عرض x طول

دکمه اشتراک گذاري تلگرام ارسال ويدئو در تلگرام

ارسال نظر
CAPTCHA
کد امنیتی زیر را وارد نمایید.
Image CAPTCHA
Enter the characters shown in the image.
نظرات
(برای مشاهده نظرات کلیک کنید)
  • اصل پرسیدن این سوال برای تشکیک در یک قانون بسیار خردمندانه است حتی
    اگر اصلا چنین حکمی صریحا در قرآن نبود.
    اشتباه بزرگ مسوولین دلسوز اما نادان این است که خیال می کنند راه چاره
    حجاب کارهای فرهنگی و تبلیغی است! آنها خیال می کنند که باید ایمان در
    قلب همه اول رسوخ کند تا بعد احکام اسلام اجرا شود. اما این خطای محض
    است. حتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هم وظیفه نداشت - و نمی توانست
    - که به زور ایمان را وارد قلب کسی بکند. اما او ماموریت داشت جامعه را
    مدیریت کند که حتی افراد بی اعتقاد و کافر مجبور شوند برای زندگی در
    حکومت اسلامی ظواهر اسلام را رعایت کنند. چرا؟ چون هدف از ایجاد تمدن
    اسلامی این است که فردی که می خواهد سالم و مومنانه زندگی کند بتواند
    راحت زندگی کند. اساسا همه حدود شرعی برای مواردی است که گناه علنی باشد.
    اما حالا اگر کسی در خلوت خود هر قدر هم گناه کند حکومت و مسلمین نه تنها
    وظیفه ای برای برخورد با او ندارند که تازه موظف به پرده پوشی هستند. اما
    همینکه گناه علنی شد و دو نفر یا چهار نفر - بسته به نوع گناه- آن را
    مشاهده کردند حد واجب می شود. جتی اگر کسی سه بار روزه خواری علنی بکند
    باید اعدام شود. چرا که چنین عملی مساوی اعلام جنگ با حاکمیت اسلام است.
    آری. اسلام موظف به اصلاح ظاهر است و برای مساله نفاق در حاکمیت حق ایجاد
    می شود. اگر قرار بود باطل در اظهار وجود خود آزاد باشد که اصلا نفاق
    ایجاد نمی شد.

    اشتباه دوم همان مسوولان انشاء الله نادان این است که می گویند در زمان
    پیامبر و ائمه برخوردی با بی حجابی نبوده و حتی برعکس برخی زنان آزادانه
    بی حجاب می گشته اند! اما حرف حقی است که معنایش را تحریف کرده اند. چرا
    که در اسلام کنیزان حجاب ندارند. چرا؟ چون کالا هستند و اتفاقا اگر کسی
    آنها را بخواهد می تواند بخرد یا با شرایطی حتی اجاره کند. اما زن آزاده
    کالایی برای عرضه نیست. لهذا اتفاقا وجه تمایز زن برده و آزاد در همین
    حجاب است. در صدر اسلام اساسا برخوردی در زمینه بی حجابی رخ نمی داد چرا
    که هیچ زن آزادی نمی خواست با کنیز اشتباه شود. امروزه ظاهرا بردگی از
    بین رفته اما هنوز برده صفتی و تمایل به عرضه کردن خود در بازارها در
    بسیاری از زنان هنوز باقیست. در اینجا است حاکم شرع موظف به تعزیر و
    مبارزه با حرمت شکنی علنی است. چرا که اساسا چیزی به نام قانون اختیاری
    در تمام دنیا معنا ندارد و اگر خدا قانون گذار است و قانونی گذشته حتما
    اجباری است. کسی که با دستور خدا مخالف است رسما شرک ورزیده

