سوره یوسف آیه۴۰﴾
    فرمان(حکومت) جز براى خدا نيست دستور(فرمان،حکم) داده كه جز او را نپرستيد اين است دين درست(آئین استوار) ولى بيشتر مردم نمى‏ دانند.
    آیا قبول دارید،که خدای قادرمتعال ،هیچگاه زمین راازحجت خود خالی نگذاشته؟
    اما آنانی که قائل به تعدد دین هستند ، آنرا قبول ندارند، و ادیان را به سه قسم عمده، یهودی،مسیحی واسلام برشمرده اند؛
    ومی گویند خدا،برای هرزمان، پیامبری فرستاده و رها کرده؛
    وبعد خیلی زیرکانه به این تصمیم می رسانند ،که دین زائیده ذهن بشراست وافیون توده هاست.

  • متن نامربوط ننویسید

  • این مشکل شماست که نامربوط می پندارید؛
    خواستم اول به خودم بعد دیگران فرموده قرآن حکیم وکریم ومجید را درموردفرمان(حکومت)، دستوریاحکم جز براى خدا نيست ،را تذکر و یادآوری نمایم؛

  • یادآوری بیربطی بود و اتفاقا خود شد ما حاکمیت الله را قبول داشته باشید می دانید که پذیرش رای مردم مساوی نفی ولایت الله و شرک به خدا است.

  • شما حی بودن حضرت مهدی(عج)را قبول دارید؟
    شما وقتی نمی توانید با امام حی خود ارتباط برقرارکنید ،برای امورحکومتی ،چکاربایستی انجام دهید؟
    و....
    و......
    و.....
    چه کسی جامعه را درمقابل دشمنان رهبری نماید؟

  • اولا که اگر شیعه عاقل بود و تا الان به این نتیجه رسیده بود که زندگی بدون امام حتی دقیقه ای هم ممکن نیست دقیقه ای در ظهور تاخیر نمی افتاد. در اینجا است که پذیرفته ایم زندگی بی امام ممکن است و می توانیم برای اینکار نقشه بکشیم و برنامه ریزی کنیم! از این برنامه ریزی ها ناامید شوید که در ناامیدی بسی امید است.

    ثانیا: مگر در طی این هزار سال شیعه ولی فقیه نداشت؟ مگر خاکم شرع در شهرهای مختلف نداشت؟ مگر امثال حاجی کلباسی و سید محمد باقر شفتی و عبدالحسین لاری قدرتشان از شاهان مملکت بشتر نبود؟

    کدامشان این بازی مسخره و احمقانه رای مردم را راه انداختند؟ کدامشان برای اجرای حدود و قوانین الهی از مردم اجازه گرفتند؟

  • حکومت دردست چه کسانی بود؟
    چه کسانی رأس حکومت را تعیین می کردند؟
    تاچقدر ولی در امر حکومتداری موثربود؟
    مردم عامی و خواص تاچه حدی از رأس حکومت تبعیت بدون زور و زر می کردند؟
    چرا انگلیس و این اواخرامریکا، توانستندبرگرده امت مسلمان سوارشوند؟
    شمادرجریان هستید درچه شرایطی و چه کسانی قانون اساسی کشور اسلامی ایرانی مارا نوشتند؟
    که پذیرش نسبی مردم ایران (زرتشتی-کلیمی- مسیحی-و....) و جهانی را داشته باشد؛
    مگر اکثریت قاطع مردم بدون زور و زر،قانون اساسی را نپذیرفتند؟
    اگر انتخابات را بازی مسخره و احمقانه می دانید،راهکارشماچیست که بدون زور و زر،عوام و خواص بپذیرند و نظمی قابل قبول اکثریت مردم را داشته باشد؟

  • جناب آقایان واضح است که پاسخی ندارید و دارید پاسخهای بیربط می دهید.
    قدرت واقعی در دست مراجع و حکام شرع شیعه بود. فقط ملاعلی کنی آنقدر قدرت داشت که با یک اشاره صد اعظم ایران را عزل کرده و قرارداد رویترز را لغو کند.
    البته در پاره ای از اوقات تاریخ هم مراجع شیعه قدرت نداشته اند.
    اما حرف من این است که اگر قرار به حاکمیت ولایت فقیه و حکومت فقه است جایی برای دخالت رای مردم وجود ندارد.

