ملت خسته شدن همه میدونند محمود خان در دوران خودش نسبت به بقیه مملکت رو به باد داد و اینکه یک نفر برای دفاع از خودش بگه دیگران دزدین جالب نیست ..در یک زمانی ایشون مورد تایید بودن الان نیستد در صدر اسلام هم بوده محمود در دروان دولت خودش به هیچ کس رحم نکرد از خارج از ایران و اصول گرا و اصلاح ظلب و خط رهبری و سلطنت طلب اصلا ادم نیست
شرش رو بکنید تا مردم ببیند عدالت رو
مردم خسته شدن اگه ایشون میگه فلان کس دزدی کرده تعارفی نیست بیشتر ایراتی ها نون حلال نمیبرن خونه از دکترش گرفته و کارگر همه یک طوری میدزیم ولی نه که ممکلت رو به فنا داد هیچکس نمیخواد نظام برگرده مردم اقتصاد میخواهند و مشخصه عوامل احمدی نژاد دست دارن در این سسیستم خراب اقتصادی
آره اگر از احمدی نژاد می خواستی دفاع کنی که دیگر تریبونت را از تو می گرفتند!
همه می دانند خرف احمدی نژاد حق است.
مطیعی بدان که دنیا دار مکافات است. خودت هم به تیر تهمت گرفتار خواهی شد.
درود بر احمدی نژاد . همین که آمریکایی نیست بس است . و گردنشو پیش غربی ها مثل روحانی برادر دزد و ظریف خرفت کج نمی کند . از سر ملت هم زیاد است . رهبری و بقیه چه دلشان هم بخواد احمدی نژاد ریس جمهور شود .
آقا میثم ترخدا استقلال اندیشه داشته باش،آزادی اندیشه از دستاوردهای انقلابه دیگه آخه چطوری باید معلوم دست قوه قضاییه از سند و مدارک خالیه؟ بلندگو این و آن شدن خوب نیست
انقلاب ما انفجار نور بود یک لحظه به این کلام امام فکر کنیم هیج الودگی در نور نمیتواند راه پیدا کند واگر وارد شود سریعا انقلاب انرا تصفیه میکند مثل احمدی نژاد تا زمانی که پاک بود و خالصانه کار میکرد در دامن انقلاب بود 24 میلیون رای اورد و زمانی که الوده به کبر و غرور شد خود انقلاب اورا تصفیه کرد و میکند چون پایه های انقلاب بر کلام وحی استوار است حالا فکر کنید چه بر سر شیخ حسن کذاب بیاید ما با هیچ کس عقد اخوت نبستیم چه بازرگان چه بنی صدر چه خاتمی چه احمدی نژاد چه روجانی وطن فروش هر کدام که از مسیر ولایت خارج شود و با قران سر نیزه کردن عدالت سر نیزه -- مردم سالاری سر نیزه --دموکراسی سر نیزه -- حصر سر نیزه -- رفراندم سر نیزه-انتقاد از معصومین سر نیزه -- انقلاب سر نیزه بخواهد خار چشم انقاب شود با ملت سلحشور و انقلابی ایران مواجه خواهد شد وتا مرگ برای انان و شهادت برای خود ایستاده ایم فریب ارامش و صبر ما را نخورید
ثانیاً با کدوم دلیل و منطق احمدینژاد شد خائن و غیراسلامی؟
ثالثاً دین یعنی راستی و درستی و سیاست یعنی دروغ و حقه بازی. دین و سیاست چطوری با هم قاطی میشن که آخوند میاد کار سیاسی میکنه اصلاً معلوم نیست. آخوندی که کار سیاسی بکنه یا دینش درست نیست یا سیاستش. چون اجتماع نقیضین محاله.
دین اگه سیاسی،اجتماعی،و... نباشه به چه درد میخوره؟
اون دینی که از سیاست جدا شد مسیحیت بود که تحریف شده بود و برنامه ای برای زندگی انسان نداشت و یه بچه دبستانی هم قبولش نداره.
یه داستان طنزه.
سیاستی که توش دروغ باشه،ماکیاولی ست یعنی هدف وسیله را توجیه میکند،وسیله هرچه باشد.
آیا این سیاست پدر مردم دنیا در نیاورده؟کشتار انسانهای بی گناه؟
مرحبا....
سعادت بشر درآن است که ،فرهنگ - سیاست - اقتصاد و درکل سبک زندگی دینی باشد؛
چرا که خالق بهتر از مخلوق سعادت بشر را می فهمد ؛
چون خالق به همه چیز احاطه دارد و محدویت بشر راندارد.
مرحبا علی آقا موسوی........
دین یعنی سبک زندگی طیبه؛
سبک زندگی یعنی دین؛
به عبارتی می توان گفت؛
همه ولی دارند،همه دین دارند؛
عده ای ولی شان، الله ،سبک زندگی شان طیبه ،دین شان اسلام ،آنهم اسلام ناب که ازحضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم (ص)،و باحضرت علی(ع) تا حضرت مهدی(عج) و ظهورشان ادامه دارد.
اما عده ای ،ولی شان شیطان،سبک زندگی شان خبیثه،یادین شان شیطانی ست.!!
که باظهور حضرت مهدی(عج)،ولی آنان نیز به چشم دیده میشود؛
و بدستور آن ماءمعین بر روی زمین ،آخرین حجت خدای متعال (عج)،گردن ابلیس یا شیطان زده خواهدشد.
یهودیت و مسیحیت توسط این عده رغم خورده است.
اسرائیلیات کار همین عده است.
