فیلمی تکان دهنده از فروش دختران ایرانی در دبی!!!
فیلمی تکان دهنده از فروش دختران ایرانی و جذب آنها به فاحشگی در دبی
ارسال در 1396/12/28 ساعت 09:50
عرض x طول
ارسال ويدئو در تلگرام
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
ارسال در 1396/12/28 ساعت 09:50
عرض x طول
یعنی در اصل باید بگم فرشته گان آلت مردانه و هم زحمت زنانه هر دوبا هم دارند ولی کامل هستند و چهرشون هم ممکن هست باعث حسرت در وجود فرزندان انسان وضووآن بشه پس اینجا شدند مادرانتون ... حالا از هر نسلی که میخوان باشن
مخیواین بگید حووآشاه دختره شیرپادشاه وحووآن شاه که با آدم پسر پدرشاه و مامان ملکه مادر یعنی بابا پلیس ایران ازدواج کرد دختره نامسیح بود بهتون میگم نه ولی شاید دوست داشته دخترش باشه !؟!
یک زمانی من خودم در کشور حضرت زورپدره روسیه با سارا آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم ویک دختر زیبا هم به دنیا اومد که اسمش رو گذاشتم ضیوآ خانم چون میدونستم هدیه الهی هست از جانب نوربابا وضیاء بانو ... ولی برای چی باید دوباره دخترم رو تو این خوک دونی بکشونم !؟؟؟!قبول کنید مادرتون حووآن یک قولی ازتون گرفته بود!
حقیقت اینکه جفت بودن در این جهان توسطه انسان وضووآن بوجود اومد و پسره پادشاه مقددس و ملکه مقددس بمونم بهتره ولی این قابرعیل بود که حووآ رو از بهشت یک مادره موقرمزی که همسره خدامرد بود راند و گفت برای شوهرت یک همسر وبرای فرزندانت یک مادر باش چون بهت نیاز داشتند.(دراصل یک جورآندلینادولی بود) واینجا هم فقط یک آرک حیوانات هستند
آدرس دانلود یک مستندبنام پول وپورن را می گذارم؛
آنرادانلود و پس از دیدن آن برای اصلاح جامعه و نجات جامعه پیشنهاد خودرا درهمین صفحه بنویسید؛
برای روشنگری چه پیشنهادی دارید؟
آدرس:
http://s.tamasha.com/statics/videos_download/291914_0_normalized_256x144.mp4?name=%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF_%22_%D9%BE%D9%88%D9%84_%D9%88_%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%86_%22_144.mp4
شما که ماشالله همه ی روشنگری را مال خودت کردی.
ازآنجائیکه متوجه این اظهارنظرشما نشده ام؛
ممکن است توضیح بفرمائید،چرا؟
همون یک بار کفایت میکنه و سری بعد که خواستند ببینند میتونند فقط از صداش استفاده کنند نه تصاویر
قرآن در این رابطه چه می‌گوید؟...
شناسایی و دستگیری هم توسط اطلاعات سپاه انجام شد.
اما تا فرهنگ لیبرالی هست ،این مفسده ها و مفاسد هم هست؛
اما تا لیبرال ها هستند ،این مفسده ها و مفاسد هم هست؛
مردم را ازلیبرال ها بگیرید، تا مشکلات روبه حل شدن برود؛
چگونه ؟
روشنگری درمورد لیبرالیسم و لیبرال ها
اگه ايشون مقصره، رهبري و رياست جمهوري و بقيه هم قطعا بيشتر مقصر هستند،
اين كه چنين موضوعي را استفاده كنيم براي كوبيدن صادق لاريجاني كار كاملا اشتباهيه، مخصوصا در اين برهه احمدي نژادي ها و بقايي و مشايي ها
يه سري حواسشون نيست تخريب قوه قضاييه يعني بيگناهي فرزندان هاشمي، يعني بيگناهي سران فتنه، يعني بيگناهي برادر رئيس جمهور و معاون اول ايشون، بابك زنجاني ها و ......
چون همه اينها در همين سيستم محكوم شده اند و به اين راحتي زير سوال بردن و نفي ايشون، ادعاي بيگناهي خيلي ها را موجه ميكنه
نميگم ايراد نيست و همه چي گل و بلبل ولي حواسمون به شرايط كشور باشه و ببينيم كي چه مقاصدي پشت حرفاش داره
دوم؛ مشاهده کلیپ حاضر و مطالعه نظرات ذیل آن خصوصاً نظرات آقایان٬ محمدپور و مهمانان عزیز، رهگذر موقت را بر آن داشت تا نکاتی را متذکر شود.