    پذیرش جهانی هم حرف مفت است. شما بهتر است به فکر آن باشید که خدا از ما راضی باشد نا جامعه جهانی. مومن مصداق لایخافون لومه لائم است و هیچ ارزشی برای نظر مردم و یا جمعه جهانی قایل نیست و مصداق لایخافون لومه لائم است. سوره مائده آیه 54
    جامعه جهانی از اساس با ارزشهای ما مشکل دارد. ما باید سنگسار را تعطیل کنیم و به بهاییان آزادی بدهیم و برهنگی را حق زنان بدانیم و ازدواج قوم لوط را هم به رسمیت بشناسیم تا جامعه جهانی ما را بپذیرد!

    اما راهکار ما واضح و آشکار است. ادامه همان روندی که امام خمینی در پیش گرفته بود مخصوصا در سالهای آخر. فکر کرده اید اید با دموکراسی و قانون می شد چند هزار منافق خطرناک را در زندانها اعدام کرد؟ می دانید اگر آنها زنده مانده بودند و عملیات فروغ جاویدان تکرار می شد الان رجوی رهبر ایران بود؟

    باید نقش مردم حذف شود و رهبری قاطعانه ولایت امر را در اختیار گیرد. بسادگی دولت را عزل و مجلس را منحل کند و هر صدای مخالفی قاطعانه در گلو خفه شود.
    هزار سال است که منتظر حکومت ایده آل مهدوی هستیم که با معیارهای جهانی یک دیکتاتوری است. یا باید اسلام را کنار بگذاریم و یا بفهمیم دیگر ازدواج لیبرالیسم و اسلام قابل ادامه نیست و باید از هم طلاق بگیرند.

  • نوشتید :
    پذیرش جهانی هم حرف مفت است.
    اشکال ازبنده حقیر در رساندن مطلب است؛
    منظور پذیزش حکومت و نظام آنان نیست ،بلکه مردم آزاده جهان است که دنبال حق وحقیقت هستند،ائم از زرتشتی -یهودی و مسیحی و مسلمان و....

  • مردم آزاده جهان اگر آزاده باشند ما را همانطور که هستیم خواهند پذیرفت و منتظر دموکراسی نمی مانند.
    تا وقتی که که رضایت غیر خدا برایتان مهمتر از رضایت خدا است دچار شرک عملی هستید.

  • مگر امام خمینی حکم به انتخابات را ندادند؟
    اولین انتخاب آری یا نه (سبز آری و قرمز نه )یادتان هست؟
    به رأی گذاردن قانون اساسی یادتان هست؟
    مجلس خبرگان رهبری چی؟
    مجلس شورای اسلامی چطور؟
    انتخابات ریاست جمهوری چطور؟
    تا آخرزمان حیات امام خمینی(ره)چند انتخابات برگزارشد؟
    براساس کدام بندو قانون اختیارات رهبری درقوانین اساسی که پنج تا اصل دارد،می باشد؛
    دولت را عزل و مجلس را منحل کند؟
    اگرمنتظر حکومت ایده آل مهدوی هستید،چرا زمینه اش را فراهم نمی کنید؟
    اگر درحال حاضر خدای قادرمتعال حکم ظهور حجت خودرا صادر نمایند،می توانید جان ایشان و 313 یاور وی را حفظ کنید؟
    چگونه ؟
    اگر بگوئید با معجزه،آیا فقط درمورد درگذشتگان بعد نواب خاص ،می تواند عدالت خدا جاری گردد؟
    قسط خدای قادر متعال هم که کارکرد دین الهی(سبک زندگی الهی) است انجام شده باشد؟
    آیا درگذشتگان ،از خدا شاکی نمی شوند؟
    شما اسلام را کنار نگذار،وبه آنچه تکلیف شده ای عمل کن،لیبرالیسم سازکارهای آن را صادقانه ،صمیمانه،مسئولانه مذمت کنید تا به محاق برود وبرای همه مردم ایران وجهان باطل محض شود، وبعد حقوق خدا(حقوق الله را ترویج و اشاعه دهید،تا برجسته شود.

