سپاه هراسی | چه کسانی باعث شدند تا ترامپ سپاه را تروریست اعلام کند؟


چه کسانی در داخل کشور باعث شدند تا ترامپ سپاه پاسداران را جزو گروه های تروریستی اعلام کند؟؟؟

مواظب جریان فتنه و مذاکره گر باشیم چون احتمالا خبرهایی در راه است!!!


+ 
17

- 
1

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • این مهمان مزاحم خلق اوصاف خود و یاران سادیسمی خود را به بقیه نسبت میدهد ) این تنها فرقه در جهان است که از شعارش میتوانید به ماهیت و مغز کپک زده آنها پی ببرید ( بنام خدا و بنام خلق قهرمان ) فرقه ای که با حجاب کامل با رضایت به همسران خود خیانت میکنند

  • سلام به شما مذهبی های گووووووووووز . من مریم رجوی ریاست کل سازمان مجاهدین خلق رو دارم . میخواستم بگویم که پیشنهاد ما بود که امریکا سپاه رو گروه تروریستی نامید . همین رو خواستم بگویم . یا رضا پهلوی مرگ بر خمینی

  • تخم دو زرده کرد ید. بروید اسفند دود کنید چشم نخورید.

  • ناظر 98/1/30 ساعت 23:07

    جناب مهمان گفتم که اسلام حداقلی همان اسلامیست که انسان را به رستگاری میرساند . همان چیزهایی که خداوند از یک مسلمان توقع انجام انها را دارد و باید انجام داد . منظور این است که نه مجتهدم و نه فیلسوف و نه حوزه علمیه رفته ام اما اسلام را از خیلی از روحانیون بهتر میدانم . درس اسلام را خواندن بسیار خوب است اما مهمتر و بسیار بهتر از ان عمل به قران و دستورات ائمه اطهار است . اسلام حداقلی یعنی خدا را و قران را و ائمه را بشناسی و به انچه گفته اند عمل کنی . در ضمن همه حرفهایی که من در این سایت روشنگری که بسیار عالی و خوب است میزنم امر به معروف و نهی از منکر است و بس . از اینکه میبینم وضعیت مملکت شیعه و حال و روزش این است بسیار ناراحت میشوم . البته خوبیهای بسیاری دارد اما بقول معروف چی فکر میکردیم چی شد .

  • جناب ناظر؛
    سلام علیکم:
    بدین جهت که به حق،سعی وتلاش دارید ،درمورداسلام ناب روشنگری نموده ، آنرا معرفی نمائید؛
    بنوبه این بنده حقیردربرابرخدای متعال ازشما سپاسگزارم و من الله التوفیق و اجرکم عندالله؛
    جملات ذیل نص صریح آیات قرآن حکیم و مجید و کریم است که خدای قادر متعال فرموده:
    أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَيْهِ وَکيلاً (سوره فرقان آیه43)
    آیا کسی که هوای نفس خود را معبود خود (خدای خود)گرفته است، دیدی؟
    آیا تو می‌توانی وکیل او باشی (و به دفاع از او برخیزی و او را هدایت کنی)؟
    أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً (سوره فرقان آیه44)
    آیا گمان می‌کنی اکثر آنها (سخن حقّ را) می‌شنوند یا (درآن) می اندیشند؟
    آنان جز مانند چهارپایان نیستند، بلکه گمراه ترند.

  • آیات فوق در مقام دلداری پیامبر و مؤمنان نازل گردیده است:
    از گفتار و رفتار زشت مشرکان ناراحت نشوید؛
    چراکه با هوی و هوس آنها سازگار نیست؛
    آنها می‌خواهند هرچه دلشان می‌خواهد انجام دهند و به زشت و زیبائی آن کاری ندارند؛ برای آنها رسیدن به تمایلات غریزی مهم است؛
    آنها می خواهند دردولایه صدر و شقاف وجود خود که در حیوان و انسان مشترک است باقی بمانند؛
    نه آنچه فطرت خودشان می‌فهمد،که درلایه سوم(قلب،محل انقلاب وتمیزدادن زشت و زیبا ،کفر و ایمان،حق و باطل) ودرلایه چهارم مغزوجودی انسان(فواد،محل رؤیت حق وباطل) قرار دارد ؛
    و.........................

  • برادر عزیز! اینکه انسان احساس کند "اسلام را از خیلی از روحانیون بهتر میدانم" احساس خوبی نیست.
    البته شاید واقعا همینطور باشد و شما از بسیاری از طلاب اسلام را بهتر بشناسید. اما دلیلی ندارد این مساله را اعلام کنید و خدای نکرده به آن مغرور شوید.
    قطعا افراد زیادی هم هستند که شناختشان از اسلام بیش از شما است.
    پس باید رفت و اسلام را یاد گرفت.
    اسلام حداقلی همان اسلامیست که انسان را به رستگاری میرساند. آری. اسلمی صرفا با انجام واجبات و ترک همه محرمات.
    اما از آنجا که هیچ کدام از ما معصوم از گناهان نیستیم، انجا مستحبات و ترک مکروهات کمکی است برای کفاره گناهان.



    این هم که می گویید نهی از منکر می کید بسیار عالی است. اما نهی از منکر باید در راستی حمله به اصول فکری مروجان گناه و منکر باشد.
    به جای تمرکز حمله به ربا ، باید به اصل علم اقتصاد حمله کرد.
    به جای تمرکز حمله به بی بندو باری ، باید به اصل آزادی و لیبرالیسم حمله کرد.
    به جای حمله به دولت فاسد، باید به اصل دموکراسی حمله کرد.

    اگر توانستیم گفتمان فاسد حاکم بر جامعه را بشکنیم، آن وقت به وظیفه خود عمل کرده ایم.

    ضمنا ناامیدی از رحمت و وعده های الهی در مرام ما جایی ندارد. ناامیدی از وعده ای الهی مال کفار است.
    انّه لا ییئس من روح الله الاّ القوم الکافرین
    سوره یوسف علیه السلام آیه 87

    ان شاء الله خدا همه ما را حق پذیر و در راه خود موفق و ثابت قدم قرار دهد.

  • مهمان 19/4/20 ساعت 08:43 پیوند ثابت
    سلام علیکم؛
    ازاینکه وارد فرمایشات شما وجناب ناظر شده ام ،ازهردو بزرگوار پوزش می طلبم؛
    نوشته اید:
    اینکه انسان احساس کند "اسلام را از خیلی از روحانیون بهتر میدانم" احساس خوبی نیست.
    یک تذکر؛
    لیبرالیسم بگونه ای درتار و پود علوم و معرفت ها پیچیده که قوه تشخیص خوب و بد – زیبا و زشت- عدالت و شقاوت را از بشریت گرفته ؛
    متاسفانه لیبرالیسم مانند ویروس همه راآلوده کرده ،طوریکه درایران اسلامی و انقلابی ما،حتی قوه فرقان را ازبعضی مومنین گرفته و بسیاری را می بینیم که چطور ساده اندیشانه در چاه ویل لیبرالیسم افتاده‌اند و دست و پا می زنند.
    لیبرالیسم زندگی ما راآلوده کرده است؛
    لیبرالیسم جامعه جهانی راآلوده کرده است؛
    پس حقیر،ازاین حهت به جناب ناظر حق می دهم، ودونوع روحانی(درپیروان حضرت موسی<ع>- درپیروان حضرت عیسی بن مریم<ع> و پیروان حضرت محمد<ص>) وجود دارند؛
    یک گروه روحانی ناب .......؛
    ودیگری گروه روحانی آلوده به ویروس لیبرالیسم ،که ریشه اش مصرباستان فرعونی(فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ = فرعون صاحب میخ ها- فرعون صاحب ابلیسک ها)

  • ناظر 98/1/30 ساعت 14:03

    جناب مهمان من در هیچ جایی حرف لیبرال را نه تنها تائید نکردم بلکه اسلام واقعی را به او یاداور شده ام و متاسفانه برداشتت اشتباه است من اگر ساده بودم بر علیه ان چیزهایی که امروز به نام اسلام رواج دارد حرف نمیزدم . نه عالمم و نه فقیه و نه مجتهد اما اسلام حداقلی را که راه به سوی رستگاری را نشان میدهد خوب میدانم . بسیاری از کارهایی که امروز در مملکت انجام میشود ضد اسلام است و این باعث میشود که دشمنان ضد دین از ان حربه ای برای حمله به نظام داشته باشند و مردم عامی و کم عقل که دین را با مسئولین فاسد اشتباه گرفته اند از دین فاصله گرفته و به فساد روی اورده اند و این سزاوار نظامی نیست که بعد از هزار و چهارصد سال به رهبری امام خمینی بر پا شد . نظامی که شاهان که همه کم یا بیش خوی طاغوتی داشتند و به ملت و دینشان ظلم کردند را به زباله دان انداخت .

  • برادر عزیز نکته حرف من هم دقیقا همین جمله شما است که می گویید :"اسلام حداقلی را که راه به سوی رستگاری را نشان میدهد خوب میدانم "
    این جمله یعنی چه؟

    آری. یک کف احکام اسلام وجود دارد که باید به آن عمل کنیم که اگر نکنیم گناه کرده ایم. اما این کف کجا است؟
    در بحث فروع دین. در امر به معروف و نهی از منکر؟ در جهاد؟در تولی و تبری؟

    شما می توانید هیچ از مستحبات نماز را انجام ندهید و هیچ نماز مستحبی هم به عمر خودتان نخوانید. هیچ روزه مستحبی نگیرید. گناهی نکرده اید. اگر منظورتان از حداقلی همین است حرف درستی است.
    اما اگر تبری را ترک کنیم و ابراز دشمنی با دشمنان دین نکنیم مثل آن است که یک واجب را ترک کرده ایم.
    معمولا مردم منظورشان از اسلام حداقلی همان اسلامی است که واجباتش را ترک کرده اند.
    این اسلام حداقلی وجود خارجی ندارد. دقیقا همان نومن ببعض و نکفر ببعض است. این اسلام دیگر راه نجات و رستگاری نیست.


    اسلام اسلام است. یا قبولش داریم و با قبولش نداریم.
    اما دقت کنیم که اگر خودمان از عمل به اسلام ناتوان هستیم نگوییم اسلام همین است.
    خیلی ها بودند که همراه امام حسین علیه السلام به مکه آمدند و همه اعمال حج را هم به درستی انجام دادند. بیچاره ها فکر می کردند همین اسلام حداقلی راه رستگاری است.
    اما آیا رستگار شدند؟
    تقریبا به جز زهیر بن قین بجلی که حج را تمام کرد و از بین راه به امام ملحق شد کسی را نمی شناسم که رستگار شده باشد.


    اما اینکه بسیاری از کارهایی که امروز در مملکت انجام میشود ضد اسلام است صد درصد حق با شما است.
    اما حالا باید چه کار کرد؟ باید تسلیم جریانی شد که دارد اسلام را وارونه می نمایاند؟

    خیر.
    وظیفه ما آگاه ساختن مردم است. تا جایی که توان داریم باید مردم را آگاه کنیم.
    اگر مردم آگاه شوند دو حالت پیش می آید:
    یا آگاهانه حق را یاری می کنند و یا آگاهانه باطل را انتخاب می کنند.
    زمانی هم که انتخابهای انسانها آگاهانه شد، ظهور واقغ می شود.

  • ناظر 98/1/30 ساعت 10:48

    جناب مهمان گفتید اگر ناظر عاقل باشد . باید بگویم عقل ادم در حرف زدن وعملکردن مشخص میشود و توهین کردن خودش دلیل کم عقلی است و علم و دانش با عقل داشتن فرق میکند و گفته ای ناظر ساده لوح و حرفهایی را به من نسبت داده ای که در فکر من نیست و معلوم نیست از کجا اورده ای . پس دقت کن و حرف بیخود نزن . ان اسلامی که مد نظر من است همان اسلام محمدی است نه اسلامی که در ان رانت خواری شود و دزدی و نه اسلامی که زنان با بدترین وضع و فقط با یک روسری نیم بند به خیابانها بیایند و کسی جلوگیری نکند و زنان را به اسم ورزش با ان لباسهای ناهنجار به میادین ورزشی بفرستند و بعد هم بگویند زنان ما با حجاب افتخار افریدند . تو خودت چنین حجابی را قبول داری ؟ و اما جناب لیبرال اینکه جواب تک تک حرفهای تو را نمیدهم چون همه جوابها سالهاست که داده شده و داده میشود و نیازی به تکرار نیست . تو از طرفی خودت را مسلمان مینامی و از طرف دیگر اسلام و قوانین ان را میکوبی . پس مشکلت خیلی زیاد است و قابل حل نیست و متاسفانه اکثریت ادمها میخواهند با عقل کم خود همه چیز را بفهمند و چون نمیفهمند پس به ان حمله میکنند و در پایان همانی را به تو میگویم که بارها گفته ام و ان اینکه مشکل اکثریت ادمها عدم درک خداوند و خلقت اوست و چون در راه خدا قدم برنمیدارند از فهم خدا هم قاصرند و بنابراین مخالفت خوانی میکنند و به در و دیار میکوبند که حرفهای نادرست خودشان را به کرسی بنشانند همان حرفهایی که امروز قبول دارند اما فردا رایشان عوض میشود چون منطق قوی پشت حرفهایشان نیست .

  • برادر ناظر عزیز با کامنتی که نوشتی بیشتر بر حرفهای من صحه گذاشتی.

    حرف زدن از ادب در جایی که دارد به اسلام اهانت می شود و دین خدا تحریف و وارونه می شود آیا معنایی دارد؟
    برادر من ! تو حتما قرآن خوانده ای...
    آیا قرآن جایی احترام برای کاهنان یهود و تحریف کنندگان دین و ترویج کنندگان کفر قایل است و یا با تندترین الفاظ آنها را در هم کوبیده است؟
    پس نهایت ساده لوحی است که در مقابل دشمن غذار ادب بورزیم که او احساس پیروزی کند و منطقش را حاکم کند.
    آیا خدا بی عقل است - العیاذ بالله- که این همه توهین می کند؟*

    من و شما هر دو می خواهیم اسلام محمدی حاکم باشد. اما آیا اینکه چون در عمل گرفتار مسوولانی هستیم که به اسلام عمل نمی کنند و قاطعیت ندارند آیا می شود دلیل آنکه بگوییم پس مثلا حجاب لازم نیست؟ یا ربا اشکال ندارد؟
    درست شبیه آن مثال که زدم که بگوییم چون بیمار ما سرطانی است دیگر پیش دنداپزشک نرود.
    قبلا شبیه همین موضع را از شما دیده بودم که برای روحانی نوشته بودید که حالا که گناهنشان اینقدر زیاد است برود باز هم بدتر کند چون به هر حال جهنمی است.
    و البته یادتان هست که پاسختان را دادم که ناامیدی از رحمت خدا خودشبزرگترین گناه است.

    اینکه الان به اسلام عمل نمی شود و این هم که گرفتار انواع مصیبتها در اثر عدم عمل به اسلام هستیم درست است.
    اما راهش ناامیدی و کوتاه آمدن و چهره ببر بی دندان ازاسلام تراشیدن نیست.

    باید بازگشت و بیرحمانه عمل کرد.
    باید مشت آهنین در دهان امثال لیبرال کوبید.
    خون این فرد مطابق قانون خدا مباح است. اگر روزی در فضای حقیقی او را دیدیم وظیفه ما جنگیدن با او است.
    یا ما او را می کشیم و روانه جهنمش می کنیم و اجر مجاهدان راه خدا را می بریم.
    یا او ما را می کشد و باز هم به بهشت می رویم و او روانه جهنم می شود.

    من ندیدم که شما صریحا مبانی فکری لیبرال را انکار کنید و یا علیه حقوق بشر و دموکراسی و همه بتهای بزرگ قرن بیستمی موضعی بگیرید.
    به این رفتارتان انتقاد دارم و آن را ساده لوحبی می نامم.
    رفتن به گوشه رینگ بوکس و گرفتن کاپ اخلاق حماقت محض است.

    -------------
    * توهین را با سب اشتباه نگیرید. سب تهمت توخالی و لغو است. مثل اینکه بعضی مسلمانان به بتها سب می کردند. حال آنکه بتها سنگ و چوب بودند و توهین به آن معنا نداشت. مشرکان هم در عوض خدا را سب می کردند که این سب مطلقا حقیقت نداشت و ذات خدا مزه بود از هر بدی.
    اما جایی که توهین واقعا حق است امام حسین علیه السلام فریاد می زد الا الدعی بن الدعی ترکنی بین السله و الذله و هیهات من الذله.
    و همه می دانستند که زیاد حرامزاده است.

  • بردار محترم آقای ناظر!

