مطالبی که منتشر می نمایم،یک مقدار برای امثال بنده سنگین است ؛
نیاز به دقت بیشتری دارد.
باز به این بنده حقیردربرابرخدای متعال حمله نکنید؛
وبا لغاتی مثل متحجر و بیسواد،نوازش نفرمائید؛
ولطفا،حتما با حوصله تا به آخرخوانده شود.
آیندهای که از آنِ ماست…
میرویم تا «بشویم» و راز انتظار برای منجی در این « #شدن» است؛
آیندهای که از آنِ ماست…
«امید» و حواله دادن به آینده، اغلب نگاهی متوهمانه است.
فیلسوف امید “ارنست بلوخ” امید را تشبیه به اسبی میکند که کسی سوار بر آن است و هویچی بر چوب بسته و بالای سر اسب گرفته است؛
اسب تصور میکند که اگر یک پله جلوتر برود، به هویچ میرسد غافل از آنکه هویچ در دست سوار است و با او به جلو خواهد آمد.
امیدهای کاذبی که بشر را در طول سدهها و هزارهها به بحران کنونی کشیده و امروز در شعارهای سیاسی برای سحر مردم بکار برده میشود، از این نوع است.
امید به یک جامعهی آرمانی و یا شرایط بهتر، اغلب اوقات خلسههای دستهجمعی برای مردم یک جامعه ایجاد میکند که همچون همان هویچ بر سر چوب، هرچه به دنبال آن میدوند، کمتر به آن دست مییابند.
امیدی برای کولی گرفتن از آحاد یک جامعه!
کسانی با شعار امید، سوار جامعه شوند، سیاستمدارانی که با شعار امید، مردم خود را چون چهارپایی حساب میکنند که مرتباً با وعدههای یک پله بیشتر برای دستیابی به هویچ سوار جامعه میشوند؛
و چه بسیار امیدهایی که اینگونه تبخیر شدند…
آیا «امید به موعودی که روزی خواهد آمد» نیز امید متوهمانه و فریبکارانه است؟
اگر به جامعه چنین القا کنیم که بنشینید تا زمانش برسد و منجی بیاید و نجاتتان دهد، چنین نگاهی خلاف نص صریح قرآن کریم است که عالم تغییر و تحول را از درون انسان میداند.
«اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرواْ مَا بِآنفُسِهِم»
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱
(دقت بفرمائید جمله را خدای متعال با اِنَّ شروع نموده اند،یعنی اینست وجزاین نیست)
عالم در #صیرورت و تغییر مدام است.
در این مسیرِ «شدن» بذری کشت میشود و تبدیل به بته، درختچه، درخت کامل جوان و در نهایت به درخت کهنسال مبدل میشود.
جامعه نیز در صیرورت و شدن خود، یا به سمت خداست (الی الله المصیر)
یا به سمت جهنم است (بئس المصیر)؛
و همین، عامل بالندگی یا انحطاط اوست.
جامعه باید «بشود» مهدویت و #ظهور نیاز به «شدن» دارد.
باید به سمت حضرت برویم تا بشویم. اما چطور بشویم؟
راز انتظار، در #انقلابی بودن است.
زندگی انسان مؤمن فی حد ذاته زندگی انقلابیست؛
یک انقلابی، مأمور به تحول در عصر خود است و او در وهلهی نخست از خود میآغازد.
بر این اساس، حکمت امید در قرآن کریم، « #تغییر_انفسی» است.
تا تغییر انفسی در خود ایجاد نکرده و قدمی به سوی او برنداریم، او نخواهد آمد.
او بین ماست و اقتدار امروز جامعهی شیعی، حکومتی که علیرغم صفآرایی همهی گردنکشان و زورمداران عالم، ایستاده و از مرزهای داخلی خود، به مرزهای مدیترانه گسترش یافته است.
همان عراقیهایی که در هنگام سقوط صدام، هیچ اقدامی نکردند تا آمریکاییها بر آنان سیطره یابند، امروز، دلیرانه تمامی سرزمینهای از دست رفتهی خود را از داعش پس میگیرند.
چرا که عنصر امید به آنان گفت یه قدم برای تغییر بردارید؛
اینبار یک قدم به سوی امام عصر برداشتند و او نیز متقابلاً همراهیشان نمود.