اولین آخوند خود رسول الله (ص) بودند و اشکالاتی که شما می گیری باید به خود رسول اکرم و امیرالمومنین بگیری که حکومت تشکیل دادند و اعمال وارد سیاست کردند و بعد هم به امام زمان (عج) بگیری که می آیند حکومت تشکیل می دهند.نکته بعدی این که سیاست یعنی تدبیر امور و دین اسلام همه اش سیاسی است چون می خواهد تدبیر امور مردم بکند. آن سیاستی هم که همه اش پدر سوختگی است سیاست امریکایی ها و انگلیسی ها و... است ولی سیاست اسلام مبتنی بر پاکی و صداقت و شرافت و عدالت است نمونه اش خود حضرت امیر . لذا چون تمام اسلام حتی نمازش سیاسی است لذا جمع دو نقیض نمی شود. مطلب بعد هم البته شما را نمی دانم ولی مسلمان ها وقتی نماز می خواهند بخوانند قبل از نماز در اذان و اقامه می گویند الله اکبر یا لا اله الا الله و بعد هم در شروع نماز می گویند الله اکبر. همه اینها شعار سیاسی است چون وقتی می گویی الله اکبر یعنی امریکا و غرب اکبر نیست. کفر اکبر نیست یا ... بلکه این خداست که از همه اکبر است و لذا باید بنده خدا بود نه بنده امریکا و اله های دیگر. در ضمن انفجار نور تمثیل است یعنی انقلاب اسلامی مثل این بود که نور در همه جا تابید و به همه جا رسید انگار چیزی منفجر شد و آثارش به همه رسید.
از رهگذر موقت به کاربران بزرگوار روشنگری؛ اول سلام.
دوم؛ مشاهده کلیپ حاضر و مطالعهی نظرات ذیل آن خصوصاً نظر مهمان اولی، آقایان، مهمانی دیگر و سایر مهمانان بزرگوار، رهگذر موقت را بر آن داشت تا نکاتی را متذکر شود.
سوم؛ اینکه فرمودهاند نور منفجر نمیشود، به لحاظ فیزیکی کاملاً حرف درستی است. اما اینکه در ادامه گفته شده انفجار نور استعاره بوده یا تمثیل، به نظر حرف درستی نیست چرا که عموماً استفاده از آرایههای ادبی در سخنرانیهایی مرسوم است که مخاطبان آن اهل ادبیات هستند، لذا در یک خطابه که مخاطب عام دارد، انفجار نور حرف غلطی است و استفاده از آرایههای ادبی نیز موضوعیت ندارد.
چهارم؛ در این که دین اسلام یک دین جامع، کامل و شامل است، تردیدی نیست. لکن بحث مهمان اولی ظاهراً در مورد شرایط حاکم بر امروز کشورمان است. در این خصوص رهگذر موقت تا حدودی با ایشان موافق است. رهگذر موقت توضیح میدهد.
پنجم؛ اگر ادعا کنیم که سیاست اجرا شده و حاکم بر شرایط امروز کشور، سیاست مبتنی بر احکام اسلامی است، بیشک ادعایی لغو است. چرا که این حجم کلان از مفاسد اقتصادی که زیر نظر سیاسیون ایجاد شده، نمیتواند محصول یک تفکر اسلامی بوده باشد. دیگر اینکه در عرصهی انتخابات شاهد آن بودیم که در مناظرههای انتخاباتی، نامزدهایی (نامزدی) در کسوت روحانیت حضور داشتند که به دیگران تهمت میزدند و افترا میبستند و توهین میکردند و تخریب میکردند. بیشک در یک سیستم اسلامی افراد نمیتوانند آزادانه به یکدیگر تهمت بزنند. نمیتوانند آزادانه به یکدیگر توهین کنند. آزادانه به مردم دروغ بگویند. در سیستم اسلامی فردی که دروغ بگوید، مجازات میشود. و مردم زمانی که دروغی از یک آخوند میشنوند، دروغگویی او را (البته به غلط) نه به حساب نقصان شخصیتی خودش، بلکه به حساب اسلام میگذارند. وقتی یک آخوند که مسئولیت سیاسی دارد، امروز یک حرفی میزند و وعدهای میدهد و فردا روزی یک فردی آن وعده را از ایشان مطالبه میکند، به کل منکر قضیه شده و آن را دروغ بزرگ بخواند، مردم نه تنها نسبت به آن آخوند بلکه نسبت به کل اسلام و نظام اسلامی بدبین میشوند. پس نه این که اسلام و سیاست در کل با هم مغایرت داشته باشند، لیکن در امروز مملکت ما عملکرد بعضی از آخوندها باعث بدبینی مردم نسبت به دین و نظام اسلامی شده و در چنین شرایطی مصلحت نیست که آخوندها مسئولیت سیاسی به عهده بگیرند.
ششم؛ اگر تاریخ را نیز در نظر بگیریم، در جمهوریاسلامی ایران، بعد از انقلاب به مدت ۳۲ سال بالاترین سمت اجرایی دولت یعنی سمت ریاست جمهوری در اختیار یک آخوند بوده است و این ۳۲ سال که هنوز ۳ سال از آن باقی مانده چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ شاید بتوان مدت ۸ سال ریاست جمهوری آیتالله خامنهای را از این ۳۲ سال کنار گذاشت چرا که کشور درگیر جنگ بوده و شرایط غیر عادی. ایجاد طبقهی جدیدی به نام طبقهی مدیران در بدنهی جامعه، ایجاد پدیدهای به نام آقازادگی در جامعه، به قول جناب آقایان نفوذ لیبرالیسم در جامعه و بدنهی حاکم بر آن، رواج اندیشههای سکولار، تولید فیلمهای با مضامین خلاف اسلام مثل فیلم جایی دیگر، رواج بیحجابی در جامعه، تنزل جایگاه زن در اجتماع، ایجاد رکود بیسابقه بر فضای کسب و کار، عدم توجه به ظرفیتهای نامحدود نسل جوان، رواج اشرافیگری در طبقهی مدیران و رواج آن در جامعه و غیره و غیره و غیره، از جمله ناهنجاریهایی هستند که در زمان ریاست جمهوری یک آخوند در جامعه ایران ایجاد شدهاند.