    من گفتگوهای شما با این لیبرال شیطان پرست را خواندم.
    می دانید نقطه ضعف شما کجا است؟
    شما اجازه داده اید که لیبرال بتواند نظام ارزشی خودش را به عنوان مبنا تعریف کند و شمار را در گوشه رینگ بوکس به عنوان بدهکار بنشاند و شما هم منفعلانه جواب بدهید که نه اینطور نیست اسلام هم حقوق بشر را قبول دارد و دین محبت است و...

    و تا وقتی که به حمله و تهاجم به مبانی فکری این لیبرال شیطان پرست خود را در جایگاه بدهکار و متهم می نشانید جنگ را باخته اید.
    از این که متهم به تروریسم و وحشی گپری شوید نترسید.
    آنها این اعلامیه ذایی حقوق بشر را درست کردند تا هر کس جرات کند در تمام دنیا به مبارزه با آنها برخیزد با انگ تروریسم و دیکتاتور و نظایر آن حذف کنند اما خودشان کوچکترین اعتقادی به یاوه هایی که می گویند ندارند و هر جا لازم بدانند وخشیانه ترین جنایات را انجام می دهند و در جایگاه طلبکار هم می نشینند.

    و توضیح کامل دادم که از اساس اعلامیه حق.ق بشر یک پارادوکس است و محال عقلی است که همه ادیان آزاد باشند جز اینکه به اسم نو اندیشی دینی شاخ و برگ ادیان را بچینند و همه را اخته و مسخ کنند و تابع حکومت جهانی ماسونی.

    دقیقا به همین صورت معاهدات مربوط به تروریسم و هسته ای و پولشویی و... نظایر آن را تعریف می کنند.
    ای معاهدات قرار است سازوکاری برای کمک به سلطه فاتحان جنگ جهانی دوم باشد و برای همین همیشه این جهان سوم است که در جایگاه متهم و بدهکار است.

    پس نترسید. تبر به دست بگیرید و ابراهیم وار این بتهایشان را بشکنید. اسلام زمین را از آن خدا می داند و هیچ طاغوتی را بر آن تحمل نمی کند. پس اگر کسی به بهانه حقوق یشر یا ملیت و دفاع از وطن و انسانیت و هر چیز دیگری در مقابل اسلام ایستاد شک نکنید که خود شیطان است.

  • ادامه خطاب به مهمان داعشی در مورد حقوق بشر
    گفتی که اسلام کوچکترین احترامی برای عقاید باطل قایل نیست و اظهار کفر در قلمرو اسلامی را بر نمی تابد تا آن جا که کافر باید نقاب بگذارد . حتما از مجازات مرتد و اعدام مرتدین هم دفاع می کنی .
    خوب اگر چنین است پس با جلوگیری از تبلیغ اسلام و ایجاد محدودیت برای مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی و کافر را هم اگر نپذیری اما حق مخالفت با آن ندارید .این که تازه مسلمانان را به خاطر خروج از دین سابق و یا فقط تشرف به دین اسلام مجازات مثل حبس و یا حتی اعدام کنند نیز اشکالی ندارد .
    پس چرا اکثریت قریب به اتفاق شما اسلام گرایان مخالف حقوق بشر وقتی در کشورهای غیر مسلمان حقوق غیر مسلمانان را زیر پا می گذارند سر و صدا به راه می اندازید و بعضا به همین حقوق بشر استناد می کنید ؟
    شما که از حجاب اجباری در خیابان و عرصه عمومی دفاع می کنید به چه حقی از ممنوعیت حجاب در برخی کشورهای غربی مثل فرانسه و یا آلمان آن هم نه در همه اماکن عمومی بلکه فقط محل کار و یا مدارس انتقاد می کنید ؟
    وقتی دولت آفریقایی آنگولا مساجد این کشور را بست و تبلیغ اسلام را ممنوع کرد سایت های داخل ایران ناله و فغان راه انداختند و از تضییع حقوق مسلمانان این کشور ناله سر دادند .
    به قول معروف مرگ خوب است اما برای همسایه و دیگران نه شما
    شما مخالفان حقوق بشر و تضییع و نابرابری حقوق کفار غلط می کنید که برای تضییع و زیر پا گذاشتن حقوق اقلیت های مسلمان در کشورهای دیگر بحث حقوق بشر و یا اگر پای حقوق بشر را وسط نمی کشید حتی حق ندارید به همان حقوق اقلیت ها و حقوق شهروندی استناد کنید .

    شمایی که مشرکان را در کشور اسلامی حتی در حد شهروندان درجه دوم مثل کفار اهل کتاب قبول ندارید و به رسمیت نمی شناسید غلط می کنید که خواهان حقوق برابر برای شهروندان مسلمان در کشورهای غیر مسلمان هستید.

    شما اسلامگرايان متعصب که طرفدار حجاب اجباری نه فقط در مدارس و دانشگاه و اماکن دولتی بلکه کل اماکن عمومی و خیابان ها هستید غلط می کنید که با ممنوعیت حجاب در بعضی کشورهای غربی و غیر مسلمان آن هم در مدارس و محیط کار مخالفت می کنید .

    شما اسلامگرایان که با اجرای مراسم و شعائر دینی مشرکان در جامعه اسلامی مخالفت می کنید و به غیر از اسلام به هیچ دینی حتی اهل کتاب اجازه تبلیغ نمی دهید و جلوگیری می کنید پس غلط می کنید که از ممنوعیت تبلیغ اسلام و تعطیل مساجد در کشور آنگولا و یا تعدادی از کشورهای کمونیستی سابق انتقاد می کنید .

    خلاصه بر مبنای تفکر شما که مبتنی بر نفی حقوق بشر و تبعیض بین حقوق پیروان ادیان و جلوگیری از تبلیغ ادیان دیگر است حق ندارید و غلط می کنید که خواهان برابری حقوق شهروندی اقلیت های مسلمان وفعالیت آزادانه آنها و آزادی تبلیغ اسلام در کشورهای غیر مسلمان و کافر هستید .

    می دانم که هیچ جواب و استدلال قانع کننده ای در این مورد نداری جز این که همان طور که در بالا ادعا کردی اسلام دین حق و عدل است و بقیه ادیان باطل اند . پس باید در مسیر عدل اهدافش را بگستراند حتی اگر تمام دنیا مخالف باشند آن طور که مدعی هستی .
    اما من و همین طور سایر طرفداران حقوق بشر در جوابت می گوییم که این ادعای شما مسلمانان که ( من هم جز آن ها هستم ولو تجدیدنظرطلب ) است و برای پیروان ادیان دیگر پشیزی ارزش ندارد .همه ادیان و بی دینان راه و مسلک خود را حق می دانند و بقیه ادیان را باطل . در خود قرآن هم آمده است که خداوند در روز قیامت میان مشرکان و مسیحیان و یهودیان و زرتشتی ها و صابئان و مسلمانان داوری می کنید . این یعنی این که حقانیت هیچ کدام از این ادیان حتی اسلام در کل جهان و برای تمام بشریت تا قیامت ثابت نمی شود .
    بر این مبنا پیروان این ادیان اگر به حقوق بشر مدرن که مبتنی بر آزادی اندیشه و تبلیغ دین و انتخاب آن نباشند اعتقادی نداشته باشند به خود حق می دهند که حقوق سایر اقلیت ها را ازجمله همین اقلیت مسلمان را نادیده بگیرند و تضییع کنند .

    حال تو و سایر رفقای متعصب و داعشی مسلکتان که مخالف حقوق بشر و اقدامات فرقه گرایانه و تبعیض و جلوگیری از ادیان دیگر هستید رمز و پشتوانه قوی و محکم منطق حقوق بشر را به عنوان یکی از میراث فکری کم نظیر بشر جدید فهمیدید ؟
    حقوق بشر مدرن می گوید در این جهان مدرن که شاهد حضور ادیان متعدد هستیم پس چاره ای نداریم جز این که همه این ادیان را به رسمیت شناخته و هیچ کدام را بر دیگری و پیروان هیچ کدام از این ادیان را برتر از پیروان دیگر ادیان ندانسته و بین آنها تبعیض قائل نشویم .
    این مباحث حقوق الهی و این که خدا حقوق انسان را بهتر می شناسد پس ما باید حقوق تعیین شده توسط او برای انسان را بپذیریم و سایر مهملاتی که اسلامگرایان مخالف حقوق بشر مدرن در دفاع از حقوق بشر موهوم به اصطلاح اسلامی می گویند چیزی جز مطالب بی ربط و حتی مهمل نیست .
    اولا : حقوق بشر ناظر به حفظ حقوق دینداران و به خصوص اقلیت های دینی جوامع بشری و جلوگیری از تضییع حقوق آنان بوده و کاری به خدا و پیامبر و اصلا حق و باطل بودن ادیان ندارد .
    ثانیا : حقوق الهی و تعیین شده توسط کدام خدا ؟ خدای توحیدی ادیان ابراهیمی و یا خدایان ادیان دیگر ؟ اگر مبنا را همان خدای واحد و یگانه ادیان ابراهیمی بگیریم که باز با سه خدا روبرو می شویم . الله خدای اسلام ، روح القدس خدای مسیحیت و یهوه خدای یهود. هرکدام هم خدای خودشان را همان خدای واقعی و یکتای آفریننده جهان می دانند .اگر یهودیان و مسیحیان الله را در اسلام همان خدای یکتا می دانستند که مسلمان می شدند . پس در این جا هم یعنی تعیین حقوق بشر توسط خدا باز به مشکل و اختلاف بر می خوریم و نمی توانیم به آن استناد کنیم .

    با این اوصاف حقانیت و عاقلانه و عادلانه بودن کلیت حقوق بشر مدرن و بسیاری از گزاره های آن و رمز برتری و قوت آن را ثابت کردیم . البته همین حقوق بشر مدرن را باید نقد کرد تا همان اندک معایب و کاستی های ناچیزش برطرف و اصلاح شود .اما به هرحال کلیت و مبانی آن و بسیاری از گزاره های آن قوی و منطقی و عادلانه و عاقلانه بوده و یکی از دستاوردهای کم نظیر بشر مدرن در اواسط قرن بیستم پس از سال ها ظلم و ستم و تبعیض و جنگ به خصوص دو جنگ بزرگ جهانی بود .

  • 1- البته که از مجازات اعدام مرتدان دفاع می کنم. هر کس هم جز این اعتقاد داشته باشد اصلا مسلمان نیست.
    مناتهی اسلام اهل تنفیش عقیده نیست و تا کسی نیاید و جار نزند که مرتد است کاری به کارش ندارد.
    اما کسی که رسما ادعا کند که مسلمان بود- که درغ می گوید. هیج مسلمانی که واقعا معتقد به اصول دین اسلام باشد مرتد نمی شود مگر مسلمان ظاهری و شناسنامه ای- و بعد اعلام کفر کند رسما با اسلام به مبارزه برخاسته است و اعلام مبارزه با اسلام هم فقط یک حکم دارد. اعدام.

    این تویی که باید جواب دهی چرا چنین حقییقت ساده و بدیهی را بد می نامی.
    دلیلیش این است که تو یهودی آنوسی هستی. یکی از روشهای شما برای تضعیف اسلام همین اعلام ارتداد است. صبح اعلام می کردند مسلمانند و شب می گفتند کافرندو توطئه کعب بن اشرف یهودی: سوره آل عمران آیه 72
    وقالت طائفة من أهل الكتاب آمنوا بالذي أنزل على الذين آمنوا وجه النهار واكفروا آخره لعلهم يرجعون

    اما با اعدام مرتدان اینها خلع سلاح شدند. اولین حکم ارتداد را هم خود پیامبر در مورد اسود عنسی مرتد اجرا کرد. اگر مسلمانان ذره ای شعور داشتند و این احکام را با جدیت اجرا می کردند به ذلت و خواری فعلی دچار نمی شدند.



    2- جهت اطلاع تو مسلمانان اساسا حق زندگی در حکومت غیر اسلامی و طاغوت را ندارند. حکومتی که برای اجرای احکام اسلام محدودسیت ایجاد کند جای زندگی مسلمان نیست. حتی ساختن مسجد فقط در حاکمیت اسلام تایید می شود. پیامبر 13 سال که مکه بود نمازخانه موقت داشت اما مسجد نداشت.

    اتفاقا یکی از بزرگترین کناهان کبیره در اسلام - چه در فقه اهل سنت و چه شیعه- گناهی به نام تعرب بعد الهجره است.
    یعنی مسلمان تنها به صورت موقت و در حد تجارت و تحصیل و نظایر آن حق دارد موقتا در بین کفار زندگی کند آنهم مشروط بر آنکه دینش به خطر نیفتد.
    اما زندگی در فرانسه - برای مثال - و و قصد توطن دایم در آن بکلی حرام است. اینها موظف هستند به مهاجرت به دارالاسلام

    والذین آمنوا ولم یهاجروا ما لکم من ولایتهم من شیء حتی یهاجروا وان استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر - سوره انفال آیه 72
    پس آن مسلمانی که با زندگی در فرانسه دینش را به خطر انداخته است خودش مقصر است. او باید مهاجرت کند و اگر در این مسیر از مسلمانان کمک بخواهد آنها وظیفه دارند به این مسلمانان ساکن در کافرستان کمک کنند.
    مگر در مورد آن دسته از مسمان ضعیف که راه فراری ندارند.
    الا المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان لا یستطیعون حیله ولا یهتدون سبیلا- سوره نساء آیه 98
    اینها را خدا می بخشد اگر حتی به ناچار نتوانستند به دین خود عمل کنند.

    و البته در اینحا وظیفه مسلمانان اعلان جنگ با فرانسه و امثال آن و نجات دادن مسلمانان مستضعف است: سوره نساء آیه 75
    وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال والنساءوالولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا):(شما را چه شده است ،چرا در راه خداو نجات بیچارگان از زن و مرد و کودک که می گویند، بارالها ما را از این سرزمین که مردمش همه ستمگرند ،بیرون کن و نجات بده و از ناحیه خود برای ماسرپرستی بفرست و یا از جانب خودمدد کاری برای ما روانه کن ، پیکارنمی کنید؟



    3- این تویی باید جواب بدهی که چرا کشورهای مدعی لیبرال دموکراسی و حقوق بشر این همه فشار و محدودیت بر مسلمانان ایجاد می کنند و آن شعار مسخره احترام به همه ادیان را رعایتن نمی کنند.
    اما مگر ما شعار حقوق بشر و آزادی ادیان داده ایم؟
    تو انتظار داری یک حکومت که به نام اسلام تشکیل شده است و مطلقا مبنای حقوق بشری ندارد با مخالفان اسلام مدارا کند!
    چرا ما را به جرم راستگویی محکوم می کنی؟

    حیر. ما در ادعای خود صداقت داریم و دروغگو هم تویی و آن دولتهای دلخواهت.


    4-می بینی که تا این لحظه جواب کامل تک تک حرفهایت داده شد. هر چند قبلا هم بارها داده شده بود. الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه
    و البته در تمام وجود تو ذره آزادگی برای اعتراف به حقانیت اسلام نیست.

    اگر اینطور که تو کورکورانه به حقوق بشر که ثایت کرزدم پارادوکسی بیش نیست ایمان داری ، ما مسلمانان به خدا و وعده های او ایمان داشتیم حالا یک غیر مسلمان در سراس زمین وجود نداشت.
    تو خیال کرده ای همیشه با افراد ساده ای مثال ناظر طرف هستی که جرات ندارند رسما اعلام کنند اسلام محکم در مقابل آنچه حقوق بشر نامیده اید ایستاده است و کوتاه هم نمی آید.


    5- حقوق بشر مدرن به دروغ می گوید :"حقوق بشر مدرن می گوید در این جهان مدرن که شاهد حضور ادیان متعدد هستیم پس چاره ای نداریم جز این که همه این ادیان را به رسمیت بشناسیم!"
    این حقوق بشر مدرن در عمل هیچ دینی جز لیبرالیسم را به رسمیت نمی شناسد و هر قسمت از هر دینی که مخالف لیبرالیسم باشد را قیچی می کند. و اسمش این کار را هم نواندیشی دینی می گذارد. پس یک مسلمان هرگز آزاد نخواهد بود که به دین خود عمل کند و امر به معرو ف و نهی از منکر کند یا جهاد نماید.چنانچه مفضل توضیح دادم و تکرار لازم نیست.
    پس اتفاقا باید تمییز قایل شد و حق را از باطل شناخت و به جنگ لیبرالیسم رفت.