  • بسمه تعالی
    امام خمینی اشتباه کرد. خودش هم بعدا به اشتباهش اعتراف کرد.* اما دیگر دیر شده بود و مساول جنگ بعد پیش آمد اما یکی از اولین اقدامات او بعد از جنگ تلاش برای اصلاح همین قانون بی اساس بود.
    همه این انتخاباتها کار غلطی بود. وقتی پذیرفتید رای مردم مبنای حکومت می تواند باشد البته پس اگر رای مردم بگوید جمهوری اسلامی نباشد هم باید آن را بپذیرید. اگر بگویند قوم لوط هم آزاد شوند باید بپذیرید. این کار اشتباه بود و هیچ نظامی اصل وجود خودش و قانون اساسیش را به رای مردم نمی گذارد.

    و اتفاقا درد همین جا است که نوشتید :"براساس کدام بندو قانون اختیارات رهبری درقوانین اساسی که پنج تا اصل دارد،می باشد؛دولت را عزل و مجلس را منحل کند؟"
    تو به چیزی احتجاج می کنی که از اساس باطل است یعنی قانون اساسی.
    دقیقا مساله همین است. این قانون اساسی ، شرک به خدا است و همین حرف برای باطل بودن و غیر عقلانی بودن آن کافیست. حتی نظامهای سکولار هم می دانند که جایی که نظام به بن بست می رسد باید امکان انحلال مجلس و دولت وجود داشته باشد اما نظام مدعی اسلام این امکان را از خود سلب کرده است!!
    چه رسد به ولایت امر که هیچ قانونی فراتر از آن نمی تواند باشد.

    اما زمینه ظهور مهدوی فراهم نخواهد شد مگر اینکه مردم بفهمند هیچ حقی برای دخالت در حاکمیت الله ندارند و باید صرفا تسلیم محض اولی الامر باشند.
    اول العلم معرفه الجبار و آخر العلم تفویض امر الیه
    این است معنی کامل شدن علم در زمان حضرت حجت. مردم می فهمند که باید همه مطیع بی چون و چرای دستور خدا باشند.

    اما در مورد حفظ جان امام زمان هم یاوه های رائفی پور ساده لوح را باور کرده اید.**
    خدا چگونه موسی علیه السلام را که موعود بنی اسراییل بود حفظ کرد؟ با لشکر و ارتش و نیروی نظامی؟ آیا نمی دانید چرا ظهور موسی واقع شد؟ و چرا خدا ظهور او را 170 سال جلو انداخت؟ با تشکیلات نظامی؟ ابدا
    قال: فلما طال علی بنی إسرائیل العذاب-ضجوا و بکوا إلی الله أربعین صباحا-فأوحی الله الی موسی و هارون أن یخلصهم من فرعون-فحط عنهم سبعین و مائة سنة، قال: و قال أبوعبدالله ع: هکذا انتم. لو فعلتم فرج الله عنا فأما إذا لم تکونوا-فإن الأمر ینتهی إلی منتهاه.

    خدا اگر بخواهد جان رسول خودش را با تارعنکبوتی حفظ می کند.