    اشتباه سوم آن مسوولان و حتی بعضا برخی حزب اللهی های دلسوز اما باز هم
    ساده لوح این است که می گویند وقتی گناهان بزرگی مانند رباخواری و مال
    حرام در میان مردم هست و حیا و غیرت را از بین می برد برای چه با بی
    حجابی برخورد کنیم؟ این هم حرف حقی است که از آن اراده باطل شده است. بی
    شک باید با رباخواری و ورود مال حرام و ژلاتین خوکی و.. به سفره های مردم
    مبارزه کرد و این جریان فاسد را از سرچشمه مهار کرد اما اولا این مساله
    ابدا نفی مبارزه با بی حجاب ها در سطح شهرها نیست. درست همانطور که تلاش
    برای ریشه کن کردن کاشت خشخاش هیچ منافاتی با جمع آوری معتادان خیابانی
    ندارد و هر دو کار به موازات هم لازم است.
    ثانیا باید دقت کرد که چرا همه سرمایه گذاری دشمن امروز روی مساله بی
    حجابی است و چرا هرگز چنین تلاشی را به این شدت روی سایر گناهان ندارد.
    دلیلش این است که اولا بی حجابی امروز علنی ترین جلوه حرمت شکنی و مبارزه
    با اجرای قانون خدا است و ثانیا اثر آن آنی و فوری است. اگر اثر مال حرام
    چند سال و ماه طول می کشد که خود را نشان دهد اما اثر بی حجابی فورا خود
    را به صورت به لجن کشیدن نسل جوان و افزایش طلاقها و فرزندان طلاق و سقط
    جنین و... خود را نشان می دهد.
    تنها کسانی که صحنه دردناک جسد یک جنین بی گناه سقط شده را ندیده اند و
    یا کسانی که هرگز ضجه ها و گریه های فرزندان طلاق در دادگاههای خانواده
    را نشنیده اند می توانند بگویند بیرون بودن چند تار مو خطری ندارد!
    مقایسه بی حجابی با گناهی همچون اختلاس چیزی شبیه مقایسه دندان درد با
    سرطان است. البته سرطان بسیار مهمتر و جدی تر از بیماری پیش پا افتاده ای
    مثل دندان درد است اما سرطان نیاز به درمان طولانی دارد اما دندان درد را
    یک ساعت هم نمی توان معطل کرد و فورا باید با اقدام انقلابی با آن برخورد
    نمود. اثر بی حجابی آنی است و برخورد آنی و ضربتی را می طلبد. این نکته
    مهمی است که امثال احمدی نژاد و ده نمکی از درک آن عاجزند.

    اشتباه چهارم همان مسوولان اینکه می گویند برخورد شدید و ضربتی اثر
    ندارد. حال آنکه این سخن خطای محض است.
    هیچ چیزی به اندازه زور و اجبار در فرهنگسازی موثر نیست. کما اینکه همه
    کارهای تبلیغی در خصوص بستن کمربند
    ایمنی بی تاثیر بود اما با اقدام قاطع و اجباری و برخوردهای پلیس در طی
    یک دهه به صورت فرهنگ درآمد.. ایرانیان
    حسرت رانندگی منظم و مرتب اروپا را می خورند اما نمی دانند اروپاییان هم
    شلخته رانندگی می کردند و این نظم و ترتیب
    نتیجه چند دهه سخت گیری و جریمه های نجومی برای نخلفات رانندگی است که در
    طی چند نسل فرهنگ رانندگی صحیح
    را نهادینه کرده است. اگر در ایران هم روند قاطع دهه شصت برای چند دهه
    ادامه می یافت و چند نسل حجاب برایشان ملکه ذهنی می شد خود به خود این
    مساله به صورت فرهنگ در می آمد. اما برخوردهای شل کن سفت کن اثری جز جری
    تر شدن بی حجابان نداشته و ندارد.

    در پایان اینکه هنوز عده ای مردم ساده لوح هستند که می پرسند اگر بی
    حجابی فساد می آورد چرا در غرب فساد نیست و یک پسر جوان غربی با دیدن
    دختران نیمه عریان تحریک نمی شود؟ در حالی که این یک خطای بزرگ است. در
    واقع آمار وحشتناک تجاوز به زنان و دختران دیگر از حد متعارف گذشته و
    کار به تجاوز به محارم و حیوانات کشیده است و همین کشور سوئد طبق آمارهای
    خودش بالاترین میزان گزارش تجاوز در اروپا را به خود اختصاص داده است.
    در واقع اگر آن جوان غربی از دیدن چند زن لخت زیاد تحریک نمی شود به دلیل
    آن است که چند ساعت قبلتر با چند زن دیگر بوده است و فعلا چند ساعتی
    برای اوج گرفتن فرصت دارد! همچنین آنها این مسائل را به صورت یک مساله
    طبیعی پذیرفته اند و آن را به آسانی در فیلمها و سریالها و کارتونهایشان
    نشان می دهند. اما متاسفانه وقتی دو نسل ایرانیان برنامه های غربی را به
    صورت سانسور شده مشاهده کرده اند باورشان آمده که می شود زن و مرد مختلط
    و نیمه برهنه بگویند و بخندند و هیچ اتفاقی هم نیفتد! در واقع این یکی
    مصایبی است که انقلاب از دست صدا و سیمای غیر انقلابی دارد می کشد.