    6- اینکه :" کاری به خدا و پیامبر و اصلا حق و باطل بودن ادیان ندارد ."
    یعنی آنکه همه را از دم باطل می داند و البته برای آنها هیچ جایگاهی در هدایت جوامع انسانی به رسمیت نمی شناسد.
    همانطور که در کامنت قبلی نوشتم یعنی خدا از خدایی عزل شده و صرفا سر قفلی دنیا را تحویل شما فراماسونرها داده است و رفته است!

    7- اینکه نوشتی :"حقوق الهی و تعیین شده توسط کدام خدا ؟ خدای توحیدی ادیان ابراهیمی و یا خدایان ادیان دیگر ؟ "
    دقیقا همین ا است که اسلام قاطعانه اعلام می کند هیچ خدایی جز الله خدا نیست.
    فکر کرده ای برای چه یک جمله "لا اله الا الله" این همه برای مشرکان سنگین بود؟
    چون معنایش را خوب فهمیده بودند. وقتی ابوطالب در واپسین لحطات حیات به مشرکان گفت محمد از شما فقط یک جمله می خواهد به درستی جواب دادند که این یک جمله یعنی نفی همه هستی ما. درست فهمیده بودند.
    آری. این فکر از کله ات بیرون کن که ممکن است اسلام از این مبنای خودش کوتاه بیاید. اسلام حتی جایی هم که اهل کتاب را دعوت به مذاکره می کند آنها ر صرفا به نقاط اشتراک و از همه مهمتر نفی شرک می خواند. سوره آل عمران آیه 64

    قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون
    بگو: «اى اهل کتاب! بياييد به سوى سخنى که ميان ما و شما يکسان است؛ که جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم؛ و بعضى از ما، بعضى ديگر را -غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد.» هرگاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد که ما مسلمانيم!»
    پس پاسخ شما را باز هم خود خدا داده است.
    اگر اهل کتاب پذیرفتند که دست از شرک بردارند که هیچ. در غیر این صورت ما ذره ای از مسلمانی خود کوتاه نمی آییم.
    حق بی پرده آشکار است. آن کسی باید جواب بدهد که خدایی را روی زمین می آورد و می کشد و زنده می کند. یا آن خدایی که تحمل علم آموزی مخلوقش را ندارد.
    یا آن دهها و هزاران خدای هندو و امثال آن.

    با این اوصاف حقانیت و عاقلانه و عادلانه بودن اسلام رمز برتری و قوت آن را ثابت کردیم . البته همین انحرافات وارد شده در اسلام که عموما به دست یهودیان آنوسی نظیر تو اتفاق افتاده اسا را باید نقد کرد و به قرآن و عترت بازگشت .

    8- جهت اطلاع تو حقوق بشر حداقل دویست سال پیش از جنگهای جهانی تدوین شد و تنها تصویب آن در 1948 بود.
    و البته صرفا برای آنکه این بشر بدبخت حاکمیت فاتحان جنگ جهانی را بپذیرد و خلاف ارزشها و تفکرات آنها قدمی بر ندارد که متهم به ضدیت با حقوق بشر بشئود و به بند هفتم منشور مالل متحد برود و به اسم همان حقوق بشر مردمش را کشته و آواره و زندانی ببیند!
    اما اگر همان فاتحان جهان و بانیان اعلامیه حقوق بشر هر قدر هم جنایت کنند از هر تعثیب و مجازاتی مصون هستند!
    و خواهند بود!
    پس اعلامیه حقوق بشر ننگین ترین و کثیفترین شعر توخالی و بزرگترین پاردوکس جهان است که با زیباترین کلمات سروده شده است!

    دقیقا چیزی شبیه اقتضاح فریب ماجرای سوکال!*

    -----
    *ماجرا از آن جایی شروع می‌شود که آلن سوکال، استاد فیزیک دانشگاه نیویورک. در سال ۱۹۹۶، برای آزمودن جامعه متفکر پست‌مدرن، مقاله‌ایآکنده از لفاظی‌های فلسفی، برخی آسمان‌ریسمان‌های پسانوگرا و استفاده‌های کاملاً نارسا، نابه‌جا یا نادرست بعضی متفکران از مفاهیم علوم طبیعی و نظری - از جمله آشوب، نسبیت عام، فیزیک کوانتوم، تنیدگی، برخال، هندسه نااقلیدسی، مکانیک سیالات و مانند آن - و پیوند دادن آن به هرمنوتیک، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فمینیسم و نظایر آن، را به رشته تحریر درمی‌آورد و در نشریه Social Text به چاپ می‌رساند. طنز ماجرا این جا است که این مقاله بی‌اندازه مغلق و به همان اندازه بی‌معنا و بی‌ربط است، ولی چنان روشنفکرمآبانه و ژرف می‌نماید که هیچ یک از اعضای تحریریه این نشریه جرات ایراد گرفتن به هیچ بخشی از آن را پیدا نمی‌کنند و چشم‌بسته دست به انتشارش می‌زنند.

  • خطاب به ناظر در مورد مقوله حقوق بشر

    حال که فراغتی یافتم بروم سراغ مقوله حقوق بشر و ادعاهای تو در مورد آزادی و اندیشه در اسلام
    مطابق اندیشه جهان شمول حقوق بشر انسانها باید در انتخاب دین خود آزاد باشند . نه فقط آزادی اندیشه و بیان و آزادی انجام مراسم دینی که آزادی تبلیغ دین را داشته باشند . خوب یک چنین جهان بینی با فقه سنتی در تعارض است .در فقه سنتی فقط اهل کتاب آزادی انجام مراسم دینی را دارند . مشرکان و بت پرستان چنین حقی را ندارند . گذشته از آن آزادی تبلیغ دین برای همه ادیان غیر از اسلام حتی اهل کتاب ممنوع است همین طور ارتداد جرم بوده و مجازات سنگینی دارد . تو و سایر اسلامگرايان مثل تو این را با ادعاهایی که اسلام می خواهد مصلحت جامعه را و انسانیت انسان را حفظ کند توجیه می کنید . و بدتر از آن یک داعشی مسلک احمق مثل تو آزادی انسان در انتخاب دین و خروج از آن و اسلام را مساوی با تنزل به درجه حیوانیت می داند . آخر مردک احمق این یاوه گویی ها چیست که می گویی . برخی از این ادیان مثل یهودیت و مسیحیت ادیان الهی بوده و مورد تایید اسلام هستند .گذشته از آن ادیان شرک آلودی مثل دین هندو هم برخلاف مشرکان ظهور اسلام به شدت اخلاق مدار بوده و مثلا زنا را گناه می دانند .اصلا همان ها هم که بی دین و خداناباور بوده بعضا اخلاق مدار هستند و بی دینی و خداناباوری ملازمه ای با بی اخلاقی ندارد .اما اگر منظورت آزاد گذاشتن زنا و هم جنس بازی است که اتفاقاً بخش بزرگی از طرفداران حقوق بشر با جلوگیری علنی این اعمال و یا حتی مجازات کردن کسانی که این اعمال را مرتکب می شوند ندارند .بلکه سخن و بحث اصلی این است که سنگسار و سوزاندن و از کوه پرت کردن و سایر این مجازات های خشن و غیر انسانی مال دوران قرون وسطی و غیر انسانی است . گذشته از این مجازات باید جرم ارتکابی تناسب داشته باشند بنابراین اعمال غیر اخلاقی هم جنس گرایی و زنا را اگر نه فقط غیر اخلاقی بلکه مستحق مجازات بدانیم کشتن و اعدام برای این اعمال سنگین و غیر عادلانه است و مجازات های جایگزین به غیر از اعدام که البته خشن و غیر انسانی هم مثل شلاق زدن نباشد باید جایگزین گردد.
    در کامنت بعدی مطلبم را ادامه می دهم.

  • کامنت تکراری است و. جوایش را هم دادم.

  • باز در این کامنت که اشتباها برای بار دوم به صورت تکراری فرستادم مخاطب من مهمان داعشی افراطی بود نه شما ناظر مخاطب عزیز و مودب

  • خطاب به ناظر در مورد مقوله حقوق بشر

    حال که فراغتی یافتم بروم سراغ مقوله حقوق بشر و ادعاهای تو در مورد آزادی و اندیشه در اسلام
    مطابق اندیشه جهان شمول حقوق بشر انسانها باید در انتخاب دین خود آزاد باشند . نه فقط آزادی اندیشه و بیان و آزادی انجام مراسم دینی که آزادی تبلیغ دین را داشته باشند . خوب یک چنین جهان بینی با فقه سنتی در تعارض است .در فقه سنتی فقط اهل کتاب آزادی انجام مراسم دینی را دارند . مشرکان و بت پرستان چنین حقی را ندارند . گذشته از آن آزادی تبلیغ دین برای همه ادیان غیر از اسلام حتی اهل کتاب ممنوع است همین طور ارتداد جرم بوده و مجازات سنگینی دارد . تو و سایر اسلامگرايان مثل تو این را با ادعاهایی که اسلام می خواهد مصلحت جامعه را و انسانیت انسان را حفظ کند توجیه می کنید . و بدتر از آن یک داعشی مسلک احمق مثل تو آزادی انسان در انتخاب دین و خروج از آن و اسلام را مساوی با تنزل به درجه حیوانیت می داند . آخر مردک احمق این یاوه گویی ها چیست که می گویی . برخی از این ادیان مثل یهودیت و مسیحیت ادیان الهی بوده و مورد تایید اسلام هستند .گذشته از آن ادیان شرک آلودی مثل دین هندو هم برخلاف مشرکان ظهور اسلام به شدت اخلاق مدار بوده و مثلا زنا را گناه می دانند .اصلا همان ها هم که بی دین و خداناباور بوده بعضا اخلاق مدار هستند و بی دینی و خداناباوری ملازمه ای با بی اخلاقی ندارد .اما اگر منظورت آزاد گذاشتن زنا و هم جنس بازی است که اتفاقاً بخش بزرگی از طرفداران حقوق بشر با جلوگیری علنی این اعمال و یا حتی مجازات کردن کسانی که این اعمال را مرتکب می شوند ندارند .بلکه سخن و بحث اصلی این است که سنگسار و سوزاندن و از کوه پرت کردن و سایر این مجازات های خشن و غیر انسانی مال دوران قرون وسطی و غیر انسانی است . گذشته از این مجازات باید جرم ارتکابی تناسب داشته باشند بنابراین اعمال غیر اخلاقی هم جنس گرایی و زنا را اگر نه فقط غیر اخلاقی بلکه مستحق مجازات بدانیم کشتن و اعدام برای این اعمال سنگین و غیر عادلانه است و مجازات های جایگزین به غیر از اعدام که البته خشن و غیر انسانی هم مثل شلاق زدن نباشد باید جایگزین گردد.
    در کامنت بعدی مطلبم را ادامه می دهم.

  • 1-تو هیچ فراغتی نیافته ای و نخواهی یافت. شیطان افسارش را بر گردن تو انداخته و دارد تو را می کشد و تا عمر داری از تو سواری می گیرد.
    تا آخر عمر مشغول مبارزه با اسلام هستی و مطلقا امید هدایت در تو نیست. کسی که کافر است و از حق خبر ندارد را شاید بشود هدایت نمود.
    اکما کافری که حق را می شناسد اما از آن اعراض می کند و تازه در دکانش همان باطل را به جای حق عرضه می کنند مانند کاهنان بنی اسراییل هرگز هدایت نخواهد شد.
    تو عمر کثیفت را به نوکری شیطان اختصاص داده ای و فراغتی هم نخواهی داشت. بعد از مرگ مستقیما به همراه همه آن طاغوتها که نظر خود را مقابل دستور خدا علم کردند محشور خواهی شد. بین تو و فرعون هیچ تفاوتی نیست.


    2- اینکه "مطابق اندیشه جهان شمول حقوق بشر انسانها باید در انتخاب دین خود آزاد باشند "؟

    به طور بدیهی باطل و یک پارادوکس است. چون اگر اجرای هر دین مساوی است با نفی دین دیگر.
    جز اینکه معنای این حرف این است که دین دیگر اهمیتی در روابط انسانی و حاکمیتی ندارد و هر کس هر دینی داشته باشد مهم نیست.
    ترجمه دقیق این جمله این است که خدا از جایگاه خدایی عزل شده است و دیگر حق ربوبیت ندارد. همان خلق کرده که کرده. هر کس هم به هر صورت قبولش دارد که دارد.
    اما حقی برای حکومت و اجرای شریعت ندارد.
    اما وقتی خدا عزل شد و حق اجرای شریعت او سلب شد پس چه کسی باید جامعه انسانی را اداره کند؟ قطعا آنارشیسم که راه حل نیست.
    پس می ماند یک جواب که باید یک دین غیر الهی و یک ایسم مانند اوامنیسم و لیبرالیسم و کاپیتالیسم بر جهان حاکم باشد.
    کافیست تو وفادار به حکومت و نظام و دین جدید شیطانی جهان باشی. حالا برای خودت دوست داری اسم خودت را مسلمان بگذار یا هر چیز دیگر.

    و البته در اینجا یک تناقض بزرگ وجود دارد و آن اینکه مبنای دین شناختن حق و باطل و احقاق حق و ابطال باطل است. پس اگر همه ادیان آزاد باشند خود به خود بین حق و باطل تعارض ایجاد می شود. پس راه حل چیست؟ چیدن و اصلاح دینها! حذف آن قسمتهای دین که با حکومت جهانی شیطان سلزکار نیست!
    پس می بینید که رسما دارید دروغ می گویید. اگر مسلمان باید در انتخاب دین خود آزاد باشد پس باید در اجرای احکام آن مانند جهاد و نهی از منکر هم آزاد باشد!
    و این چیزی است که شما اجازه اش را نمی دهید و در عوض می گویید این اسلام است که باید عوض شود!
    پس آن شعار آزادی دین چه می شود؟

    پس نتیجه بسیار ساده ای که می گیریم این است که این جمله به اصطلاح جهان شمول شما خودش رذیلانه ترین دروغ و مغالطه تاریخ معاصر است.
    در حالی که اسلام هیچ تناقضی ندارد. اگر خود را حق می داند و جایی برای تبلیغ علیه خودش قابیل نیست کاملا صداقت دارد.


    3-نکته جالب اینکه نوشتی که "برخی از این ادیان مثل یهودیت و مسیحیت ادیان الهی بوده و مورد تایید اسلام هستند .گذشته از آن ادیان شرک آلودی مثل دین هندو هم برخلاف مشرکان ظهور اسلام به شدت اخلاق مدار بوده و مثلا زنا را گناه می دانند|!
    سوال: پس چرا برخورد با این مفاسد نمی کنند؟
    چون در جهت همان حقوق بشر شما اصلاح شده اند و بهتر بگویم مسخ و اخته شده اند. اینها دیگر حتی آن یهودیت و مسیحیت دویست سال قبل هم نیستند. ادیان ساختگی و کاملا جدیدی هستند که به دروغ نام آنها را یهودیت و مسیحیت گذاشته اید.
    اما اگر همینجا یک یهودی یا مسیحی بخواهد به احکام شرعی همان کتابهای تحریف شده خودشان عمل کند چه می شود؟
    جلویش را می گیرید! با وجود شعار آزادی دین!
    چون در تفکر شما هیج دینی آزاد نیست که لییرالیسم را نفی کند!


    4- اما اینکه نوشتی :" اتفاقاً بخش بزرگی از طرفداران حقوق بشر با جلوگیری علنی این اعمال و یا حتی مجازات کردن کسانی که این اعمال را مرتکب می شوند ندارند.."
    باز هم دروغ می گویی.
    الان اتفاقا بحث اول دنیا قانونی کردن ازدواج همجنس بازان است. چیزی که مخالف همه ادیان است. حالا اگر کسی بخواهد بهذ دینش عمل کند و جلوی این مسائل بایستد می شود قانون شکن! پس می بینید که ادعای حقوق بشر دقیقا به معنای حمایت از همین مفاسد و خلع ید دین است.

    5- اما این هم که نوشتی :"سنگسار و سوزاندن و از کوه پرت کردن و سایر این مجازات های خشن و غیر انسانی مال دوران قرون وسطی و غیر انسانی است"
    باز هم دروغ است.
    مگر انسان الان با انسان هزار سال قبل فرق کرده؟ همان انسان است با همان شهوتها و همان آرزوها.

