مستند فیروزه - قسمت دوم - احمد زارعی


آخرین پیامی که از او رسید چنین بود: «هیچ گاه بدین گونه شهادت را نزدیک به خود و در درون خود احساس نکرده ام؛ بوی همه برادران شهیدم را می شنوم، بویی آشنا ولی مرموز، نه مرموز که ناشناخته نزدیک به عطر گل سرخ، نزدیک به عطر لاله های وحشی میان بیابان که همیشه بغل بغل آنها را می چیدم و سرشار از لاله به خانه در دامن مادرم و در آغوش مادرم که بوی دوران کودکیم و شیرخوارگیم را می داد فرود می آمدم».

شهید احمد زارعی، یکی از شهدای گلگون کفن دوران دفاع مقدس که طبع شاعری نیز داشت؛ او سال ۱۳۳۷ در خراسان جنوبی به دنیا آمد اما از سه سالگی به همراه خانواده راهی مشهد شد.

ورود به دانشگاه سنندج در رشته ادبیات فارسی، استعداد ادبی او را بیشتر شکوفا کرد و البته با فعالیت های مذهبی و سیاسی هم آشنا شد چنانکه خود در خاطراتش نوشته است مذهب برایم نورانیت عجیبی پیدا کرد و برای اولین بار دریافتم که تشیع چقدر مظلوم است.

در حلبچه و پس از بمباران شیمیایی منطقه توسط رژیم بعث عراق، دچار مجروحیت شد و سرانجام بر اثر همین جراحات به فیض شهادت نائل آمد.

از این شاعر شهید آثار مکتوب فراوانی بر جا مانده که یکی از مشهورترین آنها شعر «شب و باران و نماز» با این مطلع است:

از امشب هوس گریه پنهان دارم

میل شبگردی در کوچه باران دارم

کسی از دور به آواز مرا می خواند

از دل این شب پر راز مرا می خواند

«فیروزه» که به معرفی شعرای انقلاب می پردازد این هفته طی مصاحبه با شعرایی همچون علیرضا قزوه و محدثی خراسانی، به بررسی زوایای پنهان شعر در دوران دفاع مقدس، فعالیت های ادبی شهید زارعی و بخش هایی از زندگی او می پردازد


+ 
4

- 
2

عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.