عاقبت اعتماد به لبخند دشمن


جنگ نرم همین الان برقرار است، طرف مقابل مشغول حمله است؛ ما هم از این طرف مشغولیم؛ حالا ما مشغول حمله‌ایم یا مشغول دفاعیم، آن [یک‌] بحث دیگری است که عقیده‌ی من این است که این طرف هم به جای دفاع باید حمله کند، ضمن اینکه مراکز دفاعی خودش را هم باید حفظ کند. پس یک جنگی وجود دارد؛ حالا شما این جنگ نرم را تشبیه کنید به جنگ سخت و جبهه‌ی جنگ؛ مثل همان [وضعی‌] که الان فرض کنید که در سوریه یا عراق یا یمن یا هرجای دیگر هست؛ این جنگهایی که الان هست یا در دوران دفاع مقدّس، هشت سال در ایران بود. افسری را در نظر بگیرید که در قرارگاه خودش یا در سنگر خودش نشسته؛ این افسر دو جور میتواند باشد؛ دو نوع هویّت یا دو نوع تعریف برای این افسر وجود دارد: یک‌وقت این افسر در هیئت یک انسان مصمّم، هوشیار، پُرانگیزه، امیدوار، پُرکار، دارای اندیشه، اندیشه‌ورز، شجاع و فداکار است. خب اگرچنانچه افسری در قرارگاه خود یا در سنگر خود با این خصوصیّات باشد، میتوان یک نتیجه‌ای را برای این جنگ حدس زد. افسر شجاع است، رشید است، بافکر است، باایمان است، باامید است، تصمیم دارد، انگیزه دارد؛ این یک‌جور افسر است. همین افسر را میشود با یک شاکله‌ی دیگری و با یک هویّت دیگری فرض کرد. فرض کنید آدمی است ناامید؛ یعنی معتقد است که [جنگیدن‌] فایده‌ای ندارد؛ [میگوید] بیخود ایستاده‌اید، فایده‌ای ندارد؛ ناامید است. یا آدمی است تسلیم‌پذیر، حال معارضه کردن و ایستادگی کردن ندارد؛ حالا یک مقداری ممکن است بِایستد ولی وقتی فشار زیاد شد و زور زیاد شد تسلیم میشود؛ روحیه‌اش این است. یا آدمی است فریب‌خور؛ به لبخند دشمن اعتماد میکند، به فریب دشمن اعتماد میکند یا اصلاً فریب دشمن را نمیفهمد. خب جنگ پُر از فریب و پُر از خدعه است؛ همه‌ی جنگها همین‌جور است: اَلحَربُ خُدعَة.(۴) در همین جنگهای سخت، یکی از کارهای اساسی، که یک فرمانده مقتدر میتواند انجام بدهد، این است که با یک عملیّاتی و با یک حرکتی دشمن را فریب بدهد؛ دشمن خیال کند از آنجا میخواهد حرکت کند و حواسش به آنجا پرت بشود، بعد از پشت حرکت کند. حالا فرض کنید این افسر، افسری است فریب‌خور؛ نمیفهمد معنای فریب دشمن را و تشخیص نمیدهد. یا یک آدمی است اصلاً بی‌حال؛ دلش میخواهد بگیرد استراحت کند و بخوابد. یا معتاد است؛ یا معتاد به موادّ مخدّر، یا معتاد به شهوت‌رانی، یا معتاد به بعضی از این بازی‌های کامپیوتری که اخیراً باب شده -شنیده‌ام بعضی‌ها به این اعتیاد پیدا میکنند- و بی‌فکر و بی‌اعتنا به سرنوشت خود و دیگرانی که به او چشم دوخته‌اند. یا سرگرم غرایز [است‌]؛ مثلاً همین آقای افسر، در سنگر به فکر اشباع غرایز مادّی خود و غرایز حیوانی خودش باشد؛ سرگرم عیش‌ونوش. پس این افسر را در این شکل و در این هیئت و در این شاکله هم میشود تصوّر کرد. نتیجه‌ی جنگ چیست؟ معلوم است دیگر.

بخشی از بیانات امام خامنه ای در دیدار انجمنهای اسلامی دانش آموزان


+ 
2

- 
0

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • مسلم 95/2/11 ساعت 01:28

    سلام دوستان , این آقایی که اینقدر تند صحبت کرد بدونه که قطعا حضرت آقا با این ادبیات مطلقا مخالفن.ان شاءالله خدا به همه ما بصیرت عنایت کنه.آیا تا به حال دقت کردیم که تاریخ در حال تکراره؟در هر زمانی انسانهایه بی بصیرت هم بودن , حالا هم در دولت محترم هستند کسانی که واقعا بی بصیرتن و کسانی هم هستند که با نفاق دست وپنجه نرم میکنند , اما ان شاءالله خدا هدایتشون کنه . اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای

  • مرگ بر دولت تدبیر و امید همه شون آدمای بدی هستند روحانی ظریف عراقچی جنتی همه کافرند فقط احمدی نژاد که مالک اشتر زمان بود آدم درستی هست و رحیم مشایی که مقداد زمان بود ولی روحانی معاویه زمان ظریف عمروعاص زمان است بخاطر همینه که میگیم مرگ بر دولت تدبیر و امید

  • این حرفهای جنابعالی چه نفعی به حال مردم داره جز اینکه نفرت رو ترویج می ده.
    چرا بجای بحث های منطقی به این گونه حرفهای توهین آمیز و زشت رو می آورید.
    دشمن هم می خواد ما بیفتیم به جون همدیگه.
    دولت محترم دشمن ما نیست. فقط اشتباهاتی اساسی داره که باید درست کنه و با امر به معروف باید این کار رو بکنیم.
    البته تشبیه آقای مشایی به مقداد زمان خودش چیزی شبیه جک بود.

  • چقدر افراطی!!!!!!!!!!!!! فقط میشه همینو گفت!

  • موافقم.آدم هرچقدر هم با یکی موافق و با دیگری مخالف باشه نباید اینطوری نظر بده.جلوه بدی داره.