سوم؛ پر واضح است که مسئله و معضلی که امروزه بیش از پیش مردم را آزار می‌دهد، بروز مفاسد اقتصادی گسترده و شاید سیستماتیک در بدنه‌ی دستگاه حکومتی است. این بدنه شامل هر سه قوه‌ی مقننه، مجریه و قضائیه است. نمیتوان وجود فساد در یکی از این سه قوه را انکار کرد. مصادیق بسیاری هم برای اثبات این مدعا وجود دارند. کافیست مروری بر اظهارات عزت الله یوسفیان ملا، عضو چندین ساله ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و نماینده‌ی مردم آمل در مجلس شورای اسلامی، داشته باشیم.
چهارم؛ برآوردی که می‌توان از اظهارات ایشان داشت این است که در کشور انگیزه‌ای برای مبارزه با فساد وجود ندارد. اما راهکار برون رفت از بحران چیست؟ بسیار ساده است. تنها راهکار عملی شناخته‌شده در دنیا برای مبارزه و مقابله با فساد، شفافیت است. شفافیت در قالب قوانین متعدد شاید در بیش از چهل کشور دنیا ایجاد شده و نتایج بسیار مفیدی به همراه داشته است. کشورهای پیشرفته، کشورهای غیر پیشرفته و حتی کشورهایی که شاید اگر حتی ده بار کره‌ی زمین را زیر و رو کنیم، نتوانیم آنها را بیابیم.
پنجم؛ سؤالی که مطرح میشود این است که چرا در یک مملکت اسلامی که کتاب‌های ارزنده و بی‌نظیری مانند قرآن و نهج‌البلاغه را در اختیار دارد، تاکنون شفافیت ایجاد نشده است؟ رهگذر موقت مایل است پاسخ بزرگواران را به این سؤال بداند.
ششم؛ کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در راستای ایجاد شفافیت در ماده‌ی سی و پنجم قانون برنامه ششم توسعه، دولت را مکلف به ایجاد سامانه ای میکند که عموم مردم از طریق آن سامانه بتوانند بر همه دریافتی‌های مسئولان نظارت داشته باشند. این ماده‌ی قانونی در کمیسیون تلفیق مجلس رأی می‌آورد و سپس در صحن علنی مجلس به بحث و بررسی گذاشته میشود. در آن جلسه، نماینده‌ی دولت ضمن نشر مطالب کذب و خلاف واقع، بصورت تمام قد با حضور واژه‌ی عموم مردم در این ماده‌ی قانونی مخالفت میکند و تعداد زیادی از نمایندگان لیستی نیز با ایشان همصدا می‌شوند. اما چرا؟ چرا یک عده که تعدادشان هم متأسفانه کم نیست در مقابل ایجاد شفافیت، مقاومت میکنند؟
هفتم؛ در مکتب اسلامی همواره تأکید بر آن است که آدمی باید خود را از مواضع تهمت دور کند. برگزاری دادگاه آقای بقایی بصورت غیرعلنی باعث شد تا آقای احمدی‌نژاد نسبت به رئیس دستگاه قضا اتهاماتی وارد کند، اما واکنش دستگاه قضا به این مسئله، تأمل برانگیز بود. شایسته بود دادگاه آقای بقایی بصورت علنی برگزار می‌شد تا از طریق ایجاد شفافیت از بروز فساد جلوگیری شود چنان که در اصل ۱۶۵ قانون اساسی نیز آشکارا گفته شده که محاکمات باید علنی برگزار شوند. دستگاه قضایی از این طریق میتوانست خود را از مواضع تهمت دور کند اما چنین نشد. این شیوه‌ی برخورد دستگاه قضا با مسأله آقای بقایی و نیز رفتار این قوه با آقای منصور نظری، وجود فساد سیستماتیک در دستگاه قضا را تأیید میکنند.
هشتم؛ این که گفته شود فلان فرد منصوب رهبری است و انتقاد به او یعنی انتقاد به رهبری، سخنی است کاملاً غیرمنطقی و غیر عقلانی. هر فرد باید در مقام خود، نسبت به رفتار و عملکرد خود پاسخگو باشد. اگر پاسخگو نبود میشود دیکتاتوری، که به شدت در نگاه اسلامی مذموم است. کمااینکه هر فرد غیر معصوم را هم می‌توان نقد کرد. اینکه گفته شود از فلان فرد غیر معصوم نمیتوان انتقاد کرد، سخنی است غیرمنطقی و غیرعقلانی.