    این تویی که باید جواب دهی مگر از خدا مهربانتر هسیتی نسبت به مخلوقاتش؟
    توباید جواب دهی که جرا اینقدر که نگران سلولهای سرطانی هستی و برخورد خشن با آنها را غیر انسانی میدانی نگران بافتهای سالم نیستی؟
    اتو باید جواب دهی چرا وقتی می بینی با ترک کردن احکام دیدن و عدم اجرای علنی این احکام شرق و غرب دنیا را فساد و شهوت پرستی گرفته است از خواب بیدار نمی شوی و نمی فهمی این احکام به ظاهر خشن تنها راه و ضمانت قاطع برای ایجاد وحشت در گناهکاران و جلوگیری از گسترش علنی فساد است؟

    6- :"جازات باید جرم ارتکابی تناسب داشته باشند"
    و این تناسب را چه کسی باید تعریف کند؟ خدا یا شما؟
    ـری. وقتی زنا و لواط را امر کوچکی دانستید یا مجازات نمی کنید یا مجازاتی سبک/
    اما بزرگترین گناه در اسلام همین کوجگ شمردن گناه است!
    اتفاقا گناه تو و امثال تو به مراتب سنکین تر است. گناهی به نام کوچک سازی گناه و افساد فی الارض. بدترین مجازاتها نصیب تو و امثال تو باید بشود.

  • ببخشید خطاب من به آن مهمان داعشی بود نه ناظر مخاطب منطقی و مودب ما

  • خطاب به پرت و پلاگوهای مهمان داعشی
    مردک داعشی به جایی که پاسخ قانع کننده ای بدهی با حمله به حقوق بشر بخش زیادی از بحث را منحرف می کنی و هوچی گری راه می اندازی . اولا که حقوق بشر پشتوانه فلسفی قوی دارد و نواندیشان دینی به خوبی توانستند از ان دفاع کنند .
    ثانیا : این ادعای تو که غربیان می خواهند با حقوق بشر جلوی ایستادگی انها را در مقابل غرب بگیرند و خودشان مثل امریکا و متحدینشان حقوق بشر را نقض می کنند ادعای باطل و سفسطه تو هم بدی است . ایستادگی در مقابل زورگویی امپریالیسم و با جنایات خود مدعیان حقوق بشری ربطی به حقوق بشر ندارد . اگر خود امریکا و متحدین ان مثل اسرائیل و عربستان سعودی نه فقط ناقض حقوق بشر که جنایتکار هستند سبب نمی شود که ما جنایات و سرکوب گری ها و اقدامات غیردموکراتیک دولت های ضد استکباری و ضد غرب مثل کره شمالی و سوریه و سودان را منکر شویم و صرفا اتهام به خاطر دشمنی بدانیم . دلیل نمی شود جنایات دولت سوریه در کشتار مردم غیرنظامی را در اغاز بهار عربی و شکنجه و کشتن حمزه نوجوان سیزده ساله سوری توسط حکومت این کشور را که در نهایت زمینه ساز ورود داعش و گروههای سلفی و دخالت قدرت های خارجی در ایجاد جنگ داخلی شد نادیده بگیریم . دلیل نمی شود در زمانی که عمرالبشیر متحد ایران در جبهه مقاومت بود رئیس مجلس وقت یعنی لاریجانی به سودان برود و از عمرالبشیر به خاطر نسل کشی مردم سودان در دارفور حمایت کند . پس این که پرچمداران دموکراسی و حقوق بشر و متحدانشان جنایت می کنند و حقوق بشر را نقض می کنند به هیچ عنوان جنایات و اعمال غیر انسانی شما اسلامگرایان و غرب ستیزان و دشمنان امریکا را توجیه نمی کند . من و بسیاری از مدافعان حقوق بشری جنایات امریکا و یا اعمال ضد حقوق بشری انها را توجیه نکرده و نمی کنیم .اما شما اسلامگرایان جنایات خود را به دلیل این که با غرب و امریکا و دشمنان اسلام در حال مبارزه هستید و همین طور چون انان جنایت می کنند ما هم جنایت می کنیم یعنی سفسطه تو هم بد هستی توجیه می کنید .

    ثالثا : اصلا فقط بحث و مبانی حقوق بشری در عدم اجرای برخی از احکام اسلام و یا حدود الهی مطرح نیست .گیرم حقوق بشر باطل و قابلیت استناد ندارد . دلایل دیگری در خود جهان بینی و فقه سنتی برای عدم اجرای این احکام مثل کتک زدن زنان و یا سنگسار و قطع دست وجود دارد . یکی از انها وهن اسلام و زیر سوال رفتن ان نه فقط در دنیا بلکه در جامعه اسلامی است .بر همین مبنا امام در دهه 60 پس از سنگسار زنی که سروصدای زیادی در دنیا راه انداخت طی یک عقب نشینی اشکار اعلام کرد که چون این حکم وهن اسلام و مخوش شدن چهره ان را در پی داشته ان را موقتا تعطیل کنید . در نهایت هم در اوایل دهه 90 همین قوه قضاییه و رئیس ان که بارها اعلام کرده اند ما حفوق بشر غربی را قبول نداریم بلکه حقوق بشر به اصطلاح اسلامی را قبول داریم این مجازات خشن وغیر انسانی را حذف کردند . خوب چرا امام و قوه قضابیه چنین کردند انها که حقوق بشر مدرن را قبول نداشته . مبنای اقدام انان وهن و مخدوش شدن چهره نظام و اسلام در دنیا بود .
    گذشته از ان مهدی نصیری که از مخالفان سرسخت مدرنیته است و اصلا حقوق بشر را قبول ندارد خواستار حذف حدود الهی و مهمتر از همه قطع دست دزدان که حکم صریح قران و خدا می باشد است . استدلالش هم همان طور که گفته نه از جنبه حقوق بشری که غربیان یکی از بزرگترین ناقضان ان بوده اند بلکه از نظر این که امروز بزرگترین و مهمترین دزدی ها از طریق اختلاس های چند صد میلیاردی صورت می گیرد و دست این اختلاس گران قطع نمی شود . در مقابل دست سارقان معمولی که دزدی های به مراتب کمتری انجام داده اند و افتابه دزد و لگن دزد را می برند .این اقدام جز موجب تبعیض و گسترش بی عدالتی وبدتر از ان بدبینی نسبت به شرع و حکومت دینی نمی شود . پس نه فقط فایده ای اجرای این حدود الهی ندارد که مفسده اور هم می باشد . بر همین مبنا نصیری معتقد است که به خاطر همان خدا اجرای این حدود الهی را متوقف کنید .
    خوب پس توقف و کنار گذاشتن این احکام اسلامی فقط مبنای حقوق بشری ندارد که تا با رد اصل حقوق بشر مدعی شوی که باید ان را اجرا کرد . بلکه مبانی دینی و فقهی مثل وهن اسلام و یا ایجاد مفاسدی چون متهم شدن حکومت و دین به تبعیض و بی عدالتی و بدبینی جامعه مثلا در اجرای حد قرانی قطع دست وجود دارد .
    خوب جناب داعشی حال به جای هوچی گری در مورد حقوق بشر اگر جواب و استدلالی منطقی و دندان شکن هم چنان در اجرای احکام خشن فقهی مثل سنگسار و با قطع دست داری وارد شو وگرنه به قول خودت خفه شو و ضر زیادی نزن .

  • هر چند دوباره تکرار کرده ای. اما باز هم جوابت را بگیر ای دشمن حربی خدا

    1- به داعشی نامیده شدن افتخار می کنم کما اینکه در کامنت قبلی توضیح دادم که چرا.
    2- حقوق بشر پشتوانه فلسفی قوی دارد؟
    کدام فلسفه؟ تو که اصلا فرق فلسفه و حکمت را نمی دانی چیست در جایگاه مقایسه و قضاوت هم می نشینی؟
    حقوق بشر صرفا ریشه اومانیستی دارد و انسان را حداکثر یک سگ می بیند ( غیر یهودی پست تر از سگ طبق تعالیم تلمود).
    و انسان به جای آنکه خود را مصنوع و مخلوق خدا بداند و دستور العمل و حقوقی که خدا برایش تعریف کرده است را بشناسد ، وقیحانه به خودش اجازه می دهد برای خودش حقوق تعریف کند! انگار که حق و باطل با نظر افراد عوض می شود!
    در این تفکر البته جایی برای ولایت الله وجود ندارد. انسان فقط شکم و زیر شکم خود را از هر راهی که شد تامین کند. اصلا هم مهم نیست چه اعتقاد و دین و رفتاری داشته باشد. مهم این است که خوکهای یک خوکدانی باشند و کاری هم به کار خوکبان نداشته باشند!

    3- نو اندیشان دینی از آن حمایت کردند؟
    مگر انتظار دیگری از آنها بود؟ اصلا رسانه های دجال برای این به آنهالقب نو اندیش دادند تا بلندگوی نظرات ماسونی باشند. این شیاطین وجود دارند که گناه را زینت دهند و آنچه حکم شیطان را به دروغ حق جلوه دهند. مگر کار منافق جز این است؟
    اما خنده دار است که هر راهی که می روند تا از این حقوق به اصطلاح بشری دفاع کنند در نهایت به انکار وحی و قرآن می رسد.
    در نتیجه مشخص می شود این افراد به اصطلاح نو اندیش ، الساسا اندیشه ای ندارند و جز تکرار همان حرفهای شیطانهای جهان کار دیگری ندارند.
    منتهی جرات ندارند اعتراف کنند که اسلام را باطل می دانند و دین تازه ای آورده اند.


    4- نوشته ای که :" . ایستادگی در مقابل زورگویی امپریالیسم و با جنایات خود مدعیان حقوق بشری ربطی به حقوق بشر ندارد .."
    دروغ می گویی.
    دم خروستنان بدجور پیدا است. شما قبلا گاو پیشانی سفید شده اید از بس از آمریکا و غرب و حکومت آن دفاع کردید.

    بگو پس چرا دقیقا همان جانیان بزرگ جهان همان مدعیان اصلی حقوق بشرند؟
    بگو چرا حقوق بشریها فقط جایی که با یک بهایی و یا قوط لوم برخورد می شود صدایشان در عالم در می آید؟
    چرا کشته شدن ندا آقا سطان توسط دوست پسرش در ایران می شود خبر اول عالم اما مرگ میلیونها کودک یمنی می شود موضوع بی اهمیت؟
    چرا در ازای سه هزار نفری که گفتند القاعده در نیویرک کشته ( که دروغ می گویند) به جنگی مبادرت کردند که سه میلیون نفر را به قتل رساند؟
    چرا تا قذافی در لیبی بودذ یاد حقوق بشر بودند ولی وقتی مرد و لیبی دهسال تبدیل به حمام خون شد یاد حقوق بشر نبودند؟
    چطور وقتی تحریم می کنند یاد حقوق بشر نیستند اما وقتی مردمی در اثر تحریمها در زیمبابوه یا ونزوئلا به انواع مشکلات دچار می شوند یا حقوق بشر می افتند و تازه آن را به گردن دولتهای ضد امپریاستی می اندازند؟

    و چرا مادران و رلی دهندگان آمریکایی در جنگکهای ویتنام و عراق تا وقتی ویتنامی ها و عراقی ها می مردند ناراحت نبودند اما همینکه جسد فرزندانشان را دبدند یاد مخالفت با جنگ افتادند؟
    چون در قاموس نژاد سفید و نویسندگان حقوق بشر، عده زیادی از افراد بشر، بشر تر هستند.


    براستی چرا تو و امثال تو یک صدم این همه وقت و زمانی که برای حمله به اسلام و یا دو سه تا کشور مثل کره شمالی و سودان و.. اختصاص داده اید برای حمله به آمریکا و انگلیس نمی گذارید؟
    و چرا همان دارفوریها اگر قبایل عرب متطقه را به تحریک آمریکا قتل عام کنند اشکال ندارد و حقوق بشر نیست و فقط اگر البشیر آنها را سرکوب کند حقوق بشر به خطر می افتد؟
    چرا اگر مجاهدان میانه روی سوری - و نه داعش- پدر و مادر کودک شیعه را حلوی چشمی بکشند و خودش را حلق آویز کنند و سر کودک فلسطینی را در مقایل دوربینهای جهان ببرند و حتی به کاروان غیر نظامیان که در حال فرار حمله کنند و همه را بکشند حقوق بشر نیست اما وقتی اسد بر سر این ظالمان بمب بریزد تاگهان یاد حقوق بشر می افتند؟

    حتی اگر به صورت کاملا کمی و عدد رقمی بخواهیم بررسی کنیم آیا جنایات آمریکا و اروپا در جهان قابل قیاس با جنایات دیگران است؟
    نه. رجاله اید. خبیث هستید. رذالت از سر و رویتان می بارد. کثیفترین نوع شیطانهایی هستید که بر زمین پا گذاشته و مرگ حداقل مجازات شما است.


    5- وهن اسلام یعنی چه؟ تو بعد از آن همه حمله ای که به احکام قرآن کرده ای حالا دایه دلسوز تر از مادر شده و نگران وهن اسلام هستی؟
    وهن اسلام این است که اجازه دهد کافر برای مسلمان تصمیم بگیرد. وهن اسلام این است که حکومت اکثر کشورهای به ظاهر مسلمان در دست سکولارها و لاییکها باشد. وهن اسلام این است که اجازه دهد امثال رسما در حال سمپاشی علیه اسلام باشند و اعدامشان نکند.
    خیال کرده ای خدا که گفت زنا کار را تازیانه بزنید و در مورد آنها رافت روا مدارید (سوره نور آیه 2). برای چه تاکید کرد رافت نداشته باشید؟
    برای آنکه می دانست روزی حقوق بشری های مثل تو حمایت از انگل های اجتماع را به حمایت از جامعه ترجیح می دهند.

    حکایت شما حکایت آن مدعی پزشکی است که به ای آنکه نگران بیمارش باشد نگران سلولهای سرطانی است و می خواهد آن سلولها آسیب نبینند!
    از احکام اسلاتم دست گذاشته اید روی سنگسار که دقیفا حکم تورات است و چون در اسلام ایطال نشده همان باید اجرا شود ( حکم تورات همیشه مورد قبول اسلام بود و هست حتی حکم قبله و روزه و.. اما اسلام این احکام را تغییر داد. اما در مورد مسائلی که اسلام آنها را تغییر نداد احکام تورات هنوز محترم است. )
    و چرا؟ حکمی که اثباتش بسیار دشوار و اجرایش بسیار نادر است و تازه هدفش اعدام نیست و اگر فرد مورد سنگسار خود را برهاند و فرار کند و یا بیفتد و بعدا معالجه شود را بد می دانید اما اینکه زنی زنای محصنه کند و آن را چهار نفر ببینند و یا در برای جامعه اثبات شود را بد نمی دانید!
    آری. برخورد قاطعانه اسلام با میکروبهای اجتماع را خشونت می دانید. چه اشکالی دارد؟
    بدن سالم بیرحمانه میکروبها را نابود می کند حتی اگر تو خوشت نیاید.
    اما اینکه چرا قوه قضاییه و فلان شخصیت از اسلام کوتاه آمدند نشانه ضعف اسلام نیست. نشانه ضعف ایمان همین افراد است.
    برای بار آخر تاکید می کند حق با شخص مشخص نمی شود. این اشخاص هستند که باید رفتارشان با حق سنجیده شود.
    در نظامی که دروغ گنده ای به نام رافت اسلامی در آن وجود دارد که در آن از فتنه گر و فاقاتچی تا دزد و اوباش و درویش مورد رافت قرار می گیرند چنین کوتاه آمدنهایی از اسلام بعید نیست. اسلام گفت به زناکاری که طرفین از روی رضایت زنا کرده اند رافت نداشته باشید. اما اینکه به فتنه گر و جاسوس رافت دارند!
    چرا؟ چون به خدا اعتقاد ندارند.

    آن کس که به خدا اعتقاد داشت امثال خمینی و خلخالی و محمد منتظری و لاجوردی بودند. یعنی افرادی که باور به توحید افعالی داشتند و ترسی از نظرات مردم دنیا و نهادهای حقوق بشری نداشتند.


    6-مهدی نصیری از اساس مسلمان نیست. صد رحمت به همان میرزا مهدی اصفهانی که حداقل در ادعا هایش صداقت داشت و آن آن طرف بام نیفتاد. تناقض گویی او همین بس که از یک طرف منکر فلسفه و عرفان است و آیات و روایات را کافی می داند ( دقیقا شبیه اخباریون) و از سوی دیگر از آن طرف بام افتاده و احکام شرعی را که نص صریح قرآن و روایات است انکار می کند.
    چرا؟
    چون از همان جا که منکر فلسفه و عرفان بود هدفش انکار فلسفه و عرفان نبود. هدفش انکار امام خمینی و مفهوم توحید افعالی بود. تا کسی عارف نشود به توحید افعالی باور نمی کند و وقتی انسان پذیرفت که قدرتی بالاتر از قدرت خدا وجود دارد البته باید کارش به اطاعت از نهادهای حقوق بشری کشیده شود .