پس برویم تا «بشویم» تا او از میان ما برخیزد و ظهور نماید…
از مسئول عزیز این صفحه و کاربران گرامی پوزش می طلبم ،طولانی شد ؛
ولی خیلی مفید و سازنده است؛
برای حقیرکه اینگونه بوده وهست.
این هم شعری درتکمله مطالب منتشره ؛
☫شعری زیبا از مقام معظم رهبری☫
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
دلت بشکسته از من، لکن ای دلدار رحمی کن
که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!
هزاران بار من رفتم، ولي شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
بیائیم تمرین ولایت مداری نمائیم؛
امام زمان (عج) می فرمایند؛
«هيچ برنامه روشني براي شما ارائه نمي دهم، مگر اين كه با من هم پيمان شويد كه سي خصلت را همواره مراعات كنيد و هرگز هيچ يك از آنها را تغيير ندهيد و رها نكنيد، در برابر پيماني كه شما با من مي بنديد، من هم با شما پيمان مي بندم، هشت خصلت را همواره مدنظر داشته باشم.»
امام زمان(عج) خطاب به آنان مي فرمايد:
«اما آن سي نكته اي كه بايد منشور هم پيماني شما با من باشد؛
1- هرگز از اطاعت من سرپيچي نكنيد و از هيچ يك از اصول توافقات عقب نشيني نكنيد.
2- هرگز دست به دزدي نزنيد.
3- هرگز به زناكاري آلوده نگرديد.
4-هرگز فعل حرام انجام ندهيد.
5- هرگز به فحشا و فساد گرايش نداشته باشيد.
6- به ناحق هيچ كس را نزنيد.
7- به زراندوزي و جمع كردن طلا مبادرت نكنيد.
8- به جمع كردن نقره مشغول نشويد.
9- گندم را احتكار نكنيد.
10- هرگز جو را احتكار نكنيد.
11- هيچ مسجدي را خراب نكنيد.
12- هرگز شهادت باطل ندهيد.
13- هرگز از مؤمنين بدگويي نكنيد.
14- هرگز ربا نخوريد.
15- در سختي ها بردبار باشيد.
16- بر هيچ خداپرستي لعنت نفرستيد.
17- هرگز شراب نخوريد.
18- هرگز لباس زربافت (بافته شده از تار و پود طلا) نپوشيد.
19- هرگز پارچه ابريشمي را به روي خود نيندازند.
20- لباسي كه از ديباج «پارچه ابريشمي رنگ شده» دوخته شده است را نپوشيد.
21- دشمن شكست خورده در حال فرار را تعقيب نكنيد و نكشيد.
22- هيچ خون ناحقي را نريزيد.
23- با هيچ مسلماني به حيله و نيرنگ برخورد نكنيد.
24- حتي بر كفار هم تجاوز و ستم نكنيد.
25- با منافقان به تجاوز و ستم برخورد نكنيد.
26- هرگز لباس دوخته شده از ابريشم بر تن نكنيد.
27- در زندگي ساده زيست باشيد و خاك، فرش زندگي شما باشد.
28- از فساد و فحشا همواره بيزاري بجوييد.
29- امر به معروف را سرلوحه زندگي خويش قرار دهيد.
30- همواره نهي از منكر كنيد.
هرگاه شما نسبت به اين 30مورد ذكر شده با من پيمان بستيد، اين حق را خواهيد داشت كه من هم در مورد هشت چيز با شما پيمان بسپارم:
1- متعهد مي شوم، شما دوستان خاص من باشيد و ديگران را بر شما ترجيح ندهم.
2- لباس هايي را كه مي پوشم، مانند لباس هاي شما باشد.
3- غذا و خوراكم مانند غذاي شما باشد.
4- مركب سواري من همتراز مركب شما باشد.
5- در همه حال و هر زمان با شما باشم.
6- همواره همراه با شما حركت كنم.
7- در زندگي به مقدار كم راضي باشم.
8- زمين پر از ظلم و جور شده را پر از عدل و داد كنم.
پس همگان، خدا را آن گونه كه شايسته است، عبادت مي كنيم، من به عهدم با شما وفا مي كنم و شما هم به عهدتان با من وفادار بمانيد.»