    اما درگذشتگان شیعه از نواب خاص به بعد و حتی قبل از آنها هم هیچ عذری پیش خدا ندارند. چون نخواستند ظهور واقع شود. می خواستند زندگی خود را بکنند.
    همین الان هم انتظار مردم از ظهور رسیدن به کشوری مثل سوئیس است و رفاه و دلار و پراید می خواهند. نه اینکه بگو ظهور بگذار واقع شود حالا اگر همه تحریمها و جنگهای زمین بر سر ما نازل شود اشکال ندارد. ***


    -----------
    * اگر انقلابی عملی شده بود، فتنه انگیزان به جای خود می‌نشستند و اما اشتباهی که ما کردیم این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد، و دولت انقلابی و ارتش انقلابی و پاسداران انقلابی، هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این‌ سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم، و چوبه‌های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمی‌آمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می‌خواهم، خطای خودمان را عذر می‌خواهم. ما مردم انقلابی نبودیم، دولت ما انقلابی نیست، ارتش ما انقلابی نیست، ژاندارمری ما انقلابی نیست، شهربانی ما انقلابی نیست، پاسداران ما هم انقلابی نیستند؛ من هم انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم، اجازه نمی‌دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می‌کردیم. تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم. یک حزب، و آن «حزب الله»، حزب مستضعفین.

    و من توبه می‌کنم از این اشتباهی که کردم، و من اعلام می‌کنم به این قشرهای فاسد در سرتاسر ایران که اگر سرجای خودشان ننشینند، ما به طور انقلابی با آنها عمل می‌کنیم. مولای ما، امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - آن مرد نمونه عالَم، آن انسان به تمام معنا انسان، آنکه در عبادت آنطور بود و در زهد و تقوا آنطور و در رَحم و مروت آنطور و با مستضعفین آنطور بود، با مستکبرین و با کسانی که توطئه می‌کنند شمشیر را [می‌کشید و] می‌کشت.

    ** یک چیزی رائفی پور شنید که در یکی از احایث مرسل دلیل غیبت " یخاف القتل" ذکر شده است اما نفهمید که امام در حد شعور مخاطب جواب او را داده است. والا در احادیث متواتر دیگر هست که دلیل غیبت تا خود ظهور فاش نخواهد شد و یخاف القتل توجیهی بسیار سبک است.


    *** هر چند تا حدی خارج از بحث است اما زمان ظهور دست خود ما است. اگر ما می خواستیم و به یقین می رسیدیم که زندگی خارج از حکومت امام ممکن نیست که همان ظهور حاصل می شد.
    دقیقا مساله و اشتباه بزرگ شما همین است که به غیبت عادت کرده اید و پذیرفته اید که باید در غیبت زندگی کرد. شما خیال کرده اید امام یک زمانی خواهد آمد و شما عجالتا تا آن وقت یک کاری باید بکنید! حالا یکی مثل انجمن حجتیه به حکومت پهلوی راضی می شود و یکی هم مثل شما به شرایط فعلی راضی می شود و یکی هم به خیال خودش فکر می کند باید قیام کند و حکومت دیگری نشکیل دهد!
    در حالی که همه این رفتار ها صرفا یک معنی دارد :" رضایت از زندگی در غیبت و پذیرش آن"
    ولو اینکه در در زبان ادعا کنید که از شرایط راضی نیستید و برای ظهور دعا می کنید اما دارید دروغ می گویید.
    کسی که واقعا منتظر ظهور است حتی به یک دقیقه زندگی خارج از حاکمیت امام معصوم امید ندارد و مانند انسانی که در آب فرورفته و دست و پا می زند احساس خفگی می کند. و این همان ناامیدی و کمال انقطاع است از همه اسایا های مادی.
    لهذا در حدیث است که تا همه مدعیان حکومت نیایند و مردم از همه آنها ناامید نشوند ظهور رخ نخواهد داد. هر گاه احساس کردید که دارید خفه می شوید و یک لحظه هم نمی توانید در غیبت زندگی کنید و حاضرید هر بهایی را برای ظهور بپردازید و هیچ حاکمیتی را جز حکومت امام بر نمی تابید، ظهور همان لحظه واقع می شود.
    پس پاسخ سوال شما که می گویید" یعنی تا قبل از ظهور امام زمان عج چیکار باید کرد پس؟!" این است:

    فقط نا امید شوید. به معنای حقیقی کلمه. آن وقت انتظار لازم نیست. همان لحظه ظهور واقع خواهد شد شد.
    امام که قرنها است منتظر ما پشت در است. شمایید که حاضر نیستید در را باز کنید.

