واکنش آزاده نامداری به انتشار تصاویر جنجالی در فضای مجازی!
آزاده نامداری نسبت به انتشار عکس های جنجالی خود در فضای مجازی واکنتش نشان داد.
ارسال در 1396/5/2 ساعت 17:53
عرض x طول
ارسال ويدئو در تلگرام
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
بابا غلط کردم رو برای این موقع ها گذاشتن دیگه.
ماجرای خانم نامدار ی یک بار دیگر نشان داد که اتاق فکر حکومت چقدر توان برنامه ریزی دارد
در خلال هفته های گذشته خبرهای خاصی را شنیدیم :
شنیدیم احمدی مقدم منفصل خدمت شد فرمانده نیروی انتظامی و از روسا ی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز خود و دوستانش به جرم نفت فروشی منفصل شدند و الی آخر .
برادران مداح به جرم رابطه و درز دادن اطلاعات آن شد
میان برادر قالیباف و استاد موتور اصول گرا دعوا شد و پس پرده اختلافات فاحش برون زد
ناطق نوری و ...ریزش کردند و تتلو سر از خاک اصول گرایی در آورد .
خلاصه اختلاس و نفوذ و رابطه جنسی و ....فراوان بود و این همه یعنی تشت رسوایی و اتمام اصول گرایان از پشت بام به گونه ای افتاده که صدایش را کرهای عالم هم شنیدند اما اما اما ......ناگهان چند عکس و فیلمی کوتاه از خانم نامدار ی همه این اخبار مهم را تحت پوشش قرار داد و افکار عمومی بحث را بر سر چادر و حجاب خانم نامدار ی شروع و تند کردند .
واقعا اخبار فرمانده سابق نیروی انتظامی مهم تر بود یا آزاده نامدار ی ؟
واقعا اتفاقات جاسوسی و...مداحان بیشتر می ارزید یا آزاده نامدار ی ؟
رسیدگی به تخلفات بزرگ در شهرداری تهران برای ملت بیشتر چیزی در بر داشت یا نوشابه سر میز آزاده خانم ؟
اصلا آزاده نامدار ی کجای زندگی ما بود با چادر یا بی روسری ؟ چقدر اعمالش برای مملکت و آینده جوانان نقش آفرین بود ؟
ولی در ایران مصیبت زده ما بیش از هر حساسیتی حساسیت جنسی می کند
اگر یک انگلیسی بیست سال نفت ما و ثروت ما را ببرد کک کسی نمی گزد ولی اگر همین انگلیسی در کوچه پس کوچه دهاتی ناگهان لپ دختری 13 ساله را ببوسد فریاد وا غیرتها از هر گوشه بر می خیزد .باور کنید بازیمان داده اند در حد لالیگا.
باید بدانند
هر کس جای خودش را دارد
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری
برادر روشنفکر گناه را با این مسایل توجیه نکنید که بدعذابی در انتظارتان هست
اصلا قصد ندارم که در مورد زندگی خصوصی این زوج و یا ریاکاری نهفته در این عمل بنویسم که کار از این حرفها گذشته است. ولی پرسش اصلی من این است در حالی که مردم به نان شب شان محتاج اند این آقازاده های محترم چطور تعطیلات تابستانی را به سوئیس می روند، چطور ویزا می گیرند و از چه راهی هزینه اش را تامین می کنند و لابد بقیه زندگی شان متناسب با این سفر رفتن تنظیم شده است؛ یعنی شیک و اشرافی
اگر سوال از کجا آوردی را در مورد همه آقازاده ها در تمام جناحها و مقامات به ظاهر فرا جناحی تعمیم بدهیم راز فلاکت اکثر مردم را در می یابیم. در رانت خواری بین چپ و راست و اصلاح طلب و اصول گرا تفاوتی وجود ندارد و این روزها این شعر حافظ مدام به سراغم می آید که چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.
این خانم کارش اشتباه بوده
اونی که عکسشو پخش کرده هم کارش اشتباه بوده
چه ربطی به بقبه زمین وزمان داره
مینوخالقی رو که دوستان اصلاح طلبش پخش کردن
بقیه حرفایی هم که زدین مدرک بیارین
نمیشه که هرچی به ذهنتون میاد رو به بقیه بچسبونین
عاشق روشنفکریهای بی پایه شماهام
عقل شمایین شعور شمایین فرهنگ شمایی....ضمنا چادر چه بدی به نویسنده متن سایت کرده نمیدونم
ولی حیا وچادر توهیچ زمانی بد نیست
چرااینقدکوبیدینش نمیدونم
تیتر این نوشته، یک جابجایی کلامی با استفاده از نام مجری صداوسیماست ولی قصدم از این یادداشت، فقط شخص او نیست. تمام کسانی مثل اوست که «اسیر موقعیت خود» شده‌اند! و دیگر نمی‌توانند «آزاد و آزاده» باشند. کسانی که البته «ژن خوب پررویی» و «رانت مرغوب وقاحت» هم دارند و برای حفظ موقعیت خود، به دوربین نگاه می‌کنند و سفید را «سیاه» جلوه می‌دهند! پدیده‌ای که «میر محصور» درباره آن گفته بود!