نیاز به دقت بیشتری دارد.
باز به این بنده حقیردربرابرخدای متعال حمله نکنید؛
وبا لغاتی مثل متحجر و بیسواد،نوازش نفرمائید؛
ولطفا،حتما با حوصله تا به آخرخوانده شود.
آیندهای که از آنِ ماست…
میرویم تا «بشویم» و راز انتظار برای منجی در این « #شدن» است؛
آیندهای که از آنِ ماست…
«امید» و حواله دادن به آینده، اغلب نگاهی متوهمانه است.
فیلسوف امید “ارنست بلوخ” امید را تشبیه به اسبی میکند که کسی سوار بر آن است و هویچی بر چوب بسته و بالای سر اسب گرفته است؛
اسب تصور میکند که اگر یک پله جلوتر برود، به هویچ میرسد غافل از آنکه هویچ در دست سوار است و با او به جلو خواهد آمد.
امیدهای کاذبی که بشر را در طول سدهها و هزارهها به بحران کنونی کشیده و امروز در شعارهای سیاسی برای سحر مردم بکار برده میشود، از این نوع است.
امید به یک جامعهی آرمانی و یا شرایط بهتر، اغلب اوقات خلسههای دستهجمعی برای مردم یک جامعه ایجاد میکند که همچون همان هویچ بر سر چوب، هرچه به دنبال آن میدوند، کمتر به آن دست مییابند.
امیدی برای کولی گرفتن از آحاد یک جامعه!
کسانی با شعار امید، سوار جامعه شوند، سیاستمدارانی که با شعار امید، مردم خود را چون چهارپایی حساب میکنند که مرتباً با وعدههای یک پله بیشتر برای دستیابی به هویچ سوار جامعه میشوند؛
و چه بسیار امیدهایی که اینگونه تبخیر شدند…
آیا «امید به موعودی که روزی خواهد آمد» نیز امید متوهمانه و فریبکارانه است؟
اگر به جامعه چنین القا کنیم که بنشینید تا زمانش برسد و منجی بیاید و نجاتتان دهد، چنین نگاهی خلاف نص صریح قرآن کریم است که عالم تغییر و تحول را از درون انسان میداند.
«اِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرواْ مَا بِآنفُسِهِم»
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱
(دقت بفرمائید جمله را خدای متعال با اِنَّ شروع نموده اند،یعنی اینست وجزاین نیست)
عالم در #صیرورت و تغییر مدام است.
در این مسیرِ «شدن» بذری کشت میشود و تبدیل به بته، درختچه، درخت کامل جوان و در نهایت به درخت کهنسال مبدل میشود.
جامعه نیز در صیرورت و شدن خود، یا به سمت خداست (الی الله المصیر)
یا به سمت جهنم است (بئس المصیر)؛
و همین، عامل بالندگی یا انحطاط اوست.
جامعه باید «بشود» مهدویت و #ظهور نیاز به «شدن» دارد.
باید به سمت حضرت برویم تا بشویم. اما چطور بشویم؟
راز انتظار، در #انقلابی بودن است.
زندگی انسان مؤمن فی حد ذاته زندگی انقلابیست؛
یک انقلابی، مأمور به تحول در عصر خود است و او در وهلهی نخست از خود میآغازد.
بر این اساس، حکمت امید در قرآن کریم، « #تغییر_انفسی» است.
تا تغییر انفسی در خود ایجاد نکرده و قدمی به سوی او برنداریم، او نخواهد آمد.
او بین ماست و اقتدار امروز جامعهی شیعی، حکومتی که علیرغم صفآرایی همهی گردنکشان و زورمداران عالم، ایستاده و از مرزهای داخلی خود، به مرزهای مدیترانه گسترش یافته است.
همان عراقیهایی که در هنگام سقوط صدام، هیچ اقدامی نکردند تا آمریکاییها بر آنان سیطره یابند، امروز، دلیرانه تمامی سرزمینهای از دست رفتهی خود را از داعش پس میگیرند.
چرا که عنصر امید به آنان گفت یه قدم برای تغییر بردارید؛
اینبار یک قدم به سوی امام عصر برداشتند و او نیز متقابلاً همراهیشان نمود.
