گزارشی درباره پرونده جنجالی سعید طوسی


گزارشی درباره پرونده جنجالی سعید طوسی


+ 
1

- 
2
ارسال در 1395/8/10 ساعت 08:31 2016-10-31 08:31:31
محسن
توسط محسن


عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • چندین نکته حائز اهمیت در این باب هست که جای بسی تأمل دارد که هیچ، فراتر از آن محتاج کالبد شکافی ای عمیق و درمانی جدی است:

    1- «گناه و فعل معصیت در اقشار مختلف مردمی با شناسنامۀ مسلمان ایرانی!»:
    با مطرح شدن برخی جرائم غیر اخلاقی، پس از ارتکاب توسط اشخاص نسبتاً سرشناس، عمدتاً مردم جامعه در واکنش به خبر در 3 دستۀ مختلف مستقر می شوند. عده ای بیشترین احتمال را در قضاوت، به صحت خبر می دهند، عده ای در درصد بیشتری از احتمال ، کذب بنیان اتهام را در نظر دارند و برخی هم عاقلانه، فراتر از صحت یا کذب واقعه به مسائل عامل یا دامن زننده به آن و به قولی حکایت نشانه ها می پردازند! در مواردی مشابه مورد مذکور، به دلیل حجم فشار بیگانه در جنگ نرم، اگرچه نخستین دریافت منطقی می تواند حول تبعات خبر یا واقعه بگردد اما نباید هر ایرانی مسلمان متعهد را از آسیب های موجود در جامعۀ امروز که نشانه های هولناکی را آشکار کرده غافل کند! سؤال: چرا در بین مذهبیون، آن هم افرادی که در سبک ظاهری زندگی خود اصرار بر اعلان مذهب گرایی خود دارند، بعضاً با چنین مواردی مواجه می شویم؟ (لازم به ذکر است که اعلام نظر بنده در مورد شخص خاص یا این متهم نیست و متأسفانه مبنایی تجربی در موارد مشابه، منتج به این نظر در بنده شده) حقیقتاً اگر فعلی چنین حرام در اقشار محروم یک جامعه که به دلیل ضعف ساختارهای سیاسی-فرهنگی-اقتصادی،دچار فقر در این حوزه ها هستند سر زند، آن را از بدیهیات می دانیم اما چه عامل یا عواملی می تواند مسبب بروز چنین گناهانی ازکسی که (به عنوان مثال طوسی و در مورادی مشابه آن) اعتبار خود را در جامعه، از هم نفسی با کلام حق کسب کرده است شود؟! آیا آراسته بودن به شمایل دین و مذهب ، محلی امن برای اعتماد به نفس انسان هاست؟

    2- «انحطاطی در زمرۀ تهمت و افترا»: مفهوم تهمت یا اتهام زنی به غیر، که در نوع خود از مذموم ترین افعال بشر است، برهمه آشکار است و از آنجاکه توان ارتکاب به این گناه، خود مستلزم رخداد زنجیره ای از انحطاط های پیش زمینه ای در فرد است ، جای بسی تأمل وصد البته تأسف است که بگوئیم جامعۀ مدعی مسلمانی با عقبۀ تمدنی 7000 ساله، این روزها در گرداب چنین هلاکتی دست و پا می زند! انگار مردم این روزگار این امر را یک راهکار هوشمندانه برای حذف رقبای تحصیلی، حرفه ای، عشقی و.. یافته اند و در وهمی حیرت انگیز،پنداشته اند که مردم روزگاران پیشین ایران، به دلیل کودنی و کُندی ذهن، چنین راهکار خوب و زود بازدهی را نیافته بودند!!!! یا اگر خوبان، چنین با حق، به دشمنیِ شمر مآبانه نمی خیزند، دچار سندرم داون (منگولیسم) هستند!!!
    ایجاد پاپوش به عزم رسوایی دیگری و سقط آبروی وی که این روزها در سطوح خرد و کلان شاهد آن هستیم، نشانۀ رواج (مؤکداً : رواج) ناهنجار مهلکی به نام گناه افترا است!!!!! فلذا طبیعی است که این امر یکی از ابزارهای کلیدی در«سیاست گذاری های دشمنانه از جانب دشمن جهت انتفاع او باشد»

    3-«برملا کردن گناه غیر»: سؤال: تا به کی نمی خواهیم به حقیقت قرآن وسیرۀ اهل عصمت و طهارت راه یابیم؟
    در جائیکه گناهانی شامل بند2 وگریبانگیر آحاد جامعه، علنی و برملاست که به وسیلۀ آن پله های ترقی و پیشرفت دنیوی را جهشی و چند در میان طی می کنیم ، فاقد اهمیت و نادیده انگاشته شده است که ذیل حکم آقایان، نباید خدای ناکرده بر آن اعتراف شود و یا برای تنبه هم که شده گوشزدی، امر به معروفی، نهی از منکری ، چیزی رایج شود!!! (که البته معتقدم وقتی در جامعۀ ما باطل معروف و حق، منکر است اصلاً امر به معروف و نهی از منکر خطاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! )، دیگر چه انتظاری می رود که گناهی چنین فاحش در حق کودک مظلومی روا شود و بر آن درپوش قرآنی نگذارند!!!!

    4-«عملکرد قوۀ قضائیه»: کاش در جهت عمل به قرآن بشود ! فقط کاش ...

  • .

  • m.b 95/8/10 ساعت 14:40

    تشکر