    مردم و مخصوصا شیعه ها باید به این نقطه برسند که جز ظهور راهی وجود ندارد. باید کار ما به جایی برسد که نتوانیم حتی یک روز دیگر هم غیبت را تحمل کنیم .

    امام صادق علیه السلام فرمودند:
    اگر مردم در آخرالزمان همان کاری را کنند که امت یونس کردند که همه یکدل و همزبان و از صمیم قلب و با اضطرار نجات پیامبرشان را از خدا خواستند آنها هم بخواهند،.خدا امر فرج را یک شبه امضا میکرد

    راز ظهور را خود امام علی عایه السلام فرمود "ما والذي فلق الحبة وبرأ النسمة لولا حضور الحاضر وقيام الحجة بوجود ناصر وما أخذ الله على العلماء أن لا يقاروا على كظة ظالم ولا سغب مظلوم لألقيت حبلها على غاربها ولسقيت آخرها بكأس أولها ولألفيتم دنياكم هذه أزهد عندي من عفطة عنز"

    راه پیدا نیست؟ بخدا قسم اگر مردم مدینه هجوم نمی آورند و اصرار را از حد نمی گذراندند امام علی علیه السلام تا ابد خودش را کاندیدا نمی کرد.
    معنای ولایت این است. مردمی باید با همه وجودشان به این نتجه برسد که جز حاکمیت امام معصوم مطلقا راه دیگری وجود ندارد. اما ما به آن نقطه نرسیده
    ایم.ابتدای نفی وضعیت موجود و سپس رفتن در خانه امام. لا اله الاالله یعنی همین.

    بگذارید مثالی بزنم، آیا ندیده اید بچه ای را که با پدر و مادرش به خیابان می رود و یک بستنی فروش می بیند و بهانه بستنی می گیرد؟

    در این حالت شما هر چه برایش اساباب بازی بخرید، نخودچی بخرید به پارک ببریدش و.. کوتاه نمی آید و تا شما برایش بستنی نخرید رهایتان نمی کند!
    متاسفانه ما حتی به اندازه بچه ای که بستنی می خواهد امام را نمی خواهیم.

    بنابراین باید گفت که همه این تضییقات و فشارها و شکستها برای گوشمالی دادن شیعه است. برای انکه ما بفهمیم فرج باید حاصل شود و لاغیر. از مدعیان کاری ساخته نیست جز اینکه بیشتر ما را ناامید کنند.

  • داشتن قانون نقص دار و تبعیت از آن بهتراز بی قانونی است؛
    بی قانونی موجب هرج و مرج می گردد؛
    درسطح ایران و امت مسلمان چندنفر همفکر شماهستند؟
    یعنی شما از88 نفراعضاء مجلس خبرگان رهبری ،بهتر مسائل و مشکلات را از قرآن وعترت استنباط می فرمائید؟
    چند ده سال درمورد فقه واصول اسلام و شیعه استخوان خورد کرده اید؟
    لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ........(بقره 256)
    محترمه یا محترم مؤمن با الله ، زوری که نمی شود؛!!
    سیرورت و صیرورت لازم است؛
    بصیر شدن لازم است؛
    درسطح حکومت های جهان حکومت های طاغوتی بسیاری باصرف هزینه های نجومی میلیارد دلاری ،هرساله دراین 40سال، درپی ایجاد هرج ومرج درایران اسلامی انقلابی هستند .
    راه حل آنچه که شما نوشته اید نیست؛
    راه حل روشنگری تا بصیرشدن است.