پس برویم تا «بشویم» تا او از میان ما برخیزد و ظهور نماید…
از مسئول عزیز این صفحه و کاربران گرامی پوزش می طلبم ،طولانی شد ؛
ولی خیلی مفید و سازنده است؛
برای حقیرکه اینگونه بوده وهست.
☫شعری زیبا از مقام معظم رهبری☫
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاه من
مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
دلت بشکسته از من، لکن ای دلدار رحمی کن
که از نفرین و عاق والدین بسیار میترسم!
هزاران بار من رفتم، ولي شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
امام زمان (عج) می فرمایند؛
«هيچ برنامه روشني براي شما ارائه نمي دهم، مگر اين كه با من هم پيمان شويد كه سي خصلت را همواره مراعات كنيد و هرگز هيچ يك از آنها را تغيير ندهيد و رها نكنيد، در برابر پيماني كه شما با من مي بنديد، من هم با شما پيمان مي بندم، هشت خصلت را همواره مدنظر داشته باشم.»
امام زمان(عج) خطاب به آنان مي فرمايد:
«اما آن سي نكته اي كه بايد منشور هم پيماني شما با من باشد؛
1- هرگز از اطاعت من سرپيچي نكنيد و از هيچ يك از اصول توافقات عقب نشيني نكنيد.
2- هرگز دست به دزدي نزنيد.
3- هرگز به زناكاري آلوده نگرديد.
4-هرگز فعل حرام انجام ندهيد.
5- هرگز به فحشا و فساد گرايش نداشته باشيد.
6- به ناحق هيچ كس را نزنيد.
7- به زراندوزي و جمع كردن طلا مبادرت نكنيد.
8- به جمع كردن نقره مشغول نشويد.
9- گندم را احتكار نكنيد.
10- هرگز جو را احتكار نكنيد.
11- هيچ مسجدي را خراب نكنيد.
12- هرگز شهادت باطل ندهيد.
13- هرگز از مؤمنين بدگويي نكنيد.
14- هرگز ربا نخوريد.
15- در سختي ها بردبار باشيد.
16- بر هيچ خداپرستي لعنت نفرستيد.
17- هرگز شراب نخوريد.
18- هرگز لباس زربافت (بافته شده از تار و پود طلا) نپوشيد.
19- هرگز پارچه ابريشمي را به روي خود نيندازند.
20- لباسي كه از ديباج «پارچه ابريشمي رنگ شده» دوخته شده است را نپوشيد.
21- دشمن شكست خورده در حال فرار را تعقيب نكنيد و نكشيد.
22- هيچ خون ناحقي را نريزيد.
23- با هيچ مسلماني به حيله و نيرنگ برخورد نكنيد.
24- حتي بر كفار هم تجاوز و ستم نكنيد.
25- با منافقان به تجاوز و ستم برخورد نكنيد.
26- هرگز لباس دوخته شده از ابريشم بر تن نكنيد.
27- در زندگي ساده زيست باشيد و خاك، فرش زندگي شما باشد.
28- از فساد و فحشا همواره بيزاري بجوييد.
29- امر به معروف را سرلوحه زندگي خويش قرار دهيد.
30- همواره نهي از منكر كنيد.
هرگاه شما نسبت به اين 30مورد ذكر شده با من پيمان بستيد، اين حق را خواهيد داشت كه من هم در مورد هشت چيز با شما پيمان بسپارم:
1- متعهد مي شوم، شما دوستان خاص من باشيد و ديگران را بر شما ترجيح ندهم.
2- لباس هايي را كه مي پوشم، مانند لباس هاي شما باشد.
3- غذا و خوراكم مانند غذاي شما باشد.
4- مركب سواري من همتراز مركب شما باشد.
5- در همه حال و هر زمان با شما باشم.
6- همواره همراه با شما حركت كنم.
7- در زندگي به مقدار كم راضي باشم.
8- زمين پر از ظلم و جور شده را پر از عدل و داد كنم.
پس همگان، خدا را آن گونه كه شايسته است، عبادت مي كنيم، من به عهدم با شما وفا مي كنم و شما هم به عهدتان با من وفادار بمانيد.»
فقط به خوردن شیرینی وشربت و....نیست؛