هفتم؛ نظر رهگذر موقت این است که اگر در جامعهای مبانی اسلام به درستی و بصورت کامل اجرا شوند، آن جامعه همان مدینه فاضله ای خواهد بود که افلاطون برای خود ترسیم کرده است. بیشک آنچه امروز روز در جامعه ایران شاهد آن هستیم، هزاران و شاید میلیونها کیلومتر با معیارهای اسلامی فاصله دارد.
هشتم؛ فیالمثل یکی از اصلیترین معیارهای اسلامی برای یک جامعه، عدالت است. یکی از راهکارهای اجرای عدالت، ایجاد شفافیت است. در کشور ما شفافیت زمانی ایجاد میشود که اصول ۱۴۲ و ۱۶۵ قانون اساسی اجرا شوند؟ آیا اجرا میشوند؟ چرا دادگاه حمید بقایی، بابک زنجانی، رحیمی معاون اول، مهدی هاشمی، حسین فریدون ، جهانگیری برادر رئیس جمهور و غیره و غیره و غیره بصورت علنی برگزار نشدند و نمیشوند؟
نهم؛ جناب آقایان درست است که ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم اما باید برای ملت مشخص شود علت اینکه آقای احمدینژاد امروز در مملکت فتنهگر خطاب میشود، چیست؟ مگر آقای احمدینژاد حرف غیرعقلانی و غلطی زده است؟ اینکه کسی بیاید و اجرای اصل ۱۶۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را متذکر شود، فتنهگری است؟ کجای اسلام گفتهشده بدون سند و مدرک میتوان افراد را متهم کرد؟ اینکه احمدینژاد میگوید اگر سند و مدرکی علیه بقایی دارید، منتشر کنید، آیا فتنهگری است؟ اصلاً رهگذر موقت فرض میگیرد که در این قضیه حق با دستگاه قضایی است. اما باید در نظر داشت برگزاری دادگاه حمید بقایی به صورت غیر علنی باعث ایجاد شک و شبهه شده و دستگاه قضایی را در موضع تهمت قرار داده است. همین شبهات باعث بدبینی مردم نسبت به دین و نظام اسلامی میشود.
دهم؛ جناب آقایان پاسخ بدهد مگر احمدینژاد در انتخابات ۹۶ چه اقدامی کرده که لایق توهین و تحقیر باشد؟ در انتخابات ثبت نام کرده؟ این حق قانونی و عادی هر فرد است که در انتخابات ثبت نام کند و این حق را نمیتوان از هیچکس سلب کرد و این هیچکس شامل احمدینژاد هم میشود.
آخر؛ رهگذر موقت از جناب آقایان میخواهد بحث در مورد لیبرالیسم و مبارزه با آن را که بیشتر حرفهای کلیشهای هستند و شعاری به نظر میرسند، کنار بگذارد چرا که شفافیت موجود در نظامهای لیبرال هزاران مرتبه بیشتر از شفافیت موجود در نظام کنونی ماست. رهگذر موقت معتقد است فعلاً بایستی از افقهای دور و درازی مثل اجرای عدالت و مساوات و ...، صرفنظر کرد و در راستای مبارزه با فساد اقتصادی ،مبارزه با تعدی و تجاوز به بیتالمال یک عزم ملی ایجاد کرد و این مهم تحقق نخواهد یافت جز در سایه اتحاد مردم.
سلام علیکم؛
جناب رهگذرموقت ممنونم بنده حقیرخدای متعال رالایق پاسخ دادن دانستید؛
فرق پیغمبرو امام دراین است که؛
پیغمبربه سراغ مردم می روند،وسبک زندگی طیبه(دین)راتبلیغ می کنند؛
اما برای امام (رهبر)اینگونه نیست،مردم سراغ رهبرمی روند؛
وسبک زندگی طیبه (دین) را دریافت و هدایت و رهبری میشوند؛
بنده خدائی که نام برده اید،سراغ رهبر(امام جامعه)رفتند،اماصلاح دید ایشان را عمل نکردند،بانامه هم اعلام کردند،درانتخابات شرکت نمی کنم ،اما نام نویسی کرد،الباقی راشما می دانید چه شد،وابدا شایسته یک ولایتمدار،آنهم خاص نبود؛
درحال حاضر مسئله کشوراسلامی انقلابی ایران،این بنده خدا نیست؛
الان مشکل اساسی کشوراینست که بعدازچهل سال هنوز اسلامی نشده است.!!!!
هنوزسبک زندگی ما طیبه نیست.!
اشکال هم بعضی خواص ومدیران پیرو لیبرالیسم هستند؛
که رده های میانی و پائین دولت های مختلف از زمانی که دولت سازندگی برسرقدرت بود،چیده شده وکادرسازی شده اند؛
که جریان سیاسی لیبرال را با عنوان های مختلف شامل میشود؛
آخرین ائتلاف بین آنها بنفش است.
برای حل مشکلات و رسیدن به سعادت،نه تنها درایران اسلامی،بلکه درجهان ،هرچه فریاد داریم بر سرلیرالیسم ولیرال ها بکشیم.
شرح چرائی را درمطالب منتشره دراین صفحه وصفحات دیگرمختصراعرضه نموده ام.