  • آقای محسن.به شما هیچ ربطی نداره که هرکسی چجوری فکر میکنه.نمیدونم به چه دین و کتابی اعتقاد داری ولی اسلام و قرآن همچین اجباری به هیچکس نکرده.
    خجالت داره واقعا..واسه طرز فکر خودت متاسف باش.

  • اگر نمی دونید الان بدونیدخانم فاطمه خانم.
    اسلام اجباری به کسی نکرده که این دین رو قبول کنه. پس اگه شما حالا این دین رو قبول کردی باید از اون اطاعت کنی. واگه این دین از بابا و مامانتون به شما یاد داده شده و شما مسلمان زاده هستید می تونید دینتون رو عوض کنید وبا شناخت کامل دین مورد نظرتون رو انتخاب کنید.پس منظور اسلام از نبودن اکراه در اون نبودن اجبار در قبول اون بوده و نه چیز دیگه.مرسی .

  • سلام
    توضیحات اصلاح شد
    معذرت میخوام اگه توضیح نامناسبی نوشتم.
    بازم ازتون کمال تشکر را دارم

  • سرکار خانم فاطمه خانم!
    1خیلی معذرت می خواهم ولی همان طور که در مطالبم گفته ام شما تا کجا و چقدر از نظر کمی می توانید بی حجاب باشید؟ احساساتی جواب ندهید و به عمق سوال فکر کنید و بعد جواب دهید.
    2از طرف دیگر بنده فرض می کنم شما مسلمان نیستید و غیر مسلمانید و یا اصولا دینی ندارید و با خود می گویید چرا باید به حجاب اسلامی عمل کنم، آیا می توانید کشوری را نام ببرید که در مورد پوشش به خصوص خانم ها در جامعه و اجتماع قانونی نداشته باشد و حدی نگذاشته باشد. ببینید حقیر حداقل 5 سال ونیمی در کشور انگلستان زندگی کرده ام و آدم مطلعی هستم (البته نه فقط چون در انگلیس مدتی بوده ام) لطف کنید منطقی و عالمانه جواب دهید.
    3آیا شما به تخصص در علم اعتقاد دارید؟ اگر دارید آیا شما در تفسیر قرآن و شریعت و علوم الهی و علم فقه و مانند اینها دارای تخصصی هستید که می فرمایید اسلام و قرآن همچین اجباری نکرده اند؟ لازمه چنین ادعایی داشتن تخصص و اشراف عمیق و وسیع بر علوم ذکر شده است.
    از پاسخ شما ممنون می شوم.