ساده‌اش این است: مثل هزاران خانم ایرانی، یک زن در سوئیس کشف حجاب کرده. پیچیده اینجاست که او یک خانم معمولی ایرانی نیست! او یک مجری صداوسیماست که «افتخار می‌کند که چادری است!» و سالهاست که از این چادر؛ نان می‌خورد و نان دیگر زنان را می‌بُرد و آنان را مقابل دوربین، بازجویی می‌کند!
اشتباه خانم مجری این نیست که در یک تفرجگاه و پارک عمومی در خارج از کشور، در میان «هزاران محارم خودش» مشغول نوشیدن شربت سکنجبین است! یا اینکه برای لحظه‌ای (به در ازای چندین دقیقه)، روسری و چادر از سرش افتاده و غیر از عابران پارک، هیچ نامحرم دیگری در آنجا نبوده! اینها واقعاً حریم شخصی افراد است. او می‌تواند دوغ هم بنوشد.
مشکل، دروغ گفتن وقیحانه‌ی او در همان پارک و این بار با «چادر!» درباره این اتفاق‌هاست! مشکل وقاحت اوست، آن هم ساعتی بعد که فیلم و عکسش موجب سئوال «برخی از دوستان!» میشود و او مجبور شده به خیلی از آن «عزیزان!» تلفنی توضیح بدهد!
آنجا که ساعتی بعد از تفرج و تفریح در سایه‌سار آزادی، به طور معجزه‌واری، مجدداً «چادر به سر» جلوی یک دوربین دیگر می‌نشیند و «به دوربین زُل می‌زند» و احمقانه‌ترین توجیهات را برای بینندگان عزیز! تعریف می‌کند! این خانم مجری، همان خانم چادری وقیحی است که مونا برزویی را به خاطر نوع حجابش، در برابر دوربین «بازجویی» و تحقیر کرده، و حالا «معصومانه» از مردم می‌خواهد به «حریم خصوصی!» او احترام بگذارند.
او نه بخاطر انتخاب شخصی چادر یا بی‌حجابی، بلکه به خاطر اینکه تمام این سال‌ها «نان چادر» را خورده و دیگران را به خاطر «بی‌حجابی» قضاوت کرده، در «تور قضاوت مردم» صید شده و مستحق سرزنش آنهاست. اما می‌خواهد که او را قضاوت نکنند. حرف درستی می‌زند، اما نه درباره خودش، که دیگران را قضاوت کرده و چادرش را به رخ می‌کشید!
او شاید به آه دل شکسته‌ی یکی از همان زنان، در مقابل یک دوربین دیگری که این بار «واقعیت» او را ضبط کرد، رسوا شد. رسوا به این معنی که از پرده سیاه نفاق و چادر بیرون آمده بود ولی نمی‌دانست این، بازی روزگار است. «نردبان این جهان ما و منی است؛ عاقبت این نردبان افتادنی است!»
تمام شد! کارکرد تبلیغاتی این مجری، برای تاجران پارچه سیاه چینی و برای چادرفروشان، «تمام» شد!
صداوسیمای جمهوری اسلامی البته حق ندارد او را «ممنوع‌الکار» کند. چون آنجا، همه شبیه به ایشان، ریاکار، دورو و متظاهرند! پس وصله‌ی ناجور نیست!
به هر حال آن نانی که ایشان از این چادر می‌خورد، در تنور رسوایی سوخت! حالا مانده انتخاب شخصی او، که آیا همچنان در زیر «چادر نفاق»، آن شربت سکنجبین یا دوغش را بنوشد؟ و یا واقعاً تصمیم بگیرد به این نفاق تهوع‌آور پایان دهد و آزاده زندگی کند. او البته با توضیحات کودکانه‌ای که درباره «محارم در پارک و آن چندلحظه‌ی بدون حجاب!» داد، نشان داد قصد ندارد از زیر سایه‌ی دروغ به سمت رهایی برود. آزادگی هم البته، نعمتی نیست که به هر کسی برسد!