آخر؛ رهگذر موقت از دوستان بزرگوار خواهشمند است منطق و عقلانیت را مبنای بحث قرار دهند تا بتوان نتیجه‌گیری کرد. رهگذر موقت امیدوار است عموم مردم با هم متحد شوند تا از این طریق بتوان در راستای تحقق آرمان‌های اساسی انقلاب اسلامی تلاش کرد.
ممنونم که به بحث روشنگری واردشدید؛
بند سوم شما قبول؛وبرای تکمیل نوشته شما توصیه و ارجاع به فرمایشات رهبری رادارم؛
اما به بند چهارم نقد دارم؛
کپی کردن ازسایرکشورهارا قبول ندارم،اما الگو،بله؛
چراکه مبنای طرح های آنان لیبرالی ست،وناسازگاربا دین واسلام است؛
یعنی بایستی با معیار اسلام سنجیده شود،این کاردراندیشکده یقین انجام شده ولی مسئولان به این اندیشکده مراجعه نمی کنند.!!!!!
بعضی هم انگیزه مبارزه ندارند،!!! چراکه منافع خودو وام دارانشان،به خطرمی افتد.
پاسخ بندپنجم مشخص است؛
لیبرال ها،چراکه درنسبت با حق وباطل مُخَنّث هستند،برای همین از پروپاگاندا استفاده می کنند.
بند ششم همانند بند پنجم است.
موضوع مطرح شده دربند هفت ،به نوشته قبلی حقیردرموردلیبرالیسم مراجعه نمائید.
اما بند هشتم؛
نظرحقیراینست که ما مجلس خبرگان رهبری داریم ،که نماینده ماهستند،
نقد و حتی عدم کفایت رهبر وظیفه آنهاست؛
البته نبایستی انتظارداشته باشیم این مجلس نقد خودرا علنی نمایند،مگرزمانی که عدم کفایت صادرکنند؛
پس ما چون احاطه کافی نداریم ،حق نقد رهبری راهم نداریم،اگرنقدی داریم بصورت کاملا محرمانه به نماینده یا نمایندگان خود درمجلس خبرگان منتقل نمائیم؛
درمورد منصوبین به رهبری هم راهکار نوشتن مطالب آنهم بصورت محرمانه ،نه سرگشاده وعلنی و ارسال به رفترمقام معظم رهبری توسط پست دوقبضه است.
خودحقیراین را انجام داده ام،و رسید نامه هم بعدازتحویل به بنده برگشت شد.
ازموضوع نپرسید،معذورم
ومن الله التوفیق
دوم؛ نقد منصفانه به هر صورت که بیان شود سازنده است. ورود به برخی مباحث و ایراد نظر در برخی حوزه‌ها نیز نیاز به مدرک فوق تخصص ندارند، گاهی اوقات برخی چیزها آنقدر واضح هستند که برای تشخیص سره از ناسره، تنها عقل سلیم نیاز است و لحظه‌ای تفکر. با این توضیح رهگذر موقت ذکر نکته‌ای را در مورد نمایندگان مجالس (شورای اسلامی و خبرگان) لازم می‌داند و آن اینکه وقتی نماینده‌ای برای تأمین منافع فردی خویش تلاش کرده تا نام خود را وارد یک لیست بکند، رهگذر موقت توقع ندارد این فرد در مجلس در جهت تأمین منافع مردم اقدامی بکند. خوش خیالی است اگر از چنین افرادی انتظار نظارت و پیگیری داشته باشیم.
سوم؛ فی‌المثل فرض کنیم شخصی از جناب آقایان دزدی کرده است. در این میان اموالی که متعلق به آقایان بوده، به سرقت رفته است. فرض که دستگاه قضایی این سارق را دستگیر کند و قصد محاکمه‌ی او را داشته باشد. آیا عقل سلیم می‌پذیرد که در محاکمه‌ی این سارق، جناب آقایان که مالک و صاحب اموال مسروقه است از حضور در دادگاه منع شود؟ همین را مدل کنیم به دزدی از بیت‌المال و اختلاس. واضح است. کسی که از بیت‌المال می‌دزدد، باید بصورت علنی محاکمه شود. حضرت علی (ع) نیز چنین روشی در مقابله با دزدان بیت‌المال داشتند. اما چرا در کشور ما چنین رویه ای وجود ندارد؟
چهارم؛ امروز دیگر زمان آن نیست که همه چیز را محرمانه نگه داریم. بسیاری از اطلاعات هستند که بی‌خود و بی‌جهت محرمانه اند، بی‌جهت طبقه‌بندی شده‌اند.همین محرمانه نگه داشتن همه‌ی اطلاعات باعث شده یک عده صاحب رانت اطلاعاتی شوند که همین خود زمینه‌ساز بروز مفاسد کلان در زمینه‌های مختلف شده است.