    اما اینکه چون اجرای حدود بر فلان مسوولان دزد نشده پس برای دیگران هم نباید بشود مثل این است که بگوییم چون بیمار ما فعلا سرطان دارد حالا نیاز نیست اگر دندانش درد بگیرد به دندانپزشکی مراجعه کند!
    باید دست دزد را قطع کرد خواه آفتابه دزد باشد و خواه بچه رییس جمهور. اینکه نکردند و نمی کنند توجیهی برای تعطیل کردن اصل حکم نیست.
    اما کدام عاقلی نمی فهمد که نصیری دچار حقد شده و چون بعد از سالها ادعای انقلابی گری به پست و مقامهای دلخواهش نسیده زده زیر همه چیز؟

    7- حکومت دینی حکومتی است که باید متهم بشود. حکومتی که همه برایش گل ور بلیل بگویند و تمجیدش کنند و طاغوتها و رسانه هایشان از آن تعریف کنند حکومت اسلامی نیست.
    درد اینجا است که امثال تو رضایت و لبخند شیطان را با فروش رضایت خدا و معاد جاویدان خریده اید.

  • خطاب به مهمان داعشی در مورد کثافات و لجن زار اسلامی
    مردک داعشی متحجر مگر همه منتقدان تلقی تئولوژیک داشتن از دین خواهان حکومت سکولار و یا کنار گذاشتن تمام احکام اجتماعی مثل جهاد در اسلام هستند . صحبت در این است که مقتضیات و شرایط زمانه اجرای پیاده شدن همه قوانین شرع را نمی دهد .
    گذشته از آن از چه زمانی تئولوژی و سنت و فقه که مبتنی بر ویژگی های زمانی و مکانی و تاریخی خاصی هستند با حقیقت اصیل و فراتاریخی دین اسلام و وحی به عنوان کلام الهی یکی شده اند ؟
    خاک بر سر تو و امثال تو یعنی جریان تئولوژیک که حقیقت اسلام و قرآن را صرفا در کتک زدن زنان و قطع دست و پا و تکفیر دیگران و کشتن مرتدان و نجس دانستن بخش بزرگی از انسان ها می دانید . نتیجه تفکرات و رویکرد تحجر آمیز و جمود فکری شما از یک سو تشکیل گروههای بنيادگرای داعشی و بوکوحرام می دهد و از سویی دیگر بدنام شدن اصل اسلام و وحی و زیر سوال رفتن آنها و خروج بخش دیگری در میان نسل جوان از اسلام و بی دینی آنها می شود .
    در مورد جهاد هم ما با جهاد دفاعی و مبارزه با دشمنان اسلام که مخالفتی نداریم . اما آن چیزی که ما با آن مخالف هستیم جهاد ابتدایی و کشورگشایی و برافروختن جنگ برای ایجاد امپراطوری اسلامی مثل دوران صدر اسلام هستیم و این مقوله جهاد ابتدایی بسیار خطرناک است .
    در مورد فقه و احکام شرعی آن باید بگویم احکام شرعی دو بخش هستند
    1- احکام عبادی اسلام که بخش اعظم فقه را تشکیل می دهند .
    2- احکام اجتماعی و سیاسی فقه یا معاملات که بخش اندکی از فقه حدود ده درصد آن را تشکیل می دهند .
    از نظر این جانب اتفاقا احکام به درد بخور و مفید شرع همان احکام اجتماعی و معاملات اسلام است که البته همان ها هم باید نقد شود چرا که بخشی از این احکام با مقتضیات زمان و مکان ما سازگار نیست پس یا باید کنار گذاشته شود و یا با اجتهاد جدید تغییر کند. اما در مورد احکام عبادی اسلام یعنی همان نماز و مستراح که بخش اعظم فقه را تشکیل می دهند جز بخش بسیار ناچیز و معدودی یعنی همان احکام ابتدایی در مورد نماز و روزه بخش اعظم این احکام را قبول نداشته و جز لجن و کثافت نمی دانم .
    به همین دلیل بنده هیچ گونه مرجع تقلید حتی مرجع تقلید نوانديش مثل آیت الله صانعی یا جناتی را که احکام به روز شده مثل تساوی زن و مرد یا کافر و مسلمان را دارند انتخاب نکرده ام . یک کتابچه کوچک پنجاه صفحه ای که در آن نظرات چند مرجع تقلید در مورد احکام ابتدایی نماز و روزه آمده است را خریده ام و به نظرات هرکدام که راحت تر بود و عشقم کشید در این احکام اصلی و ابتدایی که هر مسلمان باید بداند عمل می کنم . بقیه دیگر این فقه و احکام عبادی مثل شک در نماز و احکام مستراح و تخلی که گفتی همان لجن زار و کثافاتی است که روحانیت بیکار و امثال تو یعنی اصحاب تئولوژی تولید کرده اند که جز لجن و کثافت چیزی نیست . احکام لجنی و کثافات زیادی که به قول خودت به درد این دنیا و زندگی ما نمی خورد و البته به درد همان آخرت ما هم نمی خورد چون گمان نمی کنم خدا به خاطر مثلا با پای راست یا چپ وارد مستراح شدن و یا روبه قبله و پشت قبله شاشیدن و مدفوع کردن ما را مواخذه و باز خواست کند !
    پس بگذار خیالت را راحت کنم که از نظر من و امثال من جزهمان فقه معاملات و احکام اجتماعی که تازه بخشی از همان هم با توجه به مقتضیات زمان و مکان باید اصلاح و تغییر داده شود و بخش بسیار کوچکی از احکام عبادی پایه ای و اصلی در مورد نماز و روزه بقیه این احکام و بخش بزرگی از فقه مترقی و جواهری جعفری شیعه جز مرداب و همان لجن زار کثافات به درد نخوری که گفتم نیست . اتفاقا تو و امثال تو که ادعای پیاده شدن و اجرای همه دین و اسلام را می کنی به این احکام زیادی لجن و مرداب معتقدی و می گویی باید آنها را اجرا کرد . با این تفاوت که تو به دلیل اعقاد سرسخت به حکومت دینی و پیاده شدن احکام دین در جامعه اصالت را به احکام و فقه اجتماعی و معاملات اسلام می دهی اما سایر احکام فردی و عبادی فقه در اسلام را قبول داری و معتقد به اجرای آنها در زندگی شخصی هستی .
    در صورتی که من همان طور که گفتم اگر چه مثل تو به احکام اجتماعی و سیاسی اسلام البته نه به طور کامل و به شیوه ای منتقدانه و اصلاح گرايانه معتقدم اما به عبادات که بخش اعظم فقه را تشکیل می دهد به جز تعداد بسیار کم و معدودی یعنی همان احکام ابتدایی هیچ گونه اعتقاد و التزامی ندارم و بخش اعظم این فقه را یعنی همان عبادات را جز مرداب و لجن و کثافات زیادی نميدانم که تولید تو و امثال توست . به همین دلیل مقلد و پیرو هیچ مرجع تقلید ولو نوانديش هم نیستم و همان کتابچه پنجاه صفحه ای احکام ابتدایی نماز و روزه و وضو برایم کفایت می کند

    منتظر پاسخ دندان شکنت می مانم البته اگر اصلا پاسخ قانع کننده ای داشته باشی .

  • ای دشمن خدا!
    من جواب تک تک حرفهای تو را قبلا در اراجیفی که جاهای مختلف گذاشتی داده ام. که البته هیچ پاسخی هم نداشتی. و ثابت کردم که مسلمان نیستی .
    ولی با وقاحت هر چه تمامتر دوباره اراجیف خود را عین طوطی تکرار می کنی و از همه بدتر اینکه رذیلانه ادعای دلسوزی هم می کنی.

    اما ته حرفت یک چیز بیشتر نیست
    قرآن دوره اش گذشته و حالا خود انسانها باید اسلام را دستکاری و اصلاح کنند!
    آنهم در چه جهتی؟ در همان جهت که لیبرال دموکراسی می گوید!
    در همان جهت که اعلامیه حقوق بشر می نویسد!

    ولی برای آنکه افراد ساده لوحی مانند جناب ناظر که راحت به دام تو می افتند یاد بگیرند که باید اساس تفکر تو را بزنند- نه اینکه ملبنای تو را بپذیرند و بعد بخواهند نشان دهند اسلام مثلا با حقوق بشر تطابق دارد!- ، به تک تک یاوه هایت دوباره جواب می دهم هر چند قبلا و در جاهای دیگر مفصل جوابت را داده ام و خودت هم خوب می دانی:


    1- به داعشی نامیده شدن افتخار می کنم. شما داعش را درست کردید که هر مسلمانی در هر جای دنیا سخن از اجرای شریعت و حاکمیت اسلام بگوید را با انگ داعشی بگوبید. دقثیقا همانطور که یک انسان عجیب الخلقه را که چشمش توی شکمش است به مبنای انسان در نظر بگیرید و بعد هر موجود دوپایی که گوش و چشم و سر و شکم دارد را ناقص الخلقه بنامید!
    آری. اسلام واقعبی هم می کشد و هم فتح می کند و هم برده می گیرد و هم جزیه. منتهی در جای خودش.
    حالا اگر این یعنی داعشی گری، والله بالله تالله من داعشی هستم و تک تک آنچه تو نوشتی برای من ثواب است.


    2- اینکه دوباره تکرار کرده ای که "مقتضیات و شرایط زمانه اجرای پیاده شدن همه قوانین شرع را نمی دهد"
    مغالطه محض است.
    منظور تو از مقتضیات زمان چیست ؟ جز اینکه الان مردم دنیا ممکن است و فلان و بهمان کار را نپسندند؟
    تو در اینجا رسما در حال مغالطه هستی. آنچه اسلام به عنوان مقضیات زمان می شناسد، نمونه اش مسافرت است. اقتصادی حضور در وطن نماز کامل چهار رکعتی و است و اقتضای سفر نماز شکسته. یا جایی که آب نیست وظیفه تیمم است. اما هر دوی آنها قانون شرع است و دستور خدا. اینطور نیست که انسانها به میل خود آن را تغییر دهند.

    اما منظور تو از متقضیات ابدا چنین چیزهایی نیست.
    منظور تو از مقضیات تسلیم شدن به تمدن و حاکمیت جهانی شیطان است که ارزشهای فکری مردم دنیا را نغییر داده است.
    اما اگر قرار بود اسلام تسلیم قدرتها و تفکرات حاکم زمانه اش بشود که اصلا به وجود نباید می آمد. زمانی که رسول الله صلی الله علیه و آله دعوتش را آغاز کرد و چه زمانی که حکومت ایجاد کرد، در همه حالات در حال نبرد بی امان با همان چیز هایی بود که تو مقضیات زمان می نامی.
    اسلام ارزشهای جاهلی را خرد کرد. پدر را در مقابل پسر و برادر را به جنگ برادر فرستاد. سنتها و هنرهای جاهلی را خوار شمرد.
    و صد البته برای همین آنهمه شهادتها و مجاهدتها را انجام داد.
    اسلام به هیچ عنوان به راحتی به دست نیامد. هرگز با رای گیری و دموکراسی ایجاد نشد.

    اگر امثال تو در زمان خود پیامبر هم بودید می گفتید که الان مقضیات زمان این نیست و مردم تحمل این همه تابو شکنی را ندارند!
    اما خدا به او فرمود»: و استقم کما امرت و لا تتبع اهوائهم و قل امنت بما انزل الله من کتاب و امرت لاعدل بينکم (سره شوری آیه 15)

    معنای کاملا واضح است و از 1400 سال قبل جواب امثال تو را داده است. به هوای نفس مردم هیچ توجهی نکن . تو ماموری عدالت را آنطور که خدا می گوید پیاده کنی.


    3- اینکه نوشته ای این حرفها باعث بدنام شدن اسلام می شود، پاسخش این است که خوب بشود. قرار نیست اسلام دافعه نداشته باشد.
    علی علیه السلام می داند اینهمه کشتاری که از مشرکان طوایف و قبایل مختلف می کند بعدا به ضرر خودش تمام می شود و اینها کینه از او به دل می گیرند. ( الان که این جملات را می نویسم صبح جمعه و دارند دعای ندبه را می خوانند. فراز مهم "فاودع قلوبهم احقادا بدریه و خیبریه و حنینیه" دقیقا راجع به همین نکته است).
    اما چه باک؟ کسی که می داند حق است و برای خدا کار می کند چرا از نظرات مردم بترسد؟
    اعزه علی الکافرین یحاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم - سوره مائده آیه 54
    و از سرزنش سزنش گری نمی ترسند.
    مشکل ما با داعش و بوکحرام مصادیق است نه مبنا. اگر داعشی ها مثلا به اسراییل حمله کرده بودند و به همان صورت به کشتار یهود حربی اقدام کرده بودند تازه دستشان را هم می بوسیدیم. اما آنها با کسانی جنگیدند که یا مسلمان بودند و یا اگر هم کافر بودند کافر حربی نبودند و کاری هم به مسلمانان و جامعه اسلامی نداشتند. یک گوشه ای برای خودشان کفر می ورزیدند مثل یزیدیها. خدا در باره این دسته کافر می گوید : سوره ممتحنه آیه 8

    لا ينهاكم الله عن الذين لم يقاتلوكم في الدين ولم يخرجوكم من دياركم أن تبروهم وتقسطوا إليهم إن الله يحب المقسطين

    پس می بینی عامدانه مغاطله می کنی؟ آری. ما هم می کشیم و برده می گیریم و هم از جزیه اما از کافر حربی. یعنی همین بهاییان و اسراییلی های عزیزت.


    4- دوباره منافقانه اشک تمساح ریخته ای و نوشته ای :"ما با جهاد دفاعی و مبارزه با دشمنان اسلام که مخالفتی نداریم . اما آن چیزی که ما با آن مخالف هستیم جهاد ابتدایی.. است!"
    آخر بچه شیطان! عقلت کجا است؟
    الان کدامیک از نبردهای مسلمانان با کفار از نوع ابتدایی است که برای تو موضوعیت داشته باشد؟
    حتی خود داعش به اسم نبرد دفاعی ایجاد شده است و نه ابتدایی. مسلمانان هستند که تحت فشار همه جانیه نظامی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی کفار هستند و به دفاع برخاسته اند. حالا مصادیقش درست یا غلط است بماند.
    پس درد تو جیز دیگری است. تو می خواهی مسلمانان هم مثل مسیحیان خود را خلع سلاح کنند و اجازه سلطه لیبرالها را بدهند.
    چنین جیزی محال است.
    ضمنا هر چند الان نبرد ابتدایی موضوعیت ندارد ، اما اصل آن واجب و لازم است. تمام زمینها مال خدا است و هیچ طاغوتی حق حکومت بر آن را ندارد.
    و هر کس هم به هر دلیل و هر بهانه اعم از مردم و ملیت و وطن و نظایر آن، حکومت طاغوت را امضا کند کافر و از دین خارج است.


    5- اما اوج رذیلت شیطانی نو در این پاراگراف است:
    "از نظر این جانب اتفاقا احکام به درد بخور و مفید شرع همان احکام اجتماعی و معاملات اسلام است که البته همان ها هم باید نقد شود چرا که بخشی از این احکام با مقتضیات زمان و مکان ما سازگار نیست پس یا باید کنار گذاشته شود و یا با اجتهاد جدید تغییر کند. اما در مورد احکام عبادی اسلام یعنی همان نماز و مستراح که بخش اعظم فقه را تشکیل می دهند جز بخش بسیار ناچیز و معدودی یعنی همان احکام ابتدایی در مورد نماز و روزه بخش اعظم این احکام را قبول نداشته و جز لجن و کثافت نمی دانم . "

    الف) نوشته ای از نظر اینجانب!! نظر اینجانب یعنی هوای نفس من. یعنی من فرعون وار و نمرود وار به خودم اجازه می دهم جایی که حکم خدا هست اظهار نظر کنم و حکم خدا را نپذیرم! همین یعنی کفر. تو انسان کوچک ضعیف از مایه منی چی هستی که به خودت اجازه می دهی در مقابل خدا عرض اندام کنی؟

    ب) تو هیچ یک از همان احکام شرعی اجتماعی را هم قبول نداری. یک قانون حجاب ساده که ساده ترین قانونها است فقط به خاطر اینکه با تمایلات حیوانی دنیای مدرن نمی سازد و عده ای زن برده صفت دوست دارند حامعه را به لجن بکشند، مایه خشم تو است. چه رسد به سایر قوانین. چه رسد به اینکه اسلام آنچه علم اقتصاد نامیده می شود را از اساس کفر و ربا و جنگ با خدا می داند.
    اجتهاد را در هم مقابل نص تعریف کرده ای و به جای عقل و قرآن و سنت ، اعلامیه حقوق بشر را به آن اضافه کرده ای! و بعد می گویی احتهاد باید بکنیم اسلام عوض شود!
    این دیگر دیگر اجتهاد نیست. بلکه آوردن یک دین جدید است.
    منتهی شیطان پرستانی که از آنها بردی و امثال شبستری و صانعی جرات ندارند رسما اعلام نبوت کنند. پس رذیلانه دروغی را می گویند و اسم آن را اسلام می گذارند. دقیقا همان کاری که کاهنان یهود کردند. آیه 78 سوره آل عمران.