اولا ؛معنی استعاره را می دانید؟
ثانیا ؛به آخرین عملکرد شخصی که از وی نامبرده اید،درانتخابات 96 توجه نمائید.
ما باهیچ غیرمعصومی عقد اخوت نبسته ایم ،مگر تا زمانی که درخط زعیم و نائب عام آخرین امام حی و زنده ،اما درغیبت باشد.
ثالثا؛ دین(رلیجن) یعنی سبک زندگی ؛
دونوع دو نوع سبک زندگی داریم؛
1- سبک زندگی طیبه که الهی و جعل خدای متعال است.(دین الهی، وتوسط پیامبران یا فرستادگان خدای متعال ازحضرت آدم تاحضرت خاتم(ص)برای هدایت بشرترسیم شده)
2- سبک زندگی خبیثه که غیرالهی و جعل بشراست،با وساوس شیطان به بشرحقنه شده است.توسط شیاطین جنی و انسی ترسیم شده؛
به زمان قبل از حضرت موسی (ع)برگردیم،یعنی زمان فرعونیان؛
الثالوث مقدس جعل بشر،دین یاسبک زندگی بشر را تعیین می کردند؛
«ایزیس» و همسرش «اوزیریس» و فرزندش «حورس»
خدای متعال حضرت موسی(ع)با شرایطی که همگی میدانیم چگونه را،برای هدایت بشر به سبک زندگی طیبه(دین الهی)فرستاد؛
اما سامری بعداز نجات یافتن از فرعونیان و چند روز دیرترآمدن حضرت ازکوه طور،باساختن یکی ازالثالوث مقدس فرعونیان از طلا(گوساله سامری) ،دربرابرش چه مراسمی را انجام دادند؟
مراسم اورگی یا اورجی (زنای دسته جمعی) و یهودیت منحرف (دین غیرالهی ،سبک زندگی خبیثه )رابرای بشر پایه ریزی و رغم زدند؛
خدای متعال باز برای هدایت بشر به سبک زندگی طیبه(دین الهی)حضرت عیسی بن مریم (ع)،با آن شرایطی که همگی می دانیم،رافرستاد؛
یهودیت منحرف با این فرستاده خدای متعال چه کردند؟
با رومیان حاکم که همفکر در عقیده شان بودند(سبک زندگی خبیثه)سازش کردند،که می خواستند،فرستاده خدای متعال را به صلیب بکشند،که خدای متعال حضرت عیسی بن مریم(ع) را عروج دادند،و اشتباها یک نفوذی خودشان را که شباهت بسیاری با حضرت داشت ،به صلیب کشیدند.
سپس این جاعلین سبک زندگی خبیثه(دین غیرالهی) مسیحیت منحرف را رغم زدند؛
و الثالوث مقدس فرعونی مصر باستان («ایزیس» و همسرش «اوزیریس» و فرزندش «حورس») شد ،پدر - پسر - روح القدس؛
این یهودیت منحرف برای ازبین بردن آخرین فرستاده خدای متعال که درکتابهای عهد عتیق شرح آن آمده بود، عده ای یهودی متمول به سرزمین حجازآنروز،قبل از تولد حضرت محمد(ص) کوچ دادند؛
اما نشد آنچه درسر داشتند؛
بعد شنیده اید،چه فجایعی بعد ازبه شهادت رساندن حضرت محمد(ص)به بارآوردند؛
حتی یک معصوم به مرگ طبیعی فوت نکرده اند،که خدای متعال آخرین امام معصوم رابه غیبت بردند؛
درقرن یازدهم،بدستور کلیسای مسیحی به مسلمانان حمله کردند،وشکست بسیارسختی ازمسلمانان خوردند؛
بعداز کشتارهای جنگ بی نتیجه برای غرب مسیحی، عده ای معترض گروه پروتست(اصلاحات) رابوجودآوردند؛
و این گروه بزودی درکشورهای اروپای آنروزگسترده شد و جنگ هائی بین کشورهای اروپائی درگرفت که حدودا تا قرن چهاردهم بطول انجامید،و کلیسای مسیحی(پاپ)درآن جنگ ها دخیل بود؛
سپس باگسترده شدن وقوت گرفتن طرف داران پروتست (اصلاحات) ومسیحیت پروتستان(اصلاح طلبان)،تشکیل شد؛
بعد بین مسیحیت پروتستان و مسیحیت کاتولیک(اصولگرا)جنگ مذهبی سی ساله درگرفت؛
آنقدردراین جنگ ازهمدیگرکُشتند،که جمعیت اروپا نصف شد؛
بعدش نشستند وعهدنامه وستفالی را نوشتند؛
که درآن عهدنامه مداخله پاپ رسماً در امور داخلی و خارجی کشورها ممنوع اعلام شد؛
ومذهب را کلا و رسماکنارگذاشتند؛
سپس لیبرالیسم را رغم زدند؛
که مبنای آن غیرالهی،غیرتوحیدی،مادی ،ناسازگار با دین وناسازگاربا سبک زندگی طیبه اسلام است؛
اساس این لیبرالیسم چیست؟
تثلیث؛ پدر - پسر - روح القدس
ریشه این تثلیث به کجا می رسد؟
الثالوث مقدس مصرباستان فرعونی؛ اوزوریس - ایزیس – حورس
باشرح بسیارمختصری که نوشتم،
دونوع سیاست داریم؛
الف - سیاست غربی لیبرال،همانکه شمانوشتید،درآن دروغ و حقه بازی و.........جزءذاتی آنست؛و باطل است؛
و آخوند و غیرآخوند،هم ندارد؛
ب – سیاست اسلامی که اساس آن صداقت، صمیمانه،حسن تدبیرونه تنها با دین (سبک زندگی طیبه)قاطی میشود،بلکه ،عین دیانت است و حق است؛
از مسئول این صفحه و کاربران گرام عذرخواهم طولانی شد.