  • قانون ولی فقیه راقبول دارید؟
    شماامام خامنه ای را به عنوان شصت ویکمین زعیم یا نائب عام حضرت مهدی(عج) قبول دارید؟
    اگرقانون ولی فقیه و امام خامنه ای را به عنوان ولی فقیه قبول دارید،
    این مقدمه سازی تمدن نوین اسلامی مهدوی ،تازمانی که خدای قادرمتعال(الله)، فرمان ظهورصاحب امر اصلی را صادر نمایند ومستقیما امور حکومت ورهبری رابدست بگیرند.
    امان از ویروس مهلک بشریت لیبرالیسم، اساس تمدن غربی ،که با اسلام ناب درتقابل جدی ست؛

  • من ولایت فقیه را قبول دارم. آن طور که در فقه شیعه آمده است.
    نه یاوه هایی که در قانون اساسی نوشته اند و شما فقیه را ملتزم می دانید که از آن اطاعت کند و او را تا حد پادشاه مشروطه پایین آورده اید.

    متاسفم برای شما که به جای آنکه بپذیرید مشکل ما در قاطی کردن اسلام با رای مردم است به زور می خواهید برایش توجیه بتراشید.
    چه وقت دست از گول زدن خودتان برخواهید داشت؟

  • اگر ولایت فقیه را قبول دارید،همین ولی وفقیه حکم به انتخابات نموده اند.
    بنده حقیر هم متاسفم برای شما،که بااینکه می گوئید ولایت فقیه را قبول دارم ولی به حکم او توجه نمی کنید و ...........!!!

  • گویا متوجه نیستید که این ولایت فقیه و قانون اساسی محصول چانه زنی و بده بستان مسلمانها و لیبرالها در مجلس خبرگان قانون اساسی است و نه فقه شیعه؟
    امام خمینی دستور بازنگری قانون اساسی را داد تا همین انحرافات حذف شود اما متاسفانه عمرش به دنیا نماند و بعد از ایشان این اصلاحات ماستمالی شد و عملا آنچه هدف از تغییرات در قانون اسیاسی بود تنها به حذف نخستوزیری منجر شد و بس.

    ضمن اینکه بدون هیچ تعارفی رهبری از اساسا از نظر فقهی با معنای ولایت فقیه مورد نظر امام خمینی اختلاف جدی دارد که لابد می دانید همین مساله به آن دعوای تاریخی بر تبیین ولایت فقیه در نماز جمعه در سال 65 منجر شد که امام خمینی قاطعانه نظرات رهبری را رد کرد و گفت این خلاف منظور من از ولایت فقیه بود.
    تنها راه حل هم بازگشت به همان تعریف ولایت فقیه مورد نظر امام خمینی است.
    چاره کار هم در این است که اولا جامعه مذهبی حکومت مطلق فقیه را از رهبری مطالبه کند و رهبری هم همان رویکرد امام خمینی را در پیش بگیرد.

    این را هم بدانید هر کاری که هر کسی انجام دهد که مورد تایید لیبرالها قرار گیرد حتما آن کار اشتباه است.
    ببینید چرا الان بی بی سی بیش از رسانه های جمهوری اسلامی دارد مردم را تشویق به رای دادن و حضور در انتخابات می کند.
    قدری ذهن خود را از انجماد در بیاورید و به این راه غلطی که آمده ایم شک کنید.