    إنّ منهم لفریقاً یلوون ألسنتهم بالكتاب لتحسبوه من الكتاب و ما هو من الكتاب و یقولون هو من عند الله و ما هو من عند الله و یقولون علی الله الكذب و هم یعلمون

    ج) اینکه اعتراف کردی از اسلام جز نماز و روزه رزا قبول نداری و بقیه را لجن و کثافت می دانی هم لطف بزرگی بود به من. چرا که رسما اعلان کردی که کافر هستی.

    سوره نساء آیه 150
    ان الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله ورسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا)

    نماز روزه را هم برای این قبول داری که ظاهرا مشتی ورد بی خاصیت است ( از نظر شما) و خطری برای ابرقدرتهایی که ارباب تو هستند ندارد.
    اما اگر بدانی همین نماز یعنی قیام و شورش علیه ایبرالیسم دیگر از آن حمایت نمی کنی..
    چگونه کسی ممکن است بگوید خدا را صمد بداند اما دست نیاز سوی آمریکا دراز کند؟
    چگونه کسی ممکن است ایاک نعبد و ایاک نستعین بگوید اما دستور خدا را رد کند و عبودیت سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری را بپذیرد؟
    این نماز جز تقلین و تکرار برای همان هدف نیست. پس بهتر است با آن هم دشمن باشی.

    برای ما بین احکام فردی و اجتماعی فاصله ای نیست و احکام فردی برای تقویت فرد است تا در اجتماع مسلمان بهتری بشود. وقتی نماز واقعا نماز باشد، جهاد هم واقعا جهاد خواهد شد. اما نمازی که فقط یک رسم توخالی بشود و مسلمانان دقت کنند که چه تعهد بزرگی را دارند به خدا می دهند، البته نتیجه ای جز سقوط مسلمانان نخواهد داشت و همان بهتر که نباشد.
    روزه ای که مسلمان در آن نفهمد هدفش آمادگی برای تحریم اقتصادی است و اینکه در گرسنگی هم دست از مبارزه برندارند هم روزه ای توخالی است.


    6- خیلی خوشحالم هر قدر پیشتر می روی بیشتر کینه و نفرت خود را از اسلام و احکام آن نشان می دهی . سوره آل عمران آیه 118
    يا ايها الذين امنوا لا تتخذوا بطانه من دونكم لا يالونكم خبالا ودوا ما عنتم قد بدت البغضا من افواههم وما تخفي صدورهم اكبر قد بينا لكم الايات ان كنتم تعقلون.

    آری. آنچه تو در دل داری و آرزو داری خیلی بیشتر است. تو و اربابان یهودی و ماسون تو به خون همه مسلمانان تشنه اند.
    لیکن تا نسلمانان مثاومت می کنند این آرزو برایشان محال است. پس ابتدا باید با همین حرفهای به ظاهر انسان دوستانه مقاومت را در مسلمانان بشکنید و کینه های آنها ننسبت به طاغوتها را کمرنگ کنید.
    اما کور خوانده اید. ما دستتان را خوانده ایم.

    البته پاسخی هم نداری. جز تکرار دوباره همان جیزها که تاکنون تکرار کرده ای.

  • ناظر 98/1/29 ساعت 23:21

    جناب لیبرال باز هم اسمان و ریسمان بافتی . اسلام یعنی شیعه و بس . بدون شک در طول جهل سال انقلاب بعضا کارهایی در مملکت انجام شده که درست نیست و من تائید نمیکنم و با ان مخالفم . ولی باز هم میگویم هر چند سعی میکنی باز هم حرفهایی میزنی که دم خروس ان بیرون زده . تو با خدا مشکل داری اما میخواهی با زرنگی و لفظ پرانی خودت را دیگری نشان دهی . البته تو تنها نیستی و حتی بدتر و خیلی بدتر از تو هم هستند که حتی نسبت به خدا کینه دارند . کسانی که خدای قادر هدایتشان نکند از بنده عاجزی چون من هم برنمیاید که اگر قرار بود با گفته امثال من کسانی هدایت شوند که دیگر گمراه نبود و همه عاقبت به خیر میشدند . هدایت در صورتی انجام میشود که زمینه ان در ادمها باشد . امیدوارم خداوند ما را مورد لطف و عنایت قرار دهد تا رستگار شویم .

  • ادامه خطاب به ناظر
    دوست متعصب می گویی که اسلام را مورد تهمت و افترا قرار دادم ِ. کجا چنین کردم . وفتی بین تئولوژی و اسلام تاریخی با جنبه های نژادی و زمانی و مکانی و جغرافیایی و تاریخی اش و اسلام معنوی و حقیقت فراتاریخی و فرازمانی و فرامکانی اش قادر به تفکیک نیستی نتیجه همین می سود که اصل اسلام و دین و کل ان را زیر سوال می برید .
    مگر در قران به عنوان منبع نخستین اسلامی و وحی سخن از کتک زدن زنان , قطع دست وپا و جهاد ابتدایی نیامده است ؟مگر در قران نیامده حتی با اهل کتاب بجنگید تا یا ایمان بیاورند و یا با ذلت و خواری جزیه دهند ؟ مگر بر همین مبنا اعراب مسلمان برای گسترش اسلام به کشورهای دیگر از جمله ایران عزیزمان حمله نکرده و ان را اشغال نکردند؟
    می گویی ما می خواهیم بر مبنای قوانین خدا و دین اسلام زندگی کنیم .بسیار خوب اما سوال اساسی این است که در دوران کنونی ایا می شود همه قوانین اسلام و شرع را پیاده کرد و بر مبنای ان زندگی کرد و یا نه بخشی از قوانین شرع با مقتضیات زمان و مکان ما سازگاری نداشته و اصلا قابلیت پیاده شدن و اجرا را دارد ؟
    روی سخن و سوال من با جریان سکولار و ضد دین نیست . این جریان اگر به لحاظ دینداری لائیک و بی دین نباشد اما در جریان عرصه عمومی و سیاسی به اجرای قوانین و احکام اجتماعی شرع کوچکترین اعتقادی ندارد . بنابراین سخن من با تو و امثال تو یعنی طرفداران حکومت اسلامی و اجرای قوانین شرع می باشد ِ.
    این چه زندگی کردن و اجرای قوانین دین است که در خود جمهوری اسلامی نهادی یه نام مجمع تشخیص مصلحت نظام را به وجود اورده اند تا قوانین خلاف شرع و بشری مجلس را البته با پوشش و بهانه های شرعی تحت عنوان اظطرار و حکم ثانویه تصویب کنند و احکام شرعی را کنار بگذارند . در زمان دهه 60 حکم سنگسار را در حق یک زن نگون بخت اجرا کردند . در رسانه ها و دنیا سروصدای بزرگی برپا شد . امام متعصب شما هم نگفت که ما کاری به دنیا نداریم و حکم خدا و اسلام را به هر قیمت باید اجرا کنیم .بلکه امام خمینی طی یک عقب نشینی اشکار البته نه با منطق و استدلال جریان نواندیشی دینی بلکه بر مبنای همان تفکرات و جهان بینی پوسیده و سنتی شان اظهار کردند که چون این حکم موجب وهن اسلام شده ان را موقتا تعطیل کنید . پس از دهه 60 دوباره حکم سنگسار را اجرا کردندتا این که در اواسط دهه 80 این حکم وحشیانه و موهن را در در عمل اجرا نمی کردند . در نهایت در اوایل دهه نود و همین چند سال پیش رسما این حکم قرون وسطایی را از قانون مجازات اسلامی حذف کردند .

    گذشته از ان اصلا چه کسی گفته و بر چه مبنایی می توان ادعا کرد که همه این احکام و قوانین حکم واقعی خدا و پیامبر و امامان است . مبتنی بر معرفت شناختی معرفت دینی معرفتی بشری است چرا که علما و فقها انسان بوده و وحی و سنت را با ابزارها و معیارهای بشری و عقلانیت خود فهمیده و تفسیر می کنند که خطاپذیر است و از طرفی دچار تکامل و اصلاح می شود . به لحاظ فقهی هم که به این قضیه نگاه کنیم بسیاری از احکام فقهی نه از قطعیات اسلام مبتنی بر قران و یا حتی سنت که جز احکام ظنی و مبتنی بر ظنون هستند . بنابراین اگر ادعا نکنیم اکثر احکام فقهی به دلیل ظنی بودن و این که حکم واقعی و نفس الامری شرع نیستند کاملا از درجه اعتبار ساقط هستند پس نباید مورد استناد قرار گیرند اما اکثریت این احکام اعتبار احکام قطعی فقه برامده از قران و سنت را نداشته و فقط برای مقلدین و پیروان ان مرجع تقلید حجیت دارد و باید به ان عمل کنند . اما برای دیگران چه مرجع تقلید و چه مقلد هیچ حجیتی ندارد و بر مبنای همین فقه سنتی و جهان بینی ان می توان در ان ها چون و چرا و نقد کرد .
    البته این ادعا هم یعنی تغییر ناپذیر بودن قطعیات فقه در سنت و قران و عدم اجتهاد در مقابل نص نادرست است و در همان احکام اجتماعی جز قطعیات سنت و حتی خود قران به عنوان کلام الهی می توان چون وچرا و نقد کرد . دلیلش هم واضح است . چون این احکام مبتنی بر مصالح و مفاسد خاصی است . حال اگر موضوع حکمی تغییر کند و ان حکم شرعی دیگر نتواند مصلحت مورد نظر را اجرا کرده و بلکه برعکس موجب مفسده شود ان حکم باید کنار گذاشته یا تغییر کند ولو ان که جز قطعیات فقهی و حتی حکم صریح قرانی باشد . چنان که اخیرا مهدی نصیری که یکی از همین متحجران و متعصبان مخالف نه فقط مدرنیته بلکه عرفان و فلسفه بوده اعلام کرد که به خاطر همان خدا اجرای حدود الهی اش را مثل قطع دست متوقف کنید .دلیل مهدی نصیری هم برای توقف این مجازات ها و حدود الهی نه خلاف حقوق بشر و کرامت انسانی این مجازات ها که غرب و همین طور جریان نواندیش دینی که من هم به ان استناد می کنم بود .بلکه وی از منظری دیگر با اجرای ان مخالف بود و خواهان توقف ان بود . استدلال وی این بود که هم اکنون بخش مهم و بزرگی از دزدی ها توسط اختلاس گران و کلاهبرداران انجام می شود .حال دست این اختلاس گران را که در بسیاری موارد دزدی هایشان چندین میلیاردی بوده قطع نمی شود و دست عده ای افتابه دزد و لگن دزد را قطع می کنند و انها را ناقص می کنند . در یک چنین شرایط و وضعیتی تبعیض امیز اجرای این حدود الهی از جمله قطع دست جز دامن زدن به بی عدالتی و تبعیض و متعاقب با ان نفرت پراکنی علیه نظام و اسلام هیچ دستاوردی ندارد .در واقع اجرای ان نه تنها در بسیاری از موارد مصلحتی ندارد که مفسده اور است .
    با این توضیحات معلوم شد که نه فقط قوانین فقهی مبتنی بر احکام ظنی که قوانین مبتنی بر نص صریح قران و حکم خدا ابدی و غیر قابل تغییر نبوده و مثل قطع دست اگر این قوانین نتواند مصلحت جامعه را تامین کرده بلکه فساد اور هم باشد باید اصلاح شود و یا کنار گذاشته شود .


    خوب مگر شما متعصبان سنتی و اصحاب تئولوژیک مدعی فرازمانی و فرامکانی همه احکام و قوانین دینی نیستید ؟ مگر ادعا نمی کنید که قوانین شرع و خدا ان قدر قوی است که کوچکترین خللی در ان راه نمی یابد و غیر قابل اصلاح و غیر قابل تغییر و حذف است . پس چرا خود جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی انها را در تعدادی از موارد و موضوعات کنار می گذارد و حذف می کند و خلاف ان عمل می کند ؟
    گفتی که ما به ان چه از قران و سنت ائمه به ما رسیده عمل کنیم و نه اعمال و حرفهای دیگران سپر قرار داده خود را تبرئه کنیم .
    اخر جناب متعصب مسئله این است که بخشی از این اعمال و رفتارهای نادرست ریشه در همان شرع و منابع ان یعنی سنت و در مواردی کمتر حتی قران دارد . به همین دلیل است که جریان نواندیش و اصلاح طلب دینی خواهان اصلاح و تجدید نظر در این احکام و معارف و بازسازی و اصلاح تفکر اندیشه دینی است .
    اما شما جریان متعصب سنتی و تئولوژیک گرا با تعصبات و مقاومت بر سر راه اصلاح و بازسازی این معارف و تفکرات دینی زمان مند و مکان مند و ادعای فرازمانی و فرامکانی بودن انها در سنت و قران از یک سو عده ای را از اصل اسلام و قران ودین متنفر کرده و انها را به ضدیت با اسلام و الحاد می کشانید . از طرف دیگر هم در بین عده ای دیگر از افراطیون سبب پیدایش گروهای خشونت طلب و ویرانگری مثل طالبان و بوکوحرام و القاعده می شوید .

    بله اگر مثل مجتهد شبستری نواندیش دینی ادعا نکنیم که همه اعمال و رفتار داعش ریشه در فقه سنتی دارد اما بخشی از ان قطعا ریشه در فقه سنتی و شرع و جهان بینی پوسیده و سنتی ان دارد . پس اگر چه نمی توان همه اقدامات داعش را به اسلام و فقه نسبت داد اما بخشی از این اقدامات ریشه در شرع داد .نمونه اش مجازات های خشن و سبعانه داعش مثل از بلندی پرت کردن و سوازاندن و اینهاست که ریشه در شرع و قران دارد . البته این مجازات های خشن بدنی که درزمان ما غیر انسانی و وحشیانه و خلاف حقوق بشر و کرامت انسانی قلمداد می شود در زمان ظهور اسلام غیر عقلانی و غیر عادلانه و وحشیانه تلقی نمی شد . در ان زمان برای بسیاری از جرایم مجازات های خشن و بدنی را در نظر می گرفتند ِو شکنجه امری عادی تلقی می شد .
    اما اسلام به جز در مورد شلاق زدن سایر مجازات های خشن را مثل سنگسار و قطع دست را ففط برای جرایم خاصی در نظر گرفت . گذشته از ان اصل عمل غیرانسانی شکنجه را که امری متداول بود ممنوع کرد و کنار گذاشت .پس اتفاقا اسلام در این زمینه در دوران زمانی خودش یک گام به جلو رفت .در صورتی که کشیشان مسیحی دین صلح و دوستی و دوری از خشونت یعنی مسیحیت در قرون وسطا و ماموران تفتیش عقایدشان در اروپا در زندان ها و بیدادگاههای مخفی انواع و اقسام شکنجه های وحشیانه را که عمدتا به معلولیت مظنونان منجر می شد را انجام می دادند .

    مورد دیگر مهم نفس جهاد ابتدایی است که ریشه در قران و اسلام دارد و داعش هم بر مبنای ان عمل می کند . صرف نظر از عراق و حکومتش اگر چه سوریه کشوری اسلامی است اما حکومت حاکم بر ان یعنی حکومت بعث و شخص بشار اسد سکولار و به لحاظ سیاسی و مبتنی بر منطق قرانی کافر و طاغوتی است .پس ایراد دولتمردان جمهوری اسلامی و روحانیون شیعه که داعش کشوری اسلامی یعنی سوریه را به جنگ کشیده و خلاف منافع امت اسلامی عمل کرده ادعایی پوچ و بی معنی است .اتفاقا داعش بنا به گفته قران که از طاغوت پیروی نکنید و حکومت اسلامی تشکیل دهید بر علیه حکومت کفر و طاغوتی سوریه وارد جنگ شد تا حکومتی دینی و الهی تشکیل دهد .این که بشار اسد عصو محور مقاومت و ضد استکبار کافر سلطه جوی جهانی یعنی امریکا بوده باز چندان در اصل و واقعیت این مسئله یعنی طاغوتی و کافر بودن حکومت سوریه مثل رژیم پهلوی تغییری نمی دهد . پس باید مطابق گفته اسلام و قران این حکومت و نظام سرنگون شود . دخالت جمهوری اسلامی هم در سوریه برای حفظ حکومت طاغوتی بشار اسد که به خاطر حفظ منافع ملی بوده چندان مستند شرعی ندارد و نمی توان ان را به دین و اسلام ربط داد بلکه باید ببشتر مبتنی بر همان حفظ منافع سیاسی و ملی دانست ِ. پس اصل اقدام داعش و سایر گروههای سلفی برای تلاش در براندازی حکومت طاغوتی سوریه خلاف قران و اسلام نبوده است .