پنجم؛ همانگونه که شاهد آن بودیم دستگاه قضایی در مقابله با آشوبگران موسوم به دراویش گنابادی، سرعت عمل به خرج داد و آنان را محاکمه کرد. اما باز هم بصورت غیر علنی!!! آنان که امنیت و آرامش را از مردم سلب کرده بودند و وحشیانه تنی چند از نیروهای انتظامی را شهید کرده بودند. حتی حکم اعلام شده را نیز علنی نکردند!! به هر صورت یک سیستم قضایی که قادر است با چنین سرعتی به جرایم رسیدگی کند، چرا در مقابله با مسأله شرم‌آور حقوقهای نجومی از خود انفعال نشان داده و اقدام جدی نکرده است؟ رهگذر موقت پیش‌تر نیز اشاره کرده است مصادیق وجود فساد در قوای سه‌گانه بسیارند. منتهی نهادی که خود باید با فساد مبارزه کند، نباید آلوده به فساد باشد.
ششم؛ رهگذر موقت تعجب میکند. امروز روز اعتراضاتی که بصورت علنی مطرح می‌شوند و رسانه‌ها و افکار عمومی هم به این اعتراضات می‌پیوندند و بر مسئولان امر در جهت پاسخگویی فشار می‌آورند، به جایی نمی‌رسند و نتیجه‌ای در پی ندارند، در چنین شرایطی چگونه می‌توان امید داشت که اعتراضات محرمانه به نتیجه برسند؟ خود رهبری اعتراضات خویش نسبت به مسئولان را علنی کردهاند و آشکارا به رئیس جمهور مملکت اعتراض میکنند که مخاطب بایدها خودتان هستید، افراد مؤمن و انقلابی را به بهانه‌های مختلف کنار نگذارید و غیره و ذلک. اما پرواضح است که حتی این چنین اعتراضات آشکاری نیز به نتیجه نرسیده اند.
هفتم؛ در مورد منصوبین رهبری نیز اوضاع به همین صورت است و استثنایی وجود ندارد. اینهمه در ماجرای شرم‌آور حقوقهای نجومی از قوه قضائیه انتقاد شده، آیا نتیجه‌ای داشته است؟ در مورد آقای منصور نظری، تا زمانی که اعتراضات علنی نشده بودند، ظلم بسیار در حق ایشان صورت گرفت و علنی شدن اعتراضات و فشار افکار عمومی بود که باعث شد ایشان از چنگال ظلم رهایی یابند. در چنین شرایطی نوشتن نامه‌ی اعتراضی بصورت محرمانه، بدون شک، جز دردسرتراشی برای شخص نویسنده‌ی نامه، هیچ نتیجه‌ای در پی ندارد.
هشتم؛ یکی از معایب بزرگی که در کشور به چشم می‌خورد، عدم توجه به جوانان و عدم وجود جوان‌گرایی در پست‌ها و سمت‌های دولتی است تا جایی که دیده میشود مسئولان دولتی عموماً یکسری پیرمرد سالخورده و کهنسال هستند که حتی هوش و حواس درست و درمان برای ایراد یک سخنرانی ساده را هم ندارند چه برسد به ارائه‌ی برنامه در مجلس.
نهم؛ رهگذر موقت حرفی در مورد عدم کفایت رهبری نزده است و صرفاً معتقد است نقد منصفانه نسبت به هر فرد غیر معصوم وارد است و نفی این حق از آحاد ملت مصداق تفکر دیکتاتوری است که در نگاه اسلامی بسیار مذموم است.