  • اما،مردم سالاری لیبرال،
    و مردم سالاری دینی، که .......................
    اما انتخاب ودروغ........ :
    دونوع تبلیغ داریم ؛
    تبلیغ براساس حق ، تبلیغ اسلامی ؛
    تبلیغ براساس باطل، پروپاگاندا ؛

  • پروپاگاندا برای کنترل کردن افکار عمومی مردم است، در جهت دست یافتن به قدرت، به منفعت، به پول است.
    پول درمی‌آورند، به قدرت میرسند. با چه [کاری]؟
    با کنترل افکار عمومی مردم.
    درپروپاگاندا، فریب افکار عمومی اشکالی ندارد، بازیگری اشکالی ندارد، رفتارهای هنرپیشه‌وار اشکالی ندارد، دروغ گفتن اشکالی ندارد.
    هرچه انسان را به آن نتیجه‌ی مادّی برساند، در پروپاگاندای غربی جایز است؛

  • اما تبلیغ اسلامی؛
    رساندن یک پیام، یک سخن درست؛
    این معنای تبلیغ اسلامی است؛
    منتها شرط این تبلیغ این است که صادقانه باشد، صمیمانه باشد، امانت‌دارانه باشد، مسئولانه باشد؛
    تبلیغ اسلامی عبارت است از تفاهم با مردم؛
    بحثِ کنترل نیست، بحثِ تفاهم است؛
    ذهنها را به سمت یک هدف عالی و والایی متوجّه کردن و ذهنها را به هم نزدیک کردن.

  • اثر این تفاهم چیست؟
    اثر تفاهم این است که مردم در جهت کارهای اساسی و خیر، خودشان مسئولانه وارد میشوند؛
    در تبلیغ اسلامی، بحث قدرت‌یابی نیست، بحث دست یافتن به پول نیست [بلکه] بحث آوردن مردم در مقام مسئولیّت است؛
    خودشان احساس مسئولیّت میکنند، خودشان وارد میشوند و قهراً نتیجه‌ای که بر این حرکت مردمی عظیم مترتّب شد، منافعش هم متوجّه خود مردم خواهد شد.
    این معنای تبلیغ است؛ بنابراین بکلّی متفاوت است با آن کاری که غربی‌ها میکنند.

  • برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان عزیز من، جوانان!
    هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کرده‌اید.
    انتخاب خوب شما به خود شما برمیگردد؛
    اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید، بدی‌اش به شما برمیگردد؛

  • خاصیّت کار این است.
    با اختیار و با اراده دارید یک اقدامی را انجام میدهید؛
    سعی کنید کار را درست انجام بدهید.
    اگر درست و با دقّت انجام دادید، دو فایده میبرید:
    اوّلاً،## خدای متعال از شما راضی میشود که کار را درست انجام داده‌اید؛
    ثانیاً، نتیجۀ کار به احتمال زیاد نتیجۀ درست خواهد بود.

  • اگرچنانچه کار را با ملاحظه و با دقّت انجام بدهیم؛
    ممکن هم هست یک‌وقتی نتیجه خوب از آب درنیاید امّا آن اجر اوّلی وجود دارد؛
    وقتی کار را شما با دقّت و با بصیرت انجام دادید؛
    خدای متعال از شما قبول میکند، ولو یک اشتباهی هم انسان در اثنا کرده باشد؛

  • امّا اگر بی‌دقّت انجام دادید؛

    نه خدای متعال هم ناراضی میشود؛
    و احتمال مصادف شدن با حق هم کم میشود.
    انتخاب که میخواهید بکنید، بشناسید و انتخاب کنید؛

  • بشناسید؛
    به دینشان،
    به تعهّدشان،
    به وفاداری‌شان به انقلاب،
    به ایستادگی‌شان در راه انقلاب،
    به عزم و اراده‌شان،
    به شجاعتشان و به مرعوب نشدنشان خاطرجمع بشوید،
    [آن‌وقت‌] رأی بدهید؛

  • چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی،
    چه در انتخابات مجلس خبرگان؛
    فرقی نمیکند،
    هر دو مهم است، که من قبلاً درباره‌ی اهمّیّت هر دو صحبت کرده‌ام؛

  • آنجایی هم که نمی‌شناسید؛
    نگویید من نمی‌شناسم پس رأی نمیدهم؛
    نه،
    بروید سراغ کسانی که به دین آنها،
    به تعهّد آنها و به بصیرت آنها اطمینان دارید؛
    از آنها سؤال کنید؛
    این راه علاج است.