    خوب پاسخ اکثر ادعاهایت را و نادرست و باطل بودن پیش فرض های مبتنی بر ان را دادم .امیدوارم شما متعصبان جریان تئولوژیک به مسیر اعتدال برگردید . ضمنا این ما مخالفان تفکر تئولوژیک نیستیم که با نقد سنت دینی و تئولوژی و دفاع از حقیقت استعلایی وفرازمانی و فرامکانی و اصل دین و وحی گناه دیگران را به دوش می کشیم . بلکه این شما متعصبان سنتی و اصحاب تئولوژی هستید که با جا زدن کل سنت دینی و تئولوژی به عنوان حقیقت دین و فرازمانی و فرامکانی دانستن ان و سعی در حفظ و تعصب و جمود فکری بر ان تفکرات پوسیده و عمدتا غیر قابل دفاع عملا بخش قابل توجهی از نسل جوان را به نفرت و ضدیت با اصل اسلام و وحی الهی و دین می کشانید . بنابراین گناه شما به عنوان سخنگویان و نمایندگان تفکر دینی با این شیوه و عملکرد غلطتتان که در عمل باعث کفر و الحاد و ارتداد نسل جوان مسلمان می شوید به مراتب بیشتر از جریان تبلیغی اسلام ستیز و دین ستیز ملحد می باشد .
    بنا به فرموده قران : ا فلا تدبرون

  • اینکه جمهوری اسلامی تحت نفوذ لیبرالهای خطرناکی مانند هاشمی در آمد و به تدریج از بسیاری از تعالیم و دستورات اسلام فاصله گرفت به خاطر ضعف اسلام نیست. بلکه به خاطر اعتماد بیجای رهبران نظام به لیبرالها است. امام خودش در آخرین بند وصیت نامه اش اعتراف کردکه در بعضی موارد فریب لیبرالها را خورد.

    و بدون استثنا دقیقا هر جا که اسلام معطل ماند و از آن کوتاه آمدیم همان جا نقطه امیدی شد برای تضعیف نظام و حمله غرب.

  • بدون هیچ تعارفی باید به صراحت گفت تا وقتی مبنای تو اعلامیه حقوق بشر و ارزشهای اومانیستی و لیبرالی است ، اسلام در این جهان بینی، مطلقا جز یک آیین تحمیلگر، وحشی و جنایت پیشه نیست که کوچکترین احترامی برای عقایدی که باطل می داند قایل نیست و تبر به دست می گیرد و بی هیچ احترامی بتها را که آثار باستانی و هنری هستند می شکند، حکومتی جز حکومت مورد نظر خود را در سراسر دنیا نمی پذیرد و همه را طاغوت می نامد و مطلقا اظهار کفر را در قلمرو خود تحمل نمی کند تا جایی که کافر اگر بخواهد در حکومت اسلامی زندگی کند ناگزیر باید ماسک نفاق بزند تا زنده بماند.

    پس هر گونه مباحثه با تو بی فایده است چون از اساس نظام فکری و ارزشی تو با اسلام سر ناسازگاری دارد.
    تو فرض را بر آن گذاشته ای که ارزشهای حقوق بشری حق است!
    و طبعا مسیر اعتدال یعنی همین مسیر.

    غافل از آنکه مسیر اسلام مسیر عدل است و نه اعتدال.
    در مسیر عدل باید آنچه واقعا حق است حاکم شود حتی اگر تمام روی زمین با آن مخالف باشند و خوششان نیاید.

    اکر آقای ناظر هم عاقل باشد، به جای آنکه سعی کند که مثلا به نوعی تلاش کند اسلام را به نوعی سازگار با ارزشهای حقوق بشری تو معرفی کند، باید قاطعا از اساس جهان بینی تو را زیر سوال ببرد.

    حکایت تو حکایت آن کودک ابلهی است که خیال می کند وقتی پدر و مادرش به او آمپول می زنند و یا به زور مانع از خوردن بستنی و هله هوله توسط او می شوند و یا او را به مدارس سطح بالا نزد معلمان سختگیر می فرستند با او دشمن و خشن هستند.
    از نظر این کودک نادان، پدر و مادری که بی خیال باشند و بگذارند بچه هر کاری دلش بخواهد بکند و آزاد باشد و هر چه او بخواهد نه نگویند را پدر و مادر خوبی می داند.


    نظام فکری حقوق بشری از اساس همان نظام فکری کودک ابله و بازیگوش است. این تفکر انسان را تنها حیوانی می داند که باید بچرد و بخسبد و آمیزش کند حالا از هر راهی که خواست و هر روشی که شد و بهتر این چیزها را تامین کند همان پذیرفته است!

    اما اسلام انسان را حیوان نمی داند. اجازه هم نمی دهد انسان خود را حیوان تصور کند. اجازه نمی دهد انسان تحت حاکمیتهای حیوانی برود. این است راز همه آنچه امثال تو بدی اسلام می دانید. البته این دیدگاه از نظر شما عین وحشی گری است.

    پس ما با شما کوچکترین مرز مشترکی نداریم.

  • و اضافه می کنم که اسلام در ادعاهای خود صداقت دارد.

    آن کسی که دروغگو است همان حرامزاده ای است که حرفهای حقوق بشری را در دهان تو گذاشت تا مسلمانان دست از مقاومت و مبارزه بکشند و تسلیم فرهنگ و حکومت استعماری جهانی شوند تا مبادا برچسب افراطی و تروریست بخورند.

    اما همان اربابان عزیز تو ، همان اسراییل مقدست و همان آمریکایی که قبله تو است اگر میلیونها نفر را در سراسر روی زمین با وحشیانه ترین اشمال بکشند، اگر صدها میلیون انسان را در حاکمیتهای سرمایه داری به بردگی بکشند و اگر و میلیونها زن و دتر و کودک را از کشورهای مختلف بدزدند و برای تفریح ثروتمندان نژاد سفید در در کلن و آمستردام و لاس وگاس بفروشند، هیچ اشکال وعیبی ندارد. اگر دهها میلیون انسان بی گناه را به جرم آن که هنوز به دنیا نیامده اند با قانون سقط جنین سلاخی کنند باز هم ایراد ندارد. اگر هزاران کودک در خود آمریکا سرقت شده و در مراسم قربانی انسان شما یهودیان کابالایی سلاخی شوند باز هم عیبی ندارد.

    اما اگر انسانهای غیوری یافت شوند که به نبرد با شما برخیزند و حکومتهای ستمگر شما را بلرزانند نام وحشی و تروریست می گیرند! پاپ رم آنها را محکوم می کند! حقوق بشر علیه آنها اعلامیه صادر می کند. و افرادشان تحت تعقیب قرار می گیرند!

    اما حاشا که مسلمانان حقیقی از این انگ ها و برچسب ها بترسند.
    سوره مبارکه النساء آیه ۷۵
    وَما لَكُم لا تُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ الَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا أَخرِجنا مِن هٰذِهِ القَريَةِ الظّالِمِ أَهلُها وَاجعَل لَنا مِن لَدُنكَ وَلِيًّا وَاجعَل لَنا مِن لَدُنكَ نَصيرًا

    به خدای کعبه قسم، ما برای نجات بشر، حقوق بشر شیطانی شما را زیر پا می گذاریم.
    بتهای بزرگ شما مانند دموکراسی و آزادی قلابی شما را در هم می شکنیم.
    و سران کفر شما را همان گونه قرآن دستور دارد دست و پایشان قطع خواهیم نمود.
    هر چند شما خوش نداشته باشید.

  • ناظر 98/1/28 ساعت 22:20

    جناب لیبرال اگر کسی دوست دارد طبق قوانین خدا و دین اسلام زندگی کند از نظر شما متعصب است پس من متعصبم و به ان افتخار میکنم . اسمت محمد است و ظاهرا باید مسلمان باشی اما گفتارت چیز دیگری را نشان میدهد انجایی که از قرون وسطی حرف میزنی و اسلام را مورد تهمت و افترا قرار میدهی . ببین من برایت اسمان و ریسمان نمیبافم و قصد کالبد شکافی تاریخ و فلسفه بافی ندارم بلکه میگویم اگر ما مسلمانیم و اگر ما شیعه هستیم پس باید طبق انچیزی که از قران و ائمه بدستمان رسیده رفتار کنیم و اینکه سعی کنیم با سپر قراردادن حرفها و اعمال نادرست این و ان خودمان را تبرئه کنیم (هر چند که ادمهای باصطلاح مهمی باشند ) سخت در اشنباهیم و داریم خودمان را فریب میدهیم . گفتی که به معاد اعتقاد داری . پس هر روز خودت را درمقابل خدا ببین و فکر کن ایا خداوند از اعمال تو سئوال میکند یا اعمال دیگران . بدون شک همانطور که قران گفته از اعمال خودت سئوال میکند . پس فکر کن برای خدا چه جوابی داری . هر وقت توانستی خودت را تبرئه کنی بدان که راهت درست است و موفق هستی و بدان که خداوند در حد وصف ناپذیری قادر و شنوا و بیناست و بدان که اکثریت انسانها وارد جهنم میشوند و ما باید با توسل به قران و عترت پیامبر سعی کنیم تا اصحاب جهنم نباشیم و همیشه بدانیم و مطمئن باشیم که خدا را به هیچ وجه نمیتوان فریب داد حتی ذره ای .

  • ادامه خطاب به هم وطن ناظر متعصب

    با توضیحات بالا امیدواریم متوجه شده باشید که من ضد دین و ضد اسلام نیستم . من نه تنها به خدا بلکه به نبوت و معاد هم اعتقاد دارم . من خدا و دین او را و نه تئولوژی را تا حدی با جان و دل احساس کرده ام . به همین دلیل هم ضد تئولوژی و تعصبات و جمود فکری مبتنی بر آن هستم چرا که مانع احساس خدا و حقیقت استعلایی و فراتاریخی دین و وحی نازل شده بر پیامبر اسلام حضرت محمد که درود خدا بر او و عترتش باشد در دل و جانم است .

    همان طور که گفتم تئولوژی بزرگترین مهمترین مانع و حجاب اصل دین و وحی است . بخش بزرگی از خروج جوانان از اسلام در ایران و مسیحی شدن و یا بی دین و بدتر از آن حتی خداناباور شدنشان نه فقط به خاطر جهل و کم اطلاعی این جوانان و قوی بودن تبلیغات اسلام ستيزان و دین ستيزان ملحد بلکه بخش زیاد و بزرگی از آن ناشی از معرفی نادرست و تلقی غلط و ناکارآمد و غلو و اغراق گویی در مورد دین و وحی الهی و همین طور تحجر و تعصبات ویرانگر جریان سنتی و اصحاب تئولوژی حاکم بر فضای فکری و دینی کشور و کل جهان اسلام است .
    این جریان مدعی دفاع از دین و باورهای آن با این تعصبات و جمود فکری اش و تلقی ناکارآمد از دین و باورهای دینی مبتنی بر آن مثل وحی و بازسازی نکردن این مفهومات و عناصر در دوران مدرن به گونه ای که البته نافی الهی بودن وحی نباشد و همین طور اغراق و غلوگویی در مورد دین و وحی گمان می کند که به حفظ دین و تقویت آن کمک میکند . اما در عمل سبب می شود که اصل دین و اصول و مفاهیم کلیدی مبتنی بر آن مثل نبوت و الهی بودن وحی زیر سوال رود و بی اعتبار شود و نسل جوان در دام خروج از اسلام و دین و الحاد افتد .

    گفتی که حتی فاسد ترین و جنایتکار ترین اشخاص هم برای خودشان منطق درست می کنند . بله دوست عزیز شما درست می گویید . و این منطق و دلیل خطرناک بعضی از جنایتکارترین آدم ها خدا و دین و حفظ دین است . با همین منطق بوده است که در طول تاریخ بزرگترین ظلم ها و جنایت ها و تبعیض ها و بی عدالتی ها را توجیه کرده اند . با همین منطق دین و حفظ آن بوده است که بزرگترین آدم سوزی ها و اعدام ها شکنجه ها و کشتارهای دگرانديشان و دانشمندان را در قرون وسطی به اسم دین و خدا کرده اند . در دین مسیحیت که در دنیا به عنوان دین صلح و محبت معروف است و برخلاف اسلام و قرآن مقوله ای به نام جهاد ابتدایی در آن نیست بزرگترین کشتارها و شکنجه های غیر انسانی را به نام مسیح انجام دادند . باز خدا رحم کرد که این دین دین صلح و محبت بوده وگرنه اگر مثل اسلام و قرآن در آن از جهاد ابتدایی و قطع دست و پای محارب سخن به میان می آمد احتمالا بخش اعظم دنیا را به نام مسیح به جنگ می کشیدند و شکنجه های دگر انديشان را علنی و اعدام ها و کشتارها را چند ده برابر می کردند !!!
    در جهان اسلام هم که وضعیت به وخیمی اروپای مسیحی نبوده است و قرآن بر خلاف بسیاری از کتب مقدس و ادیان دیگر بر اندیشه و تعقل تاکید کرده است فیلسوفان در مقابل فقها در حاشیه بوده و توسط آنان تکفیر می شدند .
    سهروردی بنیان گذر فلسفه اشراق را به جرم ارتداد اعدام کردند و ابوعلي سینا هم متهم به کفر و زندقه می شود . در نهایت با امام غزالی ضربه نهایی بر پیکر فلسفه وارد می شود و تا چند قرن بعد یعنی تا اواسط دوران صفویه دیگر فلسفه جایگاه خود را از دست می دهد . در این دوران هم که بزرگی چون ملاصدرا یکی از برجسته ترین و کامل ترین مکتب فلسفی اسلامی یعنی حکمت متعالیه را بنیان می گذارد باز او را تکفیر کرده و به مدت بیست سال ایشان را آواره می کنند .
    نتیجه آن همین عقب ماندگي و انحطاط فکری و علمی جهان اسلام و مرگ تمدن اسلامی در مقابل اروپاییان می شود آن هم در زمانی که آنها در حال بنیانگزاری تمدنی بودند یعنی تمدن مدرن که توانست نه فقط اروپا بلکه کل جهان را در همه ابعاد مختلف نظامی ، اقتصادی ، علمی ، سیاسی و فکری دگرگون کند و برای نخستین بار تمدنی پدید آید که جهانی شود .
    بله بخش مهمی از این عقب ماندگي ها و جنایات و تکفیرها محصول اندیشه و عملکرد همین جریان متعصب تئولوژیک بوده که آنها را به نام دفاع از خدا و دینش انجام می داده است و در دوران مدرن متاسفانه در جهان اسلام هم چنان افتاده ادامه دارد .



  • ای ابلیس و ای دشمن خدا
    آن کسی که می خواهد احکام اجتماعی اسلام را نپذیرد و حکومت اسلام را برنتابد غلط کرده که اسم خود را مسلمان گذاشته است.
    این چه مسلمانی است که از اسلام فقط چند ورد خواندن را می شناسد؟

    همان بهتر که چنین کسی که کفر خود را اعلان کند و از دین خارج شود.

    مگر قرار است است همه از اسلام خوششان بیاید؟
    برای همین خدا به پیامبرش فرمود از این عده ای به سوی کفر می شتابند محزون مباش.

    ولا یحزنک الذین یسارعون فی الکفر انهم لن یضروا الله شیئا-- آیه 176 سوره آل عمران
    وکسانی که به راه کفر می شتابند تو را اندوهگین نکنند، آنها هرگز به خدا زیانی نمی رسانند


    حالا تو با همه پست فطرتی که ذاتا داری به خودت اجازه می دهی وسط دعوا نرخ تعیین کنی؟ و اسم سهره وردی و عرفا را بیاوری؟
    اتفاقا ایده آل شما همان حکومت صفوی است.
    حکومتی که شاهش برای خودش دیپلماسی سکولار داشته باشد و دیانتی که کاری به کار پادشاه نداشته باشد.

    اتفاقا این حکومت جمهوری اسلامی زاده عرفان و فلسفه اسلامی اسیت و تا کسی در نظر و شهود اعتقاد به توحید افعالی نداشته باشد محال است جرات کند با بزرگترین قدرتهای دنیای مادی بستیزد. این است راز آنکه چرا ازبین همه فقهای اسلام فقط خمینی موفق شد که عارف بود و ذره ای اهمیت و ارزش برای دنیای مادی و آمریکای عزیزتان قایل نبود.