  • اصولا این سوال که حجاب اختیاری باشد یا اجباری مربوط به یک فرد مسلمان نیست. چون فردی که مسلمان است و مسلمان شده است یعنی گفته است من تسلیم خدا و اوامر او که خالقم است می باشم. لذا کسی که مسلمان است خود به خود حجاب خودش را هم چون فرمان خدایش است به طور کامل رعایت می کند و برایش این سوال که اجباریست یا اختیاری سوالی بی معناست. مثل اینست که به وی بگوییم نماز یا روزه اختیاریست یا اجباری؟ یا حج یا خمس یا ....؟ مسلم است کسی که اسلام را قبول کرده یعنی خود را متعهد به انجام تمام این تکالیف کرده است و برای خودش تمام را اجباری می داند و با عشق و علاقه و آگاهی همه را انجام می دهد. اما کسی که به طور موروثی مسلمان شده است و نمی داند اسلام چیست و از روی آگاهی مسلمان نشده است بلکه چون پدر و مادرش مسلمانند ایشان هم مسلمان می دانندش و توی فرم ها جلوی دین می نویسد اسلام بدون آن که از محتوای اسلام آگاهی داشته باشد از این سوال ها زیاد پیش می آید و نه فقط حجاب بلکه راجع به همه چیز! این افراد در ابتدا باید در مورد اصل دین اسلام و خدا و نبوت و معاد و ...مطالعه کنند و وقتی اسلام را که یک دین عقلانیست با استدلال قبول کرد دیگر خودبه خود فرعیات مثل نماز و روزه و حج و خمس و امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و... را هم خواهد پذیرفت.
    البته نه این که این ها دلیل نداشته باشند بلکه چون اصل را با عقل واستدلال قبول کرد دیگر در فرعیات تقلید می کند.البته بعضی هم ما دلیلش را نمی دانیم مثلا چرا نماز صبح دو رکعت است ولی چون اصل را قبول دارید به طور تقلیدی و تعبدی قبول کرده و عمل می کنیم. مثل این که وقتی قبول کرد انسان نیاز به طبیب دارد و طبیب هم متخصص است دیگر از او سوال نمی کند چرا این دارو را دادی! و بدون سوال و تعبدی به نسخه آن متخصص عمل می کند.
    اما افرادی که هم هستند که اسلامشان شل است یا تحت تاثیر فرهنگ غربی هستند و سوال می کنند حجاب اجباریست یا اختیاری؟ ما از این ها سوال می کنیم اگر اختیاری باشد حد بی حجابی تا کجاست؟ خوب به این سوال توجه شود که تا چقدر می توان بی حجاب بود؟ این سوال جوابی در واقع ندارد. چون اگر کسانی که معتقدند حجاب اختیاریست بخواهند برایش حد تعریف کنند عقیده خودشان در مورد اختیاری بودن حجاب را نقض کرده اند! هر حدی برای حجاب بگذارند اختیار و آزادیشان را در انتخاب نفی می کند. براساس این تفکر وقتی حجاب اختیاری شد یعنی دولت و نظام سیاسی حاکم بر آن جامعه حق ندارد برای حجاب قانونی بگذارد و آن را محدود کند و حجاب به اختیار و میل خود اشخاص است لذا می توان
    حتی تا برهنه بودن هم بیرون آمد و در جامعه ظاهر شد. لذا این تفکر عملا به هرج و مرج دعوت می کند و با این اندیشه دارد می گوید جامعه در مورد حجاب قانون نمی خواهد و قانون میل خود اشخاص است و هر کس هر گونه خواست بسته به میلش، که می تواند تحت تاثیر مد سازان و... باشد، می تواند بیرون بیاید. یعنی در این بخث به قانون جنگل اعتقاد دارند. اگر کوچک ترین حدی را خودمان (نه خدا) برای حجاب و کلا پوشش قائل شویم گفته می شود چرا حرف هر کس که جر هرج و مرج و فساد و...نتیجه ای ندارد را قبول کنیم بلکه حرف خدا که خالق و دوستدار واقعی ما و دانای به خیر و سعادت ماست را قبول می کنیم و آن حدی که خدا تعیین کرده و قطعا به نفع ماست را عمل می کنیم.
    لذا سوال اختیاری و اجباری بودن حجاب سوال یک مسلمان ویک جامعه مسلمان نیست بلکه سوالی وارداتی از غرب است که در بعد از حضور غربی ها در کشورهای مسلمان مطرح شده است یعنی اصل این سوال سیاسی و استعماری و برای نفوذ در بانوان مسلمان و از طریق آن ها در تربیت جامعه و آینده کشور های اسلامیست. اگر در کشورهای اسلامی حجاب را بانوان مسلمان رعایت نمی کنند به خاطر خودباختگی در برابر پیشرفت ظاهری غربی ها ست که چون می بینند در فناوری و علم جلو رفته اند فکر می کنند در فرهنگ هم حرف اول را می زنند و امور فرهنگی و اعتقادیشان هم درست است و مثلا رشد علمیشان به خاطر بی حجابیست در حالی که الان داد اندیشمندان منصفشان از همجنس بازی، ازدواج با محارم و حیوانات و تجاوز های جنسی و قتل و غارت و...بلند است که تمدن غربی در حال سقوط است و این را خودشان می گویند نه ما.
    لذا در برابر سوال اجباری یا اختیاری بودن حجاب؟
    سوال: حد بی حجابی چیست و چقدر است و چه کسی حدش را تعیین می کند؟