با سلام
تعریف شما از سیاست تعریفی سطحی و غیر منطقی وعلمی است .سیاست نیز مانند مقوله های دیگر مثل اقتصاد وعلم و ورزش وفلسفه و... که میتواند بصورت صادقانه و با حسن نیت دنبال شود {که درست آن نیز همان است چون به نفع همه جهان و نه صرفا اشخاص و گروهی ست} وهمچنین میتواند بصورت دغل بازانه و فریبکارانه نیز به کار رود نمونه سیاست کار احسن امیر المومنین و سند آن نیز سیره و سخنان ایشان است که با تفکر در آن به روشنی درخواهیم یافت که ایشان دریایی از سیاست وتدبیر هستند
بحث روحانیت و سیاست و دین رو کلی گفتم. بعدشم ما که الان تو زمان حضرت علی علیه السلام زندگی نمیکنیم. بر منکرش لعنت که ایشون هم دیندار کامل بودند و هم سیاستمدار کامل. ولی ما راجع به امروز مملکت خودمون داریم صحبت میکنیم.
بحث بنده در مورد احمدینژاد هم این بود که افراد مختلف با کدوم دلیل منطقی و عقلانی به این آقا میگن فتنهگر و خائن و چی و چی؟ همین. الکی شلوغش نکنید.
یک مقدار سخنان و گفته های احمدی نژاد را مطالعه بفرمایید درمورد روحانیت و سیاست بعد ازش دفاع بفرمایید نظریات شما قابل احترامه ولی این نظریا شما با نظریات احمدی نژاد مغایرت داره
انقلاب ما نور بود یک لحظه به این کلام امام فکر کنیم هیج الودگی در نور نمیتواند راه پیدا کند واگر وارد شود سریعا انقلاب انرا تصفیه میکند مثل احمدی نژاد تا زمانی که پاک بود و خالصانه کار میکرد در دامن انقلاب بود 24 میلیون رای اورد و زمانی که الوده به کبر و غرور شد خود انقلاب اورا تصفیه کرد و میکند چون پایه های انقلاب بر کلام وحی استوار است حالا فکر کنید چه بر سر شیخ حسن کذاب بیاید
شرش رو بکنید تا مردم ببیند عدالت رو
مردم خسته شدن اگه ایشون میگه فلان کس دزدی کرده تعارفی نیست بیشتر ایراتی ها نون حلال نمیبرن خونه از دکترش گرفته و کارگر همه یک طوری میدزیم ولی نه که ممکلت رو به فنا داد هیچکس نمیخواد نظام برگرده مردم اقتصاد میخواهند و مشخصه عوامل احمدی نژاد دست دارن در این سسیستم خراب اقتصادی
همه می دانند خرف احمدی نژاد حق است.
مطیعی بدان که دنیا دار مکافات است. خودت هم به تیر تهمت گرفتار خواهی شد.
با چشمان بسته در حال سقوط است !
و چه بد در غوغای منیت ها خود را باخت !
پناه بر خدا .
و العاقبة للمتقین
ثانیاً با کدوم دلیل و منطق احمدینژاد شد خائن و غیراسلامی؟
ثالثاً دین یعنی راستی و درستی و سیاست یعنی دروغ و حقه بازی. دین و سیاست چطوری با هم قاطی میشن که آخوند میاد کار سیاسی میکنه اصلاً معلوم نیست. آخوندی که کار سیاسی بکنه یا دینش درست نیست یا سیاستش. چون اجتماع نقیضین محاله.
اون دینی که از سیاست جدا شد مسیحیت بود که تحریف شده بود و برنامه ای برای زندگی انسان نداشت و یه بچه دبستانی هم قبولش نداره.
یه داستان طنزه.
سیاستی که توش دروغ باشه،ماکیاولی ست یعنی هدف وسیله را توجیه میکند،وسیله هرچه باشد.
آیا این سیاست پدر مردم دنیا در نیاورده؟کشتار انسانهای بی گناه؟
سیاست باید دینی باشد نه دین، سیاسی !!!
در حالت دوم، دین ابزاری برای سیاست ها و سیاسی کاری ها می شود که بسیار مذموم و قبیح است !!!
سعادت بشر درآن است که ،فرهنگ - سیاست - اقتصاد و درکل سبک زندگی دینی باشد؛
چرا که خالق بهتر از مخلوق سعادت بشر را می فهمد ؛
چون خالق به همه چیز احاطه دارد و محدویت بشر راندارد.
دین یعنی سبک زندگی طیبه؛
سبک زندگی یعنی دین؛
به عبارتی می توان گفت؛
همه ولی دارند،همه دین دارند؛
عده ای ولی شان، الله ،سبک زندگی شان طیبه ،دین شان اسلام ،آنهم اسلام ناب که ازحضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم (ص)،و باحضرت علی(ع) تا حضرت مهدی(عج) و ظهورشان ادامه دارد.
اما عده ای ،ولی شان شیطان،سبک زندگی شان خبیثه،یادین شان شیطانی ست.!!
که باظهور حضرت مهدی(عج)،ولی آنان نیز به چشم دیده میشود؛
و بدستور آن ماءمعین بر روی زمین ،آخرین حجت خدای متعال (عج)،گردن ابلیس یا شیطان زده خواهدشد.
یهودیت و مسیحیت توسط این عده رغم خورده است.
اسرائیلیات کار همین عده است.
