اول تکلیفتان را در دوراهی مشخص کنید: رفاه یا شرف؟!
من به همة نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی، وصیت مشفقانه میکنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت میکند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که همة شما را جز برای بردگی خویش نمیخواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستمپذیری نگه میدارند نجات میدهد، و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛ و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها که از ساختن هرچیز خود را عاجز میدیدند و از راه انداختن کارخانهها آنان را مأیوس مینمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانهها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفهای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی ازدشمن نجات یابد. (فرازی از وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی رحمت الله علیه )
ارسال نظر
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
خدا کمکمان کند ، جایی که رفاه دنیا ، با شرافت عقبا در تقابل بود ، عقبا را انتخاب کنیم....
ان شاءالله...
نکته اینجاست: اول شرف- دوم رفاه
آیا در وهلۀ «دوم رفاه» مسئله کسب شرف به هدف به دست آوردن رفاه است!
یا «کسب شرف برای شرف» ولو به قیمت نرسیدن به رفاه و یا حتی از دست دادن رفاه!
دغدغۀ ذهنی و نفسانی خوبیست.
با سپاس از متقی