آخر؛ رهگذر موقت معتقد است برای اداره‌ی هر سیستمی، یا از خود مدل و الگو داریم و یا نداریم. اگر داریم که چقدر عالی و اگر نداریم باید از دیگران الگوبرداری کنیم. خوشبختانه در دین اسلام کتاب‌های ارزنده‌ای مانند قرآن و نهج‌البلاغه را داریم که روشهای ناب و اسلامی اداره‌ی کشور و برپایی قسط در آنها موجودند. اما متأسفانه امروزه در کشور مفاسد اقتصادی و دست‌اندازی به بیت‌المال در حدی شایع و فراگیر شده که انتظار رسیدن به عدالتی در حد عدالت موجود در حکومت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام، یک افق دست نیافتنی به نظر می‌رسد.لیکن برای شروع بایستی فسادستیزی را در اولویت قرار داد که آنهم جز از طریق ایجاد شفافیت حاصل نخواهد شد. ایجاد شفافیت حتی اگر با الگوبرداری از نظام‌های لیبرال غربی نیز صورت بگیرد، بی‌شک نتیجه‌ی آن هزاران بار از وضع موجود بهتر و قطعاً اسلامی‌تر خواهد بود.
پاسخ به بند اول؛سلام علیکم؛
درپاسخ به بند دوم؛
نقد ،علاوه برمنصفانه،صادقانه و صمیمانه هم بایستی باشد؛
چرا مجلس خبرگان و مجلس شورا یک کاسه درموردشان نوشتید؟
افرادی که وارد مجلس شورای اسلامی می شوند،چه باپروگاندای غری وچه باتبلیغ اسلامی رای آورده باشند،نماینده ملت درمجلس هستند؛
این ما هستیم که با مطالبه گری محکم و قاطع(نه فحاشی و....)از نمایندگان، بایستی برایشان تصمیم سازی کنیم ؛
آن نماینده ای که برای تامین منافع خود و وام دارانشان وارد مجلس شده؛
1- ،باروشنگری نبایستی می گذاشتیم رای مردم را به خود جلب کند؛
2- درمورد لیستی ها همینطور،آنقدر روشنگری می کردیم،که پروپاگاندای غربی بیرون مرز وداخلی بی اثرمیشد.
3-حالا بنده کم کاری در روشنگری نمودم یا دیگران ، بایستی وادارکنیم که تبعیت کنندازمطالبه مردم،سخت است ولی شدنی ست،با فحاشی نمی شود،روشنگری کرد.
بندسوم؛
اگر شخص آقایان وسارق باشد،آقایان نبایستی منع حضوردر دادگاه شوند؛
اما اگر شخص آقایان نیست،وحتی مسئله به امنیت کشوربرمی گردد،خوب معلوم است دادگاه بایستی غیرعلنی برگذارگردد،وباسازکارهای خود قوه قضائیه
بند چهارم؛
عرض بنده همه چیز را طبقه بندی کردن بود؟
بند پنجم؛
خب معلوم است ،قوه قضایه برای محاکمه کردن یک جریان، سازکارخودش را دارد؛
نمی شود،علنی کرد،که..............................................
برای پاسخ به قسمت آخراین بند ؛
با کمک هم ،مردم را با روشنگری ازلیبرال ها ،بگیریم،تالیبرال ها منزوی شوند
تا عمل باطل ،سخن باطل،رفتارباطل که جعل بشراست،به محاق برود ونابودبشود؛
وحق که جعل خدای متعال است جاری شود.
سخت است ،اما ملت فهیم برای همین انفلاب اسلامی کردند با سختی ازمشکلات و معضلات عبورکنند،و حق جاری شود
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا
وقتی قرآن کریم ومجید با اِنّ شروع می فرمایند؛
یعنی این است وجزاین نیست
عذرخواهم طولانی شد،اگر لازم است بفرمائید درفرصت بعدی ادامه دهم
دوم؛ اصل ۱۶۵ قانون اساسی می‌گوید محاکمات، علنی انجام می‌شوند و حضور افراد بلامانع است مگر آن که به تشخیص دادگاه، علنی بودن آن
منافی عفت عمومی یانظم عمومی باشد یا در دعاوی خصوصی طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشد. رهگذر موقت معتقد است این اصل قانون اساسی به اندازه‌ی کافی واضح و شفاف بیان شده و نیازی به توضیح و تفسیر ندارد. ضمناً واژه‌ی امنیت ملی هم در این اصل به چشم نمی‌خورد. پس آقایان توضیح بدهد دادگاه حسین فریدون، مهدی هاشمی، جهانگیری برادر معاون اول، بابک زنجانی، حمید بقایی و امثالهم بر اساس کدام منطق و قانون، غیر علنی برگزار شدند و می‌شوند؟
سوم؛ رهگذر موقت پیش‌تر نیز اشاره کرده است عدم وجود شفافیت در بسیاری از موارد باعث ایجاد شک و شبهه میشود که اثرات مخرب این شبهات اگر بیشتر از موارد آسیب‌زننده به امنیت ملی نباشد، کمتر نیست. پس شایسته است که انسان خود را از مواضع تهمت دور کند و شفاف سازی کند.