دوم؛ مشاهده کلیپ حاضر و مطالعهی نظرات ذیل آن خصوصاً نظر مهمان اولی، آقایان، مهمانی دیگر و سایر مهمانان بزرگوار، رهگذر موقت را بر آن داشت تا نکاتی را متذکر شود.
سوم؛ اینکه فرمودهاند نور منفجر نمیشود، به لحاظ فیزیکی کاملاً حرف درستی است. اما اینکه در ادامه گفته شده انفجار نور استعاره بوده یا تمثیل، به نظر حرف درستی نیست چرا که عموماً استفاده از آرایههای ادبی در سخنرانیهایی مرسوم است که مخاطبان آن اهل ادبیات هستند، لذا در یک خطابه که مخاطب عام دارد، انفجار نور حرف غلطی است و استفاده از آرایههای ادبی نیز موضوعیت ندارد.
چهارم؛ در این که دین اسلام یک دین جامع، کامل و شامل است، تردیدی نیست. لکن بحث مهمان اولی ظاهراً در مورد شرایط حاکم بر امروز کشورمان است. در این خصوص رهگذر موقت تا حدودی با ایشان موافق است. رهگذر موقت توضیح میدهد.
پنجم؛ اگر ادعا کنیم که سیاست اجرا شده و حاکم بر شرایط امروز کشور، سیاست مبتنی بر احکام اسلامی است، بیشک ادعایی لغو است. چرا که این حجم کلان از مفاسد اقتصادی که زیر نظر سیاسیون ایجاد شده، نمیتواند محصول یک تفکر اسلامی بوده باشد. دیگر اینکه در عرصهی انتخابات شاهد آن بودیم که در مناظرههای انتخاباتی، نامزدهایی (نامزدی) در کسوت روحانیت حضور داشتند که به دیگران تهمت میزدند و افترا میبستند و توهین میکردند و تخریب میکردند. بیشک در یک سیستم اسلامی افراد نمیتوانند آزادانه به یکدیگر تهمت بزنند. نمیتوانند آزادانه به یکدیگر توهین کنند. آزادانه به مردم دروغ بگویند. در سیستم اسلامی فردی که دروغ بگوید، مجازات میشود. و مردم زمانی که دروغی از یک آخوند میشنوند، دروغگویی او را (البته به غلط) نه به حساب نقصان شخصیتی خودش، بلکه به حساب اسلام میگذارند. وقتی یک آخوند که مسئولیت سیاسی دارد، امروز یک حرفی میزند و وعدهای میدهد و فردا روزی یک فردی آن وعده را از ایشان مطالبه میکند، به کل منکر قضیه شده و آن را دروغ بزرگ بخواند، مردم نه تنها نسبت به آن آخوند بلکه نسبت به کل اسلام و نظام اسلامی بدبین میشوند. پس نه این که اسلام و سیاست در کل با هم مغایرت داشته باشند، لیکن در امروز مملکت ما عملکرد بعضی از آخوندها باعث بدبینی مردم نسبت به دین و نظام اسلامی شده و در چنین شرایطی مصلحت نیست که آخوندها مسئولیت سیاسی به عهده بگیرند.
ششم؛ اگر تاریخ را نیز در نظر بگیریم، در جمهوریاسلامی ایران، بعد از انقلاب به مدت ۳۲ سال بالاترین سمت اجرایی دولت یعنی سمت ریاست جمهوری در اختیار یک آخوند بوده است و این ۳۲ سال که هنوز ۳ سال از آن باقی مانده چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ شاید بتوان مدت ۸ سال ریاست جمهوری آیتالله خامنهای را از این ۳۲ سال کنار گذاشت چرا که کشور درگیر جنگ بوده و شرایط غیر عادی. ایجاد طبقهی جدیدی به نام طبقهی مدیران در بدنهی جامعه، ایجاد پدیدهای به نام آقازادگی در جامعه، به قول جناب آقایان نفوذ لیبرالیسم در جامعه و بدنهی حاکم بر آن، رواج اندیشههای سکولار، تولید فیلمهای با مضامین خلاف اسلام مثل فیلم جایی دیگر، رواج بیحجابی در جامعه، تنزل جایگاه زن در اجتماع، ایجاد رکود بیسابقه بر فضای کسب و کار، عدم توجه به ظرفیتهای نامحدود نسل جوان، رواج اشرافیگری در طبقهی مدیران و رواج آن در جامعه و غیره و غیره و غیره، از جمله ناهنجاریهایی هستند که در زمان ریاست جمهوری یک آخوند در جامعه ایران ایجاد شدهاند.
هفتم؛ نظر رهگذر موقت این است که اگر در جامعهای مبانی اسلام به درستی و بصورت کامل اجرا شوند، آن جامعه همان مدینه فاضله ای خواهد بود که افلاطون برای خود ترسیم کرده است. بیشک آنچه امروز روز در جامعه ایران شاهد آن هستیم، هزاران و شاید میلیونها کیلومتر با معیارهای اسلامی فاصله دارد.