مرگ بر ضد ولایت فقیه
متاسفانه امروز با سهل انگاری وترک فریضه امربه معروف ونهی ازمنکر درایران اسلامی باعث شده برخی سلطنت طلبان فراری وساواکیها و اراذل واوباش و مفسدان اقتصادی واجتماعی از لانه های خود بیرون آمده وبا بی شرمی تمام به هنجارها وارزشهای حکومت الهی حمله کنند. وحزب الله عزیز رامورد طعن وشماتت زبانهای پلید خود قرار دهند. وهرچه از دهنهای کثیفشان بیرون می آید بی واهمه برزبان آورند. تا به گمان باطل خود با دهانهای کثیفشان نور الهی را خاموش کنند. وهم صدا با اربابان روسیاه خود یعنی بوش و اوباما و یزید و صدام وداعش برعلیه آل علی علیهم السلام هم نوا ویکصدا شوند. اما این مزدوران اجیر استکبار و استبداد واین سلطنت طلبان خائن و وطن فروش غرب زده باید بدانند که صبر حزب الله غیور وسلحشور هم حد ومرزی دارد واگربه خباثتهای خود ادامه دهند با واکنش سخت مواجه خواهند شد وهمچون اربابان کثیفشان درغرب به زباله دان تاریخ خواهند رفت. این مزدوران حلقه به گوش وسگهای زنجیری آمریکا واسرائیل باید بدانند که اگربه آنها مجال انتقاد داده می شود تا حرفهای خودرابزنند به برکت خون شهیدان سرافراز انقلاب اسلامی ومجاهدت علما وروحانیت گرانقدر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله وسلم است. وبدانند این آزادی را امام خمینی وشهیدان به ارمغان آورده اند. وگرنبود مجاهدت امام وشهدا الان می بایست حکومت ما در دست خاندان فاسد وکثیف و وابسته وخائن پهلوی بود که همچون آل سعود سگهای حلقه بگوش استکباربودند.
از این رو، بشر دانست تک محوری‌های این دو نوع حکومت، برای آنان زندگی آرامی باقی نمی‌گذارد؛ بر این اساس، در پی طراحی حکومتی برآمد که درصد آزادی‌های مردم در آن بیشتر باشد و اکثریت جامعه با حق انتخاب خود، در تعیین آن دخالت کرده و بر آن نظارت نمایند
برای همین به دامان دموکراسی و حکومت انضمامی، جمع‌سالاری و اکثریت گرایی پناه برد تا هم مشکل عقل خطاپذیر خود – که از وحی بریده است – و هم مشکل نفس خودخواه و خودمحور خویش را – که از مقام عصمت دور افتاده است – چاره کند.
حضرت علی در اطاقی را باز کرد دید مردی با زنی در حال زناست
روی برگرداند درب را بست و به راهش ادامه داد
بهتر است ستار بودن را از او و خدایش بیاموزیم
همه جا چادر بزار عزیزم
نمیشه که .... پارک که حریم خصوصی نیست
کاری ندارم به اینکه کاری که آزاده نامداری کرده، درست بوده یا غلط. تنها نیاز است به چند نکته اشاره کنم:
1) چه می شود وقتی پگاه آهنگرانی در فلان کشور خارجی، کشف حجاب می کند و حتی فیلمی از او با لباسی نامناسب منتشر می شود که در آن فیلم افاضاتی می کند در مورد حجاب و نوع پوشش و ... ، دردسری برای او ایجاد نمی شود و به کشور بر می گردد و دوباره فعالیت مثلاً هنری خود را از سر می گیرد و در انتخابات ریاست جمهوری هم از فلان کاندیدای تخریب گرِ افراطی، حمایت می کند و قس علی هذا.
2) چه می شود وقتی لیلا حاتمی در فلان فستیوال خارجی، لباس نامناسب می پوشد و با مرد خارجی نامحرم روبوسی می کند، دردسری برای او ایجاد نمی شود و دوباره به کشور بر میگردد و فعالیت هنری خود را از سر می گیرد؟
3) اما چه می شود که وقتی اتفاق مشابهی، آنهم به لحاظ کیفی در چند رده پایین تر( بدین مفهوم که خبری از فیلم و افاضات و روبوسی و فلان نیست)، در مورد آزاده نامداری رخ می دهد، آن را در بوق و کرنا می کنند و در توئیتر حمله می کنند و در یوتیوب، کلیپ به اشتراک می گذارند و در کانال های فلان شبکه اجتماعی به او حملات دامنه دار و وسیعی صورت می گیرد؟ براستی علت چیست؟ چنین مسائلی آدمی را بر آن می دارد که اندکی در مورد تحولات پیرامونش بیاندیشد. و اندیشیدن، کاری که اکثریت ملت ما با آن بیگانه اند. اکثریتی که سرنوشت جامعه را تعیین می کنند.