چهارم؛ رهگذر موقت باور دارد ریشه ی بسیاری از مفاسد اقتصادی موجود در کشور نبود شفافیت اقتصادی است و راهکار برون رفت از این بحران عظیم و رو به رشد نیز چیزی جز ایجاد شفافیت از طریق نظارت عموم مردم بر دریافتی‌ها و دارایی‌های مسئولان نیست. حتی اگر ایجاد شفافیت با شیوه‌ی غربی و لیبرال انجام شود باز هم گره‌گشاست. لیکن با جریانی روبه‌رو هستیم که نه اسلام را تمام و کمال اجرا میکند و نه تفکر غربی را. بی‌شک اگر یکی از این دو شیوه بصورت تمام و کمال اجرا می‌شد، اوضاع هزاران مرتبه بهتر از وضع کنونی بود.
بزاريد سوال خودم را كوتاه و مختصر بيان كنم تا جواب صحيح تري بگيريم
اگر شخصي براي انجام مسئوليتي نالايق باشد، منصوب كننده مستقيم وي نسبت به اين انتصاب مقصر است يا نه؟
خواهشا فقط به همين سوال پاسخ بدهيد تا مرحله مرحله جلو برويم
دوم؛ رهگذر موقت بر خود لازم می‌داند به جهت ورود در بحث میان محمدپور، آقایان و مهمان بزرگوار، از هر سه عزیز عذرخواهی کند.
سوم؛ اما پاسخ رهگذر موقت به سؤال مطرح شده: اگر بی‌لیاقتی آن شخص بر همگان، از جمله بر انتصاب کننده مستقیم وی، آشکار شده باشد، بی‌شک انتصاب کننده نیز بی‌تقصیر نیست.
حالا در مورد شخص آقاي صادق لاريجاني اگر ايشان را نالايق و فاسد بدانيم آن وقت انتصاب كننده ايشون آيا كسي به جز رهبري هستند؟
اينجاست كه من ميگويم بايد در نظر داشته باشيم بعضي انتقادها به ايشون براي اين است كه رهبري را بزنند.
فارغ از اينكه نظر شخصي من در مورد آقاي لاريجاني و رهبري چه باشد، حتي به عنوان يك ناظر خارجي هم به شخصه اين سناريو را در نظر ميگيرم.
کسی نگفت قوه قضائیه مقصره ؛
که بعدش شما قلاب دیگرتان را به رهبری گیرداده اید؛!!
و ازآنان دفاع کردید؛!!!
دنبال مقصر هستید؟
مقصر کسانی هستند که سازکارهای لیبرالی در فرهنگ - اقتصاد - سیاست درکشوراسلامی اجراکرده و می کنند؛
چرا وزارت ارشاد اسلامی داریم،وظایف ش چیست؟
هرچه می گوئیم کشوراسلامی انقلابی نبایستی باسازکارهای لیبرالی اداره شود؛!!
بازتحت تاثیر پروپاگاندا به کسانی داده میشود،که تفکرشان لیبرالی ست.!!!!
تفکرلیبرالی می گوید؛
همه چیز را آزادبگذاریم و بعد برای کنترل قانون داشته باشیم و نیروی انتظامی ،نیروهای امنیتی و قوه قضائیه درگیرشود؛
این یعنی جامعه را امنیتی کردن؛!!!!
دراین چهل سال بعدانقلاب بااین سیاست نتیجه مطلوب حاصل شده است؟
چرابردانسته های غلط و باطل اصرار ورزیده میشود؟
ازآنجائیکه رهبری شصت ویکمین زعیم و نائب عام امام زمان(عج)است،زیرسوال بردن ایشان خط قرمز است ؛
اگر هم لازم باشد مجلس خبرگان رهبری هست،عوام حق گذر از این خط قرمز را ندارند.
