باستان گرایی در عصر پهلوی
با استقرار و سلطه دولت کودتایی و وابسته رضاخان در سوم اسفند ۱۲۹۹ سیاست ها و برنامه های جدیدی در راستای استراتژی استعمار غرب به اجرا درآمد. بر اساس شناخت و اهداف بلندمدت سلطة بریتانیا در منطقه خاورمیانه، به ویژه ایران، اسلام مهم ترین تهدید برای منافع آنها بود. از این رو حذف اسلام از صحنة سیاسی و فرهنگی از اصول استراتژیک سلطة انگلیس بر منطقه قرار گرفت.
ترویج و انتشار تفکر ملی گرایی و به شکل افراطی آن در ایران، بعد از تجزیه امپراطور عثمانی و تشکیل سلطنت پهلوی، به اجرا درآمد. باستان گرایی و اسلام ستیزی محور برنامه های دوران سلطنت پهلوی بود. که با حمایت و هدایت فراماسونری، بهائیت و بخشی از زرتشتیان، اقدامات گسترده ای در جهت تحقق آنها انجام شد.
روند نفوذ و گسترش فرهنگ غرب در دستگاه های آموزشی و فرهنگی توسط عوامل غرب گرا و فراماسون در دوران سلطنت پهلوی ادامه یافت. اما انقلاب اسلامی بسیاری از طرح ها و برنامه های سلطه استعماری غرب و معادلات سیاسی و فرهنگی را دگرگون کرد.
ترویج و انتشار تفکر ملی گرایی و به شکل افراطی آن در ایران، بعد از تجزیه امپراطور عثمانی و تشکیل سلطنت پهلوی، به اجرا درآمد. باستان گرایی و اسلام ستیزی محور برنامه های دوران سلطنت پهلوی بود. که با حمایت و هدایت فراماسونری، بهائیت و بخشی از زرتشتیان، اقدامات گسترده ای در جهت تحقق آنها انجام شد.
روند نفوذ و گسترش فرهنگ غرب در دستگاه های آموزشی و فرهنگی توسط عوامل غرب گرا و فراماسون در دوران سلطنت پهلوی ادامه یافت. اما انقلاب اسلامی بسیاری از طرح ها و برنامه های سلطه استعماری غرب و معادلات سیاسی و فرهنگی را دگرگون کرد.
ارسال نظر