هشتم؛ فیالمثل یکی از اصلیترین معیارهای اسلامی برای یک جامعه، عدالت است. یکی از راهکارهای اجرای عدالت، ایجاد شفافیت است. در کشور ما شفافیت زمانی ایجاد میشود که اصول ۱۴۲ و ۱۶۵ قانون اساسی اجرا شوند؟ آیا اجرا میشوند؟ چرا دادگاه حمید بقایی، بابک زنجانی، رحیمی معاون اول، مهدی هاشمی، حسین فریدون ، جهانگیری برادر رئیس جمهور و غیره و غیره و غیره بصورت علنی برگزار نشدند و نمیشوند؟
نهم؛ جناب آقایان درست است که ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم اما باید برای ملت مشخص شود علت اینکه آقای احمدینژاد امروز در مملکت فتنهگر خطاب میشود، چیست؟ مگر آقای احمدینژاد حرف غیرعقلانی و غلطی زده است؟ اینکه کسی بیاید و اجرای اصل ۱۶۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را متذکر شود، فتنهگری است؟ کجای اسلام گفتهشده بدون سند و مدرک میتوان افراد را متهم کرد؟ اینکه احمدینژاد میگوید اگر سند و مدرکی علیه بقایی دارید، منتشر کنید، آیا فتنهگری است؟ اصلاً رهگذر موقت فرض میگیرد که در این قضیه حق با دستگاه قضایی است. اما باید در نظر داشت برگزاری دادگاه حمید بقایی به صورت غیر علنی باعث ایجاد شک و شبهه شده و دستگاه قضایی را در موضع تهمت قرار داده است. همین شبهات باعث بدبینی مردم نسبت به دین و نظام اسلامی میشود.
دهم؛ جناب آقایان پاسخ بدهد مگر احمدینژاد در انتخابات ۹۶ چه اقدامی کرده که لایق توهین و تحقیر باشد؟ در انتخابات ثبت نام کرده؟ این حق قانونی و عادی هر فرد است که در انتخابات ثبت نام کند و این حق را نمیتوان از هیچکس سلب کرد و این هیچکس شامل احمدینژاد هم میشود.
آخر؛ رهگذر موقت از جناب آقایان میخواهد بحث در مورد لیبرالیسم و مبارزه با آن را که بیشتر حرفهای کلیشهای هستند و شعاری به نظر میرسند، کنار بگذارد چرا که شفافیت موجود در نظامهای لیبرال هزاران مرتبه بیشتر از شفافیت موجود در نظام کنونی ماست. رهگذر موقت معتقد است فعلاً بایستی از افقهای دور و درازی مثل اجرای عدالت و مساوات و ...، صرفنظر کرد و در راستای مبارزه با فساد اقتصادی ،مبارزه با تعدی و تجاوز به بیتالمال یک عزم ملی ایجاد کرد و این مهم تحقق نخواهد یافت جز در سایه اتحاد مردم.
جناب رهگذرموقت ممنونم بنده حقیرخدای متعال رالایق پاسخ دادن دانستید؛
فرق پیغمبرو امام دراین است که؛
پیغمبربه سراغ مردم می روند،وسبک زندگی طیبه(دین)راتبلیغ می کنند؛
اما برای امام (رهبر)اینگونه نیست،مردم سراغ رهبرمی روند؛
وسبک زندگی طیبه (دین) را دریافت و هدایت و رهبری میشوند؛
بنده خدائی که نام برده اید،سراغ رهبر(امام جامعه)رفتند،اماصلاح دید ایشان را عمل نکردند،بانامه هم اعلام کردند،درانتخابات شرکت نمی کنم ،اما نام نویسی کرد،الباقی راشما می دانید چه شد،وابدا شایسته یک ولایتمدار،آنهم خاص نبود؛
درحال حاضر مسئله کشوراسلامی انقلابی ایران،این بنده خدا نیست؛
الان مشکل اساسی کشوراینست که بعدازچهل سال هنوز اسلامی نشده است.!!!!
هنوزسبک زندگی ما طیبه نیست.!
اشکال هم بعضی خواص ومدیران پیرو لیبرالیسم هستند؛
که رده های میانی و پائین دولت های مختلف از زمانی که دولت سازندگی برسرقدرت بود،چیده شده وکادرسازی شده اند؛
که جریان سیاسی لیبرال را با عنوان های مختلف شامل میشود؛
آخرین ائتلاف بین آنها بنفش است.
برای حل مشکلات و رسیدن به سعادت،نه تنها درایران اسلامی،بلکه درجهان ،هرچه فریاد داریم بر سرلیرالیسم ولیرال ها بکشیم.
شرح چرائی را درمطالب منتشره دراین صفحه وصفحات دیگرمختصراعرضه نموده ام.
ثانیا ؛به آخرین عملکرد شخصی که از وی نامبرده اید،درانتخابات 96 توجه نمائید.
ما باهیچ غیرمعصومی عقد اخوت نبسته ایم ،مگر تا زمانی که درخط زعیم و نائب عام آخرین امام حی و زنده ،اما درغیبت باشد.
ثالثا؛ دین(رلیجن) یعنی سبک زندگی ؛
دونوع دو نوع سبک زندگی داریم؛
1- سبک زندگی طیبه که الهی و جعل خدای متعال است.(دین الهی، وتوسط پیامبران یا فرستادگان خدای متعال ازحضرت آدم تاحضرت خاتم(ص)برای هدایت بشرترسیم شده)
2- سبک زندگی خبیثه که غیرالهی و جعل بشراست،با وساوس شیطان به بشرحقنه شده است.توسط شیاطین جنی و انسی ترسیم شده؛
به زمان قبل از حضرت موسی (ع)برگردیم،یعنی زمان فرعونیان؛
الثالوث مقدس جعل بشر،دین یاسبک زندگی بشر را تعیین می کردند؛
«ایزیس» و همسرش «اوزیریس» و فرزندش «حورس»
خدای متعال حضرت موسی(ع)با شرایطی که همگی میدانیم چگونه را،برای هدایت بشر به سبک زندگی طیبه(دین الهی)فرستاد؛
اما سامری بعداز نجات یافتن از فرعونیان و چند روز دیرترآمدن حضرت ازکوه طور،باساختن یکی ازالثالوث مقدس فرعونیان از طلا(گوساله سامری) ،دربرابرش چه مراسمی را انجام دادند؟
مراسم اورگی یا اورجی (زنای دسته جمعی) و یهودیت منحرف (دین غیرالهی ،سبک زندگی خبیثه )رابرای بشر پایه ریزی و رغم زدند؛
خدای متعال باز برای هدایت بشر به سبک زندگی طیبه(دین الهی)حضرت عیسی بن مریم (ع)،با آن شرایطی که همگی می دانیم،رافرستاد؛
یهودیت منحرف با این فرستاده خدای متعال چه کردند؟
با رومیان حاکم که همفکر در عقیده شان بودند(سبک زندگی خبیثه)سازش کردند،که می خواستند،فرستاده خدای متعال را به صلیب بکشند،که خدای متعال حضرت عیسی بن مریم(ع) را عروج دادند،و اشتباها یک نفوذی خودشان را که شباهت بسیاری با حضرت داشت ،به صلیب کشیدند.