  • ناظر 98/1/28 ساعت 17:34

    جناب لیبرال باز هم متوجه نشدی . امروز بسیاری هستند که تحت عنوان نواندیشی و مطابقت با زمان میخواهند قوانین خدا را بقول خودشان اصلاح کنند و یا تغییر دهند و یا .... و این ادمهای کوچک و حقیر که حتی در انها مجتهد و روحانی و دکتر و .... هم پیدا میشود بیشتر باعث خنده میشوند . قوانین خدا انچنان محکم و قویست که هیچگونه خللی در ان نمیتوان یافت اما وقتی شیطان با انسان همراه میشود و مال دنیا ادم را فریب میدهد و حرامخواری فکر را گمراه میکند . انوقت فکر میکنیم بله دنیا خیلی تغییر کرده پس ما هم باید تغییر کنیم و میتوان حتی قوانین خدا را تغییر داد و این یعنی سقوط در اسفل السافلین . ملاک مومن قران است و سنت ائمه . حالا اگر دوست نداری راه قران و ائمه را بروی پس لااقل بر ضد ان کلامی نگو . چون در حالت اول فقط گناه خودت را داری اما در حالت دوم گناه دیگران را هم بر دوش خواهی کشید و اگر هم میخواهی عاقبت به خیر شوی فقط به دوچیز اتکا کن . کتاب الله و عترتی . و هر چه مغایر با ان بود به دیوار بکوب حتی اگر گفته مرجع تقلید باشد و یا فلان دکتر و فلان و ........

  • خطاب به ناظر هم وطن متعصب

    دوست عزیز سنت دینی و تئولوژی دین نیست . دین فراتر از آنهاست .دین آن حقیقت قدسی و فرازمانی و فرامکانی و فراتاریخی است که با تمام وجود با دل و جان آدمی ارتباط برقرار می کند .
    اما تئولوژی چیست ؟ تئولوژی مجموعه ای احکام و گزاره های زمان مند و مکان مند با ویژگی های قومی و نژادی و زمانی و مکانی خاص است که به نام دین ادعای فرازمانی و فرامکانی و حقیقت فراتاریخی می کند . تئولوژی خود بزرگترین حجاب و مانع و حتی دشمن در راه رسیدن به حقیقت فراتاریخی و فرازمانی دین است .
    به عنوان مثال :

    در قرآن آمده است که زنان را در صورت نافرمانی پس از نصیحت کردن که کارساز نشد آنها را کتک بزنید .
    خوب این حکم متعلق به دوران مردسالار زمان ظهور اسلام در هزار سال پیش بوده است که زنان را در صورت کوچکترین خطایی کتک می زدند .تازه قرآن این روش را اصلاح کرده و حکم می دهد در صورت سرعقل نیامدن زن و اثر نکردن نصیحت و دوری از او در نهایت زن را کتک زنید . ولی در دوران مدرن و عصر جدید نفس کتک زدن زنان غیر قابل قبول و امری بدوی و غیر اخلاقی است . به لحاظ علمی هم از جنبه روانشناسی کتک زدن و تنبیه بدنی در بسیاری از موارد تاثیری که نداشته بلکه برعکس اثر معکوس دارد . پس این حکم قرآنی متعلق به دوران و زمانه خاصی بوده است و در زمانه کنونی از اعتبار افتاده و محلی از اعراب ندارد .
    اما جریان تئولوژیک و سنت گرا که که نه فقط همه قرآن و وحی بلکه سایر احکام شرعی غیر قرآنی را نیز فرازمانی و فرامکانی می داند و از عنصر تاریخیت و توجه به مقوله زمان مند و مکان مندی بخشی از دین و شرع غافل است اعتقاد دارد و می گوید :
    بله ، این حکم قرآنی کتک زدن زنان دردوران کنونی هیچ ایرادی ندارد . مقصود از کتک زدن زنان زدن خفیف آنان است آن هم نه بلافاصله بلکه پس از این که نصیحت ها در زن نافرمان اثر نکرد باید زن را به گونه ای خفیف نه شدید کتک بزنید !!!
    پس در زمانه کنونی و قرن بیست و یکم و حتی در جوامع پیشرفته و توسعه یافته مردان مسلمان بنا به گفته قرآن حق دارند زنانشان را به صورت خفیف کتک بزنند !!!!!

    نتیجه این که این جریان سنتی و تئولوژی اندیش با این تعصبات و جمود فکری و تحجر و همین طور غلو و اغراق گویی در مورد دین و وحی و بدتر از همه عدم توجه به واقعیات زمانه نه نتها کمک چندانی به تقویت دین داری و ایمان نسل جوان نمی کند بلکه برعکس این نسل جوان و تعقل گر را که هیچ چیزی را ولو از سوی خدا باشد بدون تعقل و اندیشه و منطق نمی پذیرد عملا به دامن اسلام ستیزی و قرآن ستیزی و حتی انکار اصل وحی و نبوت و دین سوق می دهد . همین طور بزرگترین برگ ها را به دست و آب ها را به آسیاب جریانات اسلام ستیز و دین ستیز می دهد و می ریزد . در این بین اسلام دینی و قرآن کتابی ضد زن و ضد حقوق بشر و کتابی طرفدار جنگ طلبی و خشونت گرایی معرفی می شود .
    نتیجه این می شود که بخش زیادی از این جوانان را به مسیحیت با عنوان این که دین صلح و دوستی و محبت است بکشاند . و عده ای از جوانان دیگر را به نفی و انکار اصل دین و وحی و حتی خود خدا بکشانند وگرنه مگر می شود خدا ضد حقوق انسان مخلوقش و زنان باشد و از خشونت دفاع کند ؟
    این موضوع مهمی است که دکتر جواد نکونام از اساتید قرآنی که از مخالفان و منکران اعجاز علمی در قرآن بوده و بسیاری از آیات قرآنی در مسایل علمی را در زمانه کنونی غیر علمی و و منطبق برعلم و باورهای غلط زمانه ظهور و نزول وحی می داند در مقاله اغراق گویی ریشه دین گریزی به آن اشاره می کند .
    البته در این زمینه آثار نوانديشان دینی یعنی همان اصلاح طلبان و تجدید نظرطلبان تجدد گرا مفید است اما بهترین کتاب و اثر در این زمینه کتاب پایان تئولوژی آقای بیژن عبدالکریمی است که نزدیک به چهارسال اجازه چاپ آن را وزارت فرهنگ و ارشاد دولت روحانی نمی داد و در اواخر دولت یازدهم و وزارت جنتی مجوز چاپ را گرفت .
    آقای عبدالکریمی که یک فیلسوف برجسته هایدگری بوده که چند بار در صدا وسيما حضور یافته است تنها منتقد سنت گریان و تئولوژیک انديشان نبوده بلکه جریان تجدد گرا و نوانديشان دینی را نیز از جمله نظریه رویاهای رسولانه دکتر سروش در مورد وحی را نقد کرده و کاستی ها و نقایص آن را نشان داده است. پس توصیه می کنم این کتاب را بخوانید تا بین دین و حقیقت آن با تئولوژی خلط نکنید و در صراط صحیح قدم بردارید .






  • آن دین مزخرفی که اسمش حقیقت قدسی است و در عمل جایش گوشه مستراح و بسته به آفتابه و تمام هم و غمش گفتن دو تا ذکر است و احکام طهارت و نجاست دین نیست.
    این آن چیزی که نیست لازم باشد برایش هزاران پیامبر کشته شوند و آنهمه شهادتها و مبارزه ها و زندانها اتفاق بیفتد.


    البته دین بی خاصیتی که اجازه دهد شیطانها زمین را اداره کنند و در مقابل ابرقدرتها و طاغوتها ساکن و ساکت باشد می شود یک دین محترمانه و بهتر بگویم مرده.
    این دین همان بهتر که نباشد.

    تا انسان زنده است دوست و دشمن دارد. وقتی مرد عملا دشمنی برایش معنا ندارد.
    چه بسیار افراد که به ظاهر درگذشته اند اما هنوز زنده اند و چه بسیار مرده ها که ظاهرا زنده اند!



  • ناظر 98/1/28 ساعت 13:00

    جناب لیبرال دلیلی ندارد که به حرفهای ادمی مثل تو که ضدیت خود را با دین و دیانت و فرهنگ اسلامی به گونه های مختلف ابراز کرده و میکند جواب داده شود و بارها جواب تو را هم من و دیگران با دلایل محکم به تو داده ایم اما چه سود . باز هم حرف خودت را میزنی ولی بدان در اصل مشکل تو همان مشکل خیلی از ادمهاست و ان ضدیت با خداست و سعی میکنید این ضدیت را نه بطور مستقیم بلکه با حمله به هنجارها و درستی ها و دفاع از ناهنجاریها و هنجار شکنان نشان دهید . اسمان و ریسمان میبافید تا خوب را بد و بد را خوب جلوه دهید و این همان نفاق است . حتی فاسدترین و جنایتکارترین ادمها برای خودشان منطق درست میکنند و خودشان را محق میدانند . هروقت خدا و دین خدا و قران و ائمه اطهار را نه به زبان بلکه با جان و دل قبول کردی انوقت خواهی فهمید چقدر راهت تا به حال اشتباه بوده . به امید انروز .

  • خطاب به همه یاوه گویان طرفدار سپاه
    باید بین سپاه ستیزی و ناقدان سپاه که بعضا دلسوز نظام اند فرق گذاشت .
    عده ای با اصل سپاه به خاطر حکومتی بودن ان بر خلاف ارتش مخالفند و خواهان نابودی ان هستند . چون سپاه بر خلاف ارتش نه فقط وظیفه حفظ تمامیت ارضی کشور که وظایف دیگری چون سرکوب مردم معترض به نظام مثل سال 88 و همکاری با وزارت اطلاعات و دخالت در کشورهای دیگر از طریق شاخه بین المللی اش یعنی سپاه قدس مثل دخالت اخیرش در سوریه را دارد .

    اما ناقدان سپاه بعضا دلسوزنظام با دخالت های سپاه در عرصه های غیر نظامی و غیر تعیین شده برای ان مثل مسایل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مشکل دارند .در عرصه اقتصادی سپاه یکی از متهمان فساد است ِ. در عرصه سیاست داخلی و سیاست خارجی سپاه با دخالت های بی جایش در بسیاری از موارد با مواضعش به ضرر کشور و منافع ملی عمل کرده است . علی مطهری نیز در مجلس نهم در نطقش در مجلس به دخالت سپاه در انتخابات مجلس نهم و موجود بودن اسناد ان اشاره کرد و سپاه را به باد حمله گرفت . همین طور طی نطقی دیگر به دخالت نهادهای امنیتی در کار قوه قضاییه انتقاد کرد که یکی از انها قطعا سپاه می شود .
    سپاه در این زمینه علی رغم ادعاهای ولایت پذیر بدنش برخلاف دستور امام خمینی که خواهان دخالت نکردن نظامیان در عرصه سیاست بود شده است .
    در عرصه فرهنگی و جنگ نرم هم که سپاه اساسا نباید دخالت کند چرا وظیفه او در مقابله با تهدیدات جنگ سخت است نه جنگ نرم علیه نظام .
    به همین دلایل خود روحانی طی یک سخنرانی کنایه امیز بدون نام بردن از سپاه گفت اگر تانک و پول و تفنگ و رسانه را بدون نظارت به یک نهاد یعنی همان سپاه داد ابوذر و سلمان هم باشد فاسد می شود .

    پس انتقاد و درد اصلی ناقدان سپاه در بین دلسوزان و طرفداران نظام این است که سپاه به همان وظایف نظامی خودش یعنی حفظ تمامیت ارضی کشور از طریق تقویت بنیه نظامی کشور و موشک سازی و سرکوب مردم معترض به نظام جمهوری اسلامی مثل سال 88 و همکاری با وزارت اطلاعات برای دستگیری به اصطلاح ضد انقلاب بپردازد و از دخالت در امور اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و سایر مسایل و حوزه های غیر مرتبط با ان بپرهیزد تا به مفاسد دامن زده نشود و منافع کشور در عرصه های مختلف به خصوص سیاسی به خطر انداخته نشودو ضربه نخورد . چرا که دخالت های سپاه در این حوزه های غیر مرتبط اغلب به ضرر کشور و افت زا بوده است .

  • خفه شو دشمن خدا .
    تهدید تهدید است و سخت و نرم ندارد.
    اتفاقا برخورد با آنچه تهدید نرم می نامید باید خشن تر و بیرحمانه تر باشد.

    پیامبر خدا مکه را که فتح کرد تقریبا همه آنها که علیه اسلام شمشیر کشیدند را بخشید.
    اما شاعران که علیه السلام شعر می سرودند و کار فرهنگی می کردند را محکوم به اعدام کرد حتی اگر به پرده کعبه چنگ آویخته باشند.

    تا امثال ما بدانیم که ترحم بر شما یعنی خروج از دین.

  • خطاب به ناظر
    توهین های زشت و رکیک را می دانیم چه کسانی می کنند . در مورد حجاب هم روحانی با حجاب احباری و گشت ارشاد و یا روسری یا توسری مخالفت کرده است که خود احمدی نژاد انقلابی و ارزشی هم در زمان ریاست اش چند بار از این مسئله انتقاد کرده بود . مگر زمان پیامبر و حکومت امام علی گشت ارشاد بوده است ؟ تازه در خود جمهوری اسلامی هم حجاب فقط در مدارس و ادارات و اماکن دولتی برای کارمندان اجباری بوده است و در اماکن عمومی و خیابان بی حجابی و محجبه بودن ازاد بوده است .این سال 63 و زمان مجلس دوم بود که حجاب را در همه جای اماکن عمومی اجباری کردند .

  • الان این جرفها چه ربطی به حجاب داشت ای دشمن خدا؟

    احمدی نژاد هم بیجا کرد. با همین حرف خودش را جهنمی کرد. برای یک مشت رای کثیفش دینش را فروخت.
    اما جهت اطلاع تو در زمان امام علی علیه السلام گشت ارشاد نبود. چون هر یک از مسلمانان خودشان گشت ارشاد بودند و اصلا پیش نیامد که یک زن آزاده کشف حجاب کند که گشت ارشاد لازم داشته باشد.
    چرا؟
    چون در اسلام بر کنیزان حجاب نیست و هیچ زن آزاده ای هم نمی خواست مردم او را با کنیز اشتباه بگیرند.
    حالا اسما بردگی ازبین رفته اما این کنیزان عصر مدرن به اسم زن آزاده دنبال یافتن مشتری و نگاه خریدارانه مردان هستند!

    و الا هر عاقلی می داند یک روسری دو گرمی بسیار ساده تر از ساعتها آرایش و پوشیدن لباسهای تنگ و بدن نما است!

  • خدا لعنتشان کند. خر ، کسانی هستند که حرف این اصلاح طلب ها را باور کنند. پس بگو چرا قیمت خر های قبرس پایین آمده است نگو عده ای حرف این امید های اسراییل در داخل کشور این اصلاح طلبها را باور کردند . روحانی خودش دزد است و اون برادرش .

  • به خدا روحانی و ظریف حتی قول دستگیری قاسم سلیمانی و تحویل دادن او به آمریکا هم دادند . باید خیلی مواظب روحانی و ظریف جاسوس بود از کجا معلوم روحانی و ظریف نقشه ترور سلیمانی به آمریکا ندهند ؟ مردم باید علیه روحانی به پا خیزند و این جاکش برادر دزد به زیر بکشند تا مجبور شود شبانه با لباس زنانه از کشور بره پیش بنی صدر .

  • به خدا خود روحانی و ظریف به آمریکا گفتند سپاه را تروریستی اعلام کن. اینها در این مذاکرات قول ها به آمریکا دادند . این ها می خواهند مشت جمهوری اسلامی را خالی کنند . اون از هسته ای و بعد صحبت از برجام 2 می کردند حالا هم می خواهند سپاه که عامل ثبات اقتصادی و سیاسی است کامل کنار بزنند تا آمریکا به کشور وارد شود . قبله گاه روحانی و ظریف آمریکا است . مذاکرات هسته ای باید به طور کامل از تلویزیون پخش شود ؟

  • ناظر 98/1/25 ساعت 22:24

    روحانی بارها سپاه را مورد حمله قرار داده و بشدت با ان مخالف است . اسلام و ائمه را تحریف میکند . به فرهنگ لطمه میزند . رقاصی به راه میندازد . فساد انگیزی میکند . هسته ای را به باد فنا داد . توهینهایی را که خودش لیاقت انها را دارد به دیگران میکند و علنا با حجاب مخالفت میکند و ........ دیگر چه کار باید بکند تا زعمای قوم بفهمند او لیاقتش نه رئیس جمهوری بلکه نهایت در حد یک امام نماز جماعت است و نه بیشتر .