تا حالا با فوق ليسانس و دكتري از بهترين دانشگاه هاي كشور و در بهترين رشته ها سنت به ٣٠ ،٣٥، ٤٠ رسيده و بيكار باشي. به هر دري زده باشي و كار نداشته باشي. با ساعتي ٧٠٠-٨٠٠ تومن كار كردي كه دستت جلو كسي دراز نشه ولي همونم موقت باشه. نتوني ازدواج كني. هر كي هم بهت ميرسه بهت ميگه از بي عرضگي خودته وگرنه كار هست و هزار تا انگ و تهمت ديگه. بعضي ها به لحاظ هوش و استعداد خيلي قوي هستند ولي خوب شم اقتصادي ندارن و بلد نيستن كار ايجاد كنند براي خودشون. شرايط سربازي و اينطور چيزها را هم كه حرف نزنيم راجع بهش بهتره. يه جا ميرسه ديگه نميتوني تحمل كني ديگه از بابات خجالت ميكشي ديگه از اين همه نيش و كنايه خسته ميشي. اون وقته كه خيلي نميتوني به كسي كه از ايران خارج شده ايراد بگيري.
شخصي را ميشناسم اين بنده خدا بعد از طي كردن خيلي از اين مراحلي كه گفتم براش يه كار خارج از كشور با يه حقوق بالا پيدا شد. قبل از رفتنش رفت سر كلي از اين اورگان هاي دولتي و حالا چون رشتش به صنايع نظامي مربوط ميشد، صنايع دفاعي كشور و التماسشون كرد كه من فقط يه كار با حداقل حقوق ميخوام. اصلا بي حقوق ميام براي چند ماه اگه راضي بوديد استخدامم كنيد. حتي حاضر نشدن رزومشا نگاه كنند. از دم در اون سازمان فقط تونست با تلفن با يه بنده خدايي حرف بزنه، هر چي گفت حداقل راهم بديد داخل رزومه ام را ببينيد سابقه تحصيليم را ببينيد پروژه هايي كه انجام دادم را ببينيد راضي نشدن كه نشدن. الان خارج از كشوره. با دل خون رفت. ديدم كه دارم ميگم.
چشماي خيسش و بغض توي گلوش وقتي داشت به اون بنده خدا ميگفت كه يادت باشه حق نداري به كسي كه از ايران خارج شده بگي وطن فروش و حرفاي ديگه اي كه اون روز زد جلوي چشمامه
اين قدر راحت قضاوت نكنيد
هنوزم اون بنده خدا ميگه اگه يه كار ساده هم تو ايران داشته باشم برمي گردم. تويي كه انگ وطن فروشي به اينها ميزني، كار سراغ داري بگو من خودم اوليشونا برميگردونم
ارسال ويدئو در تلگرام
شخصي را ميشناسم اين بنده خدا بعد از طي كردن خيلي از اين مراحلي كه گفتم براش يه كار خارج از كشور با يه حقوق بالا پيدا شد. قبل از رفتنش رفت سر كلي از اين اورگان هاي دولتي و حالا چون رشتش به صنايع نظامي مربوط ميشد، صنايع دفاعي كشور و التماسشون كرد كه من فقط يه كار با حداقل حقوق ميخوام. اصلا بي حقوق ميام براي چند ماه اگه راضي بوديد استخدامم كنيد. حتي حاضر نشدن رزومشا نگاه كنند. از دم در اون سازمان فقط تونست با تلفن با يه بنده خدايي حرف بزنه، هر چي گفت حداقل راهم بديد داخل رزومه ام را ببينيد سابقه تحصيليم را ببينيد پروژه هايي كه انجام دادم را ببينيد راضي نشدن كه نشدن. الان خارج از كشوره. با دل خون رفت. ديدم كه دارم ميگم.
چشماي خيسش و بغض توي گلوش وقتي داشت به اون بنده خدا ميگفت كه يادت باشه حق نداري به كسي كه از ايران خارج شده بگي وطن فروش و حرفاي ديگه اي كه اون روز زد جلوي چشمامه
اين قدر راحت قضاوت نكنيد
هنوزم اون بنده خدا ميگه اگه يه كار ساده هم تو ايران داشته باشم برمي گردم. تويي كه انگ وطن فروشي به اينها ميزني، كار سراغ داري بگو من خودم اوليشونا برميگردونم