مثلث مدیریت جام زهر


سخنان دکتر حسن عباسی درباره مدیریت مثلث جام زهر
قطعنامه 598 یکی از بحث برانگیز ترین صحنه های تاریخ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی است. در اواخر جنگ تحمیلی ایران درنقطه ای قرار داشت که احساس میکرد بایستی ظالم را سر جای خود بنشاند و صدام را از تجاوز به خاک ایران پشیمان کند.اگر چه برخی شعار جنگ جنگ تا پیروزی را سر می دادند، اما امام می گوید اگر چه اکنون نمی توانیم شعار قرآن را که می فرماید جنگ جنگ تا رفع فتنه را عملی کنیم، ولی در یک اندازه جزئی تر بایستی جنگ را تا پیروزی ادامه دهیم. در این بین نخست وزیر جنگ از نبود بودجه برای جنگ گفت و فرمانده جنگ از نبود تجهیزات مورد نیاز برای ادامه جنگ. هاشمی رفسنجانی که خاتمه جنگ را افتخار خود میداند، این دو نمیتوانیم را خدمت امام گزارش داد و نهایتاً این مثلث "ما نمیتوانیم" امام را به نوشیدن جام زهر مجبور کرد.


+ 
10

- 
2

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • مواردی از ادعاهای نادرست ارائه شده توسط مثلث "ما نمی توانیم" :
    -ادعای بی انگیزه شدن رزمندگان: یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات این بود که فرمانده جنگ [ آقای هاشمی ] بعد از عملیات کربلای 5، از پایان جنگ سخن گفت و رزمندگان احساس کردند نیازی به ادامه دادن جنگ نیست. اما امام فرمودند: پیروزی را افراد و جمعیت‌های زیاد نمی‌آورد، پیروزی را قدرت ایمان می‌آورد. هجوم مردم به جبهه ها بر علیه منافقین و ارتش عراق بعد از پذیرش قطعنامه نشان از ایمان و انگیزه آنها دارد.
    -ادعای نرفتن مردم به جبهه: محسن رفیق دوست (وزیر سپاه در دوران جنگ) نیز در مصاحبه‌ای می‌گوید: «زمانی که قطعنامه را پذیرفتیم. در بهترین شرایط عِدّه و عُدّه بودیم.» او در جای دیگر نیز عنوان می‌کند:« ما هیچ وقت در جنگ مشکل عده و نیروی انسانی نداشتیم »
    -اعلام ناتوانی دولت برای تامین مالی ادامه جنگ:براساس برخی آمارهای منتشر شده از سال 59 تا 67، میانگین سالانه سهم امور دفاعی در کل هزینه‌های دولت ایران، برابر 12 درصد بوده است. یعنی علی رغم آن که امام خمینی بارها اعلام داشته بودند که جنگ باید در راس مسائل کشور باشد، 88 درصد بودجه کل کشور در مسیری غیر ازجنگ،‌ صرف میشده است.
    -بر خلاف ادعای برخی از مسئولان که از پایان جنگ احساس خوشحالی می‌کردند، اکثر ملت مسلمان ایران آن را باعث سرشکستگی و شرمساری خود می‌دانستند. همان گونه که امام خمینی از آن تعبیر به سرکشیدن جام زهر کرد.

    مقام معظم رهبری: قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولان مقابل او گذاشتند.

  • من هم به محسن رضایی شک دارم چون یه بار میگه برجام دفع شر بود یه بار میگه دولت اشتباه کرد

  • مقاله "خیانت به فرمانده" شک من را نیز به محسن رضایی بیشتر کرده است
    http://dl.masaf.ir/book/KhianatBeFarmandeh.pdf

  • سوال ؟ اگر گفته رهبری را ملا ک قراردهیم ...وروی دیگر سکه را باز کنیم برای من که با امور سیاسی و نظامی اشنایی ندارم توضیح داده شود که در مقابل این پیشنهاد قبول قطعنامه درست ان چه بود که باید انجام میشد که نشد ؟ جدا از زیر سوال بردن حرکت بعضی ها برای قبول قطعنامه راه حل پیشنهادی مخالفین قبول قطعنامه چیست ؟ با تشکر و توضیح برای سوال بنده

  • سلام، به نظرم خلاصه جواب میشود ادامه جنگ تا پذیرش شرایط ایران یا حداقل شرایط قابل قبول. امام می گوید اگر چه اکنون نمی توانیم شعار قرآن را که می فرماید جنگ جنگ تا رفع فتنه را عملی کنیم، ولی در یک اندازه جزئی تر بایستی جنگ را تا پیروزی ادامه دهیم. میتوان فهمید که امام خمینی برای خاتمه دادن به جنگ عراق با ایران به دنبال تحقق چند شرط به شرح ذیل بودند:
    1- بیرون راندن ارتش متجاوز عراق از تمام سرزمین های اشغالی و حفظ تمامیت ارضی ایران
    2- وادار کردن عراق به پذیرش مجدد معاهده 1975 به عنوان یک معاهده مرزی معتبر
    3- اعلام رسمی عراق به عنوان متجاوز در جنگ با ایران
    4- دریافت غرامت جنگ تحمیلی
    5- نجات مردم عراق از دست صدام حسین
    اما افرادی که مسئولیت‌های اصلی در زمان جنگ داشتند، 13 اسفند 66 به صورت پنهانی پذیرش قطعنامه را توسط نمایندگان ایران به سازمان ملل اعلام می‌کنند؛ بدون اینکه به حضرت امام(ره) این ماجرا را بیان کنند. قطعنامه مشکلاتی داشت که تحقیق خودتان را می طلبد، ولی بطور خلاصه:هیچ مطلبی در مورد شروع تجاوز توسط عراق گفته نشد و حتی وزارت خارجه اعلام کرد شورای امنیت قطعنامه غیر عادلانه‌ای تصویب کرده و موارد مدنظر امام از جمله دریافت غرامت و متجاوز خواندن عراق در آن قطعنامه نبود.

  • سوال ؟ اگر گفته رهبری را ملا ک قراردهیم ...وروی دیگر سکه را باز کنیم برای من که با امور سیاسی و نظامی اشنایی ندارم توضیح داده شود که در مقابل این پیشنهاد قبول قطعنامه درست ان چه بود که باید انجام میشد که نشد ؟ جدا از زیر سوال بردن حرکت بعضی ها برای قبول قطعنامه راه حل پیشنهادی مخالفین قبول قطعنامه چیست ؟ با تشکر و توضیح برای سوال بنده