پس شما وشمای نوعی چرا گذاشتید از خط قرمز خداعبورکنند و با خدا بجنگند؟
نائب های عام امام زمان قبلی را بعداز نواب خاص چه کسانی وبا چه سازکارهائی تعیین شده بودند؟
آیا شما صلاحیت نقد نائب امام زمان رادارید؟
چرا ؟
شما دکترین شیطان را می شناسید؟؛
که جنگ های صلیبی با مسلمانان را رغم زد؛
با پبروزی مسلمانان که برای مسیحیت نتیجه ای نداشت، بعدش عده ای معترض باشعار(پروتست - اصلاح) را رغم زد؛
که بعدش بین حکومت های اروپائی جنگ رارغم زد؛
که بعدش کاتولیک و پروتستان را رغم زد؛
که بعدش جنگ مذهبی سی ساله بین کاتولیک(اصول گرا) و پروتستان(اصلاح طلب)مسیحیت را رغم زد؛
ازهمدیگرکُشتندوکُشتندتااینکه جمعیت اروپای آنروزنصف شد؛
این جنگ ها رااز قرون یازدهم تا هفدهم میلادی رغم زد؛
که بعدش عهدنامه وستفالی را رغم زد؛
که بعدش مداخله پاپ رسماً در امور داخلی و خارجی کشورها ممنوع اعلام کردن را رغم زد؛
ومذهب را کلا و رسماکنارگذاشتن را رغم زد؛
سپس لیبرالیسم را رغم زد؛
که مبنای آن غیرالهی،غیرتوحیدی،مادی ،ناسازگار با دین وناسازگاربا اسلام است؛
اساس این لیبرالیسم چیست؟
تثلیث؛ پدر - پسر - روح القدس
ریشه این تثلیث به کجا می رسد؟
الثالوث مقدس مصرباستان فرعونی؛ اوزوریس - ایزیس - حورس
قرآن کریم ومجید می فرمایند؛
لَقَدْ کَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذينَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَليمٌ
سوره مائده آیه 73
كسانى كه [به تثليث قائل شده و] گفتند خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است قطعا كافر شده اند و حال آنكه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مى گويند باز نايستند به كافران ايشان عذابى دردناك خواهد رسيد .
قرآن کریم ومجید می فرمایند؛
فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ -فرعون صاحب میخ ها - فرعون صاحب ابلیسک ها
ابلیسک ستون یک پارچه ای ست که ازقائده بسمت بالا باریک میشود وهرمی برنوک آن است.
همانی که حجاج درمراسم رمی جمرات هفت سنگ می بایستی برآن نمادها بزنند؛
این هفت سنگ حتما بایستی به نمادها برخوردکند.
همانهائیکه رژیم آل سعود دورآن دیوارکشیده است.
امروز این ابلیسک ها درمیدانها و جاهای مشهورسراسر جهان نصب است.
حتی جلوی واتیکان ، وبزرگترین واصیل ترین این میخ ها(ابلیسک ها) ازمصرباکشتی خاصی بارگیری وبه امریکا برده شده ودرمحوطه بین؛
( قوه مجریه = Executive Branch = Father = پدر= خدا
قوه قضائیه =Judicial Branch =Jesus = پسر= عیسی
قوه مقننه = Legislative branch = Holy spirit = روح القدس)
نصب کرده اند.
ازمسئول این صفحه آقامحسن عزیز و دیگرکاربران گرام غذرخواهم طولانی شد.
ظاهرا مبهم حرف زده ام که همچنان منظورم را اشتباه برداشت میکنید.
در بخشی از کلیپ جناب دکتر عباسی میگویند که رییس قوه قضاییه رواست که از غصه بمیرد که ..........
برداشت من این بود که سازنده این کلیپ انتقاد جدی به رییس قوه قضاییه یعنی آقای لاریجانی دارند.
نمی گویم به ایشون نقد وارد هست یا نه، یا این نقد در چه سطحی هست، یعتی آیا ایشون را کلا از صلاحیت این مسئولیت نقض میکند یا نه،
ولی ایراد میگیرم که با توجه به شرایط فعلی که گروهی به محوریت دکتر احمدی نژاد با همین نقد به قوه قضاییه و رییس آن مسائلی که حتما از آن مطلع هستید را ایجاد کرده اند، و به نطر من این انتقاد و کلیپ خالی از اشکال نیست.
بعضی اوقات قصد و نیتمان خوب است، انتقاد هم درست است ولی چون هر نکته مکانی دارد، نتیجه عکس میشود. فرض کنید نسبت به پدر و مادرتان انتقاد درستی هم دارید و بیایید این مطلب را در جمع فامیل بیان کنیم..........