سپس این جاعلین سبک زندگی خبیثه(دین غیرالهی) مسیحیت منحرف را رغم زدند؛
و الثالوث مقدس فرعونی مصر باستان («ایزیس» و همسرش «اوزیریس» و فرزندش «حورس») شد ،پدر - پسر - روح القدس؛
این یهودیت منحرف برای ازبین بردن آخرین فرستاده خدای متعال که درکتابهای عهد عتیق شرح آن آمده بود، عده ای یهودی متمول به سرزمین حجازآنروز،قبل از تولد حضرت محمد(ص) کوچ دادند؛
اما نشد آنچه درسر داشتند؛
بعد شنیده اید،چه فجایعی بعد ازبه شهادت رساندن حضرت محمد(ص)به بارآوردند؛
حتی یک معصوم به مرگ طبیعی فوت نکرده اند،که خدای متعال آخرین امام معصوم رابه غیبت بردند؛
درقرن یازدهم،بدستور کلیسای مسیحی به مسلمانان حمله کردند،وشکست بسیارسختی ازمسلمانان خوردند؛
بعداز کشتارهای جنگ بی نتیجه برای غرب مسیحی، عده ای معترض گروه پروتست(اصلاحات) رابوجودآوردند؛
و این گروه بزودی درکشورهای اروپای آنروزگسترده شد و جنگ هائی بین کشورهای اروپائی درگرفت که حدودا تا قرن چهاردهم بطول انجامید،و کلیسای مسیحی(پاپ)درآن جنگ ها دخیل بود؛
سپس باگسترده شدن وقوت گرفتن طرف داران پروتست (اصلاحات) ومسیحیت پروتستان(اصلاح طلبان)،تشکیل شد؛
بعد بین مسیحیت پروتستان و مسیحیت کاتولیک(اصولگرا)جنگ مذهبی سی ساله درگرفت؛
آنقدردراین جنگ ازهمدیگرکُشتند،که جمعیت اروپا نصف شد؛
بعدش نشستند وعهدنامه وستفالی را نوشتند؛
که درآن عهدنامه مداخله پاپ رسماً در امور داخلی و خارجی کشورها ممنوع اعلام شد؛
ومذهب را کلا و رسماکنارگذاشتند؛
سپس لیبرالیسم را رغم زدند؛
که مبنای آن غیرالهی،غیرتوحیدی،مادی ،ناسازگار با دین وناسازگاربا سبک زندگی طیبه اسلام است؛
اساس این لیبرالیسم چیست؟
تثلیث؛ پدر - پسر - روح القدس
ریشه این تثلیث به کجا می رسد؟
الثالوث مقدس مصرباستان فرعونی؛ اوزوریس - ایزیس – حورس
باشرح بسیارمختصری که نوشتم،
دونوع سیاست داریم؛
الف - سیاست غربی لیبرال،همانکه شمانوشتید،درآن دروغ و حقه بازی و.........جزءذاتی آنست؛و باطل است؛
و آخوند و غیرآخوند،هم ندارد؛
ب – سیاست اسلامی که اساس آن صداقت، صمیمانه،حسن تدبیرونه تنها با دین (سبک زندگی طیبه)قاطی میشود،بلکه ،عین دیانت است و حق است؛
از مسئول این صفحه و کاربران گرام عذرخواهم طولانی شد.
تعریف شما از سیاست تعریفی سطحی و غیر منطقی وعلمی است .سیاست نیز مانند مقوله های دیگر مثل اقتصاد وعلم و ورزش وفلسفه و... که میتواند بصورت صادقانه و با حسن نیت دنبال شود {که درست آن نیز همان است چون به نفع همه جهان و نه صرفا اشخاص و گروهی ست} وهمچنین میتواند بصورت دغل بازانه و فریبکارانه نیز به کار رود نمونه سیاست کار احسن امیر المومنین و سند آن نیز سیره و سخنان ایشان است که با تفکر در آن به روشنی درخواهیم یافت که ایشان دریایی از سیاست وتدبیر هستند
بحث روحانیت و سیاست و دین رو کلی گفتم. بعدشم ما که الان تو زمان حضرت علی علیه السلام زندگی نمیکنیم. بر منکرش لعنت که ایشون هم دیندار کامل بودند و هم سیاستمدار کامل. ولی ما راجع به امروز مملکت خودمون داریم صحبت میکنیم.
بحث بنده در مورد احمدینژاد هم این بود که افراد مختلف با کدوم دلیل منطقی و عقلانی به این آقا میگن فتنهگر و خائن و چی و چی؟ همین. الکی شلوغش نکنید.
از کی و به امام نسبت نمی دادین.
از یاسر عرفات است