4) با اندکی تأمل به سهولت می توان دریافت که هجمه هایی که علیه افراد صورت می گیرد، کاملاً هدفمند و جهت دهی شده اند. جهت دهی شده از سوی برخی جریانات سیاسی خاص، که امکانات گسترده ای در حوزه مطبوعات و رسانه دارند و هر جا به نفع خودشان باشد، تجسس در زندگی مردم را حرام می دانند و آنجا که منفعت خویش را در خطر ببینند، با تمام قوا دست به تجسس می زنند و با آبروی افراد بازی می کنند. این جریانات خاص سیاسی، با امثال پگاه آهنگرانی (هر غلطی هم که بکند) کاری ندارند چرا که او را حامی خود می بینند اما با غیر حامیان، رفتار بسیار زننده ای دارند.
5) چنین جریاناتی چگونه دم از آزادی می زنند؟ متأسفانه این جریانات سیاسی منحط، طرفدارانی دارند که اهل تعقل نیستند و بر طریق بزرگان خود، از یک طرف بر علت پافشاری می کنند و از طرف دیگر، ساده لوحانه، معلول را محکوم می کنند.
6) و چه فرهنگ غلطی است که در بین مردم باب شده است. که مدام دنبال عکس های خصوصی این و آن می گردند تا منتشر کنند و بنویسند، عکس های خصوصی و لو رفته ی فلانی. و چه مردمانی هستیم ما که مدام دنبال عکس های خصوصی این و آن می گردیم. بُله مردما که ماییم.
7) گویی این داستان هجمه به شخصیت ها و افراد غیر حامی جریان سیاسی حاکم، تمامی نخواهد داشت. چرا که متأسفانه، جریان سیاسی حاکم به قول شهید آوینی بر این باور است که در جمهوری اسلامی همه آزادند الا بچه حزب اللهی ها.
فحش اگر بدهند آزادی بیان است. جواب اگر بدهی بی‌فرهنگی.
سؤال اگر بکنند آزاد اندیشند. سؤال اگر بکنی، تفتیش عقاید است.
تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند. جواب اگر بدهی دروغگویی.
مسخره‌ات بکنند انتقاد است. جواب اگر بدهی بی‌جنبه‌ای.
اگر تهدیدت بکنند دفاع کرده‌اند. اگر از عقایدت دفاع بکنی خشونت‌طلبی.
حزب‌اللهی بودن را با همه تراژدی‌هایش دوست دارم.
به امید روزی که، ارزش برای همه ارزش باشد و منکر هم برای همه منکر باشد.
خانم حاتمی و بقیه ک میفرمایین مثل این خانوم نون چادرشونو نخورده بودن به چادری بودنشون افتخار نکرده بودن و در یک کلمه بوی گند تزویر و نفاق نداشتن.
ظاهر و باطنشون یکی بوده نه مث این خانوم اینجا با استفاده از چادرش برنامه تلوزیون ی میذاره و با معلوم نیست چقد ازین تزویر درامد کسب کرده که تعطیلات تشریف میبره سوییس و آب جو میل میکنه.
پس لطفا آدرس غلط به مردم ندین که تشتتون خیلی وقته از بام افتاده..
قربون خدا برم که اینجور ادما رو به وقتش رسوا میکنه
ضمنا خانم نامداری در مورد مشروبات الکلی در حال مصرفتان هم تو ضیح میدادید!
متاسفم برای حکومتی که تزویر و ریا را نهادینه کرده!
درضمن خوب بود سایت روشن!گری ازفساد و جاسوسی مداحان عزیزتان! گزارش تهیه میکرد تا باورمان شود بجای کاسبی و دم تکان دادن برای اربابشان کمی به حق و انصاف هم توجه دارند!
ونیز به اینکه شما از افرادی که به نام نظام به حریم خصوصی شما نقضی وارد کرده اند هم کاری ندارم.
ولی!
بد نبود ارباب خودت رو که شما براش دم تکون میدی و پارس میکنی معرف می کردی تا باهاش آشنا میشدیم.
شاید هم ژن اربابت مرغوبه. نه؟!
تنها دل خوش به دم تکون دادن مفت خورای فداییت باشی و نسبتی با رای مردم نداشته باشی