اینطور انتقاد شدید و تند نسبت به آقای صادق لاریجانی به هر حال با توجه به این نکته که ایشون تعیین شده توسط رهبری هستند، هر چند منصوبین رهبری هم حتما قابل نقد هستند ولی وقتی سطح نقد اینقدر شدید می شود که کلا صلاحیت و عدالت شخص را زیر سوال میبرد، این سوال پیش میآید که اگر این چنین است، پس آیا منصوب کننده ایشان که چنین شخص بدون صلاحیتی را برای چنین مسئولیتی انتخاب کرده است و این ایرادات هم به این شخص وارد است و همچنان او را در مسئولیت نگه میدارد، آیا نباید نسبت به انتصاب خود پاسخگو باشد، آیا ابقا کننده این چنین شخص بی صلاحیتی خود دارای صلاحیت است؟!
اشکال اینجا پیدا میشود. بعضی دوستان با این کار خود عملا رهبری را دارند زیر سوال میبرند، در صورتی که به مشکلات و سختی های کار واقف هستیم و برای من این انتقادات با این شدت و حدت نسبت به شخص رییس قوه قضاییه قابل قبول نیست، هرچند که انتقاد را به ایشان مانند خیلی های دیگر وارد میدانم ولی صلب صلاحیت نمی دانم.
از نظر من، از نظر رهبری با توچه به جمیع دلایل که بسیاری از آنها برای ما پوشیده است ولی با اعتمادی که به رهبری دارم، در حال حاضر رهبری شخصی بهتر از ایشان را برای این سمت نمی شناسند که اگر میشناختند حتما تغییر میدادند، که اگر غیر این باشد جای سوال دارد.
( نکته ای درون پرانتز: اینکه آیا ساختار قوای سه گانه ی ما تثلیتی به آن معنایی که شما میفرمایید هست یا نه، و با در نظر گرفتن رهبری حضرت امام خمینی و امام خامنه ای، مسئله ایست که خیلی ساده نمیتوان در مورد آن قضاوت کرد و بخث مفصل تری میطلبد. همچنین دقت کنید اگر هم این مورد اثبات شود خوب آیا صرف اینکه شخصی دراین مقام قرار گرقته یعنی رییس قوه شود، سبب ایجاد اشکال به آن شخص میشود؟! یعنی شما رهبر این انقلاب به هر حال باید برای این پست شخصی را انتخاب کنید... فعلا بیشتر توضیح نمیدهم ...)
لطفا دقت ؛
شما نوشته اید:در بخشی از کلیپ جناب دکتر عباسی میگویند که رییس قوه قضاییه رواست که از غصه بمیرد که ..........
جمله اصلی اینست:
دراین قضیه اگر رئیس قوه قضایه ازغصه بمیرد رواست.
آیا این جمله می رساند،قوه قضائیه مقصراست؟
بنظرحقیرمنظوراینست که؛
که ازایشان مطالبه نموده اند، پیگیرباشند.
اگر سازنده یا نشردهنده این کلیپ چنین منظوری راکه شما نوشته اید داشته ،اشتباه کرده؛
از آقامحسن عزیزاستدعا دارم خودشان توضیح بفرمایند؛
عمل آن گروه هم تحت تاثیر لیبرالیسم است.
حقیرکرارا دراین سایت نشرداده ام؛
لیبرالیسم به گونه ای در تار و پود معرفت‌ها و علم‌ها پیچیده است که قوه فرقان را حتی از مؤمنین گرفته و بسیاری را می بینیم که چطور ساده اندیشانه در چاه ویل لیبرالیسم افتاده‌اند و دست و پا می زنند.
لیبرالیسم بافت و نسوج ساختار ها را شکل داده، و هر ساختاری درصدی از آلودگی به این ویروس را دارد؛
لیبرالیسم سبک زندگی ما را آلوده کرده است.
پس اول خط انقلابی و غیرانقلابی را ترسیم کنیم؛
این تقسیم ازحقیرنیست،این تقسیم بندی امام جامعه است؛
سپس نقد ها و اعتراض های خودمان را مطرح وپیگیری نمائیم؛
این نقدهاهم خردمندانه است که صادقانه باشد،صمیمانه باشد،امانت دارانه باشد.
دراینکه ساختار قوای سه گانه ی ما تثلیتی است وبرگرفته ازغرب است،شکی نیست ؛
این عرض بنده نیست،فرمایش دلسوزان متعهد وانقلابی ست؛
ولی فعلا قانون است ،وقانون قابل اجرا وتبعیت است؛
ونبایستی قانون گریزی صورت پذیرد؛
اما برای اصلاح آن لازم است برای نمایندگان مجلس تصمیم سازی ومطالبه نمائیم؛
بازهم عذرخواهم طولانی شد.
ومن الله التوفیق