  • بنابراین، راه روشن است؛
    هدف روشن است؛
    وظیفه و تکلیف روشن است؛
    کار هم بزرگ است؛
    و وقتی انسان کار بزرگ را و کار خدایی را درست انجام داد؛
    اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛
    (نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۶)

  • وقتی شما در راه نصرت الهی قدم زدید؛
    خدای متعال قطعاً شما را نصرت خواهد کرد؛
    در آن صورت، نتیجه‌ی انتخابات نتیجه‌ای خواهد بود که ان‌شاءالله به نفع کشور است؛
    هرچه باشد.
    و بدانید من اعتقاد راسخ دارم؛
    با همه‌ی تلاشی که دشمن دارد می‌کند؛
    -که در این ۳۷ سال، دشمن دائماً تلاش کرده است؛
    برای ضربه زدن به انقلاب، و انقلاب و کشور دائماً به‌رغم اَنف او(برخلاف میل و خواسته‌ی او) پیش رفته است؛
    بدانید، بعد از این هم خدای متعال پیروزی نهایی را برای شما ملّت ایران و برایاین کشور مقدّر فرموده است؛
    و ان‌شاءالله شما به نتیجه خواهید رسید؛
    و خدای متعال دشمنان شما را مغلوب خواهد کرد؛
    و به فضل الهی دشمن نخواهد توانست به این انقلاب و به این نظام اسلامی هیچ‌گونه ضربه‌ای وارد کند.
    (فرمایشات امام خامنه ای 5/12/94 – پنجم اسفند 94 )

  • عزيزم اوني كه داره بافندگي ميكنه شمايي

    يكم چشماتون را باز كنيد و تحقيق كنيد جوون انقلابي به درد بخور اين كار كم نداريم. كما اينكه در دوره هاي قبل هم داشتيم،
    وقتي شما نميشناسي راحت نگو جفنگه

  • یه سوال
    چه ضمانتی میکنید اونایی که شما میگید رو انتخاب
    کنیم همه چیز درست میشه ؟!!!
    اگه درست نشد و بدتر شد چی؟
    اگه اشتباهی داشتین پاسخگو هستین یا نه قراره چون جوونای خوبی هستین لاپوشونی بشه
    فکر میکنم طی این مدت اگه مردم از منتخباشون
    ضمانت میگرفتن که در صورت عمل نکردن به شعاراشون و بزرگ نمایی بیش از حد کارا شون
    مجبور به پاسخگویی شفاف باشن و اگر خصارتی وارد کردن هذینشو خودشون یا حذب یا گروهشون بدن نه مردم

    مثل بانک که وقتی میخوای وام بگیری چندتا ضامت و چک و سفته ازت برای ضمانت میخواد
     و یه عالمه امضا و اثر انگشت توی قراردادشون میگیرن
    اینجوری اونایی که قراره بعدا بگن نذاشتنو نمیذارنو سنگ میندازنو ماکارمون درست بود اونا خرابش کردنو اختیاراتم محدود بودو مصلحت نبودو
    .....
    کمتر جرات میکردن بیان وسط

  • چون این افراد قراره شفافیت آرا تصویب کنند چیزی که خیلی ها میترسند

  • مملکت قانون داره. مسئول این کار ها قوه ی قضاییه است نه مردم عادی.
    درسته شما جلوی چند تا از مفاسد رو گرفتین دستتون هم درد نکنه اما تو حین این کارا به ناحق به چندین نفر دیگر مثل پسر ناطق نوری، مکارم شیرازی، فرزندان هاشمی شاهرودی، حسن خمینی و ... هم تهمت های بدون اساسی زدید. باید پاسخگوی آبرو هایی که به ناحق بردید باشید!